مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

تحویل سامانه ضد موشک S-300 روسیه به چین

تابستان امسال روسیه چهار موشک ضد هوایی اس.300 پی.ام.یو-2  با برد دویست کیلومتر را به چین تحویل می دهد.
به نوشته روزنامه اینترنتی روسی ایزوستیا قرارداد این معامله در ماه اوت سال دو هزارو چهار بین شرکت روس ابارون اکسپورت روسیه و وزارت دفاع چین امضا شد و پکن در ماه ژوییه سال گذشته محموله نخست را که شامل چهار موشک بود از روسیه دریافت کرد.
بنا بر این گزارش چین از سال نود و سه دوازده موشک ضد هوایی سی-300 دیگر هم از روسیه دریافت کرده و به این ترتیب در حال حاضر بیست موشک ضد هوایی در ترکیب سپر دفاع ضد موشکی این کشور قرار دارد که بیشتر انها در سواحل گذرگاه تایوان مستقر شده اند و علاوه بر این مراکز صنعتی و دولتی این کشور را در پکن، شانگهای و دایال پوشش می دهند.
گفتنی است موشکهای فاووریت که در کارخانه الماس-آنتی روسیه تولید می شوند برای محافظت از مراکز مهم دولتی، اقتصادی و نظامی در برابر موشکهای بالدار راهبردی، تاکتیکی و حملات هوایی در نظر گرفته شده اند و سرعت انها به دو هزارو هشتصد متر در ثانیه می رسد.

عکس روز

میل نیروی دریایی سپاه با رنگ استتار زیبایش

بل ۲۱۲ تشریفات نیروی هوایی

Click here for full size photo!

وقتی برادر کوچکتر احساس بزرگ بینی می نماید

Click here for full size photo!

وقتی میگ رقیبان را به مبارزه می طلبد

Click here for full size photo!

فالکون زیبا و کارآمد سازمان هواپیمایی کشوری

TU-160 BLACKJACK(نگاهی دوباره)





قرار بود توپولف ،۱۶۰ قدرتمندترین هواپیمای بمب افکن روسیه، در ۱۸ دسامبر ،۱۹۸۱ همزمان با سالروز تولد «لئونید برژینف»، رئیس جمهور وقت شوروی برای انجام نخستین پرواز آزمایشی در آسمان جلوه گر شود، اما سه هفته پیش از این تاریخ، که در حقیقت روز قدرت نمایی نظامی - هوایی شوروی در مقابل ساخت هواپیمای B-1 آمریکا محسوب می شد، ماهواره جاسوسی آمریکا، در حرکتی تمسخر آمیز آخرین اطلاعات محرمانه ساخت این بمب افکن را منتشر کرد و در مطبوعات خود نام «بلک جک» black jack بر آن گذاشت.

این تنها ترفند برای کاستن وجهه نظامی - هوایی شوروی نبود، بلکه در نخستین پرواز آزمایشی، یکی از دو نمونه توپولف ۱۶۰ در حین پرواز ناپدید شد و باز رسانه های جهان، خصوصا آمریکا و شوروی را فاش کننده اندوه دوم دولتمردان شوروی کرد.

گمان می رفت ساخت توپولف ۱۶۰ که برگرفته از توپولف ۱۴۴ و میازیشچف M-18 و سو خو بود به شرکت میازیشچف سپرده شود، اما به منظور کم کردن هزینه ها و صرفه جویی در زمان آزمایش ها ساخت بلک جک به شرکت توپولف سپرده شد و سرپرستی پروژه را نیز و. ن. بینژنیوک بر عهده گرفت.

به رغم تمامی مشکلات، ساخت بلک جک در ۱۹۸۴ در کارخانه گوربانف کازان، تحت نظر نیروی هوایی شوروی آغاز شد. در ابتدا قرارداد روی ساخت ۱۰۰ فروند توپولف ۱۶۰ بسته شد، اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساخت توپولف ۱۶۰ با ۲۵ فروند خاتمه یافت. در کشاکش رویدادهای تاریخی فروپاشی شوروی، ۱۹ فروند از توپولف ۱۶۰ و ۲۱ فروند توپولف ۹۵ (Tu- 95 MSBears) در هنگ ۱۸۴ اوکراین نگهداری شد تا اینکه کارخانه گوربانف کازان دستور تکمیل پروژه توپولف ۱۶۰ را از وزارت دفاع روسیه دریافت کرد. «نیل هیرولین»، مدیر این کارخانه هزینه تکمیل پروژه را ۴۵ میلیون روبل اعلام کرد و این مبلغ با کمترین مخالفتی از سوی وزارت دفاع روسیه پذیرفته شد. در همان روزها دولت روسیه تمامی سعی و تلاش خود را برای بازپس گیری توپولف های ۱۶۰ از اوکراین به کار بست و اوکراین را با انعقاد یک قرارداد موظف کرد تا در قبال بدهی دریافت گاز، توپولف های ۱۶۰ و ۹۵ را به روسیه بازگرداند. حال روزگار برگشته بود؛ اوکراین فروشنده توپولف ها و روسیه خریداری بود که سر قیمت و قرارداد باید چانه می زد. این قرارداد تیتر یک بسیاری از روزنامه های روز ۲۳ فوریه ۱۹۹۵ روسیه را به خود اختصاص داد و طنز مطبوعات روسیه شد. اما هدف روسیه جدی تر از آن بود که به مسائل حاشیه ای بپردازد. کمتر از دو سال قرارداد اوکراین - روسیه وارد مرحله اجرایی شد و در ۱۹ ژوئن ،۱۹۹۶ دینکین، رئیس نیروی هوایی روسیه موفق به بازدید توپولف های ۱۶۰ و ۹۵ روسیه در خاک اوکراین شد. گزارش او از وضعیت هواپیماها خرسند کننده نبود. او به مقامات ارشد خود نوشت: متاسفانه هواپیماها در چنان وضعیت بدی قرار دارند که به سختی می توان از آنها استفاده کرد. از این رو خریداری توپولف ها باز به تعویق افتاد و اندکی از التهاب های مطبوعات روسیه کاست.

اوکراین که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درصدد بود از این بمب افکن های پرسروصدا و خبر ساز خلاصی یابد، در جولای ،۱۹۹۹ وزیر دفاع خود، کوزموک را در صحنه مطبوعات ظاهر کرد تا اعلام کننده آمادگی رسمی کیف برای ارائه «۱۰ بمب افکن استراتژیک توپولف ۱۶۰ و ۱۵ فروند توپولف ۹۵» به جای بدهی گاز به روسیه باشد.



در ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ نیز نیروی هوایی روسیه صراحتاً اعلام کرد «موافقتنامه روسیه - اوکراین این اجازه را به اوکراین می دهد که با تحویل ۱۱ بمب افکن استراتژیک بخشی از بدهی چند میلیونی مربوط به انرژی گازش را بپردازد. » اما مذاکرات چند دوره ای به دلیل اختلاف بر سر قیمت گذاری توپولف ها نهایتاً به پیمان نامه ای شامل تحویل ۸ فروند توپولف ۱۶۰ و ۳ فروند توپولف ۹۵ شد. باقی بدهی گاز اوکراین نیز با تحویل ۱۱ بمب افکن استراتژیک و ۶۰۰ موشک هوا به هوا در اواسط فوریه ۲۰۰۲ به روسیه پرداخت شد. (قیمت پیشنهادی اوکراین ۲۵ میلیون دلار برای هر فروند بود).

در اجرای مرحله اول پیمان نامه ابتدا ۲ بمب افکن توپولف ۱۶۰ از پایگاه پریلوکی در منطقه چرنیکوف اوکراین به پایگاه هوایی انگلس روسیه پرواز کرد و موشک های هوا به هوا نیز از طریق راه آهن به روسیه منتقل شد. ۳ بمب افکن توپولف ۹۵ و ۶ توپولف ۱۶۰ نیز از اکتبر ۱۹۹۹ به روسیه بازگردانده شد.

و امروز توپولف ۱۶۰ یا همان بلک جک با پشتی خمیده و سری باریک، بال های متغیر که ۴ موتور توربوفن SAMARA-NK 32TRDDF زیر آن قابل جاسازی است، همچنان قدرتمندترین بمب افکن نظامی روسیه محسوب می شود.

بال های متغیر که از ۲۰ تا ۶۵ درجه قابل حرکت هستند به TU-160 این امکان را می دهد که با سرعتی مافوق صوت و مادون صوت پرواز کند. بلک جک قادر است در هر ثانیه ۶۰ تا ۶۰ متر صعود عمود داشته باشد و به ارتفاع هایی تا ۱۵ هزار متر دست یابد. همچنین در حین پرواز می تواند به وسیله دو هواپیمای سوخت رسان IL-78 و ZMS-2 سوخت گیری کند و پروازی بدون توقف داشته باشد.

دو محفظه تسلیحاتی بلک جک توانایی حمل موشک ها و بمب هایی از قبیل موشک استراتژیک کروز، موشک کوتاه برد هدایت شونده SRGM و بمب های اتمی و غیراتمی را دارد. موشک های کوتاه برد هدایت شونده و استراتژیک کروز به توپولف ۱۶۰ قدرت حمله اتمی به هدف های ثابت از پیش تعیین شده را می دهد. هر چند که امروز با تکمیل پروژه و مسلح شدن به تجهیزات غیر اتمی مدرن، امکان حمله به اهداف متحرک و تاکتیکی را نیز یافته است.

توپولف ۱۶۰ به ترکیبی از دو سیستم پیشرفته هوانوردی و هدف گیری مجهز است که متشکل از رادار (برای شناسایی اهداف زمینی و دریایی در مسافت های طولانی)، دستگاه های هدف گیری، بمب نوری - الکترونیکی و سیستم رهگیری زمینی است.

بلک جک به صندلی پرتاب شونده K-36DM نیز مجهز است.

تجهیزات کابین خلبان از نوع الکترو مکانیکی است و اهرم های کنترل موتور هواپیما بین صندلی های خلبان تعبیه شده است. حتی یک محل استراحت برای خلبان، یک سرویس بهداشتی و یک محفظه برای گرم کردن غذا در محوطه داخلی هواپیما منظور شده است.

آخرین تحقیقات روی بلک جک برای طراحی سکوی معلق حمل بورلاک [Burlak= وسیله نقلیه معلق فضایی که برای حمل محموله هایی به وزن ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلوگرم در مناطق قطبی و در ارتفاع ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلومتر از سطح دریا استفاده می شود] معطوف شد. در این طرح بورلاک که موتوری با سوخت جامد و بال مثلثی شکل دارد، زیر بدنه بلک جک جاسازی می شود.
مشخصات
نام _________________________________________توپولوف-160
وظیفه ______________________________________ بمب افکن استراتژیک لانگ رنج
کشور سازنده ________________________________ روسیه
طراح _______________________________________ شرکت توپولوف
سازنده _____________________________________ هواپیما سازی کازان
مبنای قدرت _________________________________ ۴ موتور توربوفن مدل

SAMARA-NK 32TRDDF
فشار موتور __________________________________ 25000 کیلو گرم (هرکدام)
طول _______________________________________ 1/54 متر
ارتفاع ______________________________________ 1/13 متر
طول بالها ____________________________________ حداقل 6/35 متر و حداکثر 7/55
سرعت ______________________________________ 2200 کیلومتر بر ساعت
سقف پرواز ___________________________________ 16000 متر
وزن (خالی) ___________________________________ 000/110 کیلوگرم
وزن سوخت ___________________________________ 600/148 کیلوگرم
حداکثر وزن هنگام برخواست ______________________ 000/275 کیلوگرم
بار معمولی ___________________________________ 000/9 کیلوگرم
حداکثر بار ____________________________________ 000/40 کیلوگرم
رنج پروازی ___________________________________ 000/14 کیلومتر(بار معمولی)
500/10 کیلومتر (حداکثر بار)
سقف سرویس _________________________________ 000/15 متر
سرعت صعود __________________________________ 60 الی 70 متر در ثانیه
خدمه ________________________________________ 4 نفر
قیمت ________________________________________ ؟؟؟
سال شروع به ساخت __________________________ 1975 م
اولین پرواز ___________________________________ 19/12/1981 م
تولید انبوه ____________________________________ 1984 م
تسلیحات _____________________________________
1۲ عدد موشک اچ-55 و یا 24 عدد اچ-15 ، اچ-۵۹ ، اچ-۳۵ ، اف آ بی ۵۰-۷۰-۱۰۰-۲۵۰-۵۰۰-۱۵۰۰ ، کاب ،


 


اما خبری تازه:

ارتش روسیه مجهز به بمب افکن تو-160 می شود

"الکساندر زلین" فرمانده کل نیروهای هوایی فدراسیون روسیه سه شنبه به خبرنگاران اطلاع داد که یک بمب افکن استراتژیک دیگر از نوع "توپولف-160" در ماه آپریل به نیروهای هوایی کشور عرضه می شود.وی افزود که پیشبینی می شود در سال جاری 3-4 فروند از این نوع هواپیما به نیروهای هوایی تحویل داده شوند.هم اکنون در نیروهای هوایی فدراسیون روسیه 15 فروند توپولف-160 وجود دارد. در کل طی چند سال آینده قرار است تعداد این بمب افکن ها به 30 فروند رسانده شود.

نووستی


حمله به لانه زنبور

 
انهدام لانه زنبور (مخازن سوخت موصل)






عملیاتی منحصر به فرد با خلبانانی منحصر به فرد

یکی از شاهرگ های اصلی عراق، شهر موصل بود. در این شهر پایگاه هوایی موصل و همچنین مخازن سوخت قرار داشت.
پایگاه هوایی موصل بارها مورد تاخت و تاز تیزپروازان نیروی هوایی قرار گرفته بود ولی مخازن سوخت هیچ وقت به طور کامل منهدم نشده و در تمامی حملات خسارت وارده بسیار جزئی بود. حتی در یک عملیات هدف همین مخازن بود که به دلیل استتار و ابهام انگیز بودن محل قرار گیری، خلبانان نتوانستند آن جا را پیدا کنند.
از آن جا که این مجموعه برای عراق بسیار مهم بود و در واقع یکی از شاهرگ های حیاتی به حساب می آمد، از سوی دشمن بسیار محافظت می شد؛ به طوری که سرتاسر این منطقه توسط موشک های سام 2 و 3 و 6 و پدافند هوایی قدرتمند پوشش داده می شد. در حملات قبلی، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سه تن از بهترین خلبان های خود را به نام های سرلشکر خلبان شهید "علی اقبالی"، سرلشکر خلبان شهید "اسدالله بربری" و سرلشکر شهید "دلحامد" را بر فراز موصل از دست داده بود و خلبانان نیروی هوایی به این منطقه "لانه زنبور" می گفتند.




این مخازن باید منهدم شود

از سوی فرماندهی نیروی هوایی دستوری ابلاغ شد که بر مبنای آن طرحی پی ریزی شود و به هر نحو ممکن این مخازن منهدم شوند. زیرا با انهدام این مجموعه، عراق عملا در سوخت رسانی به هواپیماها و تجهیزات زمینی خود با مشکل روبه رو می شد.

طراحی و برنامه ریزی عملیات آغاز می شود
کار بر روی این عملیات آغاز گردید و طراحان اتاق جنگ نیروی هوایی مشغول طراحی نقشه حمله شدند. در این عملیات سه چیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود:
اول: برق آسا بودن عملیات
دوم: سبک بودن هواپیماهای شرکت کننده
سوم: سکوت مطلق رادیویی
در کنار این سه اصل، باید طوری عمل می شد که دشمن کاملا غافلگیر شود.
پس برای اجرای این عملیات باید نقشه، علائم و مختصات به صورت دقیق محاسبه می شد تا در هر شرایط جوی، خلبانان بتوانند آن جا را پیدا و منهدم کنند.
نکته دیگر استفاده از تعداد جنگنده بالا، برای کاهش وزن بود در عین حالی که می بایست هدایت جنگنده ها را بهترین و ماهرترین خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر عهده می گرفتند زیرا به دلیل حساسیت بالای منطقه و همچنین محافظت شدید آن، باید احتیاط می شد.

شرح عملیات بر روی کاغد بدین شکل بود

ابتدا توسط یک فروند اف 4 شناسایی از محل و عکس برداری های لازم انجام شود، سپس 4 فروند اف 5، هر کدام مسلح به چهار بمب در سکوت کامل رادیویی آن جا را درهم بکوبند.
پایگاه های مبدا نیز مشخص شد.
ذکر می گردد که کل عملیات با رعایت اصول کامل حفاظتی انجام بپذیرد.




مرحله اول عملیات: پرواز شناسایی

بدین ترتیب یک فروند فانتوم شناسایی "آر-اف-4" نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از یکی از پایگاه های نیروی هوایی جهت شناسایی این منطقه با حفظ اصول حفاظتی کامل به پرواز درآمد. در نزدیکی مرز، فانتوم ارتفاع خود را کم کرده و از لابه لای دره ها گذشته و وارد خاک عراق می شود. خلبان با سرعت به سمت هدف پیش می رود و بعد از رسیدن به آن، ابتدا با سرعت از روی آن رد شده و یک سری از عکس های لازم را تهیه می کند. سپس با گردشی مجدد، ارتفاع خود را به پایین ترین حد ممکن رسانده و با ارتفاع حدود 9 متری از سطح زمین به هدف نزدیک شد، از روی آن می گذرد و عکس های لازم را تهیه می کند.
دشمن که تازه متوجه هواپیمای ایرانی شده است، بی امان به سمت آن شلیک می کند که خوشبختانه خلبان با مهارت، مانع اصابت گلوله های ضد هوایی می شود.
بعد از اتمام عملیات، خلبان ارتفاع هواپیمای خود را حفظ کرده و با قرار دادن موتور هواپیما در حالت پس سوز (در این حالت بنزین از لوله ای با سوراخ های ریز به پشت موتور جنگنده پاشیده می شود و آتش می گیرد. در نتیجه سرعت هواپیما افزایش می یابد ) با حداکثر سرعت و با ارتفاع کم، سمت خود را به سوی مرزهای ایران طی می کند. خوشبختانه به دلیل ارتفاع کم، سبک بودن و همچنین سرعت بالا، هواپیماهای دشمن موفق به رهگیری هواپیمای شناسایی نمی شوند و خلبان به سلامت به پایگاه مبداء بازمی گردد.

مرحله دوم: مشاهده عکس ها، تطبیق و نهایی شدن طرح عملیاتی

پس از اتمام عملیات شناسایی و تهیه عکس های هوایی لازم، طرح عملیات با توجه به عکس ها برنامه ریزی می شود. در عکس های گرفته شده، مخازن کاملا مشخص بود، آنها در کنار پایگاه و در جنوب شرقی شهر موصل قرار داشتند.
اینک کار طرح ریزی و برنامه ریزی به اتمام رسیده است. تصمیم بر این گرفته می شود که این عملیات توسط پایگاه هوایی تبریز انجام پذیرد، لذا طرح عملیات بصورت محرمانه به پایگاه هوایی تبریز ارسال می شود.



مرحله نهایی: انهدام مخازن سوخت ، خلبانها انتخاب می شوند

فرمانده پایگاه و معاون عملیات پایگاه بعد از مطالعه طرح عملیات، مرحوم سرتیپ خلبان "محمد دانشپور" - که یکی از بهترین و ماهرترین خلبانان آن زمان نیروی هوایی بود - را به عنوان لیدر یا همان فرمانده دسته پروازی انتخاب می کنند. بعد از اطلاع مرحوم دانشپور از عملیات، نحوه اجرای آن و دیگر جزئیات، از او خواسته می شود که 3 نفر دیگر را خود انتخاب کند.
با توجه به حساسیت عملیات، مرحوم دانشپور سروان خلبان "یدالله شریفی راد"، سرلشکر (ستوانیکم آن زمان) شهید "پرویز ذبیحی" و سرلشکر (ستوانیکم آن زمان) شهید "مصطفی اردستانی" را برای این عملیات انتخاب کرد. به هر سه نفر تاکید شد اگر مایل نیستند اجباری نیست و می توانند نیایند، که همگی با اشتیاق جواب مثبت دادند.
بعد از موافقت همگی، دانشپور اعلام می کند که هیچ کس نباید از موضوع، محل و... عملیات اطلاع داشته باشد. پس مقرر شد که روز بعد یعنی جمعه بیست و سوم آبان ماه سال 1359 راس ساعت 10 همگی در اتاق بریفینگ (اتاق توجیهات قبل از پرواز) پایگاه حضور داشته باشند.



پیش به سوی هدف

ساعت 10 صبح روز 23 آبان ماه، دانشپور بریفینگ را آغاز نمود. کلیه ملاحظات از هنگام پرواز تا هنگام بازگشت بازگو شد، همچنین مشکلات احتمالی نیز مرور شد. دانشپور ذکر کرد به دلیل این که پدافند این منطقه خیلی قوی است و احتمال می رود که از سوی رادارهای دشمن شناسایی شویم، سکوت مطلق رادیویی در کل مسیر رفت و برگشت الزامی است. به همین دلیل بار دیگر به دقت مختصات محل، مورد ارزیابی قرار گرفت و به سوالات نیز پاسخ داده شد تا نیازی به مکالمه رادیویی نباشد.
شماره های پروازی هم مشخص شد:
شماره یک: سرهنگ دانشپور لیدر دسته
شماره دو: ستوان ذبیحی
شماره سه: سروان شریفی
شماره چهار: ستوان اردستانی

آرایش پروازی هم بدین شکل مشخص شد:

لیدر دسته ابتدا، شماره 2 روی بال چپ، شماره 3 روی بال راست و شماره 4 در امتداد شماره 3 روی بال راست او.
هر چهار فروند روی باند قرار می گیرند و با استفاده از علائم، سه فروند دیگر آمادگی خود را به لیدر دسته اعلام می کنند. پس از لحظاتی جنگنده ها پرواز می کنند و در ارتفاع 12000 پایی قرار می گیرند. جنگنده ها با ارتفاع کم به سمت شمال به پرواز ادامه دادند و از مرز گذشتند. راه به شکلی بود که جنگنده ها می بایست در ارتفاع پایین از میان دره ها بگذرند. در این هنگام جنگنده ها در ارتفاعات شمالی عراق در میان دره ها بودند و آرایش خود را نیز به شکل خطی (پشت سرهم) تغییر داده بودند. در بعضی از نقاط به دلیل تنگی دره مجبور بودند هواپیما را کج کنند تا بال ها با صخره برخورد نکنند. بعد از اتمام کوه ها جنگنده ها با گردشی خود را در مسیر پایگاه قرار دادند.



هدف شناسایی و منهدم می شود

در حدود سه مایلی پایگاه، لیدر دسته فرمان پاپ (اوج گرفتن و سپس شیرجه زدن بر روی هدف) را صادر می کند. ابتدا خود و به دنبال آن شماره 2 تا ارتفاع 9000 پایی اوج گرفته و بر روی هدف شیرجه می روند. در همین لحظه شماره 3 و 4 نیز شروع به اوج گرفتن می کنند. شماره 1 و 2 هدف ها را با دقت هرچه تمام تر منهدم می کنند. چون فاصله زمانی بین دو دسته بود آتشی که از بمباران دسته اول به پا شده بود توسط دسته دیگر کاملا قابل مشاهده بود. سپس شماره 3 و به دنبال آن شماره 4 روی هدف شیرجه می روند و بمب های خود را تخلیه می کنند.
عملیات تا این لحظه کاملا موفق است. مخازن بزرگ نفت همگی در آتش می سوزند. جنگنده ها با مانورهای بجا، سعی می کنند که از مهلکه فرار کنند زیرا پدافند دشمن مانند فردی که دچار هذیان شده باشد، بی هدف به هر سوی تیر اندازی می کنند.
به همین جهت اولین اشتباه رخ داد. طبق قرار قبلی جنگنده ها باید به سمت شمال پرواز می کردند، ولی شماره 2 به اشتباه به سمت شرق پرواز کرد و برای رهایی از دست پدافند، هواپیمای خود را نیز در حالت پس سوز قرار داد. شماره 4 تلاش می کند تا به او برسد و به ناچار سکوت را شکسته و فریاد می زند:
- شماره 2 کجا میری؟ مسیر سمت شماله، اشتباه می ری ...
در این لحظه لیدر دسته در رادیو اعلام می کند:
- سکوت رادیویی را حفظ کنید
شماره 2 که متوجه اشتباه شده بود، بلافاصله مسیر خود را به سمت شمال اصلاح کرد.




ذبیحی پروازی جاودانه آغاز می کند

در راه بازگشت شماره 2 متوجه پاسگاه مرزی می شود و به سمت آن شیرجه رفته و شروع به تیزاندازی می کند. در همین حال چون به وجد آمده بود، مرتب از پشت رادیو فریاد می زد و خوشحالی می کرد. که شماره 4 به او می گوید اشتباه زدی به هدف نخورد.
در همین لحظه ناگهان دو شبح از دور مشاهده شدند. شماره 4 متوجه شده و اعلام می کند:
- ذبیحی ... هواپیمای عراقی ... بزن روی پس سوز و فرار کن.
با اعلام شماره 4 (شهید اردستانی) شماره 1 و 3 (دانشپور و شریفی) همگی باک های سوخت خارجی را برای سبک شدن هواپیما رها می کنند و هواپیما را در حالت پس سوز قرار می دهند چون مهماتی برای مقابله با میگ های عراقی نداشتند.
ذبیحی نتوانست سریعا عکس العمل نشان دهد و متاسفانه مورد هدف موشک میگ عراقی قرار می گیرد و همچون قطعه ای آتش به زمین برخورد می کند.
شهید ذبیحی به خاطر این که ارتفاع کمی از سطح زمین داشت و همچنین متلاشی شدن هواپیمایش، متاسفانه فرصت پریدن از هواپیما را نیز پیدا نکرد.
او همراه با هواپیمایش با زمین برخورد کرد ولی خود پروازی دیگر را شروع کرد و به عرش رفت و جاودانه شد.

تعقیب تا ترکیه

میگ ها با سرعت شروع به تعقیب هواپیماهای ایرانی می کنند. هر سه خلبان به دلیل نزدیکی میگ ها و همچنین نداشتن سوخت کافی، به سمت مرز ترکیه پرواز می کنند. لحظاتی بعد درحالی که دانشپور از مسیر دیگر به سمت ایران رفته بود، شریفی و اردستانی خود را به ترکیه می رسانند که بلافاصله به سمت ایران گردش می کنند چون هرچند از دست میگ های عراقی خلاصی پیدا کرده بودند، ولی دو خطر آنها را تهدید می کرد. اول هدف قرار گرفتن توسط موشک های زمین به هوای ترکیه و دوم اتمام سوخت هواپیما به خاطر استفاده از پس سوز.
پس درحالی که هر جنگنده با چشم قادر به مشاهده دیگری نبود، در ارتفاع کم به مسیر ادامه دادند ولی متوجه شدند که با این حالت هرگز به ایران نخواهند رسید؛ لذا یکی از خطرها را پذیرفته و ارتفاع را زیاد کرده و به سوی ایران حرکت کردند. حسن این کار این بود که در ارتفاع بالا، هواپیما سوخت کم تری مصرف می کند. علاوه بر آن در صورت اتمام سوخت، مسافتی بیشتر را می توان طی کرد و امکان زنده بودن خلبان نیز در هنگام خروج اضطراری بیشتر می شود.




فرود اضطراری در ارومیه

تا پایگاه تبریز نزدیک به 120 مایل راه بود. درحالی که جنگنده ها سوخت برای طی 80 مایل بیشتر نداشتند. با نزدیک شدن به مرز هرکدام در شرایط اضطراری قرار می گیرند و تصمیم می گیرند که در نزدیک ترین پایگاه به مرز رفته و در آن جا فرود بیایند. با تماس با رادار این کار میسر می شود و رادار اعلام می کند در فرودگاه ارومیه فرود بیایید.
سرانجام دو جنگنده با فاصله زمانی کمی از مرز می گذرند. درحالی که در این هنگام میزان سوخت باقی مانده آنها حدود 300 پوند می باشد. در این هنگام دانشپور از اردستانی که نزدیک تر به شهید ذبیحی بود از حال او جویا می شود که به دلیل اضطرابی که در صدای اردستانی بوده منصرف می شود و او نیز می گوید در ارومیه فرود بیایید.
چون هرلحظه امکان سقوط هواپیما به دلیل تمام شدن سوخت می رفت، تقاضا می کنند که از جهت مخالف روی باند بنشینند که موافقت می شود. در این زمان هواپیمای اردستانی 150 پوند بنزین و هواپیما سروان شریفی 100 پوند بنزین بیشتر نداشت و این درحالی بود که حداقل سوخت لازم برای یک هواپیما 600 پوند است. ابتدا اردستانی در فرودگاه ارومیه فرود می آید و دقایقی بعد سروان شریفی نیز فرود می آید.
بعد از سوختگیری، هر دو جنگنده به سمت پایگاه تبریز پرواز می کنند.
به محض رسیدن به پایگاه تبریز، دانشپور به استقبال آنها می آید. آنها که از موضوع شهید شدن ذبیحی اطلاع نداشتند، پرسیدند:
- چی شده؟
که ماجرا توسط اردستانی تعریف می شود. همگی متاثر می شوند و سکوت لحظاتی حکم فرما می شود. ولی چاره ای نیست ذبیحی سبکبال پرکشیده بود.
پیکر پاک سرلشکر خلبان شهید پرویز ذبیحی 22 سال بعد، همراه با پیکر پاک تعداد دیگری از خلبانان شجاع ما از جمله شهیدان دوران، اقبالی، بربری، افشین آذر، جهانشاه لو و... به میهن اسلامی مان بازگشت.

منبع:انجمن هوافضا(با تشکر از ماه عزیز)

 

یک تحلیل سیاسی نظامی

مجله معتبر «نیوزویک» در مطلبی به قلم «کریستوفر دیکنی»، از نویسندگان باتجربه و حرفه‌ای آمریکا نوشت: در ماه آوریل 1988 نیروهای دریایی ایران و آمریکا، بزرگترین نبرد دریایی پس از جنگ دوم جهانی را شکل دادند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «تباناک» این هفته نامه افزود: «رابرت گیتس» که اکنون وزیر دفاع آمریکاست، در آن زمان معاون سازمان «سی.ای.ای» بوده و هفته پیش اعلام نموده بود که اعزام دومین ناو آمریکایی به خلیج‌فارس، برای یادآوری نکاتی به ایران است.
او به کتاب «وایس» اشاره می‌نماید که سال گذشته در انتشارات نیروی دریایی آمریکا منتشر شده است؛ کتابی به نام «درون محوطه خطر» و اعلام می‌نماید که جنگ کنونی آمریکا با ایران، بسیار گسترده‌تر از جنگ سال 1988 است.

او می‌گوید: وایس به سه درس عمده جنگ بیست سال پیش اشاره می‌‌کند که تاکنون نیز ادامه دارد:
1ـ ایران حتی اگر اسلحه نداشته باشد، عقب‌نشینی نمی‌کند. او برای اثبات این تئوری، به جنگ سال 1988 اشاره می‌نماید که ایرانیان، آمریکایی‌ها را متحیر نمودند.
او می‌گوید: در یکی از درگیری‌ها در نبرد آوریل سال 1988، ایرانی‌ها با جسارت و از خودگذشتگی فراوان عمل کرده و سه ناو جنگی آمریکا، با قایق‌های گشت‌زنی موشک‌انداز ایرانی مواجه شدند.

وایس می‌گوید: به‌ رغم اخطار ناوهای جنگی آمریکا به کشتی‌های ایرانی که آمریکایی‌ها قصد غرق کردن آنها را داشتند، کاپیتان ایرانی و فرمانده گشتی‌ها، قصد حمله‌ور شدن به آمریکایی‌ها را داشت و عقب‌نشینی نکرد.
بلافاصله در حین نبرد، دو ناوچه ایرانی هم بندر ایران را ترک کرده، به حمایت از گشتی ایرانی اقدام کردند. در این نبرد، اگر آمریکایی‌ها عقب‌نشینی نمی‌کردند، آنها جنگ را تا آخرین نفس ادامه می‌دادند.

2ـ سلاح‌های با تکنولوژی پایین، برای جنگ‌های دریایی مناسب‌ترند.
وایس ادامه می‌دهد: تکنولوژی مدرن برای پیدا نمودن مین‌های زیرآبی، هنوز کارایی لازم را ندارد، اما این مین‌ها تنها مشکل نیستند. در دهه هشتاد میلادی، ایرانیها از تاکتیک «اسوارمینگ» استفاده می‌کردند و قایق‌های کوچک را به کنار کشتی‌های آمریکایی می‌فرستادند؛ مانند همان رخداد ژانویه امسال؛ و این قایق‌ها قابل شناسایی نیستند.

3ـ جنگ آتش با آتش
در سال 1988، کارسازترین راه برای مقابله با نیروهای ایرانی، استفاده آمریکایی‌ها از سلاح‌های مشابه ایرانی‌ها بود. نیروهای مخصوص عملیاتی از بالگردهای «اثلث» استفاه می‌کردند که از روی برج‌های بزرگ در خلیج فارس به پرواز درمی‌آمدند و در شمال آن قرار داشتند. آنها می‌توانستند کشتی‌های مین‌گذار ایرانی را هدف قرار دهند، اما ناو عظیم میلیون دلاری آمریکا به نام «وینسنت» که در ماه جولای سال 1988 درگیر جنگ با ناوهای ایرانی بود، به اشتباه به حساب این‌که یک هواپیمای جنگنده ایرانی به سمت او می‌آید، یک هواپیمای مسافربری ایرانی را با 290 نفر مسافر هدف قرار داد. این رویداد، نشان می‌دهد که نمی‌توان از سلاح‌های فوق پیشرفته علیه ایرانی‌ها استفاده کرد و اکنون اوضاع جنگ بسیار بدتر از گذشته و اوضاع خلیج فارس، تغییرات عمده‌ای کرده است.

اگر به عقب بازگردیم، می‌بینیم درست همان زمانی که آمریکا، تصمیم گرفت به صدام حسین کمک کند و ایران در سال 1984 نیروهای حزب‌الله لبنان را آموزش می‌داد تا بتوانند نیروهای آمریکایی را از لبنان بیرون نمایند، دولت ریگان، به دنبال فروش اسلحه و معامله با ایران و گیتس نیز در سازمان «سی.ی.ای» آمریکا مسئول بود. همچنین آنها تصاویر ماهواره‌ای را در اختیار صدام قرار می‌دادند تا به این وسیله ایرانی‌ها را رصد نمایند.
جنگ، در آوریل سال 1988، دقیقا هنگامی رخ داد که صدام‌ با استفاده از سلاح شیمیایی و تجهیزات دیگری که در اختیار داشت و همچنین حمایت اطلاعاتی آمریکا، قصد بازپس‌گیری شبه جزیره فاو را از نیروهای ایرانی داشت.

بر بلندای آسمان

 

احمد کشوری در تیرماه 1332 در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در شهر «کیاکلا» و «سرپل تالار» - از روستاهای محروم شمال – و سه سال آخر را در دبیرستان «قناد» بابل گذراند. به خاطر استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت، دوران تحصیلش را به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل، علاقه زیادی به رشته‌های ورزشی و هنری نشان می‌داد و در اغلب مسابقات رشته‌های هنری نیز شرکت می‌کرد. یک بار هم در رشته طراحی مقام اول را به دست آورد. در رشته کشتی نیز درخششی فراوان داشت. علاوه بر اینها، در این دوره فعالیت مذهبی نیز داشت و با صدای پرسوز خود به مجالس و مراسم مذهبی شور خاصی می‌بخشید. در ایامی نظیر عاشورا با مدیریت و جدیت بسیار، همواره مرثیه‌خوانی و اداره بخشی از مراسم را به عهده می‌گرفت. در این برنامه‌ها، تمام سعی خود را برای نشان دادن چهره حقیقی اسلام و بیرون آوردن آن از قالب‌هایی که سردمداران زر و زور و اربابان از خدا بی‌خبر برای آن درست کرده بودند، به کار می‌برد و معتقد بود که: «انسان نباید یک مسلمان شناسنامه‌ای باشد، بلکه باید عامل به احکام اسلام باشد». و چون در این فکر بود که اسلام را از روی تحقیق و مطالعه بپذیرد، در دوران دبیرستان مطالعاتش را وسعت داد و تا هنگام اخذ دیپلم علاوه بر کتب مذهبی، کتاب‌هایی درباره وضعیت سیاسی جهان را نیز مطالعه نمود. کشوری در سال آخر دبیرستان، با دو تن از همکلاسان خود، دست به فعالیت‌های سیاسی – مذهبی زد و با کشیدن طرح‌ها و نقاشی‌های سیاسی علیه رژیم وابسته، ماهیت آن را افشا کرد بعد از گرفتن دیپلم، آماده ورود به دانشگاه می‌شد ولی با توجه به هزینه‌های سنگین آن و محرومیت مالی که داشت، از رفتن به دانشگاه منصرف گردید. در سال 1351 وارد ارتش (هوانیروز) شد. او در آنجا مسایل و موضوعاتی را دید که به لحاظ مغایرت با مبانی اعتقادی، رنجش می‌داد اما سعی می‌کرد در معاشرت با استادهای خارجی، به گونه‌ای رفتار کند که آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد. او در این مورد می‌گفت: «من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد». او می‌خواست در آنجا نیز دامنه ارشاد را بگستراند. به علت هوش و استعدادی که داشت، دوره‌های تعلیماتی خلبانی هلیکوپترهای «کبرا» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند. عبادات او نیز دیدنی بود. او شب‌ها با صدای زیباش قرآن می‌خواند و پیوندش را با پروردگار مستحکم‌تر می‌کرد. با زندگی ساده‌اش می‌ساخت و با تجملات، سخت مبارزه می‌کرد. روحیه‌ای متواضع و رئوف داشت و در عین حال در مقابل بی‌عدالتی‌ها سرسختانه می‌ایستاد. کشوری با همه محدودیت‌هایی که در ارتش وجود داشت، بسیاری از کتاب‌های ممنوعه را در کمد لباسش جاسازی می‌کرد و در فراغت، آنها را مطالعه می‌نمود و حتی به دیگران نیز می‌داد تا مطالعه کنند. چندین بار به علت فعالیت‌هایی که علیه رژیم انجام داد، کارش به بازجویی رسید و حتی مورد تهدیدهای مختلف قرار گرفت. 
 


در اوایل اشتغال به کارش در باختران، شروع به تحقیق در مورد شهر نمود و برای نشر روحیه انفاق در همکارانش، سعی بسیار کرد. بالاخره توانست با همکاری چند نفر دیگر از افراد خیر هوانیروز، مخفیانه صندوق اعانه‌ای جهت کمک به مستضعفین تشکیل دهد. شب‌ها بسیار از مصیبت‌های فقرا سخن می‌گفت و اشک می‌ریخت و فکر چاره می‌کرد. با همه خطراتی که متوجه او بود، به منزل فقرا می‌رفت و ضمن کمک به آنان، ظلم‌های شاه ملعون را برایشان روشن می‌ساخت. کشوری چه پیش از انقلاب و چه همراه انقلاب و چه بعد از انقلاب، جان بر کف و دلیر، برای اعتلای اسلام ایستاد و مقاومت کرد. در اکثر تظاهرات شرکت کرد و بسیاری از شب‌ها را بدون آنکه لحظه‌ای به خواب برود، با چاپ اعلامیه‌های امام به صبح رساند با آنکه در تظاهرات چندین بار کتک خورده بود، ولی با شوق عجیبی از آن حادثه یاد می‌کرد و می‌گفت: «این باتومی که من خوردم، چون برای خدا بود، شیرین بود. من شادم از اینکه می‌توانم قدم بردارم و این توفیقی است از سوی پروردگار!» در زمان بختیار خائن، با چند تن از دوستانش طرح کودتا را برای سرنگونی این عامل آمریکا ریختند و آن را نزد آیت‌الله «پسندیده» برادر امام(ره‌) بردند. قرار بر این شد که طرح به نظر امام خمینی(ره) برسد و در صورت موافقت ایشان اجرا گردد خوشبختانه با هوشیاری امام و بی‌باکی امت، انقلاب اسلامی در 22 بهمن پیروز گردید و دیگر احتیاجی به این کار نشد وقتی که غائله کردستان شروع شد، کشوری همچون کسی که عزیزی را از دست بدهد و یا برادری در بند داشته باشد، از بابت این ناامنی ناراحت بود سردار شهید تیمسار «فلاحی» درباره او گفت: «او از همان آغاز جنگ داخلی چنان از خود کیاست و لیاقت و شجاعت نشان داد که وصف‌ناکردنی است. یک بار خودش به شدت زخمی شد و هلیکوپترش سوراخ سوراخ. ولی او به فضل الهی و هوشیاری تمام، هلیکوپتر را به مقصد رساند در زمان جنگ هم، دست از ارشاد برنمی‌داشت و ثمره تلاش‌های شبانه‌روزی او را می‌توان در پرورش عقیدتی شیرمردانی چن شهید سهیلیان و شهید شیرودی دانست».

شهید شیرودی چه متواضعانه می‌گفت: «احمد استاد من بود». زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینه‌اش بود اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند که بماند و پس از اتمام جراحی برود، اما و جواب داده بود: «وقتی که اسلام در خطر باشد، من این سینه را نمی‌خواهم». به جبهه رفت و چون گذشته، سلحشورانه جنگید؛ به طوری که بیابان‌های غرب کشور را به گورستانی از تانک‌ها و نفرات مزدور دشمن تبدیل نمود. او بدون وقفه و با تمام قدرت و قوا می‌کوشید، پروازهای سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام می‌داد حماسه‌هایی که در شکار تانک آفریده بود، فراموش‌نشدنی است. شب‌ها دیروقت می‌خوابید و صبح‌ها خیلی زود بیدار می‌شد و نیمه‌شب‌ها، نماز شب می‌خاند او چنان مبارزه با کفر را با زندگی عجین کرده بود که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایش کوچکترین مانعی نبود. حتی مریم سه ساله و علی سه ماهه‌اش، هر بار که صحبت از فرزندانش و علاقه او به آنها می‌شد، می‌گفت: «آنها را به قدری دوست دارم که جای خدا را نگیرند». شهید کشوری همراه برای وحدت هر چه بیشتر در قشر پاسدار و ارتشی می‌کوشید؛ چنانکه مسؤولین،هماهنگی و حفظ وحدت نیروها در غرب کشور را مرهون او می‌دانستند. عشق شهید کشوری به امام(ره)، چه قبل از انقلاب و چه بعداز انقلاب، وصف‌‌ناکردنی است.

 



بعد از انقلاب وقتی که برای امام(ره) کسالت قلبی پیش آمده بود، او در سفر بود. در راه، وقتی که این خبر را شنید، از ناراحتی ماشین را در کنار جاده نگه داشت در حالی که می‌گریست. وقتی به تهران رسید، به بیمارستان رفت و آمادگی خود را برای اهدای قلب به رهبرش اعلام کرد... بالاخره در روز 15/9/1359 نیایش‌های شبانه‌اش به درگاه احدیت مورد قبول واقع گردید و در حالی که از یک مأموریت بسیار مشکل، پیروزمندانه باز می‌گشت، در دره «میناب» ایلام مورد حمله نابرابر و ناجوانمردانه مزدوران بعثی قرار گرفت، در حالی که هلیکوپترش در اثر اصابت راکتهای دومیگ به شدت در آتش می‌سوخت، آن راتا موضع خودی رساند،و آن گاه در خاک وطن سقوط کرد و شربت شیرین شهادت را مردانه نوشید. روحش هم‌نشین ملائک بود و پیکر پاکش در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

منبع وبلاگ هوانیروز : http://iriaa.blogfa.com/

عکس روز

 

هلیکوپتر ایکوریل سازمان جغرافیایی و نقشه برداری کشور

(از دوستانی که اطلاعاتی از نوع مالکیت این هلی کوپتر ها دارند ما را نیز با خبر کنند)

ماهان یا لوفتانزا؟!

زحمات یک عاشق

رژه هوایی فوکر ها روی زمین

جایرو کاپتر

ابزار جدیدی در دستان نیروی انتظامی

پهلوان ایرانی

عکسی زمستانی

(برای پایین بردن دمای وبلاگ در این تابستان گرم)

و در انتهاسورپرایز امروز

تقدیم  شما بزرگواران

 

 

بل ۴۱۲ تشریفات ریاست جمهوری

خبری خوشایند و فوری

گرامیان و خوانندگان محترم تعدادی از همکاران و دوستانمان در فرودگاه مهرآباد از وارد شدن دو فروند ایرباس ۳۰۰ کارگو به فرودگاه خبر دادند که بر پایه اطلاعات آنها این دو ایرباس خرید جدید ایران ایر می باشد که برای توسعه پرواز های کارگو به خدمت گرفته است.این خبر در صورت صحت بسیار خوشایند و امیدوار کننده خواهد بود.امیدواریم این خبر صحت داشته باشد.

www.aerospacetalk.ir

نبرد بر فراز خلیج فارس، جنگی تن به تن

 

در روزهای پایانی جنگ، کشور عراق با تحویل جدیدترین نسل جنگنده های خود و همچنین با دراختیار گرفتن جدیدترین تجهیزات زمینی و موشکی، هنوز هم نتوانسته بود بر رزمندگان غیور ایران غلبه کند.
کشور بعثی عراق مدت ها بود برای از پا درآوردن مقاومت ایران دست به حملات گسترده به نفت کش ها و پایانه های نفتی ایران زده بود تا از این طریق، ایران را مجبور به تسلیم کند.
با توجه به این موارد نیروی هوایی عراق با دراختیار گرفتن جنگنده های مدرن و نصب موشک های پیشرفته اگزوست (موشک هوا به سطح) بر روی آنها، اقدام به هدف قرار دادن کشتی های نفت کش می نمود. هدف بعثی ها این بود که با هدف قرار دادن این نفت کش ها صادرات نفت ایران را مختل کند.
با توجه به تمام این مسائل، نیروی هوایی از همان روزهای ابتدایی، شروع به مقابله با این تهدیدات نموده بود ولی این بار نبرد بسیار سخت شده بود. عراق روزانه با چندین سورتی پرواز بر روی خلیج همیشه فارس، تهدیداتی را علیه نفت کش های ایرانی بوجود آورده بود. ولی این پایان کار نبود. تیزپروازان نیروی هوایی با طرحی جامع، همه روزه و در تمامی ساعات شبانه روز، درحال گشت زنی برروی خلیج فارس بودند.

عراق پی در پی حریم هوایی ایران را نقض می کرد
در بهمن ماه سال 1366 این پروازها به اوج خود رسیده بود و عراق هر روز به حریم آب های نیلگون خلیج فارس تجاوز می کرد.
نیروی هوایی منتظر فرصتی مناسب بود تا جوابی دندان شکن به عراق بدهد و تصمیم داشت درس عبرتی را بر روی خلیج فارس به نیروی هوایی عراق بدهد که هرگز آن را فراموش نکند. بر همین اساس، عملیاتی طراحی شد تا در هنگام حمله مزدوران عراقی، به اجرا درآید. این رویه ادامه داشت تا سرانجام روز نبرد فرا رسید...
بیستم بهمن ماه سال 1366، پایگاه ششم شکاری بوشهر خلبانان تامکت (اف14) آماده نبرد بودند و در گردان پرواز حضور داشتند که ناگهان صدای زنگ آلرت (زنگی که درهنگام حمله دشمن در اتاقی به همین نام که خلبانان آماده در آن حضور دارند به صدا در می آید و خلبانان به سرعت آماده مقابله می شوند) همه را به خود می آورد. با تماس با فرماندهی آنها اعلام اسکرامبل (یعنی پرواز سریع هواپیماهای شکاری آماده، برای مقابله با دشمن) می کنند.
کارهای مقدماتی پرواز به سرعت هرچه تمام تر انجام می پذیرد و دقایقی بعد خلبانان با نشستن در کابین به سرعت به پرواز در می آیند. به محض پرواز اف 14، رادار با آنها تماس می گیرد و فرکانس مخصوص، سمت و ارتفاع را اطلاع می دهد.

هواپیمای اف 14 برای درگیری آماده بود
خلبانان بلافاصله آماده نبرد می شوند. به دلیل این که به سرعت به پرواز درآمده بودند، شروع به چک کردن سیستم های جنگ الکترونیک، موشک ها، رادار و... می کنند و از صحت آنها مطمئن می شوند.
اف 14 به سمت جنوب به پرواز ادامه می داد که از سوی رادار زمینی دستوری رسید مبنی بر این که خلبانان جست وجو را برای پیدا کردن هواپیماهای دشمن در جنوب آغاز کنند.
دقایقی بعد کمک خلبان با دقت و جست وجویی که انجام می دهد، موفق می شود 6 هدف را بر روی رادار خود پیدا کند. کمک بلافاصله با رادار زمینی تماس می گیرد و سمت آنها را برای رادار اعلام می کند که رادار نیز متخاصم بودن آنها را تایید می کنند.
با تایید رادار، خلبان سرعت و ارتفاع خود را افزایش می دهد و با حداکثر سرعت به سمت هدف ها به پیش می رود. بعد از دقایقی رادار هواپیما جنگنده های دشمن را مشخص تر نشان می دهد. آنها به صورت دو دسته سه فروندی با سرعت و از روبه رو به سمت اف 14 ایرانی می آمدند.
کار بسیار خطرناک و دشوار بود. یک فروند اف 14 به مقابله با 6 فروند هواپیمای عراقی می رفت ولی چاره ای نبود. باید جلوی تجاوز گرفته می شد. خلبان بلافاصله کار را برای قفل کردن بر روی هواپیمای دشمن و شلیک موشک آغاز می کنند. با توجه به سرعت بالای اف 14 و هواپیماهای عراقی، آنها با سرعت به سمت همدیگر می آمدند. خلبانان فقط چند دقیقه فرصت داشتند تا تصمیم بگیرند.



اولین هواپیمای دشمن منهدم می شود
کمک خلبان روی هر کدام از هواپیماها قفل راداری می کرد، هواپیمای دشمن با استفاده از دستگاه های پیشرفته جنگ الکترونیک آن را خنثی می کرد.
فاصله دیگر خیلی نزدیک شده بود و امکان استفاده از موشک های دوربرد فونیکس نبود. لذا بلافاصله خلبانان تصمیم گرفتند از موشک های راداری اسپارو استفاده کنند.
با چندین بار تلاش و در فاصله بسیار کم 5/5 مایلی، با تلاش زیاد سرانجام موفق می شوند بر روی یکی از هواپیماهای دشمن عمل قفل راداری را انجام دهند و خلبان بی درنگ موشک را به سمت هواپیمای عراقی رها می کند. موشک راداری از زیر بال رها می شود و با سرعت به سمت هدف پیش می رود. تنها چند ثانیه بعد یکی از هواپیماهای دشمن منهدم می شود و لاشه آنها به اعماق خلیج فارس فرو می رود.

دسته اول هواپیماهای عراقی در حال فرار بودند ولی...
هواپیماهای عراقی که شاهد سرنگونی یکی از جنگندهای شان بودند، برای در امان ماندن از هدف قرار گرفتن، بلافاصله ارتفاع خود را کم کرده و در سطح آب شروع به پرواز می کنند. در این هنگام هواپیماها در نزدیکی یکدیگر قرار داشتند که خلبان متوجه یکی از هواپیماهای دشمن در سمت راست خود می شود. خلبان بی درنگ به اطلاع کمک خود رسانده که کمک نیز خلبان را متوجه سه فروند دیگر در سمت چپ می کند. شرایط بسیار حساس بود. با کوچک ترین اشتباه احتمال هدف قرار گرفتن اف 14 وجود داشت.
لحظه نبرد تن به تن فرا رسیده بود. هواپیماهای سمت چپ به اف 14 نزدیک تر بودند و دریک لحظه هواپیماها در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. هواپیماهای عراقی به شدت به سمت راست گردش کردند و اف 14 ایرانی نیز در مقابل آنها به شدت به سمت چپ گردش نمود. در این هنگام یکی از هواپیماهای عراقی به طرز ناشیانه ای برای زدن اف 14 سمت گردش خود را عوض کرد و به سمت راست خودش گردش نمود، خلبانان اف 14 با دیدن این حرکت ناشیانه، با مانوری در پشت سر او قرار گرفتند.

دسته دوم هواپیماهای عراقی بدون این که متوجه شوند عبور کردند
در همین موقع دسته دیگر هواپیماهای عراقی با آرایش جنگی بدون این که متوجه حضور اف 14 بشوند با سرعت از کنار هواپیمای ایرانی عبور کردند. فاصله به قدری نزدیک بود که امکان استفاده از موشک راداری اسپارو هم نبود. پس باید اف 14 به هواپیمای دشمن نزدیک تر می شد تا بتواند با استفاده از موشک حرارتی آن را هدف قرار دهد. این کار به سرعت انجام شد. فاصله آن قدر کم شده بود که خلبان حتی نوع هواپیما و رنگ آن را نیز می توانست تشخیص دهد. هواپیمای عراقی یک میراژ پیشرفته با رنگ استتار آبی بود.

هواپیمای دوم عراقی نیز به اعماق آب های خلیج فارس می رود
خلبان خود را آماده شلیک موشک حرارتی می کند ولی موشک رها نمی شود. خلبان دوباره شروع به چک کردن سیستم ها می کند. در همین حین کمک نیز به شدت مراقب پشت سر بود تا در حین تعقیب و گریز هواپیمای دشمن، در پشت سر آنها قرار نگیرد. سرانجام خلبان موفق می شود. موشک رها شده با یک جهش سریع به سمت موتور میراژ پیش می رود و در نهایت در داخل آن منفجر می شود. انفجار به قدری سریع اتفاق افتاد که خلبان عراقی موفق به خروج اضطراری هم نمی شود.
هر دو خلبان از فرط شادی ندای الله اکبر سر می دهند و با توجه به این که در تعقیب و گریز، از مرز فاصله زیادی گرفته بودند و از طرفی با کمبود بنزین هم مواجه بودند، لذا به سرعت به سمت پایگاه حرکت می کنند و با موفقیت در پایگاه به زمین می نشینند.

هنوز غرق شادی بودند که دوباره به مقابله شتافتند
در پایگاه غوغایی به پا بود همه به استقبال خلبانان آمده بودند. خلبانان با اشتیاق زیاد در حال شرح واقعه بودند که ناگهان دوباره زنگ اسکرامبل به صدا درمی آید. هر دو خلبان با تمام سرعت به سمت هواپیمای اف 14 آماده دیگری می دوند و بعد از چند لحظه در دل آسمان جای می گیرند. بلافاصله سرعت خود را زیاد می کنند و بر روی آبهای نیلگون خلیج فارس قرار می گیرند.
هدفی بر روی رادار مشاهده نمی شد و هواپیمای اف 14 با دیدن این اوضاع سریعا 90 درجه گردش می کند و با سرعت به سمت نفت کش ها حرکت می کند. در همین حین کمک شروع به جست وجو بر روی رادار می کند و موفق می شود در جنوب شرقی هدف را شناسایی کند. با استعلام از رادار زمینی آنها هدف را دشمن تایید می کند و دستور انهدام صادر می شود. هواپیماهای عراقی نیز به سمت نفت کش ها در حرکت بودند.

هواپیماهای عراقی برای زدن نفت کش شیرجه رفتند
خلبان بلافاصله به سمت هواپیماهای دشمن حرکت می کند. در حدود 7 مایلی با خط سیر نفت کش ها، کمک خلبان متوجه می شود که دو هواپیمای دشمن در حالت شیرجه به سمت نفت کش ها هستند. خلبان بلافاصله موتورها را در حالت پس سوز قرار داده و با کم کردن ارتفاع و حداکثر سرعت، به سمت آنها می رود.
هواپیماهای عراقی که متوجه اف 14 ایرانی شده بودند، با سرعت به سمت مخالف گردش می کنند. آنها با این حرکت فکر می کردند که هواپیمای ایرانی را غافلگیر کرده اند ولی با توجه به سرعت بالایی که اف 14 ایرانی داشت، به سرعت به سمت هواپیمای سمت راستی گردش می کند و در کم تر از چند ثانیه هواپیمای دشمن در برد موشک حراراتی اف 14 قرار می گیرد. ولی در همین حالت هواپیمای دیگر عراقی از فرصت استفاده کرده بود و خود را به پشت سر اف 14 ایرانی رسانده بود و به خیال خود آنها اف 14 را در بین خود قرار داده بودند.

در بدترین شرایط هواپیمای سوم عراق نیز منهدم می شود ولی خطر...
کمک خلبان بلافاصله به خلبان اطلاع می دهد و ذکر می کند که مواظب این هواپیمای پشت سری هست. فقط در هنگامی که می گوید، سریعا هواپیما را به سمت دیگر گردش دهد. هواپیمای عراقی اینک در بهترین شرایط بود تا اف 14 بتواند آن را با موشک حرارتی هدف قرار دهد. پس اولین موشک حرارتی به سمت هواپیمای دشمن شلیک می شود. هنوز موشک به هواپیمای دشمن نرسیده بود که کمک فریاد می زند هواپیمای دشمن آماده شلیک موشک است سریعا گردش کن.
خلبان نیز بلافاصله به چپ گردش می کند و با چندین مانور زیبا باعث می شود که هواپیمای عراقی آنها را گم کند. بعد از اطمینان از متواری شدن هواپیمای دوم عراقی، اف 14 به موقعیت قبلی بازمی گردد و لاشه سوخته میراژ عراقی را که دقایقی قبل هدف قرار گرفته بود، می بیند که در آب افتاده و درحال غرق شدن است.
با لطف و عنایت خداوند متعال، در کم تر از نصف روز سه فروند هواپیمای متخاصم عراقی توسط یک هواپیمای اف 14 ایرانی سرنگون شد.

این عملیات هوایی دستاوردهای بزرگی در پی داشت
این عملیات دستاوردهایی نیز به همره داشت:
اول این که تا حدود یک ماه هواپیماهای عراقی جرات حضور در خلیج فارس را نداشتند و در این فکر بودند که مبادا با حضور دوباره، چندین هواپیمای دیگر را از دست بدهند.
دوم این عملیات هوایی باعث شده بود که بار دیگر دنیا اقتدار و توانایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را ببیند و متوجه شود نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اجازه هیچ گونه تعرضی را به بیگانه نمی دهند.
تا چندین روز پس از این عملیات، رسانه های غربی درحال انعکاس این خبر در خبرگزاری های خود بودند.
بدین ترتیب برگ زرین دیگری به افتخارات نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران اضافه شد.

منابع:

انجمن هوافضا

www.sajed.ir/pe



 

خشم آمریکایی ها از اژدهای زرد

روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف» مدعی شد: چین به طور مخفیانه پایگاه و تأسیسات مهم زیرزمینی را برای زیردریایی‌های اتمی ایجاد کرده است که می‌تواند تهدیدی برای کشورهای آسیایی و چالشی برای قدرت آمریکا در منطقه باشد.

به گزارش سرویس بین‌الملل «تابناک» به نقل از دیلی تلگراف،‌ عکس‌های ماهواره‌ای نشان‌دهنده یک بندرگاه مهم است که ظرفیت نگهداری از چند زیردریایی حامل موشک‌های اتمی و همچنین ناوهای هواپیمابر را دارد.

این عکس‌ها نشان‌دهنده حضور زیردریایی اتمی 094، آخرین زیردریایی چینی در فاصله چند صد مایلی همسایگان این کشور است که می‌تواند چالش بزرگی برای سلطه نیروی دریایی آمریکا بوده و زنگ خطر را برای سایر ساکنان دریای چین جنوبی به صدا درآورد. سایر عکس‌ها نمایشگر وجود چند جنگ ناو و شبکه‌ای از تونل‌های زیرزمینی در پایگاه «سانیا» در نوار جنوبی جزیره هاینان است.

تونل‌های ورودی متعدد و بزرگ این پایگاه می‌تواند بزرگترین نگرانی پنتاگون محسوب شود که حدود 18 متر ارتفاع دارد و در دامنه‌های اطراف این پایگاه ساخته شده است.

این روزنامه انگلیسی مدعی شد: کارشناسان اظهار کرده‌اند که این تونل‌ها می‌تواند به مخفیگاه‌هایی منتهی شود که تا حدود 20 زیر دریایی اتمی را از دید ماهواره‌های جاسوسی پنهان کند.

وزارت دفاع آمریکا تخمین زده است که چین دارای 5 زیردریایی اتمی 094 است که تا سال 2010 عملیاتی خواهند شد و هر کدام قادر به حمل موشک‌های اتمی 12jl-2 هستند.

عکس‌ها توسط ماهواره تجاری دیجیتال گلوب گرفته شده‌اند و توسط مجله نظامی اطلاعاتی «جینز دیفنس» منتشر شده است. کارشناسان این مجله معتبر نظامی بر این باورند که این پایگاه می‌تواند مقری برای عملیات‌های پشتیبانی و دفاعی مورد استفاده باشد و زیردریایی‌ها را قادر خواهد کرد تا به نقاطی نزدیکتر به آمریکا دسترسی پیدا کنند.

موقعیت پایگاه هاینان توانایی دسترسی زیردریایی‌ها به عمقی بیش از 5000 متر را هم تنها در چند مایلی این پایگاه می‌دهد که شناسایی آنها را بسیار سخت خواهد کرد. این در حالی است که زیردریایی‌های بریتانیایی مجبورند زمانی که سواحل شمال شرق اسکاتلند را ترک می‌کنند، تا زمانی که به خارج از دریای ایرلند می‌رسند، روی سطح آب باقی بمانند و سپس به آبهای عمیق بروند.

در حالی که تنها فرضیه ساخت چنین پایگاهی توسط چین مطرح شده بود، عکس‌های ماهواره‌ای نشان‌دهنده وجود چنین پایگاهی و پیشرفت سریع ساخت آن است.