اگر بوئینگ بتواند قرارداد 23.5 میلیارد دلاری پروژه تانکرهای سوخترسان هوایی نیروی هوایی امریکا را برای ساخت 179 هواپیما بدست آورد، انرژی تازهای برای برنامه ساخت هواپیمای بوئینگ 767 ،که در نزدیکی پایان عمر تجاری خود است، کسب خواهد کرد.
تانکرهای سوخترسان هوایی جدید جایگزین KC-135 با 40 سال عمر خواهند شد که برای سوختگیری مجدد جنگندههای نیروی هوایی، بمب افکنها و هواپیماهای تجاری در پرواز استفاده میشوند.
هواپیمای 767 در سال 1982 شروع بکار کرده و قرار است با 787 دریملاینر در سال 2008 جایگزین شود.
رقیب بوئینگ در این قرارداد کنسرسیومی از شرکتها به رهبری نورثروپ گرومن است که هواپیمای A330 را برای این کار پیشنهاد میکنند.
اگرچه 767 یک هواپیمای کوچکتر و با طراحی قدیمیتر نسبت به A330 است، اما ارزانتر از A330 نیز میباشد.
مشخصات موشک :
نام : SPARROW
وزن : 226 کیلو گرم
طول : 3.6 متر
ارتفاع رهگیری : 9 کیلومتر
برد : 17 کیلو متر
پیشرانه : سوخت جامد
سر جنگى : 40 کیلو گرم ( ترکش زا)
مشخصات توپ:
نام : 35MM GUN
کالیبر : 35 میلی متر
هدایت : رادار
برد : 5 کیلو متر
ظرفیت : 560 گلوله
لینک فیلم:
فیلم شلیک توپ اسکای گارد
برد رادار آن 20 کیلومتر است.
علاوه بر رادار دارای Tracker Optical نیز می باشد.
معمولا 4 تا توپ ضد هوایی 35 میلیمتری به آن متصل می گردد. که حدود 5 کیلومتر برد آن باشد
دارای موشک زمین به هوا با برد 17 کیلومتر است. احتمال قوی ایران لانچر های موشکش را ندارد.
طبق آمار سایت توازن استراتژیک متعلق به اسراییل ایران دارای 24 رادار اسکای گارد و 100 قبضه توپ ضد هوایی می باشد.
تعدادی از سیستم ها در تهران قابل رویت می باشد نظیر تپه های بالای پل سید خندان و حوالی استادیوم آزادی.
عکس کل مجموعه:
عکس از رادار :
عکس سیمولاتور :
عکس از داخل:
چند تا عکس از توپ ضد هوایی :
عکس از موشک :
منبع:انجمن هوافضا
مسئولان روسی تاکید کردند : با وجود مخالفتهای امریکا واسرائیل به جدول زمانی فروش تسلیحات ضد هوایی خود به ایران و سوریه پایبند هستند . | |
خبرگزاری ایتارتاس , یک منبع وابسته به وزارت دفاع روسیه گفت : تاکنون نیمی از سامانه های موشکی "بیست و نه تور ام یک" خریداری شده توسط ایران به این کشور تحویل داده شده است. ارزش این خرید تسلیحاتی یک میلیارد و 400 میلیون دلار بوده است. خبرگزاری اینترفاکس نیز به نقل از یک مسئول دیگر روسی اعلام کرد : این کشور پارسال به همه مفاد قرارداد خود با سوریه در زمینه سامانه ضد هوایی استریلیت عمل کرده است. اسراییل با اعتراض به این قرارداد که سال 2005 منعقد شده است , مدعی شد, سوریه این سامانه را دراختیار شبه نظامیان حزب الله لبنان قرار خواهد داد . |
کمپانی مک دانل داگلاس در ماه مه 1975 قراردادی برای ساخت اف-18 از طرف نیروی دریایی و تفنگداران دریایی امیریکا دریافت کرد که در آن مشخصاتی به شرح زیر خواسته شده بود:
هواپیمای یک نفره،هواپمایی دو منظوره برای استفاده بعنوان جنگنده و بمب افکن،توانایی بکار گیری هم از پایگاههای خشکی و هم کریرها(ناوهای هواپیما بر).
اولین نسخه ی اف-18 ،بعنوان جنگنده ی اسکورت و هم دفاع کننده ی ناوگان قابل بکارگیری بود.در دومین ورژن یا نسخه ی اف-18 که F/A-18 نام گرفت علاوه بر کارایی های ذکر شده این توانایی را نیز داشت که نیرو های دشمن را چه در خشکی و چه دریا متوقف گرداند.همچنین نسخه ی دونفره ی آن که جهت اهداف آموزشی طراحی شده بود تولید گردید.
طراحی اف-18 از همان ابتدا مورد توجه 99% توده ی مردم قرار گرفت و کپانی را متقاعد کرد ه بود که هر دو وظیفه اش را ه نحو خوبی می تواند انجام دهد.
اولین پرواز اف-18 در سال 1978 در Patuxent River امریکا صورت گرفت.سه سال برنامه ی تست این هواپیما ،تستهای تجهیزات و امکانات و سلاحهای هوایی و رادیویی،تسهای هوایی و تستهای نشست و برخواست و جایگیری بر روی کشتی های کریر باعث این شد که طراحی اف-18 از ثبات و ارزش بالایی برخوردار باشد.
هواپیما رسما در سال 1982 بعنوان F/A-18ثبت گردید.hornet(زنبور سرخ) اولین هواپیمایی بعد از جنگ جهانی دوم گشت که طراحی آن این امکان را به او می دهد که هم به عنوان یک جنگنده ی هوا-به-هوا و هم یک بمب افکن هوا-به-زمین عمل کند.
با یک تلنگر خلبان ،هواپیما در وسط آسمان با یک چرخش سریع ،به سرعت به قالب یک دشمن جدی هوایی بدل میگردد.و خلبانان قادرند چه در جنگ هوایی وچه تعقیب هواپیماهای دشمن و یا برای هدفهای زمینی اشان ،ا بدون اینکه بمب های خود را رها کنند پیروز میدان باشند و آنها را از بین ببرند.
در 11 ماه مارس 1980 هوپیمای تکمیل شده ساخته شد.اولین تولید Hornet در آپریل 1980 به نیروی دریایی امریکا تحویل گردید.
پس از آن Hornet توانست در 1200 ساعت 1000 پرواز داشته باشد.
اولین F/A-18 Hornet strike fighter وارد نیروی دریایی امریکا گردید.در 7 ام جوآن 1983 در MCAS-EL-Tro کالیفرنیا اولین اف 18 تحویل تفنگداران نیروی دریاییی شد.
نیروی دریایی اولین اسکادران اف-18 رسمی خودش را در اکتبر 1983 تحویل گرفت.در 1989 ویژگی هایی نظیر امکانات رزم شبانه به آن اضافه شد.
بعد به دلیل بالا بردن توان موتوری آن کمی در طراحی آن تغییر بوجود آمد.1000 امین hornetدر 18 آپریل 1991 به تفنگداران نیروی دریایی امریکا تحویل گردید.
مشخصات عمومی
سازنده: McDonnell Douglas
اولین پرواز: ۱۸/۱۱/۱۹۷۸
معرفی رسمی: ۰۷/۰۱/۱۹۸۳
استفاده کننده عمده: نیروی دریایی امریکا
انواع: F/A-18E/F Super Hornet , CF-18 Hornet , F-18 Hornet
تعداد سرنشین: ۱
قیمت: ۳۹.۵ میلیون دلار
طول: ۱۷.۱ متر
طول بال ها: ۱۲.۳ متر
ارتفاع: ۴.۷ متر
وزن (تهی): ۱۱.۲۰۰ کیلوگرم
وزن (مجهز شده): ۱۶.۸۵۰ کیلوگرم
حداکثر وزن موقع Takeoff: حدود ۲۳.۴۰۰ کیلوگرم
کارایی
حداکثر سرعت: ۱.۸۱۴ کیلومتر در ساعت تا ۱۱۰۰۰متر
نیاز به سرویس(تعمیرات): ۱۵۰۰۰ متر
سرعت اوج گرفتن: ۲۴۵ متردر ثانیه
تسلیحات
حمل بیش از ۶.۲۱۵ کیلوگرم انواع موشک،راکت،بمب،تانکرسوخت
موشک های هوا به هوا: ضدهوایی AIM-9,AIM-7,AIM-120
هوا به زمین: AGM-45 Shrike,AGM-65 maverick
AGM-88 HARM, SLAM, JSOW
ضد ناو: AGM-84 Harpoon
ترتیب ساخت:
F-15, F-16, YF-17, F/A-18, F-20, F-21, F-22
هواپیماهای قابل مقایسه:
F-16 Falcon
MiG-29 Fulcrum
Mirage 2000
AIDC ching-Kuo
Mitsubishi F-2
منابع :
انجمن هوا و فضا http://www.aerospacetalk.com
یک موسسه تحقیقاتی هلند اعلام کرد که سال ۲۰۰۶میلادی از جمله امنترین سالها برای مسافرت هوایی بوده است.
به گزارش ایرنا، موسسه «شبکه امنیت هوانوردی» هلند اعلام کرد: از مجموع میلیونها ساعت پرواز سالانه در خطوط مختلف هوایی دنیا، در سال ۲۰۰۶میلادی در مجموع فقط ۲۷سانحه هوایی رخ داد که ۸۹۲نفر در آن کشته شدند.
این گزارش حاکی است که از مجموع آمار مذکور ۸۸۸نفر از کشتهشدگان جزو سرنشینان هواپیما و ۴نفر از قربانیان نیز از ساکنان زمینی بودند.
همچنین در آمار مقایسهای که این موسسه از سال ۱۹۴۳تاکنون جمعآوری کرده، در دهسال اخیر نیز بطور میانگین سالانه حدود ۳۶سانحه هوایی در جهان روی داده است که در آن بطور متوسط هر سال یک هزار و ۵نفر کشته شدهاند.
این گزارش حاکی است، بر پایه این آمار روند سوانح هوایی در همه نقاط جهان بجز قاره آفریقا، در سالهای اخیر کاهش یافته است.
در قاره آفریقا که تنها سه درصد از مجموع کل پروازهای دنیا در آن انجام میشود، نرخ سوانح هوایی حدود ۱۸/۵درصد است و به این خاطر در گزارش مذکور، این قاره جزو بدترین مناطق پروازی در سال ۲۰۰۶تلقی شده است.
از سوی دیگر در زمینه هواپیماربایی هم بنا به این گزارش در سال ۲۰۰۶ میلادی تنها سه فقره اقدام صورت گرفته است و این روند در سالهای اخیر هم کاهش نزولی داشته است به حدی که میانگین سالانه آن حدود ۵/۶درصد از مجموع کل پروازهای ۵ساله اخیر را شامل میشود.
همچنین بنا به نتایج این تحقیقات، بیشترین سقوط هوایی در سال ۲۰۰۶ متعلق به هواپیماهای آنتونوف بویژه مدلهای ۳۲، ۲۸ ،۲۶ ،۲۴ ،۱۲، ۲و ۷۲-۷۴بوده است و پس از آن هواپیماهای ایلیوشین، توپولوف، فوکر و ایرباس آ- ۳۲۰در رتبههای بعدی قرار دارند.
در این گزارش همچنین از سقوط هواپیمای ایلیوشین ۷۶حامل پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مسیر زاهدان به کرمان به عنوان یکی از ده مورد بدترین سوانح هوایی در آسیا نام برده شده است.
به علاوه در گزارش مذکور ساقط شدن یک فروند هواپیمای ایرباس ایرانی در آبهای خلیج فارس توسط ناو آمریکایی یواساس وینسنز هم به عنوان بدترین سانحه هوایی در آبهای بینالمللی اعلام شده است.
فکر کنم فعلا اطلاعات هواپیماهای روسی و آمیرکایی کافی باشه این دفعه به معرفی میراژ اف 1 یکی از هواپیماهای فرانسوی که در زمان خود عالی بود می پردازم.
تکمیل همزمان 2 هواپیمای داسو میراژ اف 1 و جگوار منجر به ورود همزمان آن دو در عرصه هواپیماهای شکاری در سال 1974 شد.ابتدا تصور میشد که ایندو رقبای سرسختی برای هم باشند .در این رقابت که تصور میشد اف1 به مراتب کامیابی بیشتری به دست آورد مشخص شد که درخواست برای هواپیمای دارای انعطاف پذیری عملیاتی گسترده تر بیشتر است و این ویژگی میتوانست به بهترین شکل به وسیله هواپیمایی که در آغاز برای نقش برتری هوایی و ماموریتهای هوا به هوا طراحی شده ،فراهم نماید(همان گونه که با عرضه جنرال داینامیکس F-16 فلکون به بازار جهانی نیز ثابت شد).هردو هواپیمای جگوار و میراژ F1در برگیرنده گوشه هایی از تجربیات برنامه جنگنده ضربت ینوبک/ع(نشست/برخاست کوتاه و عمودی)نیروی هوایی شکست خورده فرانسه بودند که در سالهای پایانی دهه 1950 آغاز شد. میراژIIIV تنها هواپیمای نوبک/ع جهان بود که به سرعت 2ماخ دست یافت. با وجود این،کمی پیش از این که این هواپیما به پرواز در آید نیروی هوایی فرانسه درباره هزینه بالای این جنگنده ابراز نگرانی کرد.بنابراین داسو تشویق شد که به بررسی دیگر طرحهای جایگزین نوبک بپردازد.هدف کلی تولید هواپیمایی با سرعت 2.2ماخ بود که بتوان آن را در ماموریتهای ضریتی هسته ای با شعاع عمل پایین-پایین(lo-lo radius of action)550 کیلو متری نیز به کار گرفت و توانایی نشست و برخاست از باندهای 800متری را نیز داشته باشد.کامیابی نسبی میراژIII پیشگام که صنایع هواپیمایی فرانسه را در 10 سال و مدتی کوتاهی پس از پایان جنگ به طور ناگهانی از هیچ به سطح جهانی رساند،مارسل داسو را در موقعیت استثنایی قرار داد. در ماه مارس 1967 فرانسویان به این نتیجه رسیدند که گزینش جنگنده ای دارای بال هندسه متغیر برای جایگزینی میراژIIIپاسخگوی افزایش هزینه بالای آن نیست و به کارگیری طرح بال پسگرای متوسط در هواپیما مناسبتر تشخیص داده شد.در 18 مه 1967 پیش نمونه میراژF1سقوط کرد که علت اصلی آن اهتزاز(Flutter) گزارش شد.اما این طرح پیش برگزیده شده بود و قرار داد تولید 3 پیش نمونه (که قرار بود 2نمونه آخر دارای موتور 9K-50باشد) در سپتامبر همان سال امضا شد. ادعا میشود که سوخت داخلی میراژ برای سه پرواز 5 دقیقه ای برای رزم در ارتفاع متوسط و با سرعت 1.5ماخ یا پرواز سناسایی در ارتفاع بالا و با شعاع 315 کیلومتر و با سرعت 2.2 ماخ کافی است.با یک مخزن مرکزی و دو موشک سوپر 530 میراژ میتواند در گشت هوایی به مدت دو ساعت و 15 دقیقه پرواز کرده و هدف را تا ارتفاع 20000 متری رهگیری کند. رادار رهگیر سایرانو IV ساخت تامسون CSF از تجهیزات استاندارد F1 هست که در برخی از نمونه ها دارای توانایی نقشه برداری زمینی/دریایی و دوری از عوارض زمین میباشد. در هواپیمای ویژه حمله زمینی میراژ F1 A (که تنها لیبی و افریقای جنوبی آن را خریداری کرده اند) رادار مسافت یاب آیدا ((AIDAساخت شرکت داسو نصب شده است و در F-1EQ5/ عراقی رادار AGAVE تامسون CSF جایگزین سایرانو4 شد.رادار سایرانو M 4 دارای حالت هوا به سطح،یک سامانه حمله-ناوبری اینرسیایی شرکت ساژم،نشاندهنده سربالای ساخت شرکت تامسون CSF و مسافت یاب لیزری از جمله تجهیزات هواپیمای چند ماموریته F1E (که عراق از این مدل زیاد داشت) میباشند.لازم به ذکر است نیروی هوایی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران نیز تعدادی از این هواپیما را در اختیار دارد که این هواپیماها از هواپیماهای به جا مانده عراقی در ایران می باشند.آمادگی رزمی این هواپیما در ایران ۷۰٪ بر آورد می شود.در زمان جنگ ایران و عراق این هواپیماها به طور وسیعی مورد استفاده نیروی هوایی عراق بوده اند ولی مرزبانان نیروی هوایی هواپیماهای اف ۱۴ مانع حملات هواپیماهای متخاصم عراقی از جمله میراژ ها بوده اند.
میراژ اف ۱ ایران در مشهد
در اوایل جنگ جهانی اول، بعضی از هواپیماهای شناسایی، خود را به مسلسل یا سلاح های دیگر مجهز می کردند. حدود سال 1915 چندین فروند هواپیما فقط برای شلیک به مناطق زمینی دشمن ساخته شدند. حتی ملخ های آنها را در عقب هواپیما تعبیه می کردند تا خلبان براحتی بتواند از کابین به دشمن نشانه گیری کند و دیگر فشنگ ها به ملخ اصابت نکند و این مسئله (قرارگیری ملخ در قسمت انتهایی) باعث کاهش سرعت هواپیما بود.
با پیشرفت و گسترش هوافضا و علم مکانیک، شلیک مسلسل ها زمان بندی و با چرخش ملخ هواپیما تنظیم شد. به همین دلیل دیگر می توانستند هم ملخ و هم مسلسل را در قسمت جلویی (دماغه=nose) قرار دهند.
از سال 1916 تا 1935 میلادی اکثر هواپیماهای جنگنده با بیشینه سرعت 150مایل در ساعت حرکت می کردند و به دو مسلسل مجهز بودند.
در نسل بعدی هواپیماهای جنگنده( از 1935 به بعد) قدرت موتورها افزایش یافت و از 500 اسب بخار به یکهزار رسید و به واسطه آن، سرعت ها نیز دو برابر شد و به 300 مایل در ساعت رسید و به جای دو مسلسل، چهار مسلسل با کالیبر 20 میلیمتری به هواپیماها متصل شد که قدرت نفوذ به هر هواپیمایی را داشت.
با اختراع موتور جت از سال 1945 به بعد، سرعت هواپیماها به 600 مایل در ساعت و سقف ارتفاع این هواپیماها به 30 تا 45 هزار پا رسید. علم آیرودینامیک هم همچنان در حال پیشرفت بود و مهندسان دریافتند که اگر بال های هواپیما به سمت عقب متمایل باشد می توان به سرعت های بالاتری رسید. حدود سالهای 1945 تا 1955 موتورهای توربوجت اختراع شدند و حتی پس سوز (after burner) نیز به کمک هواپیماهای جنگنده آمد تا به سرعت های فراصوت دست یابند.
اتحاد جماهیر شوروی در سال 1955 هواپیماهای جنگنده ای ساخت که سرعتشان به یک ماخ (برابر سرعت صوت) می رسید و در سال 1960 به سرعت های 2 ماخ نیز دست یافتند.
این هواپیماهای فراصوتی دارای موتورهای بسیار پرقدرتی بودند که نیروی پیشرانی معادل 15هزار پوند فراهم می آوردند. در طراحی بال های آن زمان اکثرا از مدل بال های نازک (کم عرض) استفاده می شد و به همین علت این بال ها باید قدرت بسیاری داشته باشند تا بتوانند در مقابل نیروهای وارده به بال مقاومت داشته باشند. از طرف دیگر بال های نازک ضریب برآ ( نیروی بالا بر) کمتری را ایجاد می کرد و در سرعت های بالای 400 مایل در ساعت، برد هواپیماها به میزان چشمگیری کاهش پیدا می کرد.
علاوه بر تمامی این مشکلات در طراحی بال ها، حدود 40 سال پیش نزاع های هوایی نزدیک غیرممکن بود و این بال ها با وجود سرعت زیاد، قدرت مانور کمی به هواپیما می داد.
تایید این نظریه را می توان در ساخت هواپیمای F-4 فانتوم که هیچ مسلسلی در آن تعبیه نشده، دید. شوروی نیز در ساخت میگ -21 به جای دو مسلسل از دو جایگاه اتصال موشک استفاده کرد.
از آن پس موشک های هوا به هوا گسترش یافتند و انقلابی در طراحی هواپیماهای جنگنده ایجاد شد. مطالعات و تحقیقات به سمت اختراع رادارهایی رفت تا بتوانند هواپیماهای دشمن را حتی در خارج از برد هواپیما شناسایی کنند که این سیستمBVR ( Beyond Visual Range و )نام گرفت. با شناسایی هواپیماهای دشمن فقط احتیاج به یک شلیک با موشک های دوربرد هوا به هوا داشتند. یکی از بهترین موشک های هوا به هوای آن زمان فینیکس (AIM-54) نام داشت که کشور ما هم چندین فروند از آن را با هواپیماهای F-14 از آمریکا خریداری کرد.
هواپیماهای F-14 برای رفع نیاز نیروی دریایی آمریکا ساخته شد و چندی بعد نیروی هوایی درخواست ساخت هواپیماهایی با سرعت بالا و قدرت حمل موشک های بزرگ را تحویل پنتاگون داد. این قرارداد را شرکت داگلاس برد و موفق به ساخت هواپیمای F6D شد که قادر بود موشک ها را از فاصله 100 مایلی به هدف مورد نظر زمینی شلیک کند.
اکثر این هواپیماها در جنگ ویتنام مورد آزمایش قرار گرفتند و محققان فهمیدند که بسیاری از ایده های ساختشان اشتباه بوده است. به عنوان مثال تشخیص هویت هواپیماها از فواصل دور بسیار سخت بود و کوچکترین تصمیم اشتباه خلبان باعث سرنگونی یک هواپیمای خودی می شد و از طرف دیگر اگر آن هواپیماها دشمن هم بودند سیستم رهگیری موشک ها نمی توانست آنها را ردگیری کند. در اینجا بود که بازهم فقدان اسلحه های پرقدرت(مسلسل) روی هواپیماها احساس شد به گونه ای که کلنل رابین اولدز می گوید: هواپیمای بدون مسلسل مانند پرنده های بی بال هستند و دیگر F-4ها به یک مسلسل مجهز و با نام F-4E شناخته شدند و رقیب همیشگی آمریکا یعنی شوروی هم برای هواپیمای MIG-21 مسلسلی را طراحی کرد که در داخل هواپیما قرار داشت و برای شلیک بیرون می آمد و قدرت بسیار زیادی داشت.
دید کامل و واضح یک هواپیما بر عهده رادارهاست. بعد از جنگ جهانی دوم، رادارها پیشرفت کردند و دیگر باید در نزاع های شبانه یا در شرایط آب و هوایی بد نیز بخوبی گذشته کار می کردند. البته امروزه، تمامی هواپیماها از این رادارهای پیشرفته بهره می برند. در بین سالهای 1950 تا 1953، آمریکایی ها هواپیمایی را در آسمان مشاهده کردند که به مراتب از هواپیماهای آمریکایی سریعتر، بلند پروازتر و قابل مانورتر بود.
این پرنده آهنی Mig 15 نام داشت که توسط شرکت مجرب هوافضای میکیویان ساخته شده بود. برای مقابله با آن شرکت لاکهید هواپیمای F-104 را ساخت و در همین راستا هواپیماهای میراژ فرانسه و رعد انگلیسی نیز ساخته شدند.
این پرندگان همه در سرعت های 2 ماخ پرواز می کردند و دارای برد کم و قدرت حمل پایین تسلیحات بودند. با اینکه پرواز با چنین پرندگانی لذتبخش بود ولی شکارچیان دوربرد با موشک های هدایت شونده جدیدترین خطر آنها به شمار می رفتند.
در آن سالها هواپیماهایی مانند F- 111 Su- 24 ، Aj31 ، تورنادو GR- 1 نیز در همین رده قرار می گرفتند.
نسل بعدی جنگنده ها در زمان جنگ سرد به وجود آمدند که آن زمان را می توان به گرمترین رقابت میان آمریکا و شوروی تشبیه کرد.
در سال 1967 ترسی در وجود پنتاگون افتاد، هنگامی که فهمیدند ناتو هواپیمایی را با لقب (Foxbat) به رسمیت شناخته است. این پرنده تیز پرواز در اصل همان MIG- 25 بود که توانایی های شگفت انگیزی داشت؛پرنده ای که می توانست در تمامی ماموریت های شناسایی، رهگیری، بمب افکن شرکت کرده و با وجود سرعت بالا دست هیچ هواپیما یا موشکی به آن نمی رسد. نیروی هوایی آمریکا نیز برای دادن جوابی محکم به شوروی، توسط شرکت مک دانل داگلاس هواپیمایی با لقب عقاب و نام F- 15 ساخت که اولین پروازش را در جولای سال 1972 انجام داد.
F - 15 ها، دارای بال های پهن و عریضی (حدود 608 فوت مربع مساحت) بود و مانورهایش را در سرعت های بالا بخوبی انجام می داد و پس از چندین سال دیگر طی انجام پروژه هواپیماهای جنگنده کم وزن (LWF) شرکت جنرال داینامیکز F- 16 را ساخت.
در کل بین رقابت های تنگاتنگ آمریکا و شوروی هواپیماهای بسیاری ساخته شدند که هر کدام دارای قدرت های خاصی بودند. این 3 دهه اخیر آبستن تکنولوژی های فراوانی در عرصه صنعت هوافضا بوده و هر ساله پدیده جدیدی دیده می شود. در سالهای اخیر نیز هواپیماهایی مانند F-22 یا SU-37 و صدها هواپیمای دیگر به گونه ای ساخته شده اند که قابلیت های گوناگونی دارند.
این مقاله تنها معرفی تاریخچه ای اجمالی از زمان پیدایش هواپیماهای جنگنده تا دهه 1980 بود و برای معرفی بیشتر دیگر مجال بحث نیست زیرا هواپیماهایی که در 20 سال اخیر ساخته شده از هواپیماهای 80 سال گذشته بیشتر است و ما در این مقاله تنها به بحث در مورد هواپیماهای جنگنده پرداخته ایم.
منبع Hamshahri Newspaper
صدام حسین، رییس جمهور سابق عراق، هنگامی که در۳۱ شهریور ۱۳۵۹ دستور حمله سراسری به ایران را صادر کرد، هرگز گمان نمی کرد آتش جنگی را برافروخته باشد که هشت سال به درازا بکشد.
یکی از اهداف عمده صدام از این تجاوز تصرف ساحل شرقی اروندرود و دستیابی به بخشی از خوزستان بود، چرا که بدین ترتیب عراق از بزرگترین نقیصه جغرافیایی اش یعنی نداشتن سواحل عریض و بزرگ رهایی می یافت.
ارتش عراق در آن سالها اگرچه در زمره ارتشهایی بزرگ منطقه بود، اما باید اذعان کرد ابعاد آن برای مبارزه با بزرگترین کشور خاورمیانه (از نظر جمعیت وامکانات) کافی نبود.
وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ سبب آشفتگی سیاسی و نظامی ایران شد و بنابراین فرصت طلایی را برای حاکم فرصت طلب بغداد فراهم آورد.
قدرت نظامی ایران
محمد رضا پهلوی، شاه سابق ایران، بین سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ با صرف دهها میلیارد دلار ارتش ایران را مبدل به قدرت اول نظامی خاورمیانه کرده بود تا آنجا که به گفته کارشناسان، نیروی نظامی ایران "هدفی فراتر از اهداف منطقه ای" را جستجو می کرد.
کمکهای بی دریغ آمریکا نیز ثابت می کند که واشنگتن برای این ارتش اهمیت زیادی قائل بوده و این انتظار را از ایران داشته است که در شرایط حساس مانند ورود ناگهانی اتحاد شوروی به منطقه، دوشادوش قدرتهای غربی به مقابله با نیروهای متخاصم برخیزد.
به گفته کارشناسان، ارتش ایران در آن سالها مرکب از دو هزار و ۴۶۰ دستگاه تانک، دو هزار نفربر زرهی ، ۷۳۹ فروند هلی کوپتر و ۴۸۶ هواپیما بوده است. اگرچه این نیرو در قبل از انقلاب از ۵۰۰ هزار سرباز نیز برخوردار بود، اما در ابتدای جنگ بدلیل سیاستهای مسئولان وقت جمهوری اسلامی، این نیرو به کمتر از دویست هزارنفر کاهش یافته بود.
نیروی هوایی ارتش ایران در ابتدای جنگ از هواپیماهای بسیار پیشرفته اف-۱۴ برخوردار بود که می توانست با اندکی خطا با هر شلیک یک هواپیمای دشمن را سرنگون کند. همچنین حدود ۴۰۰ فروند اف-پنج (تایگر) و اف-چهار (فانتوم) به نیروی هوایی ایران قدرت تهاجمی می داد و آن را قادر به مقابله با هر نیرویی در منطقه می کرد.
تانکهای ایران نیز از انواع چیفتن ام-۴۷، ام-۴۸ ، ام-۶۰ بودند که همگی ساخت انگلستان و آمریکا بوده و در آن زمان از مدلهای پیشرفته روز محسوب می شدند.
مهمتر از همه، هوانیروز یا ناوگان هلی کوپتری ایران بود که با داشتن ۲۰۲ فروند هلی کوپتر تهاجمی کبرا، ۲۱۴ فروند بل-۲۱۴ و ۵۰ فروند بل-۲۰۵، به قدرت سوم هوانیروز جهان تبدیل شده بود.
با این وجود، خروج مستشاران خارجی در بهمن ۱۳۵۷ از یکسو و کاهش ۵۰ درصدی نفرات ارتش از سوی دیگر توان نظامی ایران را در شهریور ۱۳۵۹ حداقل به یک سوم سطح پیش از انقلاب کاهش داده بود.
قدرت نظامی عراق
در مقابل، ارتش عراق در سا ل ۱۳۵۹ ساختاری مناسب داشت. خلا قدرت ناشی از سقوط شاه و به دنبال آن تضعیف حضور ایران در مناسبات امنیتی – نظامی خاورمیانه و خلیج فارس سبب شده بود تا حزب بعث عراق به فرماندهی صدام حسین بدنبال ایفای نقش جدی تری در منطقه باشد.
کارشناسان توان نیروی هوایی عراق پیش از شروع جنگ را اینگونه ارزیابی کرده اند: سیصد و ۳۹ فروند هواپیما از انواع توپولف ۲۲، میگ ۲۳، سوخوی ۷، میگ ۲۱ و سوخوی ۲۰، ۱۳۳ فروند هلی کوپتر و ۵۶ فروند هواپیمای ترابری.
عراق همچنین از ۱۵۰۰ نفربر روسی و۲۴۰۰ دستگاه توپ صحرایی و ضد هوایی برخوردار بود.
اما قدرت اصلی عراق را ۲۳۰ هزار سرباز تعلیم دیده و ۲۸۵۰ تانک روسی از انواع تی-۵۴، ۵۵، ۶۲ و ۷۲ تشکیل می داد.
آغاز تهاجم
عراق حمله خود به ایران را در ۳۱ شهریور از سه جبهه آغاز کرد. در جبهه شمالی سپاه اول عراق متشکل از دو لشکر قصد داشت با تصرف کردستان و حمله به آذربایجان غربی مقدمات تجزیه کردستان ایران را فراهم کند.
در جبهه میانی پنج لشکرعراقی درقالب سپاه دوم قصد داشتند با پیشروی در عمق ۵۰ کیلومتری خاک ایران، بغداد را که به گونه ای نگران کننده به مرز ایران نزدیک بود، مراقبت کرده و درعین حال استانهای کرمانشاه و ایلام را تصرف کند و از شمال استان خوزستان سر برآورد.
اما عراق قدرت اصلی خود را در جبهه جنوب متمرکز کرده بود. پنج لشکر در قالب سپاه سوم مرکب از لشکرهای یک مکانیزه، ۱۰ زرهی، ۹ زرهی، ۵ مکانیزه و۳ زرهی قصد داشتند تا مهمترین شهرهای جنوبی ایران نظیر اهواز، آبادان و خرمشهر را تصرف کرده و زمـینه سقـوط خوزستان را فراهـم کنـند.
سد هوانیروز
بیشتر نیروهای ایران در هفـته های اول گرفـتار نقـل و انتقـال از مرزهای شرقی، مرکزی و شمالی کشور به جنوب بودند وهمین امر سبب شد تا ارتش صدام حسـین از عـنصر غافـلگیری به خوبی اسـتفـاده کند.
مثلا لشکر ۷۷ خراسان از مشهد به منطقه جنوب اعزام شد یا لشکر ۱۶ زرهی قزوین بیش از هزار کیلومتر با منطقه عملیاتی فاصله داشت.
تنها لشکر ۹۲ زرهی اهواز در جنوب و لشکر ۸۱ خرم آباد در مرکز منطقه عملیاتی برای مبارزه حضور داشتند و در کمال ناباوری، برغم برخورداری از حداقـل پشتیبانی، به دفاع پرداختند، حال آن که صدام گمان می کرد روحیه ضعیف مانع از جنگیدن جدی سـربازان ایرانی می شود.
بهر حال، قـدرت زرهی قـابل توجه عراق سبب شد تا بسیاری از مناطق مهم منطقه عملیاتی در سه ماه اول جنگ به اشغال عراق درآید. تصرف خرمشهر، سومار، نفت شهر، مهران، بستان، محاصره آبادان و تسلط بر محورهای اصلی همگی جزء پیروزیهای اولیه ارتش عراق بود.
اما ایران در کنار مقاومتهای پراکنده از یک ابزار مناسب دیگر نیز بهره می برد: نیروی هوایی و هوانیروز. خلبانان ایرانی در هـفـته های اول جنگ ضربات جبرا ن ناپذیری را به نیروهای مکانیزه و زرهی عراق به ویژه در محور جنوب وارد آوردند.
شاید همین حملات سبب کند شدن حرکت ستونهای زرهی عراق به داخل خاک ایران شد. هلی کوپترها و هواپیماهای ایرانی اصولا برای منهدم کردن ادوات زرهی خریداری شده بودند و خلبانان ایرانی پیش از جنگ، بارها چنین نبردهایی را تمرین کرده بودند.
اشغال بیش از ده هزار کیلومتر مربع از خاک ایران در سه ماه اول جنگ، اگرچه یک موفقیت نظامی بود، اما بسیار کمتر از انتظار فرماندهان نظامی عراقی بود.
برگشتن ورق
به موازات تحلیل رفتن ارتش عراق در اثر ضربات نیروی هوایی وهوانیروز ایران، ورود صدها هزار نیروی داوطلب از یکسو و فراخوانی ارتش برای جلب نیروهای وظیفه از سوی دیگر سبب شد تا برتری جمعیت ۳۷ میلیون نفـری ایران بر جمعیت ۱۳ میلیون نفـری عراق خود را نشان دهـد.
بکارگیری گسترده نفـرات سبب شد تا در پنجم مهر ۱۳۶۰ ایران محاصره آبادان را بشکند و در آذر ماه با تصرف بستان مقدمه آزاد سازی خرمشهر را فـراهم آورد.
در حالی که ایران در دو نبرد مذکور به ترتیب تنها از ۲۵ و ۳۲ گردان رزمی استفاده کرد، مطابق آمار نظامی، این کشور در عملیات فتح المبین و بیت المقـدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد به ترتیب از ۱۳۵ و ۱۴۴ گردان نیرو استفـاده کرد.
در دو عملیات مذکور که بین ماه های فروردین تا خرداد ۱۳۶۱ انجام شد، عرا ق با تحمل ۲۰ هزار کشته و زخمی و ۳۴ هزار اسیر مجبور شد تا حدود شش هزار کیلومتر از منطقه اشغالی را واگذار کند. ا ین نبردها در مجموع ۲۰ درصد از توان عراق را از بین برد.
با رد درخواست آتش بس عراق در خرداد ۱۳۶۱ توسط جمهوری اسلامی، روند جنگ تغییر کرد و از آن زمان به بعد عرا ق در موقعیت دفاعی قرار گرفت.
دوپینگ برای عراق
در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ (۸۳-۱۹۸۲) متحدان عراق متقاعد شدند به کمک عراق شتافته و با کمکهای گسترده ارزی و فروش سلاح سازمان ارتش عراق را دو برابر کنند.
بنا به برآورد موسسه بین المللی تحقـیقـات استراتژیک برا ی سا ل ۱۹۸۳ــ۱۹۸۴، ارتش عراق مرکب از ۵۱۷ هزار سرباز بوده که در کنار ۷/۷ میلیارد دلار بودجه نظامی طی دو سا ل ۱۹۸۱ و۱۹۸۲ از حداقـل ۲۵ میلیارد دلار کمک نظامی خارجی نیز بهره مند شده است.
ورود میراژهای فرانسوی، سوپراتانداردها، موشکها ی سام، تانکهای جدید تی ۷۲، میگهای ۲۵ و ۲۷ تنها بخشی از جنگ افزارهای جدید ارتش عراق بود.
تقویت عراق سبب شد ایران نتوا ند سرعت پیشروی خود در سا ل ۶۱-۱۳۶۰ را در سالهای بعد تجربه کند و۱۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران در جنوب کماکان در اشغال عراق ماند.
شکست عملیات رمضان و والفجر یک در سال ۱۳۶۱ از نشانه های تقویت شدن عراق بود، هر چند در سال ۱۳۶۲ ایران با تصرف جزایر مجنون توانست با قبول تلفـات زیاد، عراق را مجبور به یک عقب نشینی محدود کند.
در جبهه های شمالی و میانی نیز اگرچه شدت جنگ کمتر بود، اما تحرکات ایران و عراق کم نبود و در محور مهران، سومار و نفت شهر طرفین بارها اقدام به حمله و ضد حمله علیه یکدیگر کردند، اما مشخص بود که قرار است تکلیف جنگ در جنوب مشخص شود.
عبور از اروند
در بهمن ۱۳۶۴ نیروهای ایران با گذر از رودخانه خروشان وعریض اروند نیروهای عراقی مستقر در ساحل غربی رودخانه را غافلگیر کرده و توانستند شهر کوچک اما مهم فاو را بگیرند وعملا ارتباط عراق را با خلیج فارس قطع کنند.
این حمله اگرچه برای ایرانیان خیلی خونین تمام شد، اما چون عراق برغم استفاده از حداکثر توان زرهی و هوایی نتوانست آنها را عقب براند موقعیت این کشور را به خطر انداخت.
در این نبردها عراق صدها تانک و هواپیما را از دست داد و ایران نیز کمبود تجهیزات خود را با گذشتن از جان دهها هزار نفر از نیروهایش جبران کرد.
اما در سال ۱۳۶۵ ارتش عراق باز هم تقویت شد و به گفته کارشناسان، در این زمان از ۹۶۰ هزار سرباز، هفت هزار تانک و نفربر، ۶۰۰ هواپیما و ۴۰۰ هلی کوپتر برخوردار بود. این در حالی بود که تجهیزات ایران به حدود ۱۰۰ هواپیما و هزار تانک محدود شده بود.
در نتیجه، پس از این دیگر حملات ایران فایده ای نداشت و حمله ایران به جنوب و شرق بصره در سال ۱۳۶۵ و در جبهه میانی در سال ۱۳۶۶بی نتیجه ماند.
رکود در جنگ
ارتش صدام که با اتخاذ تدابیر دفاعی مانع ورود ایران به خاک عراق شده بود، د ر سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ با بهره گیری از نیروی هوایی خود از یکسو و توان موشکی از سوی دیگرعملا به صورت یک طرفه به تخریب تاسیسات قتصادی و شهرهای ایران پرداخت و این امر سبب شد تا به مرور روحیه مردم ایران نیز تضعیف شود.
از یک طرف برتری قوای عراق از نظر توپخانه، قدرت موشکی و توان زرهی به درجه ای رسیده بود که ایران دیگر قدرت پیشروی به داخل عراق را نداشت.
از طرف دیگر، فعالیتهای سازمان ملل برای صدور قطعنامه برای پذیرش آتش بس از سوی ایران افزایش یافت و در سا ل ۱۳۶۶ منجر به صدور قطعنامه ۵۹۸ شد، اما ایران هنوز حاضر به قبول آتش بس نبود.
حملات مجدد عراق
عراق پس از آن که مطمئن شد نیروهای مسلح ایران قادر به ادامه حملات خود نیستند، از اوایل سا ل ۱۳۶۷ ا ز لاک دفاعی درآ مده و ایران را با چند عملیات از فاو و شرق بصره به عقب راند.
درگیری نیروهای دریایی ایران و آمریکا در فروردین همان سال نیز که منجر به غرق شدن یک ناو ایرانی شد، به ایران فهماند که آمریکا نیز مایل به خاتمه هر چه سریعتر جنگ است.
در نتیجه ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ (دو هفته پس از سقوط هواپیمای مسافربری ایرباس ایران به دست سربازان نیروی دریایی آمریکا) قطعنامه را پذیرفت، اما عراق که اکنون دست بالا را داشت، به بهانه حمایت از مجاهدین خلق در جبهه جنوب تا پشت دروازه های اهواز و در شمال تا نزدیکی کرمانشاه پیش راند.
این حملات گسترده، مجددا سبب ورود سیل داوطلبان ایرانی به جبهه ها شد تا آن که در سوم مرداد به دنبال ضد حمله سنگین ایران و شکست واحدهای مجاهدین در عملیات "فروغ جاویدان" در نهایت در ۱۵ مرداد عرا ق قطعنامه را پذیرفت.
نتایج جنگ
جنگ ایران و عراق در نهایت فرجامی نیک برای هیچکدام از طرفین نداشت.
نابودی زیر بناهای دو کشور در کنار مرگ صدها هزار ایرانی و عراقی و معلول شدن صدها هزار سرباز دیگر تنها بخشی ا ز اثرات این جنگ هشت ساله بود که پس از جنگ ویتنام بزرگترین جنگ جهان پس از جنگ جهانی دوم محسوب می شود.
خسارات ایران در این جنگ بین ۲۰۰ میلیارد دلار (برآورد منابع غربی) تا هزار میلیارد دلار (تخمین مقامات جمهوری اسلامی) تخمین زده می شود.
عراق نیز پس از جنگ اگرچه از ارتشی بسیار بزرگتر از ارتش سا ل۱۳۵۹ خود برخوردارشد، اما از بین رفتن بنیه مالی این کشور سبب شد تا صدام حسین تنها راه چاره برای فرار از ورشکستگی را تجاوز به کویت ببیند که این حمله مقدمه ای شد برای ۱۳ سا ل مناقشه بی حاصل دیگر بین سربازان این کشور و قدرتهای جهان.