مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

علت برکناری دو فرمانده نیروی هوایی آمریکا

گیتس بروز دو اشتباه در نیروی هوایی آمریکا که آنها را «مشکل ساختاری در نیروی هوایی و زیرپا گذاشتن استانداردهای هسته‌ای» خواند، علت اخراج این فرماندهان اعلام کرده است

 

«رابرت گیتس»، وزیر دفاع آمریکا، دو مقام ارشد نیروی هوایی ارتش این کشور را به دلیل اشتباه در «حفظ ایمنی و امنیت سلاح های هسته ای آمریکا» کنار گذاشت.



گیتس بروز دو اشتباه در نیروی هوایی آمریکا که آنها را «مشکل ساختاری در نیروی هوایی و زیرپا گذاشتن استانداردهای هسته‌ای» خواند، علت اخراج این فرماندهان اعلام کرده است.



در مورد اول بمب‌افکن‌های ارتش آمریکا، به اشتباه موشک های مسلح به کلاهک هسته‌ای را میان دو پایگاه نظامی در خاک آمریکا جابهجا کرده‌اند.

 


مورد دوم هم ارسال اشتباه قطعات مربوط به کلاهک‌های هسته‌ای به جای تجهیزات نظامی دیگر به کشور تایوان است.

وزیر دفاع آمریکا گفته است: «هر دو مورد اشتباه، با وجود اختلاف در ماهیت، علت مشابه دارند، افول از استانداردهای هسته‌ای و سهل‌انگاری فرماندهی نیروی هوایی».


او افزود: «ایمنی، امنیت و قابلیت اطمینان سلاح‌های هسته‌ای ما و اجزای وابسته به آن مهمترین مسئله است».

مقامات رسمی آمریکا گفته‌اند، وزیر دفاع آمریکا از «میشل وین»، دبیر نیروی هوایی آمریکا و ژنرال «میشل موسلی»، فرمانده نیروی هوایی، بالاترین مقامات غیرنظامی و نظامی این نیرو خواسته است، استعفا دهند. آنها روز پنجشنبه ۱۶ خرداد ماه استعفای خود را تسلیم کردند و وزیر دفاع هم استعفای آنان را پذیرفته است.


رابرت گیتس گفته است که او جانشینان این دو مقام مستعفی را به جرج بوش، رئیس‌جمهوری آمریکا معرفی خواهد کرد.

وی همچنین «جیمز شلسینگر»، وزیر دفاع سابق آمریکا، را به عنوان سرپرست گروهی که قرار است درباره سازماندهی تغییرات مورد نیاز در زرادخانه اتمی آمریکا تصمیم بگیرند، تعیین کرده است.


اشتباهات غیرقابل بخشش


در ماه آگوست سال ۲۰۰۷ یک بمب‌افکن نیروی هوایی آمریکا، به اشتباه شش موشک مسلح به کلاهک هسته‌ای را در خاک آمریکا حمل کرد. نیروی هوایی در پی این حادثه یک فرمانده را اخراج کرد، اما نمایندگان کنگره از این اقدام انتقاد کردند و گفتند که در این جریان، عدم پاسخگویی نیروی هوایی مشهود است.


نگرانی مقامات ارشد پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا، در باره امنیت هسته‌ای و تجهیزات مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای ماه مارس گذشته با مشخص شدن یک خطای دیگر افزایش یافت، زمانی که پنتاگون به ارسال اشتباه یک قطعه حساس نظامی به تایوان پی برد.


ارتش آمریکا متوجه این اشتباه نشده بود تا آن‌که مقامات تایوانی این اشتباه را اعلام کردند و از همان زمان بود که احتمال تغییر در فرماندهی نیروی هوایی ارتش آمریکا مطرح شد.


در این اشتباه، ارتش آمریکا چند چاشنی که در کلاهک موشک‌های هسته‌ای به کار می‌روند را به اشتباه و به جای قطعات هلیکوپتر به تایوان ارسال کرده بود.ارسال این قطعات موجب به وجود آمدن تنش سیاسی میان آمریکا و چین شد.

www.tabnak.ir

فروش هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی به باکو

رژیم صهیونیستی برای فروش هواپیماهای بدون سرنشین به جمهوری آذربایجان با باکو وارد مذاکره شده است.


به گزارش فارس، روزنامه الشرق‌الاوسط امروز نوشت: یک شرکت نظامی اسرائیلی برای فروش10 فروند هواپیمای بدون سر‌نشین" هرمز450" به جمهوری آذربایجان با وزارت دفاع این جمهوری وارد مذاکره شده ‌است.


این نوع هواپیما متخصص در رادیابی شلیک موشک‌ زمین به هواست و می‌تواند پیش از اصابت موشک به هدف خود رادارهای زمینی را جهت‌دهی کند تا آن را در هوا منفجر سازند. همچنین هواپیمای مزبور توانایی حمل تجهیزات جاسوسی به وزن 150 کیلو گرم را دارد.


به نوشته الشرق‌الاوسط ، هنوز هیچ یک از مقامات جمهوری آذربایجان خبر خرید هواپیمای بدون سرنشین "هرمز 450" را تائید نکرده‌اند.

توقف پرواز هواپیماهای جاسوسی گرجستان بر فراز آبخازیا

 

نماینده گرجستان در سازمان ملل روز جمعه اعلام کرد : گرجستان پرواز هواپیماهای جاسوسی را بر فراز منطقه جدایی طلب آبخازیا به دنبال انتشار یک گزارش سازمان ملل که در آن این پروازها نقض توافقنامه آتش بس خوانده شده است ، متوقف کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از نیویورک ، ایراکلی آلاسانیا نماینده گرجستان پس از حضور در یک نشست غیر علنی پانزده عضو شورای امنیت به خبرنگاران گفت : از زمان انتشار گزارش ما پرواز هواپیماهای بدون سرنشین خود را بر فراز منطقه متوقف کرده‌ایم .

در یک گزارش سازمان ملل که روز دوشنبه انتشار یافت همچنین از ادعاهای گرجستان مبنی بر سرنگون شدن یک هواپیمای بدون سرنشین گرجستان در تاریخ بیستم آوریل در حریم هوایی این کشور بر فراز آبخازیا توسط یک فروند جنگنده روسیه و نقض توافقنامه‌های آتش بس حمایت شده است .

www.irna.ir

3 فروند هواپیمای ساخت وزارت دفاع تحویل ایران ایرتور می‌شود

 

نخستین سری از هواپیماهای ایران 140 ساخته شده توسط وزارت دفاع تا پایان نیمه نخست سال جاری تحویل شرکت ایران ایرتور خواهد شد.


محمد رحمتی در مورد پروژه ساخت هواپیمای ایران 140 که قرارداد آن میان وزارت دفاع و شرکت ایران ایرتور برای ساخت 10 فروند بسته است، گفت: نخستین سری از هواپیماهای ایران 140 ساخته شده توسط شرکت هواپیماسازی وزارت دفاع تا پایان نیمه نخست سال جاری و یا اوایل نیمه دوم آن تحویل شرکت ایران ایرتور خواهد شد.


وی تعداد هواپیماهای ایران 140 تحویلی در سری نخست را 3 فروند اعلام کرد.


وزیر راه و ترابری با بیان اینکه صنایع هواپیماسازی در اصل وابسته به وزارت دفاع بوده که پیگیر و مسئول ساخت هواپیما است، اظهار داشت: یک پروژه دیگر برای ساخت هواپیما نیز در دست داریم که در رابطه با ساخت نوعی هواپیمای توپولوف با همکاری یک شرکت روسی است و در مرحله مذاکرات اولیه قرار دارد.

عکس روز

Click here for full size photo!

پاسداران آسمان ایران زمین

Click here for full size photo!

ایرباس کوچک ماهان

Click here for full size photo!

بل ۲۱۴ خوش آب و رنگ هوانیروز

Click here for full size photo!

ایرن ۱۴۰ نیروی انتظامی

Click here for full size photo!

وقتی صاعقه ها خودنمایی می کند(البته روی زمین)

غول های دریایی

 در حال حاضر ناوهای هواپیمابر گوناگونی در دنیا وچود دارند. اما ناوهای هواپیمابر کلاس نیمیتز هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ شهرت حرفی برای دیگر ناوها باقی نگذاشته اند.ناو های هواپیمابر کلاس نیمیتز از اتصال بیش از ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ قطعه به یکدیگر ساخته شده اند و انها را می توان از پیچیده ترین ساخته های دسته بشر دانست. این ناوها برای انجم چهار هدف اصلی طراحی و ساخته شدند: حمل انواع هواپیماها به دورترین نقاط دنیا/نشت و برخاست هواپیماها/ایفای نقش مرکز فرماندهی متحرک برای عملیت نظامی و جای دادن افراد و کارکنان. این ناوها برای انجام وظایف ذکر شده نیاز به چندین بخش دارند: یک کشتی/یک پایگاه هوایی و یک شهرک. بخش های اصلی نیز زیر مجموعه هایی دارند که عبارتند از:

عرشه پروازی: سطحی صاف برای نشست و برخاست هواپیماها

اشیانه: فضایی در زیر ناو برای نگه داری حدود ۸۰ تا ۱۰۰ فروند هواپیما در زمانی که از انها استفاده نمی شود

جزیره: ساختمانی روی عرشه پروازی که محل تجمع افسران و کنترل پرواز و هدایت ناو می باشد. جزیره ناو در واقع مرکز فرماندهی عملیات عرشه پروازی و کل ناو است. این جزیره معمولا حدود ۴۶ متر ارتفاع دارد اما عرض و پهنی ان تنها ۶ متر است. در قسمت بالای جزیره  مجموعه رادارها و انتن های ارتباطی وجود دارد که وظیفه کشف و شناسایی هواپیماها/کشتی ها و موشک های خودی و دشمن/سیستم های جنگ الکترونیک و سیستم های ماهواره ای جهت پرتاب موشک های دور برد و همچنین ارسال ودریافت علائم ماهواره ای و تلویزیونی را بر عهده دارند.

استراحتگاه: محلی برای خوردن غذا/خوابیدن و تفریح کارکنان

پیشرانه: برای تامین نیروی رانش ناو و نیروی الکتریکی واحد های داخلی ان

و...............

         USS John F. Kennedy (CV 67) receives ordnance from the fast combat support ship USS Seattle (AOE 3).

حرکت در اب:

ناوهای هواپیمابر درست مانند کشتی های معمولی با چرخش پروانه در داخل اب حرکت می کنند. البته چهار پروانه پیچی برنزی ناوها که طولی برابر ۴/۶ متر دارند با پروانه های یک کشتی معمولی تفاوت بسیاری دارند. از سوی دیگر نیروی رانش ناوها نیز بسیار بیشتر است. هر یک از پروانه ها به یک محور بلند وصل شده اند که این محور نیز به یک توربین بخار وصل می شود. نیروی لازم برای حرکت این توربین نیز توسط راکتور های هسته ای تامین می شود. ناو های هسته ای می توانند بدون سوختگیری ۱۵ تا ۲۰ سال فعالیت کنند.

بلند شدن از یک ناو هواپیمابر:

میدانیم که هواپیماها برای برخاست نیاز داند که حجم زیادی از هوا را روی بال هایشان به حرکت در اورند تا نیروی برا تولید شود. با توجه به طول اندک عرشه پروازی جنگنده ها نمی توانند بر روی ان خزش کنند تا به نیروی برای لازم دست پیدا کنند بنابرین از برخی تجهیزات کمکی استفاده می کنند. یکی از این تجهیزات فلاخن ها هستند که هواپیما را در فاصله کوتاه به سرعتی بالا می رسانند. وقتی هواپیما بر روی باند اماده پرواز شد مسئول فلاخن سوپاپ ها را باز می کند تا سیلندر های فلاخن با بخار پر فشار حاصل از راکتورهای ناو(۲ عدد) پر شوند. مسئول فلاخن به دقت مراقب فشار گاز خواهد بود تا از حد مجاز بالا تر نرود. اگر فشار بخار کم باشد هواپیما نمی تواند به سرعت کافی دست پیدا کرده و به داخل اقانوس می افتد و اگر فشار خیلی زیاد باشد ممکن است ارابه فرود را شکسته و از جا بکند. وقتی سیلندر ها به سطح فشار مورد نظر رسیدند خلبان موتور ها را روشن می کند. در حالی که موتور ها نیروی رانش زیادی ایجاد می کنند نگهدارنده ها هواپیما را در حالت ثابت نگه می دارند. مسئول فلاخن پیستون ها را رها می کند و هواپیما به سمت جلو پرتاب می شود.

       F/A-18 Hornets take off from aircraft carrier USS Kitty Hawk (CV 63). Kitty Hawk is conducting her last spring deployment before being relieved by the nuclear-powered aircraft carrier USS George Washington (CVN 73).

 

ادامه مطلب ...

از موشک چه می دانیم؟

تاریخچه‌ی موشک
موشک یک موتور درون‌سوز است که برای کارکردن، نیازی به هوای بیرون ندارد. موشک هم سوخت و هم ماده‌ی اکسیدکننده را با خود حمل می‌کند. این دو ماده با هم در اتاقک احتراق می‌سوزند و گازهای داغی تولید می‌کنند که از طریق دهانه‌ی خروجی تخلیه می‌شوند. درون اتاقک احتراق، گازهای داغ بر تمام جهات فشار می‌آورند.
اگر اتاقک کاملا مسدود باشد، فشار در تمام جهت‌ها یکسان خواهدبود و موشک حرکت نخواهدکرد. اما اتاقک احتراق چنان ساخته می‌شود که این گازها با سرعت زیاد از دهانه‌ی خروجی تخلیه شوند. این کار باعث می‌شود که فشار گاز در تمام جهت‌ها یکسان نباشد؛ چون فشار واردشده به طرف جلو بسیار بیشتر از طرف عقب است، موشک به سمت جلو حرکت می‌کند. این حرکت، از قانون سوم نیوتن پیروی می‌کند:« برای هر عمل، عکس‌العملی وجود دارد برابر و در جهت مخالف». در موشک، گازهای در حال فوران از دهانه‌ی خروجی، عمل و فشار رو به جلو، یا پیشرانه، عکس‌العمل است. چون موشک سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل می‌کند، و از آن‌جا که قانون سوم نیوتن در همه جا صدق می‌کند، پس موشک می‌تواند هم در جو زمین و هم در خلاء فضا حرکت کند.

داستان موشک:

گمان می‌رود موشک‌های اولیه در چین ساخته‌شدند. هنگامی که در سال 1232 میلادی مغولان شهر کای‌فنگ‌فو را رد شمال چین به محاصره‌ی خود درآوردند، مردم شهر با شلیک تیرهای آتشین که لوله‌هایی پر از باروت بودند محاصره‌ی شهر را شکستند. براساس یک دست‌نوشته‌ی قدیمی این موشک‌ها چنین توصیف شدند:« صدایی چون رعد تولیدمی‌کردند و مسافت زیادی را می‌پیمودند.»
مدت زمان چندان زیادی نگذشت که هنر موشک‌سازی به خاورمیانه و اروپا کشیده‌شد. در سال 1242 میلادی راجر بیکن کشیش، فیلسوف و دانشمند انگلیسی فرمولی برای ساختن باروت یافت که عبارت بود از 2/41% نیترات پتاسیم، 4/29% کربن و 4/29% گوگرد. وی همچنین موفق‌شد نیترات‌پتاسیم را که جزء تولیدکننده‌ی اکسیژن در باروت است را تقطیر کند. این امر باعث تسریع در سوختن باروت می‌شد.

الحسن‌الرماح متفکر سوری، در کتاب‌های خود جنگ سواره و ماشین‌های جنگی که در حدود سال 1280 میلادی نگارش شده‌اند طرز ساختن باروت و موشک را با عنوان «تیرهای چینی» توضیح داده‌است. همچنین در کتاب مورخ آلمانی نوشته شده در سال 1285 میلادی، به موشک اشاره‌هایی شده‌است. مورآروتی، مورخ ایتالیایی نیز شرح می‌دهد که چگونه به هنگام محاصره‌ی چیوزیا (در نزدیکی ونیز) در سال 1379 میلادی یک قلعه‌ی تدافعی با موشک باروتی به آتش کشیده شد و آخرین مقاومت‌ها را در هم شکست.

انگلیسی‌ها برای اولین بار در جنگی‌که با هندی‌ها داشتند موشک را دیدند. احتمالا هندی‌ها در قرن هفدهم میلادی موشک‌سازی را از بازرگانان عرب فراگرفته‌بودند. هنگامی که در حدود سال‌1770 اولین نمونه‌های موشک‌های هندی به انگلستان رسید ناخدا تامس دسالییر ساختمان آن‌ها را مورد آزمایش قرارداد، اما نتوانست موشک‌هایی با همان برد و دقت تولید کند. موضوع موشک تا سال 1804 در بوته‌ی فراموشی ماند؛ تا این‌که ویلیام کانگریو افسر انگلیسی تلاش جدیدی برای ساختن موشک آغازکرد. او توانست در مدت یک‌سال موشکی 24 پوندی با برد 1800 متر بسازد. موشک‌های او در 8 اکتبر 1806 در جنگ با ناپلئون به‌کار گرفته‌شد.
در سال 1810 و.مور مقاله‌ای درباره‌ی حرکت موشک‌ها منتشر کرد. این اولین نوشته‌ای بود که به طور علمی به مطالعه‌ی ریاضی موتورهای موشک و مسیر پرتابه‌ها می‌پرداخت.
در سال 1844 ویلیام هیل انگلیسی موشک‌هایی اختراع کرد که ضمن چرخیدن قادر به حفظ تعادل خود نیز بودند. اما، موشک‌ها می‌بایست نیم‌قرنی در انتظار پیشرفت‌های بزرگ سپری می‌کردند، پیشرفت‌هایی که ماهیت نظری داشتند.

کنستانتین تسیلوفسکی اهل روسیه، که معلم مدرسه بود، در سال 1883 ثابت کرد که موشک‌ها در خلاء فضا نیز می‌توانند کار کنند. او در سال 1903 نخستین مقاله‌ی خود را درباره‌ی مسافرت‌های فضایی، بر مبنای استفاده از پیشران مایع، منتشرکرد. یادداشت‌های او در ربع اول قرن بیستم حاوی طرح‌هایی از سفینه‌های فضایی است که سوخت آن‌ها اکسیژن و هیدروژن مایع یا اکسیژن و نفت سفید در نظر گرفته شده‌است. در طرح‌های او دریچه‌هایی برای کنترل جریان سوخت به طرف اتاقک احتراق، و پره‌هایی در دهانه‌ی خروجی برای کنترل مسیر دیده می‌شود. محتویات موشک به نحوی جای گرفته‌اند که نیروی شتاب را کاملا تحمل کنند. و اتاقک تحت فشار دارای دیواره‌ای دو جداره برای حفاظت در برابر شهابواره‌هاست.
تسیلوفسکی علاقه‌مند به موشک‌های چند مرحله‌ای بود. او دستیابی به سرعت‌های زیاد برای قراردادن ماهواره‌ها در مدار تنها از این راه امکان‌پذیر می‌دانست. وی استفاده از ژیروسکوپ‌ها و موشک‌های موازنه را (موشک‌های فرعی که تعادل موشک‌اصلی را حفظ می‌کند) را پیشنهاد کرد و حتی تا جایی پیش رفت که به توصیف محل‌های مسکونی واقع در مدار پرداخت؛ جایی که انسان تحت نیروی گرانش مصنوعی زندگی کند و غذا و اکسیژن لازم را از سیستم‌های بسته‌ی زیست‌شناختی به دست آورد. اما هنوز راه درازی در پیش بود تا موشک در اهدافی چنین بلند پروازانه به کار گرفته‌شود. بعدها تسیلوفسکی پدر صنعت موشک‌سازی در روسیه لقب گرفت.
در گوشه‌ی دیگر دنیا، رابرت هیچنگز گودارد، بنیان‌گذار موشک‌سازی در آمریکا، نوعی موشک شبیه به بازوکا که سوخت جامد داشت، در خلال جنگ جهانی اول اختراع کرد. او در سال 1919 کتابی به نام «روش رسیدن به بالاترین ارتفاعات» نوشت، و دو سال بعد آزمایش‌هایی با سوخت مایع آغاز کرد. گادرد بر خلاف تسیلوفسکی بیشتر اهل آزمایش بود. او در 16 مارس 1926 نخستین موشک سوخت مایع را در شهر اُبرن در ماساچوست به پرواز درآورد. موشک با اکسیژن مایع و بنزین کار می‌کرد، تا ارتفاع 5/12 متر بالا رفت و به حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت رسید و سپس 56 متر دورتر از سکوی پرتاب فرود آمد. گرچه عده‌ی بسیار کمی، چنان‌که باید اهمیت این کار را درک کردند، اما آزمایش گادرد نقطه‌ی عطفی در تاریخ بود. چند سال بعد، او به تنهایی در ایستگاه موشکی خود در روزول (در نیومکزیکو) موفق شد که موکی را به ارتفاع 2300 متر و حداکثر سرعت 1100 کیلومتر در ساعات برساند (مه 1935). دهانه‌ی خروجی گاز این موشک دارای پره‌هایی با کنترل ژیروسکوپ بود، که یکی از چندین اختراع گادرد در صنعت موشک‌سازی است.
در آلمان نیز وضع تقریبا بدین منوال بود. هرمان اُبرت که پایه‌گذار صنعت موشک‌سازی آلمان محسوب می‌شود، در سال 1923 کتابی به‌نام « موشک در فضای سیاره‌ای» نوشت. او نیز چون گادرد استفاده از سوخت مایع را به دلیل انرژی زیاد و قابل کنترل بودنشان ترجیح می‌داد. در ژوئیه 1927 به همت اُبرت، علاقه‌مندان به موشک در آلمان، «انجمن مسافرت‌های فضایی» را بنیاد نهادند. اعضای این انجمن مشتاقانه خواهان تکمیل و ساختن موشک‌های با سوخت مایع بودند.

بعد از گادرد، وینکلر دومین کسی بود که موشک با سوخت مایع ساخت و پرتاب کرد. این موشک که با متان و اکسیژن مایع کار می‌کرد، در 21 فوریه 1938 مورد آزمایش قرارگرفت و به طور نااُمید کننده‌ای فقط 3 متر بالا رفت. اما سه هفته بعد، وینکلر موشک دیگری از همین نوع را که تغییراتی در آن داده‌بود، آزمایش کرد. موشک به ارتفاع 600 متری رسید. مدل‌های کوچک دیگری نیز، که به میراک و رپالسر مشهور بودند، به وسیله‌ی اعضای این انجمن ساخته‌می‌شدند. در این هنگام جوان 18 ساله‌ای به نام ورنر فون براون به این انجمن پیوست. موشک‌های ساخته‌ی او در «میدان پرواز موشک» در حومه‌ی برلین، مورد آزمایش قرارگرفت و به زودی یه رقابت با موشک‌های انجمن پرداخت. پیشرفت‌های بعدی باعث شد مدل‌های جدیدتر رپالسر، حتی با سوخت کمتر از ظرفیت، تا ارتفاع 6/1 کیلومتر بالا بروند، اما، با این وجود، این موشک‌ها همواره درست پرواز نمی‌کردند.
بحران اقتصادی در اوایل دهه‌ی 1930 فرارسید، ارزش پول کاهش پیداکرد، و دیگر آشکار بود که بدون سرمایه‌ی اضافی، کار مؤثر انجمن امکان‌پذیر نیست. از این رو نبل، ریدر، و فون براون با ارتش آلمان وارد گفتگو شدند و کار یکی از موشک‌های رپالسر خود را در میدان مشق ارتش در کومرسدورف در 100 کیلومتری جنوب برلین نمایش دادند. اگرچه متخصصان توپخانه اظهار علاقه کردند ولی متقاعد نشدند. آن‌ها مقدار اندازه‌گیری شده‌ی پیشرانه و اطلاعات دیگری از ریدل و براون خواستند.
براون تا آنجا که می‌توانست اطلاعات جمع کرد و به کومرسدورف بازگشت، رویدادی که تغییر دهنده‌ی دوره‌ای از تاریخ بود. ارتش دریافت که موشک‌سازی بیرون از مفاد عهدنامه‌ی ورسای است، که به آلمان اجازه ساخت هواپیما نمی‌داد؛ در سال 1933 آدلف هیتلر به قدرت رسید. در آن زمان بخش ویژه‌ای از اداره‌ی تسلیحات ارتش به سرپرستی والتر دورنبـِرکِر در کوموسدرف تأسیس شد. فون براون جوان که هنوز خود را برای اخذ درجه‌ی دکتری آماده می‌کرد، به سمت مسئول توسعه‌ی موشک‌سازی انتخاب شد و به کار روی دسته‌ای از موشک‌های آزمایشی با سوخت مایع پرداخت. گروه کوچک براون، طی جند سال اول، موشک‌های تکامل یافته‌ای را به طور مخفیانه در بورکوم، در نزدیکی اِمدِن پرتاب کردند. در دسامبر 1934، دو موشکA-2 که ماکس و موریتس نامیده می‌شدند، به ارتفاع تقریبی 5/2 کیلومتری رسیدند. در این مدت انجمن مسافرت‌های فضایی، به علت مسائل مالی منحل گردید و میدان پرواز موشک‌آن‌ها انبار مهمات ارتش شد.
در آوریل 1937، یک ایستگاه بزرگ تحقیقات موشکی در نزدیکی دهکده‌ی پینه‌مونده در سواحل بالتیک برپا شد. دست‌اندرکاران پیشین انجمن مسافرت‌های فضایی اکنون می‌توانستند کار موشک‌سازی خود را در کنار فون براون از سر گیرند. در پینه مونده، موشک بزرگA-5 به عنوان یک سلاح توپخانه‌ای تکمیل شد. این موشک بعدها در سال‌های 45-1344 در بمباران لندن، آنتروپ و هدف‌های دیگر به کار رفت. این موشک را فرماندهی عالی آلمان V-2 نامید. پس از جنگ، موشک‌های وی-2، به عنوان موشک‌های پژوهشی برای مطالعه‌ی جو بالا، در آمریکا مورد استفاده قرارگرفت و موشک‌های دیگری مانند اروبی و وایکینگ از روی آن طراحی شدند.
شوروی‌ها نیز به دور از این ماجراها نبودند. در 17 اوت 1933، گروهی از پژوهشگران این کشور، به سرپرستی میخاییل تیخونراُف موشکی موسوم بهGrid 9 را پرتاب کردند که تا ارتفاع 400 متر بالا رفت. این موشک با اکسیژن مایع و ترکیبی از بتزین و کلوفونی (ماده‌ای که از تورفنتین به دست می‌آید) کار می‌کرد. یکی از سازندگان این موشک، جوانی به نام سرگئی کرولف بود که سال‌ها بعد موشک R-7 را طراحی کرد. وی یکی از دانشمندان برجسته‌ی موشکی در روسیه و جهان به شمار می‌آید.
پس از جنگ جهانی دوم و شکست آلمان‌ها موشک‌های وی-2 غنیمت گرفته شده از آن‌ها به آمریکا و روسیه منتقل شد و نیز بسیاری از دانشمندان موشکی آلمان به این دو کشور رفتند. موشک وی-2 را می‌توان پایه و اساس موشک‌های فضایی امروز دانست.
 
منبع: دانشجویان هوا فضا اکراین_خارکف
         موشکی-نظامی

مذاکره با روسها برای ساخت هواپیمای توپولف در ایران

محمد رحمتی در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با اشاره به قرارداد ساخت هواپیما بین وزارت راه و وزارت دفاع اظهار داشت: صنایع هواپیماسازی در اصل وابسته به وزارت دفاع بوده که پیگیر و مسئول ساخت هواپیما است.
وی افزود: در مورد پروژه ساخت هواپیمای ایران 140 که وزارت دفاع با شرکت ایران ایرتور برای ساخت 10 فروند از این نوع هواپیما قرارداد بسته، پروژه در دست اقدام بوده و پیشرفت خوبی داشته است.
وزیر راه و ترابری در ادامه یادآور شد: یک پروژه دیگر برای ساخت هواپیما نیز داریم که در رابطه با ساخت نوعی هواپیمای توپولوف با همکاری یک شرکت روسی است و در مرحله مذاکرات اولیه قرار دارد.
به گفته وی، نخستین سری از هواپیماهای ایران 140 ساخته شده توسط وزارت دفاع تا پایان نیمه نخست سال جاری و یا اوایل نیمه دوم آن تحویل شرکت ایران ایرتور خواهد شد.
رحمتی تعداد هواپیماهای ایران 140 تحویلی در سری نخست را 3 فروند اعلام کرد.

سقوط از ارتفاع چهارهزار پایی

حرف ها و خاطرات خلبان آزاده، هوشنگ شروین برمی گردد به سال های دور؛ به نخستین روزهای حمله عراق به ایران. با این حال بیشتر آن لحظات پر تب و تاب را مو به مو در خاطر دارد:

«با شروع حمله های هوایی عراق دلواپسی پیچید توی خانه، مثل خیلی از نظامیان دیگر، باورم نمی شد عراق جرأت این کار را داشته باشد. با خبرهایی که داشتم می دانستم نمی تواند حریف ما در جنگ هوایی بشود. خیلی زود می توانستیم نیروی هوایی اش را زمینگیر کنیم. من و باقی خلبان ها حمله هوایی عراق را توهین به خلبان های ایرانی می دانستیم. روزی که این خبر را شنیدم برای دیدن مادرم رفته بودم تهران. با خبر که شدم فوری برگشتم به پایگاه همدان و آمادگی ام را اعلام کردم. کار اولم آموزش مردمی بود. باید معنی آژیرها و کارهایی را که موقع حمله هوایی باید برای حفظ جان انجام بگیرد آموزش می دادم. بعد هم با پروازهایی که در خاک عراق داشتم فهمیدم دفاع موشکی محکمی دارند. مأموریت هایم زیاد شده بود و کمتر می توانستم خانواده ام را ببینم. توی این مدت پایگاه همدان هم چندبار با حمله های هوایی تهدید شده بود. یک شب بعد از پرواز، وقتی آمدم خانه فکر کردم بهتر است زن و بچه ام را بفرستم تهران. به این ترتیب هم خیال من راحت می شد، هم آنها از تنهایی و دوری در می آمدند.»

در هر حال خلبان جنگ هرگز آن روز صبح را فراموش نمی کند. صدای زنگ را هنوز به خاطر دارد و عقربه های ساعت، که یک ربع به پنج بامداد را نشان می دادند. راننده گردان پرواز، جلو در منتظر اوست. مأموریت مهمی است. او «لیدر» دسته پرواز است و قرار است پایگاه هوایی کوت را در دل عراق بکوبند. کمک خلبان هوشنگ شروین هرگز فکر نمی کرد وقتی توی گوشی تلفن به خواهرش قول می دهد که وقتی از عملیات برگشت به او زنگ خواهد زد نتواند به قولش عمل کند. او هرگز فکر نمی کرد بعد از این تلفن تا 10 سال نتواند صدای خواهرش را بشنود.

«مأموریت بمباران پایگاه «کوت»، همراه با سه فروند جنگنده دیگر، صبح قبل از طلوع آفتاب به من ابلاغ شد. به دلیل تغییر برنامه مأموریت، ساعت هشت و نیم صبح، من و شماره دو به مقصد پایگاه کوت عراق پرواز کردیم. طول مسیر را در ارتفاع چهار هزارپایی طی کردیم. حدود بیست کیلومتری هدف، مطابق برنامه از پیش تعیین شده، شماره دو با فاصله کمی عقب افتاد. به ارتفاع پنجاه پایی تغییر وضعیت دادیم. با سرعت سرسام آوری به سوی هدف پیش می رفتیم.




من با دیدن اولین نشانه پایگاه، با حداکثر قدرت به ارتفاع دو هزار پایی اوج گرفتم. حالا دیگر بالای باند پایگاه کوت بودم و آشیانه ها و ساختمان های اداری اطراف باند و چند فروند هواپیما را می دیدم. با زاویه تند شیرجه زدم. تکان های شدید هواپیما به چپ و راست می توانست من و هواپیما را از دسترس پدافند دور نگه دارد. در ارتفاع تعیین شده بمب ها را رها کردم. با سبک شدن هواپیما، رها شدن بمب ها را یکی بعد از دیگری حس می کردم. تا رها شدن آخرین بمب باید در حالت شیرجه باقی می ماندم. پس مدام به زمین نزدیکتر می شدم. با قدرت تمام هواپیما را از شیرجه خارج کردم و چرخیدم به سمت راست. در چشم انداز مقابلم منطقه درندشتی را دیدم که پر بود از سلاح های پدافند. دوباره شیرجه رفتم و گرفتمشان زیر رگبار مسلسل. به عقب که نگاه کردم دیدم شماره دو مشغول شیرجه برای رها کردن بمب های هواپیمایش است و دو فروند میگ عراقی در پس زمینه دارند دور می زنند. آنها پوشش هوایی پایگاه کوت بودند.

مأموریتم را انجام داده بودم. باید سریع به ایران بر می گشتم. از انجام مأموریتم احساس غرور می کردم که یک ضربه خشک و محکم دور هواپیما را گرفت و تعادلش را به هم ریخت. موتور سمت چپ آتش گرفته بود. با کابین عقب صحبت کردم. هواپیما از فرامین من اطاعت نمی کرد و با فشار زیاد اوج می گرفت، طوری که در کمتر از چهار هزار پا به حالت واماندگی و 180 درجه گردش نامتعادل و پشت و رو شده دور خودش می چرخید. مثل قلوه سنگ می رفتیم پایین. راه نجاتی برای هواپیما وجود نداشت.»




فرود در خاک عراق

«چترم که باز شد هواپیما میان زمین و آسمان با صدای مهیبی ترکید و تکه های آتش توی هوا پخش شد. آن طرف تر باز شدن چتر کمکم را دیدم. به دور و برم نگاه کردم. دنبال راه فرار می گشتم. آن پایین گله گوسفند برای خودش می چرید. از دور یک جیپ نظامی می آمد طرفم. عده ای هم دنبالش می دویدند. آنقدر به فکر بررسی اوضاع و احوال منطقه بودم که نفهمیدم کی رسیدم زمین. جور بدی فرود آمدم. کمرم تیر کشید و حالت تهوع به من دست داد. حالم جا نیامده بود که رسیدند بالای سرم. جیپ ارتشی سبز رنگی 15-10 متر دورتر نگه داشته بود. دو نفر بالای سرم ایستاده بودند. آنکه قدش بلندتر بود اشاره کرد بلند شوم. نمی توانستم تکان بخورم. آمد جلو و با نوک پوتین کوبید به پهلوم. درد کمر یادم رفت. زیر بلغم را گرفت و با غیظ بلندم کرد. بعد از یک دقیقه کمکم را هم آوردند، هولمان دادند تو جیپ. حال رضا را پرسیدم. لب باز نکرده ضربه محکم نگهبان سرم را آورد پایین. 8-7 کیلومتر رفتیم تا رسیدیم به شهر کوت. جیپ رفت ایستاد جایی که شبیه به کلانتری بود. پیاده مان کردند. بردندمان داخل ساختمانی کوتاه و پهن با بازدید بدنی هر چه داشتیم ازمان گرفتند. بعد به چند جا تلفن زدند و از ساختمان بردندمان بیرون. توی بنز آژیرداری هولمان دادند و راه افتادیم.

نزدیک 3 ساعت در راه بودیم. کمردرد امانم را بریده بود. سعی می کردم چشم بندم را شل کنم. وارد یک پایگاه شدیم. راننده برای رد گم کردن از لای ساختمان ها می رفت و مارپیچ می راند. بالاخره جلو ساختمان تک طبقه ای از ماشین پیاده شدیم. من و کمکم را از هم جدا کردند. مرا به اتاقی بردند و چشم هایم را باز کردند. یک سرگرد نیروی هوایی پشت میز نشسته بود. مثل روز روشن بود که یک بازجویی طولانی را در پیش دارم، اما بعد از نیم ساعت سرگرد عراقی کف دو دستش را صاف گذاشت روی میز. به هر دری زده بود مثل یک نظامی پاسخش را داده بودم. نمی خندید ولی چشم هایش از آنچه بود به نظرم ریزتر می آمد. زنگ روی میزش را فشار داد. دستش را که از روی زنگ برداشت دهانش باز شد: ضرر کردی.

صدای دو قدم کوتاه آمد و در روی پاشنه چرخید. نگهبان آمد تو. قبل از اینکه دست و چشمم را ببندد، سیگار عرق کرده توی مشتم را گذاشتم کنار فندک طلایی روی میزش. سرگرد داد کشید «ببرش بیرون!» من داشتم به لحظه ای فکر می کردم که پاکت سیگار را با خوشرویی جلویم دراز کرده بود و گفته بود شما می توانید امروز و فردا زنده بودنت را از رادیو اعلام کنی تا زن و بچه ات مطلع شوند. فقط باید کمی برای ما حرف بزنید.




بعد از 10 سال اسارت

«29 جفت چشم با حرص و ولع به فضای بیرون از زندان نگاه می کردند و اتوبوس می رفت. در بغداد مردم در رفت و آمد بودند. بعضی وقت ها پشت چراغ راهنمایی نگاه خوشحال و حسرت زده شان با نگاهمان گره می خورد. اتوبوس از شهر آمد بیرون و پیچید طرف بعقوبه. این را از تابلوهای کنار جاده فهمیدیم. هر کسی در خودش بود و با فکرهایش کلنجار می رفت.

انگار همین دیروز بود که هواپیمایم را زدند. با چتر نجات پریدم و موقع فرود کمرم آسیب دید. دستگیرم کردند و بردند به پایگاه کوت و .. یاد همدان افتادم و شبی که با همسرم در خیابان خانه های سازمانی قدم می زدیم. آن شب زیبای مهتابی جلو چشمم آمد. یاد خواهرم افتادم و تلفنی که پیش از پروازم زد. یاد کشورم افتادم و اتفاق هایی که توی این 10 سال از سر گذرانده بود. جنگ، کوبیدن شهرها، انفجار، موشک باران ها، سیل، زلزله و .... از خودم پرسیدم: یعنی بعد از این همه سال، کسی هست که منتظرم باشد؟ من که تا حالا نامه ای از خانواده ام نداشته ام و نامه ای هم برایشان نفرستاده ام اصلاً آنها کجایند الان؟ چه کار می کنند؟ به سر خانواده ام چه آمده است؟ مادرم؟ یعنی توانسته طاقت بیاورد؟ او عمری یتیم داری کرده بود تا ما روزی عصای دستش باشیم. قلبم از درد کشیدن هایش لرزید.

دخترم چطور است؟ آزاده الان باید 10 سالش باشد. یعنی نبود من در روحیه اش تأثیر گذاشته است؟ همسرم چه می کند؟ می داند من زنده ام؟ روزی که آمدم مأموریت، نه پول پس اندازی داشتم، نه خانه و زمین. حتماً سال های سختی را گذرانده است یا امام رضا! خودت واسطه من و خدایم باش!

خودت شفاعتم کن و از این همه فکرهای پریشان خلاصم کن. خدایا، رحم به دل شکسته و تن اسارت کشیده ام کن!

- هوشنگ، هوشنگ!

با تکان های بغل دستی ام، که می گفت رسیده ایم بعقوبه، برگشتم به اتوبوس. خورشید دم غروب رنگ خون داشت و آسمان سرخ بود. رسیدیم به اردوگاهی و پیاده شدیم. از یکی از مسؤول های عراقی شنیدیم آخرین گروه اسراییم. فرستادندمان به سالنی بزرگ. آنجا چند نفر از خلبان ها و دوست هامان را دیدیم و احوالپرسی و روبوسی کردیم. فهمیدیم آقای مهندس یحیوی و مهندس بوشهری و حاج آقا ابوترابی هم میان ما هستند. نماز را به امامت حاج آقا برپا کردیم. بعد از نماز، حاج آقا ابوترابی سخنرانی کرد و از ارزش دفاع و مقاومت برایمان گفت، از خوشحالی تا صبح بیدار بودیم. با مهندس یحیوی به صحبت نشستم. از خاطره هاش برایم گفت، از سختی هایی که کشیده بود، 10 سال در سلول های بعثی و از شهادت مهندس تندگویان.

فردای آن روز چند نفر از خانم های صلیب سرخ آمدند و با تک تکمان مصاحبه کردند. همه حجاب اسلامی داشتند و با این کار احترام به قوانین کشور ما گذاشته بودند. فرم هایی دادند، برای انتخاب کشوری که می خواهیم به آنجا برویم. معلوم بود. همه ایران را انتخاب کردیم. کارت هایی به ما دادند و با 9 اتوبوس راه افتادیم طرف مرز. برای نماز کنار رودخانه ای توقف کردیم و وضو گرفتیم و نماز خواندیم و هر چه به مرز نزدیک می شدیم، شوق و دلهره ام بیشتر می شد. بالاخره رسیدیم به مرز و اتوبوس ها ایستادند. ایران رو به رویمان بود. دیدن خاکش قلبمان را آرام می کرد. آمبولانسی با علامت هلال احمر از طرف ایران آمد و 100 متری ما ترمز کرد چند نفر پیاده شدند. در تاریک و روشن هوا دنبال پرچم ایرانی می گشتم. به آرم جمهوری اسلامی ایران روی ماشین نگاه کردم. پرچم ایران را دورتر تشخیص دادم، بوی آشنای خاک ایران را همراه باد شناختم. قلبم تندتر می زد. آنهایی که از آمبولانس پیاده شده بودند، همراه چند عراقی آمدند پیش ما و به ما خوش آمد گفتند.

آنجا ماندنمان یک ساعت طول کشید. کارهای قانونی مبادله که تمام شد، سوار اتوبوس ها شدیم و حرکت کردیم طرف ایران. از مرز خسروی که گذشتیم چند تا اتوبوس از روبه رو آمدند. از زیر پرده اشک، پرچم زیبای ایران را روی اتوبوس ها دیدم. چراغ های اتوبوس ها روشن بود. از کنارمان که رد شدند اسیرهای عراقی را آنجا دیدیم. از این که بر می گشتند به کشورشان خوشحال بودند. بعد تابلوها و پلاکاردهای کنار جاده نظرم را جلب کرد: «آزادگان به خانه خوش آمدید.»




بر اساس کتاب: مسافر، آسمان، زنجیر (انجمن هوافضا)

جنگ با ایران یعنی فاجعه

یک فرمانده ارشد نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس درگیری نظامی با ایران را «بسیار فاجعه بار» توصیف کرد.
 آدمیرال دوم کوین کاسگریف، فرمانده ناوگان پنجم آمریکا مستقر در بحرین در گفت و گو با شبکه خبری «ای.بی.سی نیوز» هشدار داد: "جنگ با ایران بسیار فاجعه آمیز خواهد بود و پیامدها و پس لرزه های آن در سراسر منطقه احساس خواهد شد."

وی افزود: "با هرکس صحبت کرده ام معتقد بود، رفتن به جنگ با ایران اقدام خوبی نیست."

این فرمانده آمریکایی خاطرنشان کرد: "واضح است که مسیر ارجح، مسیر دیپلماتیک و حفظ همکاری با جامعه بین المللی برای اعمال نوع صحیحی از فشار به جمهوری اسلامی است."

این گزارش می افزاید: "طی سال های گذشته به واسطه اتهامات آمریکا علیه ایران درباره موضوع عراق، برنامه هسته ای و حمایت از تروریسم، حدسیاتی درباره چشم انداز جنگ بین دو کشور مطرح شده است."

با این حال بوش و سایر مقامات آمریکایی بارها بر پیگیری مسیر دیپلماتیک در مورد ایران تاکید کرده و در عین حال گفته اند: "همه گزینه ها از جمله اقدام نظامی بر روی میز قرار دارد."

ایران نیز تاکید کرده است هر نوع حمله را به شدت پاسخ خواهد داد.