مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

یک فیلم زیبا از IRIAF

دیدن این فیلم را به دوستاران نیروی هوایی کشورمان توسعه می کنیم

با تشکر

http://www.ifilm.com/ifilmdetail/2721172?refsite=7063&ns=1

سوخوی 24(بمب افکنی مخوف یا شمشیر بازی قهار)


کارایی رو به افزایش موشک های زمین به هوا و جنگنده های رهگیر از دهه 1960 به این سو طراحان هواپیما های ضربتی را در سراسر جهان واداشت تا راه حل یگانه ای را در پیش بگیرند:یک هواپیما برای اینکه بتواندبه دیوار دفاع هوایی دشمن نفوذ کند باید در ارتفاع بسیار پایین –پایین تر از پوشش رادار های تجسسی دشمن –پرواز کرده واز پستی وبلندی های زمین برای پنهان سا ختن خوداز دید آنها استفاده نماید . البته فرماندهان هوایی شوروی پیشین در اروپای مرکزی با کابوس دیگری نیز مواجه بودند و آن نیروی متشکل از جنگنده های برتری هوایی غرب (هر چند به تعداد نا کافی ) بویژهf-15)) ایگل)) نیروی هوایی ایالات متحده مستقر در اروپا ( ( USAFEبود که شوروی تا مدتها در زراد خانه ی خود هماوردی برای آن در اختیار نداشت .علاوه بر اینها تهدید بمب افکن نفوذی F-111 نیز وجود داشت که در خارج از برد هواپیما های پشتیبانی نزدیک (بر گرفته شده از انواع جنگنده که در نتیجه با کارایی هوا به زمین محدود )شوروی استقرار یافته و به سیستمهای الکترونیک پروازی پیشرفته برای انجام حملات دقیق در ارتفاع پایین به هر گونه هدفی مجهز بود . چند سالی از ورود F-111به خدمت واحد های عملیاتی ناتو در اروپا می گذشت ولی شوروی پادزهری برای آن نمی شناخت . این بدان خاطر بود که الگوی عملیاتی تاکتیکی نفوذ مستقل و عملیات ضد فرودگاهی با استفاده از هواپیماهای جنگنده –بمب افکن (که با حملات هوایی درو کننده ی 3 جنگنده های متفقین بر ضد قطارهای تدارکاتی وپایگاه های هوایی متحدین در جنگ جهانی دوم شیوع یافت.)هنوذ در شوروی خریداری نیا فته بود. با وجود این واپسین سالهای دهه 1960 دو رویداد را در بر داشت که طرز تفکر شوروی ها را متحول ساخت. نخست نما یشی تکان دهنده از توان یک نیروی مستقل جنگنده /ضربتی در قالب نابودی نیروی هوایی مصر روی زمین بوسیله هواپیما های ضربتی اسراییل در مرحله آغازین جنگ شش روزه ژوئن 1967 و دوم تغییر روش ناتو از یک واکنش اتمی به پاسخ دهی انعطاف پذیر در صورت بروز در گیری در اروپا .سرانجام اجرای وظیفه خطیر طراحی چنین بمب افکنی که در عین حال می بایست انواع قدیمی il-28و YAK-28را نیز در نیروی هوایی شوروی جایگزین می نمود به دفتر طراحی و سا خت تجربی سوخوی سپرده شد . پروژه ای که در شوروی از اولویت بسیار بالایی برخوردار بوده و به همین دلیل بزرگترین تیم طراحی شامل چندین طراح از PZLلهستان برای اجرای ان سازماندهی گردید . نیازمندی نیروی هوایی شوروی بسیار بلند پروازانه بود هواپیمایی با امکان پرواز فراصوت (حتی در ارتفاع پایین )توانایی عملیات شبانه /روزانه در هر گونه شرایط جوی و نیز توانایی کشف هدفهای ثابت و متحرک و هجوم بردن بر آنها با دقت بسیار زیاد افزون بر این چنین هواپیمایی می بایست بتواند نقش فرعی شناسایی عکسبرداری را نیز انجام داده و همچنین هواپیما های حمل و نقل ارتباطی و دید بانی دشمن را با موشکهای هوا به هوای گرما یاب یا تیر بار داخلی خود سرنگون نماید . با توجه به آسیب پزیری باند های طولانی بر این نیاز نیز تاکید نهاده شده که هواپیمای جدید باید بتواند از باند های ناصاف و نا آماده ی با ابعادمحدود نیز نشست و برخواست نماید . بخش آخر نیازمندی سوخوی را بر آن داشت تا بمب افکنی با توانایی نشست و بر خواست تقریبا" عمودی (VTOL ( و مجهزبه بال دلتا طراحی نماید که به موتورهای جداگانه بلند کننده (lift jet ) و پیش برنده مجهز بود .

این هواپیما با نام t . 6.l نخستین پرواز خود را در 2 ژوییه 1967 انجام داد ولی به موفقیت چندانی دست نیافت و خصوصیات پروازی خشن و زمختی داشت . t.6.l بعدا بصورت استول ( با توانایی نشست و برخاست کوتاه ) درآمده و موتورهای بلند کننده آن که بمنظور بهبود کارایی هواپیما در هنگام برخاستن بطور مایا در عقب بدنه نصب شده بودند برداشته شد و یکسری تغییرات ایرودینامیکی از جمله بالچه های رو به پایین در نوک بالها نیز در سازه آن داده شد ولی مساحت زیاد بال از پایداری هواپیما در ارتفاع پایین می کاست .
موفقیت su-17 و میکویان mig-23-11)) )) راه را برای نصب بال متحرک روی دومین نمونه آزمایشی t.6.21G هموار نمود . در این طرح درهای دو محفظه چرخ اصلی به عنوان ترمز هوایی نیز عمل می نمود .حذف موتورهای بلند کننده از سازه بدنی میانی جای کافی برای حمل سوخت و سلاح بیشتر فراهم نمود . بال هواپیما به اسلتهای سرتاسری لبه حمله و فلپهای دوشکافه ( همچون f-111 ) مجهز شده و در آن از شهپر خبری نبود . این هواپیما نخستین پرواز خود را در 17 ژوییه 1970 انجام داد و قابلیتهای بالقوه فراتری را نسبت به نوع بال ثابت از خود نشان داد و در نتیجه فرمان آغاز تولید آن با نام su-24 صادر گردید .
نوع اولیه تولیدی تقریبا با t.6.21Gیکسان بود و ناتو نام فنسر – ای را برآن نهاد .شورویها در ابتدا نام پوششی su-15 M را بر این هواپیما نهادند و شاید ترجمه یا تعبیر نادرست همین نام جعلی بوده که باعث شد تا غربیها در گزارشهای اولیه خود به اشتباه آنرا SU-19 (شماره های فرد ویژه انواع جنگنده می باشد ) بپندارند . این پندار خطا ناتو را به اشتباه دیگری نیز انداخت که همانا گزینش نام رمز فنسر ( ( fencer به مفهوم شمشیر باز بود که با حرف ب (طبق شیوه نامگذاری جنگنده ها ) آغاز می گردید . در حالی که این هواپیما از ابتدا به عنوان هماوردی برای f – 111 و نوع ضربتی تورنادو برای ابفای ماموریتهای ضربتی اتمی / متعارفی در عمق خاک دشمن و از ارتفاع پایین طراحی شده بود و باید آنرا نخستین هواپیمای ضربتی هوا به زمین غیر استراتژیک – یا به عبارت رسمی آن بمب افکن تاکتیکی (frntal bomber ) ساخت شوروی از زمان جنگ جهانی دوم و نوک پیکان هواپیمایی جبهه ای (فرماندهی تاکتیکی ) این کشور بشمار آورد .

این واژه بتدریج در محافل نظامی غرب جا افتاد و همانطور که فاکس بت در دهه 1960 فکر بسیاری از غربیها را به خود مشغول کرده بود فنسر نیز به نامی ترسناک برای دهه 1970 مبدل گردید . su -24 که در میان خلبانان و خدمه زمینی نیروی هوایی روسیه به چمدان مشهور شده – از نظر ایرودینامیکی شباهت بسیاری به خانواده MiG -23 دارد و به برادر بزرگ و دو موتوره آنهن می ماند که این شباهت می تواند از بهره گیری هر دو از یک استاندارد یگانه تکامل یافته در انستیتو مرکزی ایرو/ هیدرودینامیک (تساگی ) ناشی شده باشد .
بال SU – 24 همانطور که پیشتر اشاره شد فاقد شهپر است و هواپیما در هنگام غلت زدن بوسیله سطوح تمام متحرک دم (taileron ) هدایت می شود فنسر در هنگام برخاستن یا فرود بال خود را تا 16 درجه باز می کند و سرعت تقرب را تا 124 نات ( 230 کیلومتر در ساعت ) کاهش می دهد در نتیجه هواپیما از توانایی نشست و برخاست کوتاه خوبی برخوردار است . بال هواپیما سپس با عبور از دو موقعیت میانی 35 و 45 درجه تا 69 درجه برای پرواز فرا صوت بسته می شود .
نوع تولیدی فنسر- ای به دو موتور توربوجت al -21f -3a ساخت پرم/ سالاوییف با بیشترین توان 24691 پاوند ثابت مجهز شد. هوای ورودی به این موتورها در ابتدا به وسیله ی ورودیها ی مجهز به دریچه های متحرک تا مین می شد که امکان پرواز با سرعت 18/2 ماخ را در ارتفاع بالا فراهم می نمود. ولی از آنجایی که su-24 تمام عمر عملیاتی خود را در ارتفاع پایین می گذراند جایی که رسیدن به چنین سرعت های زیادی ناممکن است قطعات متحرک از کار انداخته شده و ورودی ها به صورت ثابت در آمدند.این تغییر بیشترین سرعت هواپیما را تا 35/1 ماخ کاهش داد ولی تقریبا"هیچ تاثیری در کارایی آن در ارتفاع پایین بر جا نگذاشت .از نقاطع ضعف این موتور که روی تمامی انواع فنسر نصب شده صدای بسیار زیاد و دود سیاهی است که هنگام پرواز به دنبال هواپیما بر جا می ماند.

Su-24 بر پایه نخستین سیستم الکترونیک پروازی یک پارچه ی ساخت شوروی شامل یک هدفگیربمب سیستم کنترل جنگ افزار وسیستم ناوبری طراحی شده که بوسیله کامپیتر دیجیتال اربیتا (مدار (به یکدیگر مرتبط می شوند بود بدین ترتیب مقدار زیادی صرفه جویی وزنی به عمل آمده ولی پیگیری چنین الگویی مستلزم پژوهش های بسیار وپیشرفتی عظیم در سرعت وظرفیت پردازش داده ها بوده است. چنین مجموعه ای در انواع بهبوده یافته فنسر امکان پرواز کاملا" خودکار را در ارتفاع بسیار پایین با استفاده از رادار تعقیب عوارض زمین فراهم کرده و اجرای حملات خودکار را تسهیل می بخشد.
 
su-24 همچنین نخستین هواپیمای شوروی بود که به صندلیهای پرتاب شونده صفر-صفر k-36DM ساخت سورین مجهز میشد . این مجموعه دارای یک سیستم فرماند هی برای عمل بیرون پریدن است که هر یک از خدمه امکان به کار انداختن آن را دارند . این سیستم به وجود آمدن کمترین فا صله زمانی را بین دو پرش ممکن می سازد ودر عین حال از تصادم دو صندلی به هنگام پرتاب جلوگیری می کند .انتخاب شیوه ی استقرار پهلو به پهلوی خدمه در کابینی به پهنای 65/1 متر جالب توجه است زیرا دفتر سوخوی با نیازمندیهای صریح ومحدود کننده تحمیل شده بر طرح F-111 در زمینه بیشترین طول کلی مواجه نبود . به نظر می رسدکه دلیل چنین گزینشی در ابتدا برنامه ترکیب یک عقیده و یک واقعیت بود. عقیده به اینکه هنگام پروازباسرعت زیاد در ارتفاع پایین دو جفت چشم کارایی بیشتری نسبت به یک جفت داشته و این حقیقت که مجموعه یک رادار چند حالته ویک رادار تعقیب عوارض زمین در دماغه به بدنه ی پهنتری نسبت به دیگر انواع دو نفره پشت سر هم نیاز دارد. اعتقاد بر این است که فقط تعداد محدودی فنسر-ای تکمیل گردیده و سپس خط تولید به ساخت نوع بهبود یا فته و عملیاتی فنسر- بی روآورد . این هواپیما برای نخستین بار در سال 1976 به پرواز درآمد و از محفظه ی چتر ترمز بزرگتری در ریشه ی سکان عمودی خود برخوردار بود .

طرح ضد ربایش هواپیما به بوئینگ داده شد

طرح ضد ربایش هواپیما به بوئینگ داده شد

هفته گذشته شرکت بوئینگ پتنت سیستمی را دریافت کرد که وقتی فعال می‌شود کنترل هدایت هواپیما را از دست خلبان خارج کرده و هواپیما را در یک نقطه از پیش تعیین شده فرود می‌آورد. در صورتی که تروریستها کنترل هواپیما را بدست بگیرند، این سیستم خلبان خودکار غیرقابل دستکاری را فعال می کند. این دستگاه ممکن است توسط خلبان و یا مأمورین آژانس اطلاعات مرکزی-سیا- از طریق ماهواره و امواج رادیو فعال شود. به این ترتیب می‌توان جان مسافران و کلیه افرادی را که ممکن است سر راه هواپیما قرار بگیرند در صورت دزدیده شدن هواپیما حفظ کرد.


این سیستم کاملاً مستقل است و انرژی مصرفی خود را از منبع متفاوتی بدست می‌آورد. همچنین این سیستم حتی بعد از فرود نیز فعال می‌ماند و تنها توسط مأمورین مربوط و در زمانی که آنها تصمیم بگیرند آزاد می‌شود.


به نظر بوئینگ این سیستم نه تنها از کنترل هواپیما ربایان جلوگیری می‌کند بلکه امنیت پرواز را نیز بالا می‌برد زیرا وقتی ربایندگان بالقوه بدانند که با فعال شدن سیستم هیچکس کنترلی بر روی آن ندارد، در اختیار گرفتن کنترل هواپیما بی‌معنی می‌شود.


www.flightglobal.com

طرح ساخت هواپیمای خورشیدی استراتژیک اجرا می‌شود

 

جهاد دانشگاهی با تامین اعتبار مورد نیاز از سوی دولت طرح هواپیمای خورسیدی استراتژیک ارتفاع بالا را به اجرا در می‌آورد.


هیئت وزیران بنا به پیشنهاد سازمان جهاد دانشگاهی مبلغ دو میلیارد و پانصد میلیون ریال از محل اعتبارات پیش‌بینی نشده سرمایه‌ای در بودجه سال 1385 کل کشور را به منظور اجرای طرح هواپیمای خورشیدی استراتژیک ارتفاع بالا اختصاص داد.


این مبلغ از محل ردیف 503002 قانون بودجه سال 85 از طریق وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در اختیار جهاد دانشگاهی قرار می‌گیرد.


این تصمیم به استناد ماده (55) قانون محاسبات عمومی کشور به تصویب هیئت وزیران رسیده است

نمایش نسل جدید هواپیماهای بدون سرنشین در نمایشگاه هوایی کیش

شرکت صنایع هوایی قدس در این نمایشگاه هوایی خلیج‌فارس آخرین دستاوردهای خود را در زمینه طراحی و تولید هواپیمای بدون سرنشین ارایه کرده است.

مدیرعامل شرکت صنایع هوایی قدس وابسته به سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع در  نمایشگاه بین‌المللی هوایی خلیج فارس در کیش اعلام کرد: صنایع هوایی قدس وزارت دفاع با پیشتازی در طراحی و تولید انواع هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد)، خودکفایی در این صنعت پیچیده را رقم زده است.

قیامتیون افزود: هواپیماهای بدون سرنشین، مهاجر 2 و 3، صاعقه 2 و تلاش 1 و 2 در این نمایشگاه در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است.

مدیرعامل سازمان صنایع قدس در تشریح قابلیت جدید مهاجر 3 اظهار داشت: این هواپیما قادر است ماموریت‌های فرمانده و کنترل، جستجو و نجات رزمی، امداد و نجات دریایی، رله مخابراتی، هواشناسی و عملیات ضد قاچاق مواد مخدر را انجام دهد.

قیامتیون در پایان تصریح کرد: امروز صنایع هوایی قدس قادر است همه نیازمندی‌های پهپادی نیروهای مسلح را طراحی و تولید و در اختیار آنان قرار دهد.

سومین نمایشگاه بین‌المللی هوایی خلیج فارس به کار خود پایان داد

سومین نمایشگاه بین‌المللی هوایی خلیج فارس در جزیره کیش پس ازچهار روز فعالیت به کار خود پایان داد.

دراین نمایشگاه که باهدف معرفی ونمایش آخرین فناوری و دستاوردهای صنایع هوایی برگزار شد، بیش از ۶۰شرکت داخلی و ۳۰شرکت خارجی ازکشورهای آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، هلند، سوئد، امارات متحده عربی، اوکراین، مالزی ، سوئیس و جمهوری چک حضور داشتند.

این نمایشگاه صبح‌ها در محل نمایشگاههای بین‌المللی کیش و عصرها در فضای باز فرودگاه کیش با انجام نمایشهای هوایی وحرکات آکروباتیک انواع هواپیما، بالگرد، پاراموتور، بالن و کایت و دیگر پرنده‌های سبک برگزار شد.

با ثبت این رویداد در تقویم نمایشگاه‌های هوایی جهان، این نمایشگاه بین المللی هردو سال یکبار برگزار خواهد شد.

مقایسه جنگنده های سوخوی SU-30MK و میراژ 2000

همانطور که می دانیم ٬ دو جبهه شرق و غرب ٬ و در اینجا روسیه و فرانسه ٬ همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتایان خود برتر بوده و قابل رقابت با آنها باشد.
در این مقاله ٬ هواپیماهای سوخوی Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد.






هواپیمای Su-30MK ٬ آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین تواناییهای خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیماهای معروف سوخوی 27 فلانکر ٬ با تمرکز بر روی افزایش تواناییهای چند ماموریتی خود ٬ دارد.



این هواپیما ٬ به کلاس هواپیماهای اصطلاحآ «سنگین وزن» تعلق دارد.
بزرگترین ویژگی این هواپیما ٬ استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی ــ البته نه به طور کامل ــ برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است ٬ به طوری که ظاهرآ نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد.
اما هواپیمای میراژ 2000 ٬ هواپیمایی سبک وزن است که اصولآ برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است.اما ٬ آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5 ٬ به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند.



این هواپیمای فرانسوی ٬ در عملیت دور از خانه به دلیل ضعف سیستمهای شناسایی خود ٬ به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است ٬ می شود.البته مقایسه این دو هواپیما ٬ از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست ٬ به دلیل اینکه هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود هستند. اما باز مواردی وجود دارد که بتوان بین این دو هواپیما به مقایسه گزاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود.
عملکرد بهینه هواپیمای Su-30MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد.
از لحاظ قدرت آیرودینامیکی ٬ واقعآ Su-30MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد.در مقابل ٬ ویژگیهای آیرودینامیکی هواپیمای میراژ ٬ چندان معلوم نبوده ٬ اگرچه شکل بالهای دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است.مانور پذیری بی همتای سوخوی در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه ٬ این جنگنده را قادر میسازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا برآمده و حتی گاه مانورهایی در زاویه حمله 130 درجه انجام دهد.
این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید ٬ بلکه باید از آنها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهمترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور هواپیما ممکن شده که در طی آن ٬ سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپرها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها را محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد میشود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمیرسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبکتر می شود و خون زیادی به مغز میرسدو در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود که شتاب G را در وضعیتهای مختلف کنترل کرده و محدود میکند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام میتواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میرلژ 2000 به طرزی کاملآ معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما ٬ دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین ٬ برتری به مقدار ناچیز 5/0 G دارد که حتی در نظر نمی آید.البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست ٬ قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپهای داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه ی هواپیما ٬ جنگنده فرانسوی را قادر میسازد که بدون معطلی از حالت پرواز عادی و افقی ٬ به حالت اوج گیری کاملآ عمودی در آید.


همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخوی ٬ موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیزهای هوایی و مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته میشود.
ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز دز ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9 ٬ از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد.
دو هواپیمای سوخوی و میراژ ٬ از نظر سقف پرواز ٬ سرعت و قابلیت شتابگیری تقریبآ در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخوی در مقابل میراژ ٬ با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف ٬ این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری میرسند.اما با این حال ٬ توانایی رهگیری سوخوی با شعاع عملیاتی 3000 کیلومتری ٬ 45٪ نسبت به میراژ بیشتر بوده و میتوان یک کشور نسبتآ متوسط از نظر مساحت  را به خوبی پوشش دهد.
هواپیمای سوخوی ٬ همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را میدهد و از این لحاظ ٬ این مسءله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود.
از لحاظ قابلیت حمل سلاح ٬ سوخوی قادر است تا 40٪ سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخوی میدهد که در یک حمله هوابه زمین ٬ تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد.
از سوی دیگر ٬ پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخوی نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارایی و عملکرد این هواپیما دارند.
موتور AL-31FP سوخوی در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها ٬ حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آنها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمیشود ٬ عملکرد ثابت و نسبتآ یکسانی را حفظ می کنند.
در این مقایسه ٬ نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم.
برتری رادار Su-30MK از نظر برد تشخیص رادار ٬ تجسس ٬ ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشکهای فعال و نیمه فعال کارایی و تاثیر فوق العاده ای را در نبردهای دوز از خانه یه ارنغان می آورد. در علیه اهداف زمینی ٬ توانایی های راداری دوجنگنده تقریبآ یکسان می باشد.تمام هواپیماهای مدرن روسی ٬ شامل Su-30MK ٬ به مقر مکان یابی نوری مجهز ند که این سیستم ٬ قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید ٬ و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد.این سیستم ٬ دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش میدهد.
مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار ٬ آن را قادر میسازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند.
برای ماموریتهای زمینی ٬ چه میراژ چه سوخوی مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریبآ دارای خصوصیات مشترکی هستند.
هواپیماهای جنگنده مدرن روسی ٬ کلآ دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال ٬ در هواپیمای Su-30MK از سیستم های جاوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقا پذیری این هواپیما را به مقدار 20٪ نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند.از لحاظ برد موشک های مورد استفاده ٬ تسلیحات هوا به هوای Su-30MK دارای حدود 30٪  برد بیشتر نسبت به موشکهای به کار گرفته در میراژ ــ مانند سوپرا ــ هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند.لازم به ذکر است که هواپیماهای سوخوی Su-30MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جویند. قابلیت حمل دوبرابر بهب در سوخوی در مقابل میراژ ٬ باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است ٬ و در نتیجه این عمل ٬ تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل ٬ می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کار رفته ٬ بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد ٬ غیر موثر و در عین حال با تواناییهای کمتر و وابسته است . نهایتآ ٬ با این اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی ٬ هواپیمای Su-30MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیماهای میراژ قرار می گیرد.

منبع:www.aerospacetalk.com

A-5 Vigilante پارتیزان هوایی

هواپیمای A-5 Vigilante

پارتیزان هوایی ساخت انسان های زمینی

پارتیزان در ۱۳ دسامبر سال ۱۹۶۰ توانست توسط خلبان لروی هیث (Leroy Heath) به سرعت ۱/۲ ماخ دست پیدا کند و در ارتفاع ۹۱۰۰۰ پایی پرواز کند

انقلاب پرشتابی که در صنعت طراحی سازه های هوایی در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داد باعث به وجود آمدن چنین مخلوق شگفت آور هوایی شد و در این میان چندین هواپیمای جنگنده، بمب افکن، رهگیر شکاری و... ساخته شد که تا کنون در یگان هوایی کشورهایی چون آمریکا و روسیه خوش می درخشند. یکی از پروژه های جالب ولی ناموفق آمریکا ساخت هواپیمای A-5 بود. یک پارتیزان هوایی ساخت پارتیزان های زمینی هواپیمای A-5ملقب به پارتیزان (Vigilante) ساخت شرکت مجرب نورث امریکن (North American). در ابتدا تمامی تفکرات بر ساخت هواپیمایی با قابلیت حمل تسلیحات اتمی بود اما A-5 در طول انجام ماموریت هایش چندین بار نقش عوض کرده است.
بعد از جنگ جهانی اول، نیروی دریایی آمریکا با توجه به پیشرفت کشورهای دیگر مانند اتحاد جماهیر شوروی که روز به روز در زمینه تسلیحات اتمی جلوتر می رفتند به فکر ساخت نوعی هواپیمای قادر به حمل بمب های اتمی افتاد.
در ابتدای امر چندین هواپیما نامزد انجام این ماموریت شدند.از قبیل بمب افکن A-3 (Skywarrior و (savage)Aj که یکی ساخت شرکت نورث امریکن و دیگری ساخت دوگلاس بود. اما هر دوی آنها مشکل بزرگی داشتند و آن هم سرعتشان بود.

سرعت هر دوی آنها زیرصوت (Subsonic) بود و با وجود هواپیماهای مافوق صوت خطر مورد حمله قرار گرفتن آنها بسیار بالا بود. در همان زمان شرکت نورث امریکن پروژه جدیدی را آغاز کرد که به دنبال هواپیمای مافوق صوت، قدرتمند و ضربتی با قابلیت حمل تسلیحات اتمی بود و این طرح در نوامبر سال ۱۹۵۳ میلادی آغاز شد. این پروژه جدید در ابتدا با نام NA-233 شناخته شد. بعد از بحث های فراوان بین شرکت نورث امریکن و نیروی دریایی قرار شد NA-233 یک هواپیمای دو موتوره، با سرعت دو ماخ «دو برابر سرعت صوت» باشد. چندین طرح پیشنهاد شد و حتی در یکی از آنها موتور با قدرت راکت (Rocket Power) با سوخت اکسیژن و هیدروژن وجود داشت ولی نیروی دریایی با آن طرح موافقت نکرد. در میانه سال ۱۹۵۶ نیروی دریایی آمریکا درخواست ساخت ۲ مدل نمونه را از شرکت نورث امریکن کرد. اولین نمونه با مشخصه (YA3J-1) که در ۶ می سال ۱۹۵۸ ساخته شد،شناخته می شود و اولین پروازش را در ۳۱ آگوست ۱۹۵۸ به خلبانی دیک ونزل (Dick Wenzel) انجام داد. در همان پرواز اول لقب پارتیزان را به خود اختصاص داد.
پارتیزان بدنه ای کشیده و صیقلی، بال های رو به عقب و سه چرخ داشت. توسط دو موتور با مدل Yj79-GE-2 شرکت جنرال الکتریک تجهیز شده بود و بدنه موتور کاملاً از تیتانیوم ساخته شده بود و برای انعکاس حرارت توسط عایقی از طلا پوشیده شده بود.
موتورها از یک پس سوز (afterburner) بهره می برد. این پارتیزان توانایی حمل سوخت بالایی داشت و می توانست با این مقدار سوخت پیمایش زیادی داشته باشد. پارتیزان در آن زمان مجموعه ای از فناوری های جدید بود و به عنوان مثال لایه اصلی بال ها را آلیاژ خاصی از آلومینیم و تیتانیوم تشکیل می داد که بسیار سبک و مستحکم بود. صندلی پرتاب (ejection seat) ساخت خود شرکت نورث امریکن با مدل HS-1 بود.
دو سرنشینه بود، خلبان در جلو و افسر تسلیحات در عقب. خلبان گستره دید بسیار خوبی داشت. در طرح اولیه هیچ پنجره ای برای افسر تسلیحات لحاظ نشده بود برای دید بهتر نمایشگرها. ولی بعد از تست های فراوان قرار شد دو پنجره بسیار کوچک در طرفین کابین تعبیه شود. یک دوربین بسیار قوی و دقیق در جلوی دماغه A-5 قرار دارد که مستقیماً به نشانگرهای داخل کابین مرتبط است. یک رادار (PPDI1) نیز درA-5 وجود دارد.
سرانجام طرح نهایی پارتیزان در سال ۱۹۶۰ پرواز کرد. موتورهایش قدرتمند تر شده بود و این بار شرکت جنرال الکتریک موتور J-79 را برای او در نظر گرفته بود که می توانست ۱۰۹۰۰ پوند نیز بدون استفاده از پس سوز و ۱۷۰۰۰ پوند با پس سوز نیرو مهیا کند. این موتورها در هواپیماهای جنگنده فانتوم (ایران نیز چندین فروند دارا است) شرکت مک دانل داگلاس یا همانF-4 است. پارتیزان در ۱۳ دسامبر سال ۱۹۶۰ توانست توسط خلبان لروی هیث (Leroy Heath) به سرعت ۱/۲ ماخ دست پیدا کند و در ارتفاع ۹۱۰۰۰ پایی پرواز کند.
این امر باعث خوشحالی مهندسان طراحش شد،زیرا در آن سرعت و ارتفاع نسبتاً ایمن پرواز کردند. البته باید از خلبان لروی قدردانی شود زیرا پارتیزان یک بار تعادلش را از دست داد و موتورهایش به خاطر سرعت بسیار بالا آتش گرفت ولی خلبان لروی با خونسردی تمام پارتیزان را کنترل کرد و به آرامی به زمین نشست. بعد از آزمایشات و تست های مختلف اولین هواپیمای عملیاتی در سال ۱۹۶۱ به خدمت نیروی دریایی در آمد و آخرین فروند آن نیز تنها در دو سال بعد یعنی در سپتامبر ۱۹۶۳ ساخته شد و در آن زمان دیگر بنا به تصمیم وزارت دفاع نام A-5Aبرای او انتخاب شد.

به دلیل وزن نسبی بالا، فرود آمدن با A-5A کمی سخت می نمود و خلبانان به هنگام فرود چندین جهش را احساس می کردند زیرا قسمت اعظم فشار در زمان فرود بر چرخ جلویی بود و این قضیه سبب جهش می شد که باعث خشنودی خلبانان A-5A نبود. یکی از مسائل جالب این بود که با وجود نظر اصلی بر حمل تسلیحات اتمی، از A-5 دیگر برای عملیات اتمی استفاده نمی شد. شاید به این علت بود که در زمان ساخت A-5 ، پروژه بسیار چشمگیر دیگری در نیروی دریایی وجود داشت. بله!! پروژه ساخت زیردریایی ستاره قطبی (Polaris) باعث کمرنگ شدن A-5 بود.
کل هزینه پروژه ساختA-5ها، ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شد،البته به ارزش دلار همان زمان یعنی هر فروند حدوداً ۱۰ میلیون دلار. به نظر اکثر مهندسان،A-5 ،طرحی قابل بود ولی توانایی عملیات اتمی را نداشت. در واقع طرحش بر روی کاغذها زیبا بود ولی در عمل آنگونه نمی نمود.
بعد از چنین نظرات و عدم رضایت مسئولان و مهندسان قرار شد که گونه شناسایی(reconnaissance) از او بسازند. دوگونه هواپیمای شناسایی از روی آن ساختند که به نام های RA-5C و A-5B شناخته می شوند. این تلاش ها از همان سال های اول ساخت شروع شد و در آوریل ۱۹۶۲ میلادی گونه شناسایی A-5B اولین پروازش را انجام داد. این نمونه های جدید چندین تفاوت خاص با مدل A-5A داشتند.A-5B توانایی حمل سوخت بیشتری داشت و بال های کشیده و پهن تر.
نیروی هوایی درخواست ۱۸ فروند A-5B را از شرکت نورث امریکن کرد. از این ۱۸ فروند ۶ فروند در همان زمان در اختیار نیروی دریایی قرار گرفت، ولی باز هم به عنوان یک هواپیمای بمب افکن ۱۲ فروند دیگر به نام

RA-5C به عنوان هواپیمای شناسایی تحویل شدند.

RA-5C اولین پروازش را در ۳۰ ژوئن سال ۱۹۶۲ انجام داد و بسیار شبیهA-5B بود. انواع سیستم ها و سامانه های جاسوسی به آنها اضافه شده بود،مانند دوربین هایKA-62A و KA-51A .گیرنده جاسوسی AN/ALQ61 که می توانست تمام وضعیت را برای ۱۱۲ دقیقه در خود ضبط و نگهداری کند. یک حسگر حرارتی بسیار قوی با مدل AN/AAS-21 که می توانست اهداف را توسط اشعه مادون قرمز ردیابی کند و سامانه های دیگر.
بعد از ساخت RA-5C در سال ۱۹۶۴ این پارتیزان با نقش جدید خود به سرعت مشغول انجام عملیات در نواحی جنوبی آسیا شد (ویتنام) و اولین پرواز شناسایی را در آگوست ۱۹۶۴ انجام داد. در آن زمان هواپیماهای فانتوم نیز در نیروی هوایی خدمت می کردند. با وجود اینکه هر دوی آنها از یک مدل موتور استفاده می کردند ولی به علت بدنه سبک تر،F-4، تیزپروازتر بودند.
در کل ۱۸ فروند از RA-5C های ساخته شده تاکنون در جنگ های مختلف آمریکا از دست رفته اند و این آمار بسیار بدی است. ۱۳ فروند آنها توسط ضدهوایی، دو فروند توسط موشک زمین به هوا، یکی با هواپیمای Mig-21 و دو فروند دیگر نیز دلیل انهدامشان مشخص نیست و متاسفانه تنها ۹ نفر از ۳۶ خلبان آنها زنده مانده و مابقی کشته شده اند. در کل کارنامه درخشانی از این پارتیزان دیده نمی شود.
۱- PPDI=Pilot's Projected Display Indicator
جدول مشخصات RA-5C
نوع...........................هواپیمای شناسایی
طول...........................۳۲/۲۳ متر
فاصله دو سر بال..........۱۵/۱۶ متر
ارتفاع.........................۷۹/۵ متر
سرعت......................۲۲۳۰ کیلومتر در ساعت
سقف پرواز.................۱۴۷۵۲ متر
برد............................۲۴۱۵ کیلومتر
پیشینه وزن برخاستی...۳۶۰۹۴ کیلوگرم
وزن........................... ۱۷۰۰۹ کیلوگرم

برگرفته شده از : http://www.daneshju.ir

تصاویری از میراژ های ایرانی





دوستان عزیز تصاویری که در بالا می بینید ماکت های بسیار زیبایی از جنگنده های نیروی هوایی کشور می باشد که توسط هنرمند بزرگ آقای فریبرز شماس ساخته شده اند .در اینده نزدیک عکس های بیشتری(به تفکیک نوع هواپیماها) برای شما دوستان قرار خواهیم داد.با تشکر

یک خبر جالب

در جریان جنگ بین اتیوپی و اریتره، سوخوی27 های نیروی هوایی اتیوپی، تعداد 4 فروند میگ29 اریتره را سرنگون کردند، هرچند که برخی از سوخوی27 های اتیوپی، توسط خلبانان ارشد روسی هدایت می شدند.

Aster Tolossa: تنها زنی که در یک داگ فایت، موفق شد میگ29 ساقط کند:

یکی از پیروزی‏های بدست آمده برای نیروی هوایی اتیوپی، توسط خلبان زن این نیرو به نام سروان Aster Tolossa بدست آمد؛ به دنبال این، وی به عنوان نخستین زن در قارهء افریقا شناخته شد که یک «داگ فایت» (نبرد نزدیک هوایی) موفق داشته است.

منبع: http://www.centralclubs.com/viewtopic.php?t=7551