میل نیروی دریایی سپاه با رنگ استتار زیبایش
بل ۲۱۲ تشریفات نیروی هوایی
وقتی برادر کوچکتر احساس بزرگ بینی می نماید
وقتی میگ رقیبان را به مبارزه می طلبد
فالکون زیبا و کارآمد سازمان هواپیمایی کشوری
قرار بود توپولف ،۱۶۰ قدرتمندترین هواپیمای بمب افکن روسیه، در ۱۸ دسامبر ،۱۹۸۱ همزمان با سالروز تولد «لئونید برژینف»، رئیس جمهور وقت شوروی برای انجام نخستین پرواز آزمایشی در آسمان جلوه گر شود، اما سه هفته پیش از این تاریخ، که در حقیقت روز قدرت نمایی نظامی - هوایی شوروی در مقابل ساخت هواپیمای B-1 آمریکا محسوب می شد، ماهواره جاسوسی آمریکا، در حرکتی تمسخر آمیز آخرین اطلاعات محرمانه ساخت این بمب افکن را منتشر کرد و در مطبوعات خود نام «بلک جک» black jack بر آن گذاشت.
این تنها ترفند برای کاستن وجهه نظامی - هوایی شوروی نبود، بلکه در نخستین پرواز آزمایشی، یکی از دو نمونه توپولف ۱۶۰ در حین پرواز ناپدید شد و باز رسانه های جهان، خصوصا آمریکا و شوروی را فاش کننده اندوه دوم دولتمردان شوروی کرد.
گمان می رفت ساخت توپولف ۱۶۰ که برگرفته از توپولف ۱۴۴ و میازیشچف M-18 و سو خو بود به شرکت میازیشچف سپرده شود، اما به منظور کم کردن هزینه ها و صرفه جویی در زمان آزمایش ها ساخت بلک جک به شرکت توپولف سپرده شد و سرپرستی پروژه را نیز و. ن. بینژنیوک بر عهده گرفت.
به رغم تمامی مشکلات، ساخت بلک جک در ۱۹۸۴ در کارخانه گوربانف کازان، تحت نظر نیروی هوایی شوروی آغاز شد. در ابتدا قرارداد روی ساخت ۱۰۰ فروند توپولف ۱۶۰ بسته شد، اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساخت توپولف ۱۶۰ با ۲۵ فروند خاتمه یافت. در کشاکش رویدادهای تاریخی فروپاشی شوروی، ۱۹ فروند از توپولف ۱۶۰ و ۲۱ فروند توپولف ۹۵ (Tu- 95 MSBears) در هنگ ۱۸۴ اوکراین نگهداری شد تا اینکه کارخانه گوربانف کازان دستور تکمیل پروژه توپولف ۱۶۰ را از وزارت دفاع روسیه دریافت کرد. «نیل هیرولین»، مدیر این کارخانه هزینه تکمیل پروژه را ۴۵ میلیون روبل اعلام کرد و این مبلغ با کمترین مخالفتی از سوی وزارت دفاع روسیه پذیرفته شد. در همان روزها دولت روسیه تمامی سعی و تلاش خود را برای بازپس گیری توپولف های ۱۶۰ از اوکراین به کار بست و اوکراین را با انعقاد یک قرارداد موظف کرد تا در قبال بدهی دریافت گاز، توپولف های ۱۶۰ و ۹۵ را به روسیه بازگرداند. حال روزگار برگشته بود؛ اوکراین فروشنده توپولف ها و روسیه خریداری بود که سر قیمت و قرارداد باید چانه می زد. این قرارداد تیتر یک بسیاری از روزنامه های روز ۲۳ فوریه ۱۹۹۵ روسیه را به خود اختصاص داد و طنز مطبوعات روسیه شد. اما هدف روسیه جدی تر از آن بود که به مسائل حاشیه ای بپردازد. کمتر از دو سال قرارداد اوکراین - روسیه وارد مرحله اجرایی شد و در ۱۹ ژوئن ،۱۹۹۶ دینکین، رئیس نیروی هوایی روسیه موفق به بازدید توپولف های ۱۶۰ و ۹۵ روسیه در خاک اوکراین شد. گزارش او از وضعیت هواپیماها خرسند کننده نبود. او به مقامات ارشد خود نوشت: متاسفانه هواپیماها در چنان وضعیت بدی قرار دارند که به سختی می توان از آنها استفاده کرد. از این رو خریداری توپولف ها باز به تعویق افتاد و اندکی از التهاب های مطبوعات روسیه کاست.
اوکراین که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درصدد بود از این بمب افکن های پرسروصدا و خبر ساز خلاصی یابد، در جولای ،۱۹۹۹ وزیر دفاع خود، کوزموک را در صحنه مطبوعات ظاهر کرد تا اعلام کننده آمادگی رسمی کیف برای ارائه «۱۰ بمب افکن استراتژیک توپولف ۱۶۰ و ۱۵ فروند توپولف ۹۵» به جای بدهی گاز به روسیه باشد.
در ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ نیز نیروی هوایی روسیه صراحتاً اعلام کرد «موافقتنامه روسیه - اوکراین این اجازه را به اوکراین می دهد که با تحویل ۱۱ بمب افکن استراتژیک بخشی از بدهی چند میلیونی مربوط به انرژی گازش را بپردازد. » اما مذاکرات چند دوره ای به دلیل اختلاف بر سر قیمت گذاری توپولف ها نهایتاً به پیمان نامه ای شامل تحویل ۸ فروند توپولف ۱۶۰ و ۳ فروند توپولف ۹۵ شد. باقی بدهی گاز اوکراین نیز با تحویل ۱۱ بمب افکن استراتژیک و ۶۰۰ موشک هوا به هوا در اواسط فوریه ۲۰۰۲ به روسیه پرداخت شد. (قیمت پیشنهادی اوکراین ۲۵ میلیون دلار برای هر فروند بود).
در اجرای مرحله اول پیمان نامه ابتدا ۲ بمب افکن توپولف ۱۶۰ از پایگاه پریلوکی در منطقه چرنیکوف اوکراین به پایگاه هوایی انگلس روسیه پرواز کرد و موشک های هوا به هوا نیز از طریق راه آهن به روسیه منتقل شد. ۳ بمب افکن توپولف ۹۵ و ۶ توپولف ۱۶۰ نیز از اکتبر ۱۹۹۹ به روسیه بازگردانده شد.
و امروز توپولف ۱۶۰ یا همان بلک جک با پشتی خمیده و سری باریک، بال های متغیر که ۴ موتور توربوفن SAMARA-NK 32TRDDF زیر آن قابل جاسازی است، همچنان قدرتمندترین بمب افکن نظامی روسیه محسوب می شود.
بال های متغیر که از ۲۰ تا ۶۵ درجه قابل حرکت هستند به TU-160 این امکان را می دهد که با سرعتی مافوق صوت و مادون صوت پرواز کند. بلک جک قادر است در هر ثانیه ۶۰ تا ۶۰ متر صعود عمود داشته باشد و به ارتفاع هایی تا ۱۵ هزار متر دست یابد. همچنین در حین پرواز می تواند به وسیله دو هواپیمای سوخت رسان IL-78 و ZMS-2 سوخت گیری کند و پروازی بدون توقف داشته باشد.
دو محفظه تسلیحاتی بلک جک توانایی حمل موشک ها و بمب هایی از قبیل موشک استراتژیک کروز، موشک کوتاه برد هدایت شونده SRGM و بمب های اتمی و غیراتمی را دارد. موشک های کوتاه برد هدایت شونده و استراتژیک کروز به توپولف ۱۶۰ قدرت حمله اتمی به هدف های ثابت از پیش تعیین شده را می دهد. هر چند که امروز با تکمیل پروژه و مسلح شدن به تجهیزات غیر اتمی مدرن، امکان حمله به اهداف متحرک و تاکتیکی را نیز یافته است.
توپولف ۱۶۰ به ترکیبی از دو سیستم پیشرفته هوانوردی و هدف گیری مجهز است که متشکل از رادار (برای شناسایی اهداف زمینی و دریایی در مسافت های طولانی)، دستگاه های هدف گیری، بمب نوری - الکترونیکی و سیستم رهگیری زمینی است.
بلک جک به صندلی پرتاب شونده K-36DM نیز مجهز است.
تجهیزات کابین خلبان از نوع الکترو مکانیکی است و اهرم های کنترل موتور هواپیما بین صندلی های خلبان تعبیه شده است. حتی یک محل استراحت برای خلبان، یک سرویس بهداشتی و یک محفظه برای گرم کردن غذا در محوطه داخلی هواپیما منظور شده است.
آخرین تحقیقات روی بلک جک برای طراحی سکوی معلق حمل بورلاک [Burlak= وسیله نقلیه معلق فضایی که برای حمل محموله هایی به وزن ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم در مناطق قطبی و در ارتفاع ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلومتر از سطح دریا استفاده می شود] معطوف شد. در این طرح بورلاک که موتوری با سوخت جامد و بال مثلثی شکل دارد، زیر بدنه بلک جک جاسازی می شود.
مشخصات
نام _________________________________________توپولوف-160
وظیفه ______________________________________ بمب افکن استراتژیک لانگ رنج
کشور سازنده ________________________________ روسیه
طراح _______________________________________ شرکت توپولوف
سازنده _____________________________________ هواپیما سازی کازان
مبنای قدرت _________________________________ ۴ موتور توربوفن مدل
SAMARA-NK 32TRDDF
فشار موتور __________________________________ 25000 کیلو گرم (هرکدام)
طول _______________________________________ 1/54 متر
ارتفاع ______________________________________ 1/13 متر
طول بالها ____________________________________ حداقل 6/35 متر و حداکثر 7/55
سرعت ______________________________________ 2200 کیلومتر بر ساعت
سقف پرواز ___________________________________ 16000 متر
وزن (خالی) ___________________________________ 000/110 کیلوگرم
وزن سوخت ___________________________________ 600/148 کیلوگرم
حداکثر وزن هنگام برخواست ______________________ 000/275 کیلوگرم
بار معمولی ___________________________________ 000/9 کیلوگرم
حداکثر بار ____________________________________ 000/40 کیلوگرم
رنج پروازی ___________________________________ 000/14 کیلومتر(بار معمولی)
500/10 کیلومتر (حداکثر بار)
سقف سرویس _________________________________ 000/15 متر
سرعت صعود __________________________________ 60 الی 70 متر در ثانیه
خدمه ________________________________________ 4 نفر
قیمت ________________________________________ ؟؟؟
سال شروع به ساخت __________________________ 1975 م
اولین پرواز ___________________________________ 19/12/1981 م
تولید انبوه ____________________________________ 1984 م
تسلیحات _____________________________________
1۲ عدد موشک اچ-55 و یا 24 عدد اچ-15 ، اچ-۵۹ ، اچ-۳۵ ، اف آ بی ۵۰-۷۰-۱۰۰-۲۵۰-۵۰۰-۱۵۰۰ ، کاب ،
اما خبری تازه:
ارتش روسیه مجهز به بمب افکن تو-160 می شود
"الکساندر زلین" فرمانده کل نیروهای هوایی فدراسیون روسیه سه شنبه به خبرنگاران اطلاع داد که یک بمب افکن استراتژیک دیگر از نوع "توپولف-160" در ماه آپریل به نیروهای هوایی کشور عرضه می شود.وی افزود که پیشبینی می شود در سال جاری 3-4 فروند از این نوع هواپیما به نیروهای هوایی تحویل داده شوند.هم اکنون در نیروهای هوایی فدراسیون روسیه 15 فروند توپولف-160 وجود دارد. در کل طی چند سال آینده قرار است تعداد این بمب افکن ها به 30 فروند رسانده شود.
نووستی
فرود اضطراری در ارومیه
تا پایگاه تبریز نزدیک به 120 مایل راه بود. درحالی که جنگنده ها سوخت برای طی 80 مایل بیشتر نداشتند. با نزدیک شدن به مرز هرکدام در شرایط اضطراری قرار می گیرند و تصمیم می گیرند که در نزدیک ترین پایگاه به مرز رفته و در آن جا فرود بیایند. با تماس با رادار این کار میسر می شود و رادار اعلام می کند در فرودگاه ارومیه فرود بیایید.
سرانجام دو جنگنده با فاصله زمانی کمی از مرز می گذرند. درحالی که در این هنگام میزان سوخت باقی مانده آنها حدود 300 پوند می باشد. در این هنگام دانشپور از اردستانی که نزدیک تر به شهید ذبیحی بود از حال او جویا می شود که به دلیل اضطرابی که در صدای اردستانی بوده منصرف می شود و او نیز می گوید در ارومیه فرود بیایید.
چون هرلحظه امکان سقوط هواپیما به دلیل تمام شدن سوخت می رفت، تقاضا می کنند که از جهت مخالف روی باند بنشینند که موافقت می شود. در این زمان هواپیمای اردستانی 150 پوند بنزین و هواپیما سروان شریفی 100 پوند بنزین بیشتر نداشت و این درحالی بود که حداقل سوخت لازم برای یک هواپیما 600 پوند است. ابتدا اردستانی در فرودگاه ارومیه فرود می آید و دقایقی بعد سروان شریفی نیز فرود می آید.
بعد از سوختگیری، هر دو جنگنده به سمت پایگاه تبریز پرواز می کنند.
به محض رسیدن به پایگاه تبریز، دانشپور به استقبال آنها می آید. آنها که از موضوع شهید شدن ذبیحی اطلاع نداشتند، پرسیدند:
- چی شده؟
که ماجرا توسط اردستانی تعریف می شود. همگی متاثر می شوند و سکوت لحظاتی حکم فرما می شود. ولی چاره ای نیست ذبیحی سبکبال پرکشیده بود.
پیکر پاک سرلشکر خلبان شهید پرویز ذبیحی 22 سال بعد، همراه با پیکر پاک تعداد دیگری از خلبانان شجاع ما از جمله شهیدان دوران، اقبالی، بربری، افشین آذر، جهانشاه لو و... به میهن اسلامی مان بازگشت.
منبع:انجمن هوافضا(با تشکر از ماه عزیز)
احمد کشوری در تیرماه 1332 در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در شهر «کیاکلا» و «سرپل تالار» - از روستاهای محروم شمال – و سه سال آخر را در دبیرستان «قناد» بابل گذراند. به خاطر استعداد فوقالعادهای که داشت، دوران تحصیلش را به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل، علاقه زیادی به رشتههای ورزشی و هنری نشان میداد و در اغلب مسابقات رشتههای هنری نیز شرکت میکرد. یک بار هم در رشته طراحی مقام اول را به دست آورد. در رشته کشتی نیز درخششی فراوان داشت. علاوه بر اینها، در این دوره فعالیت مذهبی نیز داشت و با صدای پرسوز خود به مجالس و مراسم مذهبی شور خاصی میبخشید. در ایامی نظیر عاشورا با مدیریت و جدیت بسیار، همواره مرثیهخوانی و اداره بخشی از مراسم را به عهده میگرفت. در این برنامهها، تمام سعی خود را برای نشان دادن چهره حقیقی اسلام و بیرون آوردن آن از قالبهایی که سردمداران زر و زور و اربابان از خدا بیخبر برای آن درست کرده بودند، به کار میبرد و معتقد بود که: «انسان نباید یک مسلمان شناسنامهای باشد، بلکه باید عامل به احکام اسلام باشد». و چون در این فکر بود که اسلام را از روی تحقیق و مطالعه بپذیرد، در دوران دبیرستان مطالعاتش را وسعت داد و تا هنگام اخذ دیپلم علاوه بر کتب مذهبی، کتابهایی درباره وضعیت سیاسی جهان را نیز مطالعه نمود. کشوری در سال آخر دبیرستان، با دو تن از همکلاسان خود، دست به فعالیتهای سیاسی – مذهبی زد و با کشیدن طرحها و نقاشیهای سیاسی علیه رژیم وابسته، ماهیت آن را افشا کرد بعد از گرفتن دیپلم، آماده ورود به دانشگاه میشد ولی با توجه به هزینههای سنگین آن و محرومیت مالی که داشت، از رفتن به دانشگاه منصرف گردید. در سال 1351 وارد ارتش (هوانیروز) شد. او در آنجا مسایل و موضوعاتی را دید که به لحاظ مغایرت با مبانی اعتقادی، رنجش میداد اما سعی میکرد در معاشرت با استادهای خارجی، به گونهای رفتار کند که آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد. او در این مورد میگفت: «من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد». او میخواست در آنجا نیز دامنه ارشاد را بگستراند. به علت هوش و استعدادی که داشت، دورههای تعلیماتی خلبانی هلیکوپترهای «کبرا» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند. عبادات او نیز دیدنی بود. او شبها با صدای زیباش قرآن میخواند و پیوندش را با پروردگار مستحکمتر میکرد. با زندگی سادهاش میساخت و با تجملات، سخت مبارزه میکرد. روحیهای متواضع و رئوف داشت و در عین حال در مقابل بیعدالتیها سرسختانه میایستاد. کشوری با همه محدودیتهایی که در ارتش وجود داشت، بسیاری از کتابهای ممنوعه را در کمد لباسش جاسازی میکرد و در فراغت، آنها را مطالعه مینمود و حتی به دیگران نیز میداد تا مطالعه کنند. چندین بار به علت فعالیتهایی که علیه رژیم انجام داد، کارش به بازجویی رسید و حتی مورد تهدیدهای مختلف قرار گرفت.
در اوایل اشتغال به کارش در باختران، شروع به تحقیق در مورد شهر نمود و برای نشر روحیه انفاق در همکارانش، سعی بسیار کرد. بالاخره توانست با همکاری چند نفر دیگر از افراد خیر هوانیروز، مخفیانه صندوق اعانهای جهت کمک به مستضعفین تشکیل دهد. شبها بسیار از مصیبتهای فقرا سخن میگفت و اشک میریخت و فکر چاره میکرد. با همه خطراتی که متوجه او بود، به منزل فقرا میرفت و ضمن کمک به آنان، ظلمهای شاه ملعون را برایشان روشن میساخت. کشوری چه پیش از انقلاب و چه همراه انقلاب و چه بعد از انقلاب، جان بر کف و دلیر، برای اعتلای اسلام ایستاد و مقاومت کرد. در اکثر تظاهرات شرکت کرد و بسیاری از شبها را بدون آنکه لحظهای به خواب برود، با چاپ اعلامیههای امام به صبح رساند با آنکه در تظاهرات چندین بار کتک خورده بود، ولی با شوق عجیبی از آن حادثه یاد میکرد و میگفت: «این باتومی که من خوردم، چون برای خدا بود، شیرین بود. من شادم از اینکه میتوانم قدم بردارم و این توفیقی است از سوی پروردگار!» در زمان بختیار خائن، با چند تن از دوستانش طرح کودتا را برای سرنگونی این عامل آمریکا ریختند و آن را نزد آیتالله «پسندیده» برادر امام(ره) بردند. قرار بر این شد که طرح به نظر امام خمینی(ره) برسد و در صورت موافقت ایشان اجرا گردد خوشبختانه با هوشیاری امام و بیباکی امت، انقلاب اسلامی در 22 بهمن پیروز گردید و دیگر احتیاجی به این کار نشد وقتی که غائله کردستان شروع شد، کشوری همچون کسی که عزیزی را از دست بدهد و یا برادری در بند داشته باشد، از بابت این ناامنی ناراحت بود سردار شهید تیمسار «فلاحی» درباره او گفت: «او از همان آغاز جنگ داخلی چنان از خود کیاست و لیاقت و شجاعت نشان داد که وصفناکردنی است. یک بار خودش به شدت زخمی شد و هلیکوپترش سوراخ سوراخ. ولی او به فضل الهی و هوشیاری تمام، هلیکوپتر را به مقصد رساند در زمان جنگ هم، دست از ارشاد برنمیداشت و ثمره تلاشهای شبانهروزی او را میتوان در پرورش عقیدتی شیرمردانی چن شهید سهیلیان و شهید شیرودی دانست».
شهید شیرودی چه متواضعانه میگفت: «احمد استاد من بود». زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینهاش بود اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند که بماند و پس از اتمام جراحی برود، اما و جواب داده بود: «وقتی که اسلام در خطر باشد، من این سینه را نمیخواهم». به جبهه رفت و چون گذشته، سلحشورانه جنگید؛ به طوری که بیابانهای غرب کشور را به گورستانی از تانکها و نفرات مزدور دشمن تبدیل نمود. او بدون وقفه و با تمام قدرت و قوا میکوشید، پروازهای سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام میداد حماسههایی که در شکار تانک آفریده بود، فراموشنشدنی است. شبها دیروقت میخوابید و صبحها خیلی زود بیدار میشد و نیمهشبها، نماز شب میخاند او چنان مبارزه با کفر را با زندگی عجین کرده بود که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایش کوچکترین مانعی نبود. حتی مریم سه ساله و علی سه ماههاش، هر بار که صحبت از فرزندانش و علاقه او به آنها میشد، میگفت: «آنها را به قدری دوست دارم که جای خدا را نگیرند». شهید کشوری همراه برای وحدت هر چه بیشتر در قشر پاسدار و ارتشی میکوشید؛ چنانکه مسؤولین،هماهنگی و حفظ وحدت نیروها در غرب کشور را مرهون او میدانستند. عشق شهید کشوری به امام(ره)، چه قبل از انقلاب و چه بعداز انقلاب، وصفناکردنی است.
بعد از انقلاب وقتی که برای امام(ره) کسالت قلبی پیش آمده بود، او در سفر بود. در راه، وقتی که این خبر را شنید، از ناراحتی ماشین را در کنار جاده نگه داشت در حالی که میگریست. وقتی به تهران رسید، به بیمارستان رفت و آمادگی خود را برای اهدای قلب به رهبرش اعلام کرد... بالاخره در روز 15/9/1359 نیایشهای شبانهاش به درگاه احدیت مورد قبول واقع گردید و در حالی که از یک مأموریت بسیار مشکل، پیروزمندانه باز میگشت، در دره «میناب» ایلام مورد حمله نابرابر و ناجوانمردانه مزدوران بعثی قرار گرفت، در حالی که هلیکوپترش در اثر اصابت راکتهای دومیگ به شدت در آتش میسوخت، آن راتا موضع خودی رساند،و آن گاه در خاک وطن سقوط کرد و شربت شیرین شهادت را مردانه نوشید. روحش همنشین ملائک بود و پیکر پاکش در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
منبع وبلاگ هوانیروز : http://iriaa.blogfa.com/
هلیکوپتر ایکوریل سازمان جغرافیایی و نقشه برداری کشور
(از دوستانی که اطلاعاتی از نوع مالکیت این هلی کوپتر ها دارند ما را نیز با خبر کنند)
ماهان یا لوفتانزا؟!
زحمات یک عاشق
رژه هوایی فوکر ها روی زمین
جایرو کاپتر
ابزار جدیدی در دستان نیروی انتظامی
پهلوان ایرانی
عکسی زمستانی
(برای پایین بردن دمای وبلاگ در این تابستان گرم)
و در انتهاسورپرایز امروز
تقدیم شما بزرگواران
بل ۴۱۲ تشریفات ریاست جمهوری
گرامیان و خوانندگان محترم تعدادی از همکاران و دوستانمان در فرودگاه مهرآباد از وارد شدن دو فروند ایرباس ۳۰۰ کارگو به فرودگاه خبر دادند که بر پایه اطلاعات آنها این دو ایرباس خرید جدید ایران ایر می باشد که برای توسعه پرواز های کارگو به خدمت گرفته است.این خبر در صورت صحت بسیار خوشایند و امیدوار کننده خواهد بود.امیدواریم این خبر صحت داشته باشد.
اولین هواپیمای دشمن منهدم می شود
کمک خلبان روی هر کدام از هواپیماها قفل راداری می کرد، هواپیمای دشمن با استفاده از دستگاه های پیشرفته جنگ الکترونیک آن را خنثی می کرد.
فاصله دیگر خیلی نزدیک شده بود و امکان استفاده از موشک های دوربرد فونیکس نبود. لذا بلافاصله خلبانان تصمیم گرفتند از موشک های راداری اسپارو استفاده کنند.
با چندین بار تلاش و در فاصله بسیار کم 5/5 مایلی، با تلاش زیاد سرانجام موفق می شوند بر روی یکی از هواپیماهای دشمن عمل قفل راداری را انجام دهند و خلبان بی درنگ موشک را به سمت هواپیمای عراقی رها می کند. موشک راداری از زیر بال رها می شود و با سرعت به سمت هدف پیش می رود. تنها چند ثانیه بعد یکی از هواپیماهای دشمن منهدم می شود و لاشه آنها به اعماق خلیج فارس فرو می رود.
دسته اول هواپیماهای عراقی در حال فرار بودند ولی...
هواپیماهای عراقی که شاهد سرنگونی یکی از جنگندهای شان بودند، برای در امان ماندن از هدف قرار گرفتن، بلافاصله ارتفاع خود را کم کرده و در سطح آب شروع به پرواز می کنند. در این هنگام هواپیماها در نزدیکی یکدیگر قرار داشتند که خلبان متوجه یکی از هواپیماهای دشمن در سمت راست خود می شود. خلبان بی درنگ به اطلاع کمک خود رسانده که کمک نیز خلبان را متوجه سه فروند دیگر در سمت چپ می کند. شرایط بسیار حساس بود. با کوچک ترین اشتباه احتمال هدف قرار گرفتن اف 14 وجود داشت.
لحظه نبرد تن به تن فرا رسیده بود. هواپیماهای سمت چپ به اف 14 نزدیک تر بودند و دریک لحظه هواپیماها در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. هواپیماهای عراقی به شدت به سمت راست گردش کردند و اف 14 ایرانی نیز در مقابل آنها به شدت به سمت چپ گردش نمود. در این هنگام یکی از هواپیماهای عراقی به طرز ناشیانه ای برای زدن اف 14 سمت گردش خود را عوض کرد و به سمت راست خودش گردش نمود، خلبانان اف 14 با دیدن این حرکت ناشیانه، با مانوری در پشت سر او قرار گرفتند.
دسته دوم هواپیماهای عراقی بدون این که متوجه شوند عبور کردند
در همین موقع دسته دیگر هواپیماهای عراقی با آرایش جنگی بدون این که متوجه حضور اف 14 بشوند با سرعت از کنار هواپیمای ایرانی عبور کردند. فاصله به قدری نزدیک بود که امکان استفاده از موشک راداری اسپارو هم نبود. پس باید اف 14 به هواپیمای دشمن نزدیک تر می شد تا بتواند با استفاده از موشک حرارتی آن را هدف قرار دهد. این کار به سرعت انجام شد. فاصله آن قدر کم شده بود که خلبان حتی نوع هواپیما و رنگ آن را نیز می توانست تشخیص دهد. هواپیمای عراقی یک میراژ پیشرفته با رنگ استتار آبی بود.
هواپیمای دوم عراقی نیز به اعماق آب های خلیج فارس می رود
خلبان خود را آماده شلیک موشک حرارتی می کند ولی موشک رها نمی شود. خلبان دوباره شروع به چک کردن سیستم ها می کند. در همین حین کمک نیز به شدت مراقب پشت سر بود تا در حین تعقیب و گریز هواپیمای دشمن، در پشت سر آنها قرار نگیرد. سرانجام خلبان موفق می شود. موشک رها شده با یک جهش سریع به سمت موتور میراژ پیش می رود و در نهایت در داخل آن منفجر می شود. انفجار به قدری سریع اتفاق افتاد که خلبان عراقی موفق به خروج اضطراری هم نمی شود.
هر دو خلبان از فرط شادی ندای الله اکبر سر می دهند و با توجه به این که در تعقیب و گریز، از مرز فاصله زیادی گرفته بودند و از طرفی با کمبود بنزین هم مواجه بودند، لذا به سرعت به سمت پایگاه حرکت می کنند و با موفقیت در پایگاه به زمین می نشینند.
هنوز غرق شادی بودند که دوباره به مقابله شتافتند
در پایگاه غوغایی به پا بود همه به استقبال خلبانان آمده بودند. خلبانان با اشتیاق زیاد در حال شرح واقعه بودند که ناگهان دوباره زنگ اسکرامبل به صدا درمی آید. هر دو خلبان با تمام سرعت به سمت هواپیمای اف 14 آماده دیگری می دوند و بعد از چند لحظه در دل آسمان جای می گیرند. بلافاصله سرعت خود را زیاد می کنند و بر روی آبهای نیلگون خلیج فارس قرار می گیرند.
هدفی بر روی رادار مشاهده نمی شد و هواپیمای اف 14 با دیدن این اوضاع سریعا 90 درجه گردش می کند و با سرعت به سمت نفت کش ها حرکت می کند. در همین حین کمک شروع به جست وجو بر روی رادار می کند و موفق می شود در جنوب شرقی هدف را شناسایی کند. با استعلام از رادار زمینی آنها هدف را دشمن تایید می کند و دستور انهدام صادر می شود. هواپیماهای عراقی نیز به سمت نفت کش ها در حرکت بودند.
هواپیماهای عراقی برای زدن نفت کش شیرجه رفتند
خلبان بلافاصله به سمت هواپیماهای دشمن حرکت می کند. در حدود 7 مایلی با خط سیر نفت کش ها، کمک خلبان متوجه می شود که دو هواپیمای دشمن در حالت شیرجه به سمت نفت کش ها هستند. خلبان بلافاصله موتورها را در حالت پس سوز قرار داده و با کم کردن ارتفاع و حداکثر سرعت، به سمت آنها می رود.
هواپیماهای عراقی که متوجه اف 14 ایرانی شده بودند، با سرعت به سمت مخالف گردش می کنند. آنها با این حرکت فکر می کردند که هواپیمای ایرانی را غافلگیر کرده اند ولی با توجه به سرعت بالایی که اف 14 ایرانی داشت، به سرعت به سمت هواپیمای سمت راستی گردش می کند و در کم تر از چند ثانیه هواپیمای دشمن در برد موشک حراراتی اف 14 قرار می گیرد. ولی در همین حالت هواپیمای دیگر عراقی از فرصت استفاده کرده بود و خود را به پشت سر اف 14 ایرانی رسانده بود و به خیال خود آنها اف 14 را در بین خود قرار داده بودند.
در بدترین شرایط هواپیمای سوم عراق نیز منهدم می شود ولی خطر...
کمک خلبان بلافاصله به خلبان اطلاع می دهد و ذکر می کند که مواظب این هواپیمای پشت سری هست. فقط در هنگامی که می گوید، سریعا هواپیما را به سمت دیگر گردش دهد. هواپیمای عراقی اینک در بهترین شرایط بود تا اف 14 بتواند آن را با موشک حرارتی هدف قرار دهد. پس اولین موشک حرارتی به سمت هواپیمای دشمن شلیک می شود. هنوز موشک به هواپیمای دشمن نرسیده بود که کمک فریاد می زند هواپیمای دشمن آماده شلیک موشک است سریعا گردش کن.
خلبان نیز بلافاصله به چپ گردش می کند و با چندین مانور زیبا باعث می شود که هواپیمای عراقی آنها را گم کند. بعد از اطمینان از متواری شدن هواپیمای دوم عراقی، اف 14 به موقعیت قبلی بازمی گردد و لاشه سوخته میراژ عراقی را که دقایقی قبل هدف قرار گرفته بود، می بیند که در آب افتاده و درحال غرق شدن است.
با لطف و عنایت خداوند متعال، در کم تر از نصف روز سه فروند هواپیمای متخاصم عراقی توسط یک هواپیمای اف 14 ایرانی سرنگون شد.
این عملیات هوایی دستاوردهای بزرگی در پی داشت
این عملیات دستاوردهایی نیز به همره داشت:
اول این که تا حدود یک ماه هواپیماهای عراقی جرات حضور در خلیج فارس را نداشتند و در این فکر بودند که مبادا با حضور دوباره، چندین هواپیمای دیگر را از دست بدهند.
دوم این عملیات هوایی باعث شده بود که بار دیگر دنیا اقتدار و توانایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را ببیند و متوجه شود نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اجازه هیچ گونه تعرضی را به بیگانه نمی دهند.
تا چندین روز پس از این عملیات، رسانه های غربی درحال انعکاس این خبر در خبرگزاری های خود بودند.
بدین ترتیب برگ زرین دیگری به افتخارات نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران اضافه شد.
منابع:
انجمن هوافضا