مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

هواپیمای شناسایی دریایی Nimrod MRA.4

 
 




در دسامبر 1996، BAe Systems برنده مناقصه ای به ارزش دو میلیارد پوند برای بازتولید 21 فروند هواپیمای Nimrod RMk.2 شد که طبق آن هواپیماهای جدید Nimrod MRA.4 یا Nimrod 2000 نامیده می شوند و به سیستم های عملیاتی، سنسور ها و تجهیزات الکترونیک جدید مجهز خواهند شد، در فوریه 2002 وزارت دفاع انگلستان به دلیل کاهش تهدید زیردریایی ها این تعداد را به 18 فروند کاهش داد و بار دیگر در جولای 2004 این تعداد را به 12 فروند کاهش داد.
اولین پیش نمونه Nimrod MRA.4 در آگوست 2002 از خط تولید خارج شد و قرار شد پس از انجام آزمایشات و تکمیل سه نمونه اولیه از Nimrod MRA.4 بازتولید دیگر هواپیما شروع شود. اولین پرواز پیش نمونه شماره 1 بدون هیچگونه سیستم های عملیاتی در آگوست 2004 انجام شد و پرواز نمونه شماره 2 نیز در حالی که به مجموعه کامل عملیاتی مجهز بود در ژانویه 2005 انجام شد، پروازهای آزمایشی سومین پیش نمونه نیز از آگوست 2005 شروع شد.
در جولای 2006 نهایتا اجازه بازتولید 12 فروند هواپیما از سوی وزارت دفاع به BAe Systems داده شد و طبق قرارداد اولین هواپیما باید در سال 2009 تحویل داده شده و از سال 2010 نیز وارد خدمت شود، تحویل آخرین هواپیما نیز برای سال 2012 برنامه ریزی شده است.
ماموریت های اصلی Nimrod MRA.4، شناسایی دریایی، ضد کشتی و ضد زیردریایی و جستجو و نجات است، پیمانکار اصلی پروژه BAe از انگلستان بوده و طراحی و ساخت سیستم فرماندهی تاکتیکی بر عهده بویینگ و سرویس و نگهداری هواپیما نیز به FR Aviation واگذار شده است.

طراحی:
بازتولید Nimrod MRA.4 شامل تغییرات سنگین از جمله نصب بالهای جدید، تغییر مکان های حمل تسلیحات و سیستم هیدرولیک جدید می باشد.



کابین:
کابین جدید هواپیما برای دو خدمه (خلبان و کمک خلبان) طراحی شده و مجهز به هفت نمایشگر کریستال مایع تمام رنگی ساخت کنسرسیوم ایرباس می باشد، در کابین جدید اغلب نمایشگر ها و سیستم های قدیمی حذف شده و کابین جدید بگونه ای طراحی شده که بار کاری خدمه را به حد اقل برساند.

تسلیحات:
BAe Systems بهمراه بویینگ در حال توسعه نوعی سیستم عملیاتی جدید بر پایه سیستم TMS-2000 ساخت بویینگ هستند که بمنزله قلب سیستم عملیاتی Nimrod MRA.4 خواهد بود، در کابین اصلی هواپیما هفت استیشن برای هفت خدمه وجود دارد که هر کدام به یک نمایشگر تمام رنگی بزرگ با وضوح بالا مجهز است، هواپیمای جدید به یک سیستم مدیریت تسلیحات ساحت Smiths نیز مجهز است که علاوه بر کنترل تسلیحات هوا به سطح و هوا به زمین در حال حمل، عیب یابی خودکار را نیز انجام می دهد.
محفظه حمل تسلیحات هواپیما در دو طرف زیر بدنه قرار دارند و درب های آن از دو سو باز می شوند، این محفظه می تواند مخازن سوخت، اژدر ها (از جمله اژدر Tigershark) و بویه های صوتی مکان یاب غیر فعال جدید مجهز به سیستم پردازش سیگنال دیجیتال که هم اکنون در حال توسعه هستند را حمل کند.
بالهای جدید دو جایگاه حمل سلاح اضافه دارند که مجموع جایگاه های زیر بال ها را به چهار جایگاه می رسانند، این جایگاه ها می توانند موشک هوا به هوای AIM-9 Sidewinder و ضد کشتی AGM-84 Harpoon را حمل نمایند.

سنسورها:
هواپیما به رادار پالس داپلر Serachwater 2000MR ساخت تالس و سیستم جستجو و کشف الکترو اپتیک ساخت نورثروپ گرومن که در زیر دماغه نصب شده مجهز است. بعلاوه هواپیما به یک گیرنده اخطار راداری و یک سیستم اقدامات الکترونیک ساخت التای اسرائیل و یک کشف کننده اختلالات مغناطیسی مجهز است.



ناوبری:
Nimrod MRA.4 به یک مجموعه ناوبری و مدیریت پرواز ساخت اسمیتس شامل کامپیوتر ناوبری و کامپیوتر مدیریت پرواز مجهز است که با دیتاباس طبق MIL-STD-1553B هواپیما در ارتباط است.
سنسورهای ناوبری شامل سیستم ناوبری لیزری اینرسیایی و دو سیستم GPS از نوع LN-100G ساخت نورثروپ گرومن است که اطلاعات دقیق مکان و موقعیت پرواز را در اختیار سیستم مدیریت پرواز قرار می دهند، هواپیما دارای یک سیستم ناوبری رادیویی، سیستم فرود میکروویو و سیستم اخطار ترافیک و پیش گیری از برخورد TCAS2 نیز می باشد که فرود دقیق و امن را برای هواپیما تضمین می کنند.

سیستم مدیریت ایزارها:
سیستم مدیریت ابزارها (USMS) ساخت اسمیتس کنترل و تست خودکار سیستم تسلیحات، سیستم های هیدرولیکی، کنترل محیطی، سوخت، سیستم های الکترونیکی، کنترل پرواز و موتورها را بر عهده دارد. این سیستم از چهار کامپیوتر تشکیل شده که داده ها را از 800 سنسور هواپیما دریافت کرده و پردازش می کنند.

پیشران:
هواپیما دارای چهار موتور BR710 ساخت رولزرویز است که بوسیله سوخت اضافه مداومت بیشتری به هواپیما اعطا کرده و سرعت 77/0 ماخ را به هواپیما می بخشند.


منبع:انجمن هوافضا

بمب افکن اتمی مافوق صوت هاستلر

                                                 


اولین بمب افکن مافوق صوت جهان، همان بمب افکن B-58 ملقب به هاستلر می باشد که اولین بار در سال 1954 برای نیروی هوایی آمریکا سفارش داده شد. از ابتدای عمر عملیاتی این هواپیما، هاستلر رکوردهای جدیدی را از خود برجای گذاشت که ممکن است دیگر هیچ گاه این رکوردها به وسیله هواپیمای بمب افکن نظامی دیگری شکسته نشود.


هواپیمای بمب افکن B-58 در نمایی از روبرو


بی 58 هواپیمایی بی نظیر در کلاس و حد و اندازه های خود است که می تواند با بیش از دو برابر سرعت صوت پرواز کرده، هدف ها را از ارتفاع 20 کیلومتری شناسایی کرده و از دیده شدن توسط رادار با پرواز کردن در ارتفاع پایین 200 متر با سرعت بالای صوت، خودداری کند. در ارتفاعات، این هواپیما همانطوری که گفته شد می تواند بسیار بالاتر از این سرعت ها به کروز و گشت زنی بپردازد که هیچ بمب افکن دیگری در جهان قادر به انجام این کار نیست. این بمب افکن با چهار موتور، دقیقاً از همان موتورهای به کار رفته در هواپیمای اف-4 فانتوم، یعنی موتورهای توربوجت GE J-79 که هریک کششی معادل 15.000 پوند در حالت پس سوز دارند، بهره می برد.


بمب افکن بازنشسته B-58 در حال برخاست


هاستلر می تواند فاصله 7.000 کیلومتری را بدون سوخت گیری مجدد طی نماید که رقم بسیار خوبی برای یک بمب افکن در این کلاس است. با انجام سوخت گیری هوا به هوا، این بمب افکن به یک بمب افکن میان قاره ای تبدیل می شود که قادر است به طور نامحدود به هر منطقه از جهان پرواز کند. سیستم های بمب افکنی این هواپیما، حدود 10 برابر دقیق تر از نمونه های قبلی خود است در حالی که حدود دو سوم فضای آن ها را اشغال کرده و وزنی تنها نصف آن ها دارد.


بمب افکن B-58 هاستلر با یک مخزن سوخت اضافه در حال پرواز


ساختار بدنی این هواپیما با استفاده از بدنه لانه زنبوری و توخالی و همچنین طراحی مثلثی شکل، آن را برای پرواز در سرعت های مافوق صوت بسیار مناسب می سازد. این هواپیما ساخت شرکت کانویر است که بعدها به جنرال داینامیکز تغییر نام داد. هاستلر از معدود هواپیماهای آمریکایی است که از بال های دلتا شکل بهره می جوید در حالی که این نوع طراحی به وفور در جنگنده های اروپایی یافت می شود. این بمب افکن، اولین هواپیمای مافوق صوت جهان است که موتور های آن در خارج از بدنه و در زیر بال ها نصب گشته اند. طول این هواپیما، حدود 30 متر و طول دو سر بال های آن حدود 17 متر می باشد که ابعادی نسبتاً متوسط است.


این بمب افکن چندان هم کوچک نیست، اندازه هواپیما را با اندازه خدمه مقایسه نمایید


هاستلر دارای سه خدمه در کاکپیت های جداگانه است که به ترتیب از جلو به عقب خلبان، افسر تسلیحات نظامی و ناوبر یا مهندس پرواز می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر وزنی معادل 76 تن از زمین تیک آف یا برخاست نماید. مهمترین ویژگی این بمب افکن توانایی حمل سلاح اتمی می باشد که قادر است در زیر بدنه و همچنین در زیر بال ها بمب های اتمی را حمل و در بمباران به کار گیرد. سرانجام به دلیل هزینه های بالای نگهداری و از دست دادن امکان حمل تسلیحات بیشتر در مقابل سرعت در سال های 1960، به تدریج تلاش ها در جهت هرچه کمرنگ تر ساختن نقش این بمب افکن افسانه ای به عمل آمده وسرانجام پس از تولید 116 فروند از این هواپیما، هاستلر در ژانویه 1970 پس از 20 سال خدمت بازنشسته گردید و بمب افکن جدید تر F-111 که یک بمب افکن نسبتاً سبک وزن و یک جنگنده تهاجمی نیز است، جایگزین هاستلر شد.

نویسنده: آرمان(ایر بلاگفا)

بی ۲(نگاهی دیگر)

 

بمب افکن فوق پیشرفتهء B-2 موسوم به Spirit یا «روح»، جهت پاسخگویی به نیاز نیروی هوایی ایالات متحده در نبردهای قرن آینده، طراحی و ساخته شده است. آنچه که برای برنامه‏ریزان پنتاگون مسجل شده است، تجهیز روزافزون کشورهای متخاصم ایالات متحده، به انواع موشکهای دوربرد و دقیق زمین به هواست که می‏تواند مانع مهمی برای عملیاتهای آتی نظامی آمریکایی‏ها قلمداد شود. از این رو، نسل جدید هواپیماهای رزمی، می‏بایست حداکثر پنهان‏کاری از رادار را حفظ نمایند. بمب‎افکن B-2 و در کنار آن هواپیماهایی مانند F/A-22 Raptor و F-117 Nighthawk با چنین دیدگاهی پا به عرصهء وجود نهادند.



B-2 Spirit که به وسیله کمپانی معظم «نورثروپ – گرومن» ساخته شد، یک بمب افکن پنهان‎کار (استیلت)، و چندکاره (Multirole) محسوب می‏شود که قادر است انواع بمب‎های معمول و اتمی را پرتاب کند. این بمب‏افکن، مرحلهء مهمی از برنامهء تولید بمب‏افکن‏های پیشرفته در ایالات متحده به حساب می‏آید. B-2، گران‏قیمت‏ترین هواپیمایی است که تاکنون در تاریخ جهان ساخته شده است؛ قیمتی که برای هر فروند آن تخمین زده می شود، رقمی بین 1.157 تا 2.2 میلیارد دلار را بالغ می‏شود. این رقم، با توجه به دورهء ساخت هواپیما، از زیاد به کم تغییر کرده است. تکنولوژی پنهان‎کاری، روشی است جهت نفوذ به سیستم‏های دفاعی که تا پیش از آن، توسط هواپیماهای رزمی، غیرقابل نفوذ محسوب می‎شد. تولید اولیه‏ای به تعداد 135 فروند، در نهایت در اواخر دههء 1980، به تعداد 75 فروند کاهش داده شد؛ اما بالاخره توسط پرزیدنت بوش (پدر)، تعداد نهایی جهت خرید، به 21 فروند رسید و این موضوع در جریان سخنرانی سالانهء وی به تاریخ ژانویهء 1991 به اطلاع عموم رسانده شد. این 21 فروند، به تدریج از تاریخ دسامبر 1993، به تدریج، به پایگاه هوایی «وایت من» (Whiteman) در میسوری (Missouri) تحویل شدند. در سه سال اول ورود به خدمت، B-2 ها به حدود 90% توان عملیاتی خود دست یافتند. در جریان یک ارزیابی به عمل آمده توسط نیروی هوایی ایالات متحده که نتایج آن نیز منتشر شد، دقت بمباران دو فروند B-2 مسلح شده، برابر 75 فروند هواپیمای معمول از نوع دیگر است!



خصوصیات:

مهمترین ویژگی B-2، بی‏نیازی از سوختگیری هوایی بر فراز اقیانوس آرام است. جهت برآوردن نیاز نیروی هوایی به حملات اتمی علیه اتحاد شوروی، نیاز به بمب‏افکنی بود که بتواند بدون سوختگیری هوایی، خود را از طریق اقیانوس آرام به مرزهای شوروی برساند و حملات اتمی خود را انجام دهد. مطابق دکترین دفاعی ایالات متحده، چین و کرهء شمالی هم از دشمنان بالقوهء آمریکا محسوب می‏شوند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چین و کرهء شمالی در زمرهء دشمنان درجهء اول ایالات متحده قرار می‏گیرند که بازهم برای رسید به فضای این کشورها، نیاز به همان مسیر عبوری اقیانوس آرام است.
قابلیت سوختگیری هوایی، هنگامی مورد استفاده قرار می‎گیرد که به روغنکاری موتورها (به دلیل روغن موجود در بنزین) و همچنین افزایش مداومت پروازی، نیاز باشد. با وجود در اختیار بودن بمب افکن‏های B-52 و B-1B، نیروی هوایی ایالات متحده، درخواست تولید B-2 را به عنوان بمب‏افکنی سرنشین‏دار با قابلیت مانده‏گاری ذاتی بالا، ارائه نمود. این بمب‏‎افکن، باید دارای قابلیت کمتر دیده شدن (توسط رادار) بوده و یا به عبارتی پنهان‏کار (استیلت) باشد و به اهدافی که محافظت فراوانی از آنها انجام می شود، (بدون دغدغه) حمله کند. این خصیصه‏ای است که بسیار در قرن 21 ام، مفید واقع خواهد شد.
طرح انقلابی ادغام دو خصیصهء «کمتر مشاهده شدن با حفظ بازدهی بالای آئرودینامیک» و «توان بالای بارگذاری مهمات»، امتیازات بسیار مهمی است که باعث تمایز B-2 از بمب‏افکن‎های پیشین می‏شود. برد عبوری B-2 برابر 11000 کیلومتر بدون سوختگیری هوایی می‏باشد. همچنین، قابلیت کمتر مشاهده شدن توسط رادار، آزادی عمل بسیار بالایی در ارتفاعات بالا به این بمب افکن می‏بخشد، به همین دلیل، برد هواپیما افزایش یافته و میدان عمل بسیار باز و راحتی جهت سنسورهای هدف‏یاب هواپیما فراهم می‏شود.

با استفاده از «سیستم هدف‏یاب جهانی» (GATS) که ترکیبی است از سیستم مکان‏یاب جهانی (GPS) و بمب‏های هوشمند هدایت شونده به وسیلهء ماهواره مانند JDAM، بمب‏افکن B-2 می‏‏تواند از رادار بسیار پرقدرت APQ-181 جهت تصحیح خطاهای سیستم هدف‏یاب جهانی، بهره ببرد و دقت بسیار بیشتری به هنگام استفاده از بمب‏های هوشمند هدایت ماهواره‏ای نسبت به بمب‏های معمول هدایت لیزری کسب کند. بدین طریق، بمب‏افکن B-2 قادر است 16 هدف زمینی را هم‏زمان مورد اصابت قرار دهد.
GATS مخفف GPS Aided Targeting System
JDAM مخفف Joint Direct Attack Monition

قابلیت پنهان‏کاری B-2 ترکیبی است از کاهش موارد زیر:
* تشعشعات مادون قرمز
* صدای موتورها
* تشعشعات الکترومغناطیس
* لکهء ایجاد شده بر صفحهء رادار

که همگی موارد فوق، باعث دشوار شدن رهگیری و شناسایی این هواپیما می‏شود. بسیاری از مشخصات رادارهایی از نوع کمتر قابل شناسایی، محرمانه باقی مانده است؛ با این حال استفاده از مواد کامپوزیتی (ترکیبی)، پوشش مخصوص روی بدنه و طرح موسوم به «بال پرنده»، مواردی هستند که در افزایش قابلیت پنهان‏‎کاری این بمب‏افکن، تاثیرگذار می‏باشند.
بمب‏افکن B-2 دو خدمه دارد؛ یک نفر خلبان در سمت چپ و فرمانده ماموریت که در سمت راست قرار می‏گیرند، این دو نفر، توانی برابر چهار خدمهء بمب‏افکن B-1B یا پنج نفر خدمهء B-52 دارند.



تاریخچهء عملیاتی :

تاریخ حیات بمب‏افکن B-2 از پروژه‏ای به نام Black Project که برنامه‏ای جهت ساخت «بمب‏افکن نفوذ کننده در ارتفاع بالا» یا HAPB بود، آغاز می‏گردد. این برنامه، سپس به ساخت «بمب‏افکن با تکنولوژی پیشرفته» یا ATB، تغییر جهت داد و دارای کد پروژه‏ای به نام Senior Cejay گردید که در نهایت منجر به تولید B-2 Spirit شد. در طول دههء 1980، رقمی بالغ بر 23 میلیارد دلار، صرف تحقیق و تولید B-2 گردید. همچنین با تغییر جهت هدف پروژه که در سال 1985 از ساخت بمب‏افکن ارتفاع بالا به یک بمب‏افکن ارتفاع پائین تغییر یافته بود، هزینه‏ها به شدت افزایش یافتند، زیرا به یک طراحی مجدد عظیم نیاز بود. به دلیل پنهان‏کاری شدیدی که در طول مدت طراحی و ساخت B-2 اعمال می‏شد و پروژهء ساخت آن، یکی از محرمانه‏ترین برنامه‏های نیروی هوایی ایالات متحده به شمار می‏رفت، هیچ فرصتی جهت انتقاد از حجم سنگین هزینه‏های این پروژه در نزد افکار عمومی ایجاد نشد.

HAPB مخفف High Altitude Penetrating Bomber
ATB مخفف Advanced Technology Bomber

اولین هواپیمای B-2 به تاریخ 22 نوامبر 1988 از آشیانهء خود در تاسیسات شمارهء 42 پایگاه هوایی Palmdale در کالیفرنیا (مکانی که در آنجا ساخته شد) بیرون آورده شد و به نمایش عموم درآمد. اولین پرواز B-2 به تاریخ 17 جولای 1989 انجام پذیرفت.
مراکز ذیل که همگی در کالیفرنیا واقع هستند، عهده‏دار انجام تست‏های پروازی، مهندسی، طراحی و تولید این هواپیما بودند:
Combined Test Forc
Air Force Flight Test Center
Edwards Air Force Base

روح میسوری:

اولین هواپیمای B-2 که به نام «روح میسوری» یا Spirit of Missouri نام گذاری شده بود، به تاریخ 17 دسامبر 1993 تحویل نیروی هوایی شد. دپوی تعمیر و نگهداری این هواپیما، بر عهدهء یک پیمان‏‎کار طرف قرارداد نیروی هوایی ایالات متحده است که این هواپیماها را در مرکز لجستیک نیروی هوایی واقع در پایگاه هوایی Tinker در شهر اوکلاهاما پشتیبانی و سرویس می‏نماید.


پیمانکاران تولید B-2:
پیمانکار اولیهء B-2 جهت طراحی کل سیستم ها و یکپارچه سازی بین آنها، بخش یکپارچه‏سازی سیستم‏های کمپانی معظم نوروثوروپ – گرومن است. شرکتهای فرعی ذیل نیز در تولید B-2 شرکت داشته اند:
Boeing Integrated Defense System
Hughes Aircraft
General Electric Aircraft Engines

پیمانکار دیگر، شرکت سازندهء ادوات آموزشی جهت خدمهء این بمب افکن است. این ادوات آموزشی، شامل «سیستم آموزش تسلیحات» و «سیستم آموزش ماموریت» می باشد که ساخت آن توسط شرکت Link Simulation & Training انجام شده است. این شرکت، شاخه ای از کمپانی L-3 Communications محسوب می شود که L-3 نیز در گذشته جزئی از بخش آموزشی کمپانی هیوز موسوم به HTI یا Hughes Training Inc محسوب می شده است. شرکت Link که در گذشته با نام دیگر CAE یا Link Flight Simulation Corp شناخته می شد، همچنین عهده دار توسعه، تعمیر و نگهداری و آشناکردن خدمه با این سیستم‎های آموزشی نیز شد.

پایگاههای B-2 :

تا اوائل سال 2003، پایگاه نیروی هوایی ایالات متحده به نام وایت‏من واقع در میسوری، مرکز اصلی عملیاتی بمب‏افکن‏های B-2 محسوب می‏شد. سپس تاسیسات ویژهء تعمیر و نگهداری B-2 ها در پایگاه نظامی مشترک بریتانیا و ایالات متحده به نام دیگوگارسیا واقع در اقیانوس هند ساخته شد. به دنبال آن و در سال 2005، این تاسیسات در جزیرهء گوآم نیز استقرار یافتند. تجهیزات ویژهء این تاسیسات، در پایگاه نیروی هوایی بریتانیا به نام Fairford در Gloucestershire انگلستان ساخته شدند.
*جزیرهء دیگوگارسیا یا Diego Garcia متعلق به بریتانیا می‏باشد و در اقیانوس هند – حدود 1600 کیلومتری جنوب هندوستان - واقع است. (این جزیره از جنوبی ترین ساحل ایران، فاصله ای در حدود 3400 کیلومتر دارد)
*جزیرهء گوآم یا Guam، متعلق به ایالات متحدهء آمریکا می‎باشد و در غرب اقیانوس آرام قرار دارد.
*گلوس‏ترشر یا Gloucestershire شهری در جنوب غربی انگلستان است.

پایگاه دیگو گارسیا واقع در 900 کیلومتری جنوب مالدیو



سابقهء شرکت در جنگ واقعی:

بی-2 تاکنون در سه عملیات جداگانهء رزمی شرکت داشته است.
اولین مورد استفاده از بی-2 در جریان جنگ کوزوو به سال 1999 بود. در جریان این نبرد، هواپیماهای بی-2 بسیار موفق عمل کردند و برای اولین مرتبه در جهان، بمب‏های هدایت ماهواره‏ای JDAM را به جهانیان معرفی کردند. به دنبال موفقیت عملیات کوزوو، این بمب‏افکن‏ها در عملیات آزادسازی افغانستان از دست طالبان و همچنین عملیات آزادسازی عراق شرکت جستند.

بی-2 اولین هواپیمایی جنگی بود که تاخت و تاز خود را بر فراز افغانستان آغاز کرد. بی-2 ها پس از فرو ریختن هزاران تن بمب بر روی مقرهای اصلی رژیم طالبان، خود را به پایگاه هوایی واقع در جزیرهء دیگوگارسیا می‏رساندند و پس از فرود، سوختگیری و تعویض خدمه، پرواز بعدی خود را بلافاصله آغاز می‏کردند. این عمل، با فشردگی بیشتر، در جریان جنگ عراق نیز از پایگاه دیگوگارسیا به اجرا درآمد. هرچند ماموریت گروهی دیگر از بی-2 ها برفراز عراق، از محل پایگاه هوایی وایت‏من واقع در میسوری انجام پذیرفت.
ماموریتها بر فراز عراق، همگی به بیش از 30 ساعت پرواز مداوم نیاز داشتند که گاه در برخی ماموریتها، این زمان به فراتر از 50 ساعت پرواز مداوم می‏رسید. در این گونه پروازهای طولانی مدت، خدمهء بی-2 ها به منظور غلبه بر خواب، مجبور به استفاده از قرص‏های محرک و ضدخواب موسوم به Modafinil یا Amphetamine می‏شدند تا قابلیتهایشان در جریان پروازهای طولانی، حفظ شود.

مرکز آزمایش و ارزیابی عملیاتی پنتاگون در گزارش سالانهء خود به سال 2003 گزارش داد که تعمیر و نگهداری بمب افکن های اسکادران YF03 به شکل مطلوبی انجام نمی شود؛ دلیل این امر، به وجود مواد به کار گرفته شده جاذب امواج رادار یا ادواتی است که باعث حفظ وضعیت «کمتر دیده شدن» در این هواپیما می شود. با وجود این مشکلات، بی-2 ها با حداکثر میزان آمادگی، در عملیات آزادسازی عراق به سال 2003 شرکت جستند و در جریان این جنگ، 583 عدد بمب هدایت ماهواره‏ای از نوع JDAM به سوی اهداف از پیش تعیین شده پرتاب کردند.


رادار کنترل آتش :

شرکت نورثروپ – گرومن، یک رادار جدید برای این بمب افکن طراحی کرده است که دارای خاصیت پوشش جذب تشعشعات می باشد تا ویژگی رادارگریزی بی-2، هنگام به کارگیری موثر سیستم رادار، کاهش نیابد. این مواد جدید که در اصطلاح Alternate High-Frequency Material یا AHFM نامیده می شوند، به وسیلهء چهار روبات پاشیده می شوند. به وسیلهء رادار AN/APQ-181 ساخت Raytheon، که یک رادار ضربتی از نوع مخفی می باشد و در J-band کار می کند، خلبان بی-2 قادر است تا هواپیما را در پوشش عوارض طبیعی زمین نظیر کوهها و تپه ها به پرواز درآورد. این امر با پرواز بی-2 در ارتفاع 200 فوتی در پایگاه هوایی ادوارد مورد آزمایش و اثبات قرار گرفته است. به تاریخ نوامبر 2007، کمپانی سازنده رادار، Raytheon، قراردادی را جهت توسعهء رادار جدید از نوع AESA که در باند Ku کار می کند، بدست آورد. این رادار جدید جهت جلوگیری از تداخل کار رادار بی-2 با سیستم های ماهواره ای تجاری، قرار است پس از سال 2007 ساخته و تا پایان سال 2010 در بی-2 ها نصب شود.


سیستم های اقدام الکترونیکی متقابل یا ECM
* گیرندهء اخطار راداری (RWR) ساخت لاکهید مارتین
* سیستم کمکی و مدیریت دفاعی Defensive Management System یا DMS ساخت نورثروپ – گرومن و لاکهید مارتین به نام AN/APR-50


سیستم های ناوبری و ارتباطات:

مجموعهء سیستم ناوبری بی-2، شامل موارد زیر است:
* سیستم ناوبری تاکتیکی هوایی ساخت راک ول کالینز به نام Rockwell Collins TCN-250
* «ابزار ویژهء فرود» یا ILS به نام VIR-130A Instrument Landing System
*سیستم ارتباط رادیویی بی-2 ساخت شرکت راک ول کالینز (Rockwell Collins) است. سیستم Milstar که یک مجموعهء بسیار پیشرفتهء استراتژیکی و تاکتیکی رلهء امواج ماهواره ای می باشد، در بی-2 های سری Block 30 نصب شده است.

کابین:

کابین برای جای دادن دو خدمه ساخته شده است. در کابین بی-2، از یک نمایشگر رنگی 9 کاناله موسوم به electronic flight instrumentation system یا EFIS استفاده شده است. بر روی این نمایشگر، اطلاعات پرواز، موتورها، داده های کسب شده به وسیلهء حسگرها و وضعیت مهمات هواپیما به نمایش گذاشته می شود. خلبان به وسیلهء تنها یک کلید سه حالته، می تواند هواپیما را در حالت برخاستن (Takeoff mode)، حالت جنگی (go-to war mode) و حالت فرود (Landing mode) قرار دهد.



تسلیحات:

تمامی مهماتی که در بی-2 نصب می شوند، درون محفظه های داخل بدنه و در 2 محل جداگانه در مرکز هواپیما جای می گیرند. بی-2 قادر است تا 40000 پاوند مهمات شامل تسلیحات معمول و هسته ای، بمب های هدایت شوندهء بسیار دقیق از نوع JDAM، بمب های سقوط آزاد و تعدادی جنگ افزار ویژهء ماموریتهای دریایی با خود حمل کند.
هر جایگاه درونی مخصوص نصب مهمات، مشتمل بر یک «محل پرتاب چرخشی» (Rotary Launcher Assembly) و دو «محل قفسه ای شکل» (Bomb Rack Assembly) حمل بمب می باشد.

* تا 40000 پاوند (18000 کیلوگرم) بمب 500 پوندی از نوع Mk82 به تعداد حداکثر 80 عدد نصب شده در محل BRA
* تا 27000 پاوند (12000 کیلوگرم) بمب 750 پوندی از نوع CBU به تعداد حداکثر 36 عدد نصب شده در محل BRA
* تا 16 بمب، هر کدام حداکثر به وزن 2000 پوند از نوع بمب‏های Mk84 و JDAM-84 و JDAM-102 در محل RLA
* تا 16 عدد بمب هسته‏ای سقوط آزاد از نوع B61 یا B83 در محل RLA
* بمب هسته ای بسیار پرقدرت «استحکام شکن» یا «نفوذگر به داخل زمین» به نام B61-11 جهت استحکامات حفاظت شدهء نصب شده در زیر زمین.
* موشک کروز استراتژیک بسیار پیشرفتهء AGM-129؛ با برد 1500 مایل (2400 کیلومتر).
* 16 بمب هدایت ماهواره ای JDAM
(محل قفسه ای حمل مهمات (Bomb Rack Assembly) در بی-2، اخیرن توسط کمپانی نورثورپ – گرومن مورد بهینه سازی قرار گرفته است و در این محل، اکنون می توان 80 عدد بمب JDAM نصب کرد.)
به کارگیری سیستم‏های جدید الکترونیکی در Block 30 B-2A، استفاده از تسلیحاتی نظیر JSOW و بمب های هدایت لیزری GBU-28 را فراهم کرده است:
* بمب هدایت شوندهء موسوم به JSOW یا AGM-154 Joint Standoff Weapon
* موشک هوا به سطح JASSM یا Joint Air-to-Surface Stand-off Missiles
* بمب هدایت شوندهء WCMD یا Wind Compensated Munitions Dispenser


یک «سیستم رابط تسلیحاتی» جدید موسوم به GWIS یا Generic Weapons Interface System در هنگام ارتقاء بی-2 ها به استاندارد Block 30 در آنها تعبیه شده است. به کمک این مجموعهء دیجیتال جدید، بی-2 قادر می شود تا مخلوطی از تسلیحات گوناگون مبتنی بر تکنولوژی Stand-Off (همانند JSOW) و direct attack munitions (همانند JDAM) را هم زمان و در یک سورتی پرواز، حمل نماید. بدین جهت، بی-2 می تواند هم زمان به 4 نوع از اهداف مختلف در یک ماموریت حمله کند.



موتور:

4 موتور توربوفن F118-GE-100 ساخت جنرال الکتریک، در داخل بدنهء بالها، جاسازی شده اند. در قسمت اگزوز این موتورها، سیستم خنک کننده ای تعبیه شده است تا میزان حرارت و بالطبع میزان لکهء حرارتی ایجاد شده توسط بی-2، کاهش یابد. این موتورها، بی-2 را با وزن ناخالص معادل 336500 پاوند قادر می سازند تا به راحتی از باند برخاسته و به حداکثر سرعت زیرصوت دست یابد.

بی-2 در نمایشگاه هوایی:

به علت قیمت سرسام‏آور بی-2، نمایش آن در انظار عموم در آیندهء نزدیک محتمل به نظر نمی‏رسد. به سال 2004 و در جریان انجام آزمایشات درجا (Static)، بی-2 در محل موزهء نیروی هوایی ایالات متحده در نزدیکی دیتون در ایالت اهایو به نمایش عموم درآمد. این آزمایشات به منظور سنجش سازهء بدنه و همچنین تست فشار تخریبی وارد بر یک نقطه انجام شدند. تیم ترمیم کنندهء این موزه، به مدت بیش از یکسال، جهت نصب دوبارهء قسمتهای آسیب دیدهء بدنه صرف کردند. این وصله‏های بدنه، به طور واضحی تنها قسمتهای ظاهری بی-2 را شامل می‏شدند، زیرا انجام آزمایشات درجا بر روی بدنه، به قسمتهای داخلی‏تر، نتوانسته خسارتی وارد آورد. اگر این آزمایشات بر روی یک بی-2 واقعی و عملیاتی انجام می‏شدند، این نمایشگاه، می‏توانست به عنوان نمایش دهندهء گران‏ترین مصنوع دست بشر شناخته شود.


یگانهای به خدمت گیرنده ی B-2 :

* گردان 509 ام، مستقر در پایگاه هوایی وایت‏من (Whiteman) شامل اسکادرانهای بمب‏افکن 13 ام، 393 ام و اسکادران آموزشی 394 ام
* گردان 53 ام، مستقر در پایگاه هوایی اگلین (Eglin) شامل اسکادران 72 ام آموزش و ارزیابی متعلق به پایگاه وایت‏من
* گردان 57 ام، مستقر در پایگاه هوایی نلیس (Nellis) شامل اسکادرانهای مسلح شدهء 325 ام و 715 ام (غیرفعال)


موضوعات متفرقه در موردB-2 :

* همهء بی-2 ها با نام‏های ایالات گوناگون آمریکا اسم گذاری شده‏اند. این نام گذاری به صورت عبارت «روح + نام ایالت» معرفی شده است. این موضوع دو استثناء دارد: هواپیمای شمارهء یک (AV-1) که به نام «روح آمریکا» یا Spirit of America و هواپیمای شمارهء 19 (AV-19) که به نام روح کیتی‏هاوک یا Spirit of Kitty Hawk اسم گذاری شده‏اند.

* بی-2، همانند بمب‏افکن F-117، بر پایهء قابلیت کمتر دیده شدن یا ایجاد لکهء بسیار کوچک بر روی صفحهء رادار، ساخته شده است.

* به دلائلی که هنوز محرمانه نشده‏اند، لبه‏های حملهء بالها در بی-2، به وسیلهء یک جریان الکتریکی بسیار پرقدرت که منشا آن با جریان خروجی اگزوزهای بی-2 متفاوت است، شارژ می‏شوند.

* تقویت موتورهای کم کشش بی-2 توسط کارشناسان Jane's Defence مورد پیشنهاد قرار گرفته است.

* امروزه ثابت شده است که گازهای یونیزه شده (پلاسما) که توسط آنتن رادار بی-2 ساطع می‎‏شوند، تاثیری به مراتب بیش از اندازهء شکل ظاهری یک جسم جامد در افزایش سطح مقطع راداری، ایفا می‏کنند. ممکن است دلیل القای ولتاژ قوی به لبه‏های حمله در بی-2، کاهش این تشعشعات باشد. دلیل دیگر می‏تواند کاهش میزان اصطکاک (پسا) باشد؛ زیرا هنگامی که قسمتهای متحرک لبهء حمله (نظیر اسلت‏ها) در جهت خاصی خم می‏شوند، هوای یونیزه شده‏ای که به درون فضای خالی ایجاد شده نفوذ می‏کند یا ایجاد می‎‏شود، به وسیلهء ولتاژ قوی القاء شده، اثرش کم شده یا از بین می‏رود. به بیانی دیگر، صحت این امر – یعنی القای ولتاژ بسیار قوی به لبهء حمله جهت کاهش میزان پسا در سرعتهای مافوق صوت – پیشتر و به سال 1968، در جریان آزمایشاتی که در داخل تونل باد انجام گرفته، توسط مهندسین عالیرتبهء کارخانهء نورثروپ، به اثبات رسیده بود. این آزمایشات القای ولتاژ قوی به لبه های حمله، همچنین به منظور کاهش صدای ایجاد شده ناشی از برخورد جریان باد به بالها انجام شده بودند. (چگونگی و حقیقت این امر بر میزان کاهش صدای برخورد باد به بالهای بی-2، هنوز مشخص نشده است.)

* تیم فوتبال «کانزاس سیتی بریگاد»، از طرح هواپیمای بی-2 به عنوان آرم باشگاه استفاده می‏کند.

مشخصات عمومی B-2A سری Block 30

خدمه: 2 نفر
طول: 20.9 متر = 60 فوت
فاصلهء دو سر بالها: 52.12 متر = 172 فوت
ارتفاع: 5.1 متر = 17 فوت
مساحت بالها: 460 متر مربع = 5000 فوت مربع
وزن خالی: 71700 کیلوگرم = 158000 پاوند
وزن بارگذاری شده: 152600 کیلوگرم = 336500 پاوند
حداکثر وزن مجاز برای برخاستن: 171000 کیلوگرم = 376000 پاوند
پیشرانه: 4 موتور توربوفن ساخت جنرال الکتریک به نام F118-GE-100 با کشش هرکدام 17300 پاوندفیت = 77 کیلونیوتن


قابلیت‏ها:

حداکثر سرعت: 764 کیلومتر بر ساعت = 475 مایل بر ساعت = 410 نات بر ساعت
برد: 12000 کیلومتر = 6500 مایل = 5600 ناتیکال مایل
سقف پرواز خدمتی: 15000 متر = 50000 فوت
وزن بارگذاری بال: 329 کیلوگرم بر مترمربع = 67.3 پاوند بر فوت مربع
نسبت کشش به وزن: 0.205

شناسنامهء کلی:

نوع هواپیما: بمب‏افکن استیلت (مخفی از رادار)
سازنده: نورثروپ – گرومن
اولین پرواز: 17 / 07 / 1989
ورود به خدمت: آوریل 1997
وضعیت: عملیاتی
کاربر: نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا
تعداد ساخته شده: 21 فروند
قیمت: 1.157 تا 2.2 میلیارد دلار (در سال 1998)



B-2 به عنوان بقاپذیرترین، پایدارترین و پیشرفته ترین هواپیمای تاریخ هوانوردی جهان شناخته می شود

منبع:سایت دانشجو

مقایسه دو بمب افکن پیر ولی کارآمد جهان


B-1 Lancer

بمب افکن استراتزیک ساخت:Boeing و Rockwell International و North American Rockwell

اولین پرواز بی-1 :دسامبر 1974

وضعیت:در خدمت

قیمت به سال 1998: 1/283 میلیون دلار آمریکا

طول:5/44 متر

ارتفاع:4/10متر

مساحت بال:2/181 متر مربع

وزن خالی:100/87 کیلو گرم

وزن لود:000/148 کیلو گرم

وزن ماکزیمم تیکاف:400/216 کیلوگرم

نیروی محرک:چهارعدد F101-GE-102 augmented turbofans ساخت جنرال الکتریک هر کدام 9/64 کیلو نیوتون نیرو.

سرعت ماکزیمم: 95/0 ماخ

برد ماکزیمم:11998 کیلومتر

گنجایش سوخت:38000لیتر

تسلیحات:6 جایگاه خارجی برای 27000 کیلوگرم بمب و سه محفظه داخلی برای 34000 کیلو مهمات.

بمب ها:

84 عدد:Mk-82AIR . Mk-82 . Mk-62 .

8 عدد:Mk-65

30 عدد:CBU-87/89/CBU-97 Cluster Bomb Units (CBU

30 عدد:CBU-103/104/105 WCMD

24 عدد:GBU-31 JDAM GPS guided bombs

17 عدد:GBU-38 JDAM GPS guided bombs

24 عدد:Mk-84 general purpose bombs

96 یا 144 عدد:GBU-39 Small Diameter Bomb GPS guided bombs (96 if using four-packs, 144 if using six-packs) (this capability has not yet been fielded on the B-1)

16 عدد:B61 thermonuclear variable-yield gravity bombs

موشکها:

24عدد:AGM-158 JASSM

12 عدد:AGM-154 JSOW






Tupolev Tu-160


بمب افکن استراتزیک ساخت:Tupolev


اولین پرواز: 18 دسامبر 1981

وضعیت:غیر عملیاتی

سرنشین:4 نفر

طول:1/54 متر

ارتفاع:1/13

مساحت بال:360 متر مربع

وزن خالی:110000 کیلو گرم

وزن لود:267000 کیلوگرم

وزن ماکزیمم تیکاف:275000 کیلوگرم

نیروی محرک: 4 عدد Kuznetsov NK-321 turbofans هر کدام 137 کیلو نیوتون

سرعت ماکزیمم:05/2 ماخ

برد ماکزیمم:12300 کیلومتر

تسلیحات:

دو محفظه داخلی برای 40000 کیلوگرم
دو لانچر داخلی که هر کدام 6 عدد موشک کروز Raduga Kh-55 یا 12 عدد موشک اتمی برد کوتاه Raduga Kh-15

B-1 Lancer



[IMG][/IMG]

کاکپیت بی-1




Tupolev Tu-160






کاکپیت Tupolev Tu-160

منبع:دانشجو

آشنایی با گونه های شناسایی و جنگ الکترونیک جنگنده سوخوی Su-24


 


طراحی جنگنده توانمند سوخوی Su-24 موسوم به Fencer به معنی شمشیر باز در دهه شصت و بمنظور تولید جنگنده ای مشابه اف-111 آمریکایی انجام شد، هدف اصلی طراحی این جنگنده تاکتیکی جایگزینی با بمب افکن های قدیمی IL-28 و Yak-28 بود و اولین پرواز خود را در 17 ژوئیه 1970 انجام داد، نوع اولیه این بمب افکن با نام Fencer A در سال 71 به تولید رسید اما تنها تعداد کمی از این جنگنده تولید شد و بیشتر بمنظور آزمایشات بکار رفت، دومین گونه از این جنگنده با نام Fencer B در سال 1974 وارد خدمت شد، سومین گونه از Su-24 که بهسازی های زیادی را بهمراه داشت و Fencer C نام گرفته بود نیز در سال 1981 وارد خدمت شد و Su-24M که بهترین نمونه از فنسر ها بود با عنوان Fencer D در سال 1986 وارد خدمت شد، در این گونه از فنسر بهسازی های زیادی انجام شده بود از جمله اینکه سیستم اجتناب از عوارض قدیمی بکار رفته در دیگر گونه های فنسر در Su-24M با یک سیستم تعقیب عوارض جدید که توانایی بالایی بمنظور پرواز در ارتفاعات پایین به جنگنده می داد جایگزین شده بود، گونه صادراتی این جنگنده بنام Su-24MK نیز به کشورهای ایران، لیبی، سوریه و عراق صادر شده است.


ویژگی های قابل توجه Su-24M طراحان را بر آن داشت تا به طراحی گونه از این جنگنده ویژه ماموریت های شناسایی با نام Su-24MR دست زنند. این هواپیما که بعنوان Fencer E نیز شناخته می شود یک هواپیمای شناسایی تاکتیکی است که از دماغه بوضوح کوتاهتر و کابین خاص خود قابل شناسایی است مجموعه شناسایی اصلی که برروی هواپیما وجود دارد از نوع BKR-1 است که شامل رادار جانب نگر Shtyk و سیستم تصویر برداری مادون قرمز Zima در دماغه می باشد. بعلاوه هواپیما بطور عادی در ماموریت های مختلف ترکیب خاصی از وسایل شناسایی مانند مجموعه شناسایی تلوزیونی Aist-M، دوربین های A-100 و A-400، سیستم بررسی تشعشعات Ehfir-1M، سیستم اسکن خطی لیزر Shpil-2M و مجموعه جاسوسی الکترونیک Tagazh را حمل می کند.
بوسیله وسایل ارتباط رادیویی پهن باند موجود روی هواپیما امکان ارسال اطلاعات به صورت تقریبا بلادرنگ به واحد های زمینی وجود دارد، همچنین هواپیما امکان حمل تجهیزات فیلم برداری حین پرواز را نیز دارد که می تواند فیلم های گرفته شده را در محفظه های مخصوص برای واحد های زمینی پرتاب کند. در حال حاضر حدود 100 فروند از این جنگنده در حال خدمت اند.


هواپیمای Su-24MP یا Fencer F نیز که بعنوان یک هواپیمای جنگ الکترونیک شناخته می شود مجهز به مجموعه ای از تجهیزات جاسوسی الکترونیک و جاسوسی سیگنال های دشمن است، Fencer F شباهت زیادی به Fencer E دارد، اما بواسطه زائده ای زیر دماغه هواپیما و تعدادی آنتن شبیه چوب هاکی موجود نزدیک ورودی های هوا قابل شناسایی است، حدود بیست فروند از این جنگنده تولید شده که اکثر آنها در حال خدمت اند.

منبع: spyflight.co.uk
http://aerospacetalk.ir/forum/viewtopic.php?p=62729#62729



مقایسه اف ۴ با سوخو ۲۴(بخش دوم)


Su-24 Fencer
از اوائل دههء 1960، فقدان یک بمب‏افکن تاکتیکی، در سازمان رزم نیروی هوایی اتحاد شوروی احساس می‎شد. پس از حملهء موفقیت‏آمیز نیروی هوایی اسرائیل در ژوئن 1967، که منجر به نابودی کامل توان نیروی هوایی اعراب شد و به کارگیری تاکتیک پرواز در ارتفاع پست، که منجر به غافلگیری کامل سیستم‏های راداری پدافند اعراب گردید، نیاز به یک بمب‏افکن تاکتیکی که قادر باشد در ارتفاع پست پرواز کرده و به دور از پدافندهای زمینی و هواپیماهای شکاری غرب، عملیات ضربتی خود را به انجام برساند، در نیروی هوایی شوروی و هم‏پیمانان آن احساس گردید. نیروی هوایی مصر که تا سال 1973، از تجهیزات نظامی روسی بهره می‏برد، در جریان درگیری‏ها با اسرائیل، هیچگاه به موفقیتی دست نیافت. هواپیماهای ضربتی روسی نظیر سوخوی7، 20 و 22 در برابر فانتوم‏های اسرائیلی، همواره از پیش بازنده محسوب می‏شدند. جنگنده‏های ضربتی سوخو، نه از نظر آویونیک و نه از نظر توانایی‏های رزم هوایی، به پای فانتوم‏‎های اسرائیلی نمی‏رسیدند.



در اوائل دههء 1960، برنامهء ساخت سوخوی24 جهت جایگزینی هواپیماهای قدیمی Ilyushin Il-28 و Yakovlev Yak-28 آغاز گردید. مشخصات مورد نیاز که باید در ساخت هواپیمای جدید لحاظ می‏‎شد، به سال 1964 اعلام گردید: هواپیمایی ضربتی، با قابلیت انجام عملیات در هرگونه شرائط آب و هوایی، با قدرت دست‏یابی به سرعتهای مافوق‏صوت در ارتفاعات پست و دارای استاندارهایی بالایی در ناوبری و انجام حملات بسیار دقیق علیه اهداف زمینی.

جهت دست‏یابی به حداقل مسافت جهت برخاست از روی باند، شرکت سوخو، همانند رقیب خود، شرکت میگ، که در طراحی هواپیمای میگ23 از بالهای متغیر استفاده کرده بود، و همچنین در راستای طرح هواپیمای ضربتی سوخوی17، در طراحی هواپیمای جدید خود نیز از بالهای متغیر استفاده نمود. هواپیمای جدید شرکت سوخوی، اولین پروازش را به سال 1970 به انجام رسانید و شایستگی خود را جهت تولید انبوه به اثبات رساند. تا سال 1981، تحلیلگران غربی، هواپیمای ضربتی جدید شوروی را Su-19 می‎نامیدند.



با تولید انبوه هواپیمای جدید ضربتی شرکت سوخو (Fencer-A) که پرواز اولیه‏اش را به تاریخ دسامبر 1971 به انجام رسانده بود، این هواپیما، به سال 1974 رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی اتحاد شوروی گردید. تا پنج سال پس از ساخت سوخوی24، مقامات ناتو، هنوز تصویر روشنی از این جنگنده در اختیار نداشتند، تا اینکه این هواپیما، به خدمت نیروی هوایی آلمان‏شرقی درآمد. در آن زمان بود که نام سوخوی24، همانند میگ25، در غرب، وحشت ایجاد می‎کرد. بر خلاف تحلیل‏گران نظامی غرب که به سوخوی24 نام Fencer اطلاق کرده بودند، خدمهء روسی سوخوی24 به دلیل ظرفیت و توانایی بالای این هواپیما در بارگذاری و تطبیق انواع مهمات، به این جنگنده نام Chemodan (چمدان یا чемодан) داده بودند.

اف111 ، سوخوی24 و پاناویا تورنادو
بمب‏افکن سوخوی24 اغلب با بمب‏افکن آمریکایی F-111 قیاس می‏شود، اما با وجود تشابه ابعاد آن با F-111، سوخوی24 به هیج وجه با جنگندهء F-111 در زمینه‏های برد پروازی و میزان قابلیت بارگذاری مهمات برابر نمی‏کند و از F-111 فوق‏العاده ضعیف‏تر است. قابلیتهای سوخوی24 بیشتر به جنگندهء ضربتی Panavia Tornado شباهت دارد هرچند که ابعاد تورنادو نیز از سوخوی24 کوچکتر است، اولی بازهم به دلیل موتورهای کم کشش و بسیار پرمصرف نصب شده در سوخوی24، از تورنادو نیز در وجه برد و قابلیتهای پروازی عقب می‏ماند!

سوخوی24، در انواع گوناگونی عرضه شده است که هرکدام در ناتو‌، به اسامی خاص معروف هستند. طراحی بهترین و کامل‏ترین مدل سوخوی24 که Fencer-D یا Su-24M نامیده می‎شود، از سال 1978 آغاز شد و به سال 1983، این مدل رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی شوروی گردید.

دو مدل ویژه که از روی مدل M اقتباس شده‏اند، عبارتند از :

Su-24MR Fencer-E
که هواپیمایی است مخصوص عملیات شناسایی با تجهیزات پیشرفتهء عکاسی، فیلمبرداری و شنود که توان دقیق آن تاکنون پوشیده مانده است.


Su-24MP Fencer-F
جمع آوری کنندهء ELINT یا ELectronic Signals INTelligence (جنگنده‏ای ویژهء شنود و جمع آوری سیگنالهای الکترونیکی) جهت شناسایی رادارها و سیستم‏های دفاع هوایی دشمن.


Su-24MK
MK، گونهء صادراتی جنگندهء Su-24M می‏باشد.


اولین کاربرد نظامی سوخوی24 به سال 1984 و در جنگ افغانستان به وقوع پیوست. به دنبال آن، سوخوهای24 روسی در جریان بحران چچن در دههء 1990، به کار گرفته شدند. اما دقت بمباران این بمب‏افکن، در جریان جنگ با شورشیان چچن، بسیار مورد انتقاد قرار گرفت، زیرا در طراحی سوخوی24، اصل بر دقت هدفگیری بوده است که متاسفانه در چچن، بمبارانهای گستردهء انجام شده توسط سوخوی24، اغلب منجر به تلفات و خسارات زیاد به غیرنظامیان شده است.

تاکنون تعداد 1200 فروند از گونه‏های مختلف سوخوی24 برای اتحاد شوروی ساخته شده است. امروزه تعداد قابل توجهی از این هواپیماها، در خدمت کشورهای آذربایجان، بلاروس، قزاقستان، روسیه، ازبکستان و اوکراین قرار دارند. تقریبن تعداد 577 فروند سوخوی24 عملیاتی در اختیار روسیه قرار دارد که تعداد 447 فروند به نیروی هوایی روسیه و 130 فروند نیز به نیروی دریایی روسیه تعلق دارد.

اگرچه سوخوی24 در زمان خود، به دلیل ناآشنا بودن، جنگنده‏ای ترسناک برای جهان غرب تصور می‏شد، اما امروزه، به دلیل نقائص گوناگون، در حال جایگزینی با جنگندهء پیشرفتهء Su-34 Fullback و سایر جنگنده‏های جدید روسی می‏باشد.

سوخوی24، از نظر آئرودینامیکی، بسیار به جنگندهء MiG-23 Flogger شباهت دارد، اگرچه سوخوی24 اساسن بزرگتر است. بالهای متغیر سوخوی24، بر شانه‏های این بمب‏‎افکن سوار شده‏اند و در حالت کاملن جمع شده، زاویهء 69 درجه دارند.



در سوخوی24 چهار حالت برای تحرک بالها تعبیه شده است:

16 درجه: برای برخاست و فرود

35 و 45 درجه: برای پرواز کروز در ارتفاعات گوناگون

69 درجه: برای کسب حداقل ضریب aspect ratio و حداقل ناحیهء بال و حداکثر سرعت در ارتفاعات بالا.

بر خلاف جنگنده‏هایی چون اف4 فانتوم و اف105 تاندرچیف که از بال ثابت بهره می‏برند، بالهای متغیر سوخوی24، نیروی بسیار مناسبی جهت برخاست در مسافت کوتاه را فراهم می‏آورند، ضمن اینکه امکان فرود را در سرعت 230 کیلومتر بر ساعت فراهم می‎آورند که سرعتی به مراتب کمتر از جنگندهء ضربتی سوخوی17 می‏باشد؛ و این در حالی است که وزن خالی یا بارگذاری شدهء سوخوی24 از سوخوی17 و اف4 فانتوم بسیار بیشتر می‏باشد. در حالتی که بالهای سوخوی24 کاملن باز هستند، پروازی استوار و به دور از اغتشاشات و تندبادهای هوایی امکان‏پذیر می‎شود، اما پرواز در این حالت اندکی دشوار می‎شود و سوخوی24 برخی از شرائط پروازی را تاب نمی‏آورد.

برخی از اطلاعات نادرست غرب در مورد سوخوی24، بر پایهء تصور موتورهای توربوفن نصب شده در این هواپیمای بمب‏افکن بود که در این صورت، سوخوی24 قادر می‎شد به دلیل مصرف بهینهء سوخت در موتورهای توربوفن، همانند بمب‏افکن F-111، در فواصل دورتری به عملیات بپردازد. اما در حقیقت سوخوی24 به دو موتور توربوجت مجهز به پس‎‏سوز Saturn/Lyulka AL-21F-3 مجهز شده بود که هرکدام کششی در حالت استفاده از پس‏سوز، کششی برابر 24700 پوند فیت ایجاد می‏کردند. موتورهای توربوجت سوخوی24، بسیار پرمصرف بودند و به همین دلیل، برد پروازی سوخوی24 به شدت کاهش یافته بود، ضمن اینکه از نظر تعمیر و نگهداری، بسیار پرهزینه و پردردسر بودند. استفاده از موتورهای توربوجت برای بمب‏افکنی تاکتیکی، معقول نیست و این امر، نشان‏دهندهء ضعف مفرط روسها در دههء 1960، جهت ساخت موتورهای توربوفن می‏باشد.




کاهش حداکثر سرعت
برخلاف جنگندهء ضربتی سوخوی17 که هوای مورد نیاز موتور را از محفظهء نوک دماغه تامین می‏کرد، دو جایگاه مکش هوا، در دو طرف بدنهء سوخوی24 تعبیه شده‏اند. در مدل اولیهء سوخوی24 یعنی Fencer-A، دو ورودی هوا دارای درب متغیر بودند که به این بمب‏افکن، امکان دست‏یابی به سرعت 2320 کیلومتر بر ساعت (1440 مایل بر ساعت یا 2.18 ماخ) را در ارتفاع 17500 متری (57400 فوت) می‏داد. اما از آنجا که سوخوی24 عمدتن جهت انجام ماموریتهای ضربتی در ارتفاع پست ساخته شده بود، مکانیزم فعال کنندهء ورودی‏های متغیر، به منظور کاهش وزن و آسان شدن تعمیر و نگهداری، حذف شدند. اما بر خلاف تصور کارشناسان شرکت سوخو، حذف این ورودی‏های متغیر، نه تنها تاثیری بر قابلیت پرواز ارتفاع پست برجای نگذاشت بلکه باعث شد حداکثر سرعت و ارتفاع قابل دست‏یابی، به مقادیر نازل 1.1 ماخ و 11000 متر (36100 فوت) کاهش یابند!

انتهای بدنه در مدل اولیهء Fencer-A دارای شکل جعبه‏مانند بود که به هنگام تولید انبوه، متحمل تغییراتی در محل خروجی موتورها گردید تا به شکل مدور تبدیل شود و بدین ترتیب میزان پسا کاهش یابد. سوخوی24 تجدیدنظر شده، دارای سه آنتن صیقلی شدهء‌ آئرودینامیکی در محل دماغه بود که در کنار یکدیگر نصب شده بودند. همچنین محل چتر ترمز نیز تغییر کرده بود. به جز اینها، ورودی هوای موتورها نیز متحمل دگرگونی شده بود. این هواپیمای تجدیدنظر شده، توسط ناتو به نام Fencer-B نام‏گذاری شد، هرچند که این تغییرات جزئی، شایستگی اطلاق یک طراحی جدید را نداشتند.



همانند بمب‏افکن F-111، سوخوی24 دارای دو خدمه است که در کنار یکدیگر می‎نشینند: یک نفر خلبان در سمت چپ و یک نفر افسر سیستم‏ها در سمت راست. شاید کارشناسان طراح سوخوی24 بر این عقیده بوده‏اند که دو جفت چشم، توانایی بهتری در پرواز ارتفاع پست پدید می‏آورد. کابین سوخوی۲۴، همانند جنگنده های قدیمی دههء ۱۹۶۰، مملو از ادوات آنالوگ است، ضمن اینکه سیستم کنترل گاز بر روی دسته خلبان یا HOTAS در هیج یک از گونه های سوخوی۲۴ پیش بینی نشده است.

سیستم‏های آویونیک سوخوهای24 در اختیار شوروی، در نوع خود، پیچیده‏ترین به شمار می‏رفتند. در سوخوی24، برای اولین بار در تاریخ ساخت هواپیاهای نظامی در اتحاد شوروی، سیستم‏های ناوبری و تهاجمی، یکپارچه‏سازی و کامپیوتری شده بودند. در مدلهای اولیه، سیستم‏های تهاجمی و رادارهای اخطارگر جهت عدم برخورد به عوارض طبیعی زمین، به موازات سیستم‏‎های ناوبری، به صورت جداگانه حمل می‎‏شدند.

تنها سلاح ثابت در سوخوی24، یک دستگاه مسلسل 6 لولهء 23 م م به نام GSh-6-23 و با 500 تیر فشنگ است که در محلی زیر بدنه نصب شده است. بر خلاف جنگندهء ضربتی MiG-27 Flogger-J ، که مسلسل به صورت غیرمخفی نصب شده است، مسلسل سوخوی24، به هنگام عدم استفاده، با پوششی مخصوص، مخفی می‎شود.

در سوخوی24، تعداد 8 مقر سخت جهت نصب مهمات تعبیه شده است: دو مقر در زیر مجاری مکش هوا زیر بدنه، دو مقر چرخان در قسمت بیرونی بالها، و چهار مقر در زیر بدنهء اصلی. در این 8 مقر، حداکثر می‎توان 8000 کیلوگرم (17600 پوند) مهمات بارگذاری نمود. در این 8 مقر می‏توان به جز مهمات معمول مورد استفاده در عملیاتهای ضربتی، از تسلیحات هسته‏ای و دو یا چهار موشک هوا به هوای کوتاه‏برد R-60 Aphid نیز نصب نمود.


Fencer-C
مدلهای اولیهء سوخوی24 یعنی هواپیماهای Fencer-A/B از نظر تجهیزات ضدالکترونیک، نقصان شدید داشتند و تنها دارای گیرندهء اخطار راداری به نام Sirena بودند و از سیستم‏های اخلال‏گر رادار بهره‏ای نداشتند. بر خلاف تصوری که از روسها در زمینهء ضعف شدید دانش الکترونیک مورد انتظار است، آخرین سری تولیدی سوخوهای24، به گیرندهء اخطار راداری بسیار گسترده و کامل، اخطارگر پیشرفتهء پرتاب موشکهای سام، مجموعهء فعال ضدالکترونیک (ECM) با آنتن‏هایی سه ضلعی در طرفین ورودی‏های هوا و نوک سکان عمودی، مجهز شده بودند. هواپیمای جدید در ناتو، Fencer-C نامیده می‎شد، اگرچه بازهم یک طراحی جدید و مستقل به شمار نمی‏رفت.

مدلC شبیه مدل B بود و فقط به کمک محفظه‏های مثلثی‏شکل گیرندهء هشدار راداری (RWR) آن در پهلوهای نوک سکان عمودی و روی دیوارهء خارجی ورودی هوا در جلوی محل اتصال ریشهء لبه حملهء بار به آن (همچون مدل D) قابل تشخیص است.

Fencer-C نخستین بار در سال 1981 دیده شده و نسبت به مدل B تغییرات عمده‏ای در سیستمهای الکترونیک پروازی آن داده شده بود. تمامی انواع Su-24 به جز تعداد انگشت‏شماری از نوع A به یک ورودی کوچک هوا در جلوی ریشهء سکان عمودی خود مجهز می‏باشند. از آنجایی که به راحتی می‏توان یک دستهء هدایت در جلوی صندلی افسر سیستمهای جنگ افزار نصب نمود هیچ نوع خاص آموزشی Su-24 با کنترل‏های دوگانه توسعه نیافته است. اعتقاد بر این است که نیروی هوایی روسیه به منظور سرکوب سیستمهای دفاع هوایی راداری از تیمهای یابنده / کشنده (hunter-killer) متشکل از هواپیماهای Fencer-C و MiG-25BM Foxbat-F بهره‏برداری می‏کند.

در برخی از مدلهای Fencer-C و تمامی هواپیماهای مدل بعدی سوخوی24 یعنی Fencer-D، قسمت جایگاه نصب مهمات در زیر محل ثابت بال بزرگتر شده و در آنجا به صورت ثابت، پخش کنندهء Chaff/Flare تعبیه گشته بود. در مدلهای پیشین سوخوی24، این پخش کننده‏ها در دو سمت کناری سکان افقی قرار داشتند.


Su-24M / Fencer-D
نوع M گونه‏ای ارتقاء یافته از سوخوی24 می‏باشد که طراحی آن در اواسط دههء 1970 آغاز شده و در حوالی سال 1983 وارد خدمت گشته است.

* این مدل دارای بدنه‏ای طویل‏تر به اندازهء 0.73 متر (30 اینچ) در قسمت جلوی کابین، دارای یک غلاف سوختگیری هوایی قابل جمع شدن و آنتن راداری کوتاهتر و تغییر شکل یافته، ویژهء نوع جدیدی از رادار ضربتی به نام Orion-A می‏باشد. این رادار به وسیلهء تنها آنتن خارج شده از پوزهء هواپیما قابل شناسایی می‏شود در حالی که در مدلهای پیشین از آنتن‏های سه‏گانهء مثلثی‏شکل استفاده شده است.

* رادار جدید با سامانهء شناسایی عوارض و برجستگی‏های طبیعی زمین جفت می‏شود که کل این مجموعه نیز با سیستم پرواز خودکار SAU-6M1 جفت شده است که همانند F-15E به خدمهء سوخوی24 امکان پرواز خودکار (دست آزاد) را در ارتفاع پست میسر می‏سازد.

* به Su-24M سامانهء ناوبری دقیق و پیشرفتهء اینرسیایی PNS-24M و یک کامپیوتر دیجیتال افزوده شده است.

* سیستم هدایت و نشانه‏گذاری تلویزیونی Kaira 24 که همتای سیستم آمریکایی Pave Tack ارزیابی می‏شود در محل برآمدگی زیر بدنه نصب شده است تا وظیفهء هدایت دقیق تسلیحات هدایت‏پذیر نظیر بمب‏های هدایت لیزری و هدایت تلویزیونی را به انجام برساند. از جملهء تسلیحات هدایت‏پذیر پیشرفته، می‏توان به موشک Kh-14 (نامگذاری غربی= AS-12 Kegler) و Kh-59 (نامگذاری غربی = AS-13 Kingbolt) اشاره کرد.

* سامانه‏های جدید نصب شده در Su-24M باعث شده‏اند تا از میزان سوخت ذخیره شدهء داخلی هواپیما، به میزان 58 لیتر (22.4 گالن آمریکایی) کاسته شود.


Su-24MK / Fencer-D
MK، گونهء صادراتی جنگندهء Su-24M می‏باشد که حرف K در زبان روسی از کلمهء kommercheskiy به معنی تجاری اقتباس شده است. نوع MK، تاکنون به کشورهای مختلفی صادر شده است: الجزایر (15 فروند)، لیبی (15 فروند)، سوریه (12 فروند) و بین 32 تا 33 فروند نیز به ایران و عراق فروخته شده است که برخی منابع، ارقام متفاوتی را در این باره ذکر کرده‏اند. روسها ادعا دارند تعداد 12 فروند Fencer-D به ایران و 24 فروند به عراق فروخته شده است که همگی این هواپیماها به صورت عملیاتی در اختیار نیروی هوایی اسلامی ایران قرار دارند. ایران ادعا دارد که تعداد 14 فروند را مستقیمن از روسیه خریداری کرده و تعداد 16 تا 18 فروند دیگر را نیز از دستهء هواپیماهای پناهندهء عراقی در جریان جنگ سال 1991 خلیج فارس، به خدمت گرفته است. امروزه تعداد فنسرهای نیروی هوایی ایران 32 فروند تخمین زده می‏شود که همگی نیز عملیاتی می‏باشند.

هرچند مدل MK جهت صادرات به کشورهای ضعیف جهان سوم طراحی گشته بود اما امروزه تعداد قابل توجهی از این مدل در خدمت کشورهای مشترک‏المنافع شوروی سابق قرار دارد. این هواپیما، اساسن مانند مدل M است، با این تفاوت که اندکی از قدرت سیستم‏های آویونیک آن کاسته شده است. بسیاری از مدلهای MK فاقد لولهء سوختگیری هوایی می‏باشند.


Su-24MR / Fencer-E
گونهء اختصاصی ویژهء عملیات شناسایی که اولین پروازش را به تاریخ سپتامبر 1980 به انجام رساند و از سال 1985 رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی اتحاد شوروی گردید. در این مدل، اغلب سامانه‏های ناوبری مدل M حفظ شده‏اند که از جملهء آنها می‏توان به رادار پرواز در ارتفاع پست (Terrain-Following-Radar) اشاره کرد.

در این مدل، سیستم نشانه‏گذاری و هدفگیری لیزری / تلویزیونی، رادار تهاجمی Orion-A و مسلسل حذف شده‏اند. به جای مسلسل، دو دوربین عکاسی با قابلیت عکاسی پانوراما (افق باز) نصب شده است.

دیگر تجهیزات اختصاصی این مدل عبارتند از :

دوربین تلویزیونی Aist-M

رادار اخطار دهندهء پهلونگر RDS BO

سامانهء شناسایی اهداف زمینی به وسیلهء اشعهء مادون قرمز Zima

سایر سیستم‏های این هواپیما، به صورت خارجی (پاد) در زیر بدنهء هواپیما نصب می‏شوند.


Su-24MP / Fencer-F
مدلی اختصاصی جهت جمع آوری و شنود سیگنالهای الکترونیکی دشمن (ELINT) که جایگزین هواپیماهای قدیمی Yak-28PP Brewer-E گردید و اولین پرواز این مدل به تاریخ دسامبر 1979 به انجام رسید. مدل MP مجهز به آنتن‏های اضافی جهت شنود و دریافت اطلاعات مربوط به دشمن می‏باشد. در این مدل، قسمت صیقلی نصب شده در زیر هواپیما جهت نشانه‏گذاری و هدایت لیزری / تلویزیونی حذف گردیده اما مسلسل و توانایی نصب 4 موشک هوا به هوای کوتاه‏برد Vympel R-60 حفظ شده است. از این مدل، تنها تعداد اندکی که بین 12 تا 20 فروند تخمین زده می‏شود تولید گشته است و گفته می‏شود تعدادی نیز در خدمت نیروی هوایی ایران قرار دارند.

امروزه ادامهء حیات و در خدمت ماندن بمب‏افکن‏های Su-24M/MK در گرو انجام برنامه‏های به‏روزآوری نظیر نصب سیستم GPS (مکان‏یاب جهانی)، ارتقاء کابین با نصب نمایشگرهای چند منظوره (MFD)، نصب نمایشگر سربالا (HUD)، نصب سامانهء دیجیتال تهیه کنندهء نقشه از سطح زمین، نصب سایت نشانه‏روی درون کلاه خلبان (HMS)، امکان‏پذیری سازی نصب آخرین نمونه‏های تسلیخات هدایت‏شونده نظیر موشک هوا به هوای Vympel R-73 و . . . می‏باشد.

تاکنون 400 فروند از بمب افکن های Su-24M نیروی هوایی روسیه، در قسمت ناوبری و سیستم‏های تسلیحات، ارتقاء یافته‏اند تا قادر باشند گونه‏های جدید موشک Kh-29 و همچنین برخی موشکهای دیگر را حمل و پرتاب نمایند. این ارتقاء شامل نصب یک کامپیوتر بسیار پیشرفتهء جدید به نام SV-24، نصب صفحات نمایشگر رنگی کریستال مایع، نصب نمایشگر سربالای ILS-31، استخراج کنندهء نقشهء دیجیتال متحرک از سطح زمین و همچنین سامانهء مکان یاب جهانی (GPS) می‏باشد.

هنوز روشن نیست که آیا هواپیماهای Su-24MR و Su-24MP نیروی هوایی روسیه، مشمول بهینه‏سازی کابین و نصب تجهیزات جدید ناوبری خواهند شد یا خیر؛ هرچند که ممکن است با تامین اعتبار مالی، این امر محقق شود. بمب‏افکن‏های ارتقاء یافته سوخو24 نام جدید Su-24M2 را به خود گرفته‏اند.





تسلیحات Su-24M/MK

* تا چهار موشک هوا به زمین هدایت رادیویی Kh-23M (نام ناتو = AS-7 Kerry) با برد 5 کیلومتر

* موشکهای هوا به زمین ضدرادار غیرفعال Kh-28 (نام ناتو = AS-9 Kyle) و Kh-58 با برد 90 کیلومتر به تعداد حداکثر 2 فروند

* تا دو موشک کوتاه برد گرمایاب هوا به هوای Vympel R-60 (نام ناتو = AA-8 Aphid) با برد 3 کیلومتر

* تا چهار موشک هدایت لیزری Kh-25L (نام ناتو = AS-10 Karen) با برد 20 کیلومتر

* تا سه موشک هدایت تلویزیونی / لیزری Kh-29LT (نام ناتو = AS-14 Kedge) با برد 10 کیلومتر

* تا دو موشک هوا به زمین ضدرادار غیرفعال Kh-31P (نام ناتو = AS-17 Krypton) با برد 110 کیلومتر

* تا دو موشک هوا به زمین ضدرادار Kh-58 (نام ناتو = AS-11 Kilter) با بردی بین 70 تا 120 کیلومتر بسته به ارتفاع پرتاب

* تا دو موشک هوا به زمین هدایت تلویزیونی Kh-59 (نام ناتو = AS-13 Kingbolt) با برد 115 کیلومتر (مشابه موشک آمریکایی AGM-130)

* تا دو بمب هدایت لیزری بسیار دقیق KAB-500KR

* تا دو بمب هدایت لیزری KAB-1500L

* در هر سوخوی24 تا شش مقر ویژهء حمل پرتاب راکت همانند سری UB32 را می‏توان نصب نمود.

* وزن بمب های متعارف قابل حمل در سوخوی24، بین 7.5 تا 8 تن می‏باشد.

* در هر سوخوی24 می‏توان حداکثر تا سه قبضه مسلسل شش لول 23 م م از نوع Gsh-6-23 را نصب نمود که قدرت نواختی برابر 9000 تیر فشنگ بر دقیقه را دارا هستند و هرکدام نیز حامل 500 تیر می‏باشند.

 

هدفگیری و هدفیابی در Su-24M
در سوخوی24، سامانهء ناوبری و کمکی PNS-24 تعبیه شده است. PNS-24 به تجهیزات سامانهء ناوبری رادیویی اتصال دارد که امکان اجرای این وظایف را می‏بخشد: اخطار برخورد به عوارض زمین، کشف اهداف و انهدام آنها به روش بمباران Toss یا Level، نشانه‏گذاری اهداف کشف شده جهت شلیک موشک، کشف رادارها و پرتابگرهای موشکهای سام متعلق به این رادارها و امکان هدایت کاملن خودکار یا نیمه‏خودکار به هنگام تقرب جهت فرود در ارتفاع حدود 40 تا 50 متری. در جنگندهء Su-24M، سامانهء بهبود یافتهء ناوبری و کمک PNS-M نصب شده است که شامل یک سامانهء نشانه‏روی لیزری / تلویزیونی جهت شلیک موشکهای هوا به زمین هدایت لیزری / تلویزیونی می‏باشد.

هرچند دو هواپیما در یک کلاس نیستند، اما در نیروی هوایی ایران، سوخوی24 تقریبن همان نقش اف4 را ایفا می کند.


بهینه‏سازی سوخو24 های ایران
به گفتهء رسانه‏های نظامی غربی، ایران با توجه به دستیابی به سامانه‏های جنگ‏افزار راهبردی قدرتمند، به دنبال ایجاد قابلیتهای دفاعی دوربرد در تجهیزات خود است. از دیدگاه این منابع خبری، تهران توانایی‏های قابل ملاحظه‏ای برای ایجاد قابلیتهای عملیات سوختگیری هوایی پیشرفته در تجهیزات حملات هوایی خود که می‏توانند از سامانه‏های مذکور بهره گیرند در اختیار دارد و یکی از مهمترین آنها، بمب‏افکن Su-24MK نیروی هوایی اسلامی ایران (IRIAF) می‏باشد.

ایالات متحده در نیمهء دوم دههء 1970 میلادی ایران را به چندین هواپیمای سوخترسان هوایی همچون هواپیمای B707 مجهز به دو بوم و B747 مجهز به کاوشگر و چتر کندساز تجهیز کرد که بعدها به مخزن سوخت در بخش زیرین نیز مجهز گشتند. اگرچه هم‏اکنون نیروی هوایی اسلامی ایران دارای قابلیتهای سوخت‏رسانی هوا به هوای محدود می‏باشد. هر دو نوع هواپیمای مذکور که در حال حاضر در اسکادران ترابری نیروی هوایی واقع در پایگاه یکم شکاری تهران مستقر هستند، برای پشتیبانی از جنگنده‏های F-14A Tomcat مورد استفاده قرار می‏گیرند ولی برای سوخت‏رسانی به هواپیماهای روسی، تغییری در آنها داده نشده است.


بنابراین ایران با دو گزینه برای تسهیل قابلیتهای سوختگیری هوایی هواپیماهای Su-24MK مواجه است:

1) به دست آوردن یک غلاف کاوشگر و چتر کندساز جدید برای هواپیمای تانکر 747 و 707 از کشوری دیگر. (به احتمال زیاد روسیه)

2) یا ساخت آن به روش مهندسی معکوس از روی مدل آمریکایی موجود کاوشگر Su-24MK و این راهی است که ایرانی‏ها در گذشته ثابت کرده‏اند در آن تبحر زیادی دارند.


نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGCAF) وظیفه دارد بر برنامهء حملات راهبردی نظارت کند. جهاد خودکفایی سپاه پاسداران (سازمانی که برنامه‏های ویژه شامل ساخت و روزآمدسازی سامانه‏های راداری و جنگ‏افزارها را به اجرا در می‏آورد) نیز بر روزآمدسازی فناوری‏های ویژه در راستای پشتیبانی از برنامهء حملات دوربرد نظارت خواهد کرد. به گفته منابع آگاه، احتمالن ساخت و توسعهء سامانه‏های مهندسی معکوس شده از جمله این موارد خواهد بود.



به عنوان بخشی از این برنامه، نیروی هوایی، آموزشها و تمرینات پیشرفته‏ای را برای خلبانان ارشد خود آغاز کرده تا آنها تجربهء ماموریتهای دوربرد را که شامل تمرینهای سوختگیری هوایی بر فراز ایران و روسیه است به دست آورند. این مهم به دنبال توافقنامه همکاری استراتژیک که بین تهران و دمشق در نوامبر سال 2005 به امضا رسید تسهیل گشته است. در یکی از بندهای این توافقنامه، سوریه به عنوان یک پایگاه هوایی برای ج.ا ایران در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب دمشق به هواپیماهای نیروی هوایی ج.ا ایران اجازه می‏دهد تا پس از بازگشت از ماموریت (درگیری با اهدافی در دریای مدیترانه) در مواقع اضطراری از پایگاههای نیروی هوایی سوریه برای فرود استفاده کند.

به گفته منابع مذکور، این امر در یادداشت تفاهم همکاری نظامی که به تاریخ 16 ژوئن 2006 در تهران بین سردار سرتیپ مصطفی محمد نجار وزیر دفاع ج.ا ایران و همتای سوری وی سپهبد حسن علی ترکمانی به امضا رسید، تقویت شده است. در گفتگوهای مقدماتی قبل از یادداشت تفاهم 16 ژوئن نیز، تیمسار سرتیپ خلبان کریم قوامی فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش اسلامی ایران و ژنرال علی حبیب رییس ستاد کل نیروی هوای مسلح سوریه برای انجام تمرینات هوایی ارتش در خاک سوریه بر روی هواپیماهای نیروی هوایی سوریه به منظور آشنایی آنها با ویژگیهای جغرافیایی منطقه به توافق رسیده بودند.

به نقل از رسانه ها، در برخی مواقع، تمرینات سوختگیری هوایی در خارج از پایگاه هفتم شکاری شیراز در هنگام شب و در ارتفاع بسیار پایین (1000 پا) و بیشتر با استفاده از هواپیماهای سوخت‏رسان 747 انجام می‏گیرد. این سناریوی عملیاتی شبیه‏سازی شده شامل سوختگیری جنگنده‏های ایرانی است که در هنگام شب و در ارتفاع پایین بر فراز مدیترانه به سوی هدف حرکت می کنند.

به گفته این منابع، خلبانان نیروی هوایی ج.ا ایران، برای استفاده از تاکتیکهای راداری پیشرفته، عوارض زمینی، مانور و اقدامات متقابل الکترونیکی به منظور غافلگیری دشمن، کاهش زمان خطر و کاهش فرصتهای رهگیری دشمن آموزش دیده اند. این منابع خاطرنشان می‏کنند نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دنبال راههای جایگزینی برای دستیابی به تعداد کمی از این قابلیتهای بالقوه است که شامل تلاشهای جهاد خودکفایی برای توسعه سامانه‏های پرتاب شونده هوایی هواپیمای Su-24MK می‏باشد.



در پایان این سوال مطرح می‏شود که آیا ایران می‏تواند قابلیتهای دفاعی دوربرد خود را به میزانی توسعه دهد تا به یک تهدید راهبردی بالقوه برای قدرتهای منطقه که احتمال دارد مورد حمله ایران قرار گیرند تبدیل شود؟ این مسئله نکته‏ای قابل بحث است که ایران چگونه توسعهء این قابلیتها را انجام می‏دهد؟ آیا روش، تنها یک تاکتیک نیست که برای بازدارندگی تهاجمی و تقویت تصویری از افزایش قدرت منطقه‏ای این کشور طراحی شده است؟

همچنین ادعای ایران در مورد توسعه قابلیتهای پرتاب موشک از زیردریایی، به عنوان راهی برای پرتاب بالقوهء راهبردی، بدون شک اغراق‏آمیز است. نیروی دریایی اسلامی ایران در طول رزمآیش بزرگ ضربت ذوالفقار در 27 اوت 2006 ادعا کرده که پرتاب موشک طراحی شده سطح به سطح دوربرد ثاقب، از یک زیردریایی را به اجرا در آورده است. اگر چه برخی از منابع نظامی اعتقاد دارند که تصاویر منتشر شده به وسیلهء ترکیب یک فیلم از پرتاب موشک از یک قایق جنگی با فیلمی از زیردریایی ایران ساخته شده است. این منابع در ادامه خاطرنشان کرده‏اند ایران دارای سه‏گونه زیردریایی در کلاسهای کیلو، قدیر و نهنگ 1 (دو تای آخری زیردریایی‏های کوچکی هستند) است و هیچ کدام از آنها توانایی شلیک موشک را از زیر آب ندارند. به گفته این منابع، نیاز به خلق چنین تصوراتی از افزایش قابلیتهای نظامی، ناشی از تصمیم ایران برای ایجاد یک نیروی بازدارنده در منطقهء خلیج فارس در مقابل کشورهای عربی و جلوگیری از حمله به تاسیسات اتمی این کشور است.


 

اخیرن تعداد پرواز جنگنده های سوخوی24 مستقر در پایگاه شیراز افزایش یافته است و این جنگنده ها به مرتب، مشغول انجام عملیاتهای تمرینی، نظیر سوختگیری هوایی و پرتاب بمب و راکت هستند. همچنین به نظر می رسد تعداد این جنگنده ها نیز افزوده شده باشد.




IRIAF Su-24MK
جمهوری اسلامی ایران آخرین مشتری این جنگنده در خاورمیانه بود. ایران 12 فروند فنسر نوع D سفارش داد که نخستین فروند ان در سال 1992 تحویل داده شد. طبق گزارشهای موجود، میزان آموزش خلبانان Su-24MK ایرانی تا سال 1995 بسیار اندک بود، اما از آن زمان تاکنون بهبود و افزایش قابل ملاحظه‏ای داشته است، به طوری که خلبانان روسی که برای آموزش ایرانیان به شیراز آمده بودند از مهارت آنان در انجام مانور پیچیده سوختگیری هوایی، آن هم در ارتفاع بسیار پائین ابراز تعجب نموده بودند.

طبق گزارشهای موجود، تا میانه‏های دههء 1990 میلادی، حدود 4 فروند از Su-24MK ایرانی در سوانح هوایی از دست رفته بودند! اولین سانحهء سوخوی24 در ایران به تاریخ 17 بهمن سال 1371 به وقوع پیوست و در جریان آن، یک فروند سوخوی24 با یک فروند هواپیمای مسافربری Tu-154M که در حال اوج‏گیری بود در حومهء تهران به یکدیگر برخورد کردند و تمامی مسافران و خدمهء دو هواپیما کشته شدند.

گزارشهایی نیز مبنی بر ارتقاء این جنگنده توسط کارشناسان داخلی ایران وجود دارد که از جملهء آنها می‏توان به افزودن امکان توانایی سوختگیری هوایی از سوخت‏رسان‏های KC-707 اشاره کرد. این جنگنده همچنین در حالت مسلح شده با جنگ‏افزارهای هدایت دقیق ساخت ایران از جمله خانواده بمبهای الکترواپتیکی «ستار» و «قدر» دیده شده است. همچنین فنسرهای ایرانی با یکپارچه‏سازی موشک چینی C-802 و نمونهء ساخت داخل آن (موشک ضدکشتی نور) به توانایی رزم دریایی قابل ملاحظه‏ای نیز دست یافته‏اند به نحوی که این هواپیماها، بدل به کابوس ترسناکی برای ناوهای هواپیمابر مستقر در منطقه شده‏اند.



با توجه به عدم حضور فنسرهای ایران در آخرین مانور نظامی ارتش ایران که ضربت ذوالفقار نامیده می‏شد، گزارشاتی دال بر حضور این بمب‏افکن‏ها در روسیه جهت بهینه‏سازی سیستم‏ها درج گردید. امروزه به نظر می‏رسد فنسرهای ایران، علاوه بر گسترش حمل تسلیحات گوناگون نظیر موشک هوا به هوای Vympel R-73، موشک هوا به زمین Kh-59، موشک ضدکشتی AM-39 Exocet، مشمول برخی تغییرات در آویونیک و کابین نیز شده باشند. ضمن اینکه فنسرهای ایران به طور قطع دارای توان اجرای عملیات ضدرادار نیز می‏باشند که تاکنون در مورد نوع تسلیحات مخصوص این عملیات که در اختیار نیروی هوایی اسلامی ایران قرار گرفته است، اطلاعات دقیقی در دسترس قرار نگرفته است.


Su-24MK در برابر F-4E Phantom II

* میزان حمل مهمات:
در F-4E معادل 8480 کیلوگرم
در Su-24M معادل 8000 کیلوگرم

هر دو هواپیما، به میزان تقریبن مشابهی می‏توانند بارگذاری شوند، با این تفاوت جنگندهء اف4، به دلیل بالهای ثابت، به فاصلهء بیشتری جهت برخاست یا فرود نیازمند است، هرچند که این امر، اهمیت زیادی برای یک بمب‏افکن تاکتیکی ندارد، زیرا این گونه هواپیماها از عمق خطوط دفاعی برخاست می‏کنند و زمان برخاست اهمیت بر کیفیت ماموریت آنها نمی‏گذارد.
امتیاز فانتوم: 8 از 10
امتیاز فنسر: 7 از 10



* مقدورات پروازی:
سوخوی24 با حداکثر سرعتی که به سختی به میزان 1340 کیلومتر بر ساعت می‎‏رسد، تنها قادر است تا ارتفاع 11000 متری اوج بگیرد. موتورهای توربوجت Al-21F بسیار پرمصرف، پرصدا و دودزا هستند و به همین دلیل، برد عملیاتی سوخوی24 در یک ماموریت ضربتی معمول با 3000 کیلوگرم مهمات، دو مخزن سوخت خارجی و پرواز به روش lo-lo-lo (حفظ ارتفاع پست در کل مسیر پروازی) تنها به 560 کیلومتر می‏رسد. این رقم برای یک بمب‏افکن تاکتیکی، بسیار کم و غیرقابل قبول محسوب می‏شود، علی‏الخصوص اینکه اغلب مدلهای صادراتی سوخوی24، فاقد غلاف سوختگیری هوایی هستند.

با توجه به سقف پروازی پائین سوخوی24، از این بمب‏افکن نمی‏توان در ماموریتهایی که نیاز به اوج‏گیری به ارتفاع بالا، جهت گمراه کردن رادارهای دشمن باشد، بهره گرفت، در حالی که F-4E به راحتی به ارتفاع 60 هزار فوت و بالاتر نیز قادر است صعود نماید. (F-4A توانسته بود به رکورد ارتفاع حدود 98 هزار فوت دست یابد)

نرخ اوج‏‏گیری سوخوی24 به دلیل همان موتورهای معیوب، تنها در یک دقیقه اول به رقم 150 متر بر ثانیه می‏رساند و پس از آن، این رقم کاهش می‏یابد و در نهایت هواپیما دچار واماندگی (Stall) می‏شود، اما در F-4E هرچند موتورهای J-79 نیز نسبت به موتورهای توربوفن مورد استفاده در F-111 پرمصرف محسوب می‏شوند، اما همین موتورها، به راحتی و با اندک مدتی استفاده از توان پس‏‎سوز، فانتوم را با 210 متر بر ثانیه به اوج آسمان می‏رسانند. F-4E با موتورهای توانمند و بدنهء‌ مستحکمی که در اختیار دارد، به راحتی از پس گردشهای تند و پرفشار برمی‏آید و به همین دلیل است که می‏تواند در نبردهای نزدیک هوایی نیز شرکت کرده و با هواپیماهای مهاجم دشمن، دست و پنجه نرم کند. F-4E قادر است به راحتی تا چند دقیقه، شتاب مثبت در اوج‏گیری و افزایش سرعت را حفظ نماید، توانی که تنها اندکی ضعیف‏تر از جنگندهء F-15 Eagle ارزیابی می‏شود.

F-4E برای خارج شدن از تیررس جنگنده‏های دشمن، قادر است با رهاسازی مخازن خارجی سوخت، به راحتی با استفاده از پس‏سوز، سرعت خود را به بیش از 2 ماخ برساند، که چنین توانی در هیچ کدام از مدلهای سوخوی24 وجود ندارد. با توجه به احتمال درگیری سوخوی24 با شکاری‏هایی نظیر F-15، F-16 و F/A-18، و با توجه به ضعف شدید سوخوی24 در نبردهای نزدیک یا دور هوایی، این بمب‏افکن، تنها باید با افزایش سرعت خود، از دسترس این شکاری‏ها خارج شود که به دلیل ضعف موتورها، به احتمال زیاد در این امر موفق نخواهد بود و هدف موشکهای آمرام شکاری‏های آمریکایی خواهد شد.
امتیاز فانتوم: 8 از 10
امتیاز فنسر: 3 از 10






* تسلیحات ضربتی:
هر دو هواپیمای F-4E و Su-24MK دارای طیف گسترده و متنوعی از تسلیحات قابل حمل هستند. سوخوی24، قادر است سه نوع موشک هوا به زمین هدایت شوند را حمل و پرتاب نماید. (هدایت رادیویی، هدایت تلویزیونی و هدایت لیزری) این تنوع در حمل تسلیحات، انتخاب خدمهء‌ سوخوی24 را در حمله به اهداف زمینی در شرائط پراغتشاش (Jam mode) را آسان می‏کند. به جز این، سوخوی24 قادر است تا از موشکهای مهلک و دوربرد ضدرادار Kh-31P و Kh-58 به تعداد دو فروند در هر هواپیما بهره ببرد و در عملیات ضدرادار (SEAD) و شکستن حلقهء پدافندی دشمن شرکت نماید. بدین ترتیب، در یک دستهء مثلن 5 فروندی از بمب‏‏افکن‏های سوخوی24، یک فروند با موشکهای ضدرادار و هوا به هوا بارگذاری می‏‎شود و چهار فروند دیگر نیز با بمب و موشکهای هوا به زمین. بدین ترتیب با توجه به گیرنده‏های پرقدرت سوخوی24 در شناسایی رادار و موشکهای سام دشمن، عملیات ضربتی با انهدام سایت پدافندی دشمن، با موفقیت به انجام خواهد رسید، ضمن اینکه با موشکهای R-73 مانعی در برابر شکاری‏های دشمن ایجاد خواهد نمود.

سوخوی24 با موشکهای ضدکشتی بسیار مهلک C-802 Noor بارگذاری می‎شود که در مقابل، F-4E جهت حمله به کشتی‏ها، تنها باید به موشکهای قدیمی و ضعیف AGM-65A/B Maverick تکیه کند که ضمن دقت خوب، برد کمی نیز دارند. از این رو، سوخوی24 در عملیات ضدکشتی و دریایی، کاملن برتر از فانتوم می‏باشد، و به همین دلیل است که تعداد زیادی از سوخوهای24 هنوز در خدمت نیروی دریایی روسیه باقی مانده‏اند. به تازگی، F-4E های ایران با استفاده از غلاف خارجی Pave Tack، قادر شده‏اند موشکهای هوا به زمین هدایت لیزری ناشناسی را شلیک نمایند، هرچند که برد و میزان تخریب این موشکها معلوم نمی‏باشد.
امتیاز فانتوم: 4 از 10
امتیاز فنسر: 9 از 10



* تسلیحات هوا به هوا :
سوخوی24 برای دفاع هوایی، همانند بمب‏افکن F-111 و جنگندهء ضربتی Tornado IDS، تنها به دو موشک کوتاه‏برد هوا به هوا از نوع Vympel R-60 مجهز می‎شود که این موشکها بردی بین 3 تا 4 کیلومتر دارند و به هیچ وجه جوابگوی نیازهای یک نبرد هوایی در قرن حاضر نیستند. به تازگی گفته می‎شود سوخو24 های ایران پس از بهینه‏سازی در روسیه، به توانایی حمل دو یا چهار موشک هوا به هوای گرمایاب و برد متوسط Vympel R-73 دست یافته‏اند. این برنامهء‌ بهینه‏‎سازی، باعث دردسرهای زیادی برای کارخانهء سوخوی روسیه شد و این شرکت را مشمول تحریم ایالات متحده نمود.

برخلاف سوخوی24 که فاقد توانایی پرتاب موشکهای راداری میان‏‎برد می‏باشد، جنگندهء F-4E قادر است با موشکهای میان‏برد هدایت راداری AIM-7E-2 که بردی در حدود 35 تا 40 کیلومتر دارند تجهیز شود و خلبان فانتوم، با شلیک این موشکها و ساقط کردن هواپیمای دشمن، نیازی به وارد شدن در یک نبرد سنگین و نزدیک هوایی نداشته باشد.

هرچند کسی انتظار ندارد بمب‏افکنی همانند سوخوی24 به کارزار نبرد هوایی فرستاده شود (حماقتی که توسط لیبی جهت رهگیری جنگنده‏های F-14 نیروی دریایی ایالات متحده با سوخوی20 انجام شد!) ولی از F-4E می‏توان برای رهگیری و شکار جنگنده‏های مهاجم دشمن نیز بهره برد، کما اینکه در زمان جنگ با عراق، فانتوم‏های ایران، بارها جنگنده‏های عراقی نظیر میگهای21 و 23 و سوخوی20 و 22 را ساقط کردند.
امتیاز فانتوم: 7 از 10
امتیاز فنسر: 3 از 10



* سیستم‏های آویونیک:
سوخوی24 را باید مجموعهء پرنده‏ای از سیستم‏های کامپیوتری و آویونیکی نامید. به جهت اینکه سوخوی24 در انجام عملیات ضربتی خود از تهدیدات احتمالی دشمن به دور باشد، گیرنده‏ها و اخطارگرهای گوناگونی در این هواپیما نصب شده است که خدمهء سوخوی24 را از رهگیری شدن و یا شلیک موشک سام به فوریت باخبر می‏‎سازند.

رادار تعقیب عوارض زمین یا Terrain-Following-Radar امکان پرواز در ارتفاعی بسیار پست را به صورت دست آزاد (Hands-Off) به خدمهء هواپیما می‏دهند. چنین قابلیتی تنها در بمب‏افکن آمریکایی F-111 تعبیه گشته بود و جنگندهء Tornado IDS نیز از این قابلیت بهره‏مند است. اما در F-4E، جهت پرواز در ارتفاع پست، باید متکی به مهارت و تجربهء خلبان بود، ضمن اینکه پرواز ارتفاع پست در شب با جنگندهء F-4E، بدون استفاده از چنین سامانه‏ای تقریبن غیرممکن است، مگر اینکه محدودهء پروازی، منطقه‏ای بدون عوارض و تقریبن Flat باشد.

در F-4E اخطارگر پرتاب موشک موجود است. همچنین یک غلاف خارجی به نام ALQ-119 جهت اغتشاش در رادارهای دشمن توسط F-4E حمل می‏شود، اما تنها در برابر موشکهای قدیمی SA-2 و SA-3 کارایی اندکی دارد. سیستم‏های اخطارگر F-4E تنها می‏توانند رهگیری شدن هواپیما را اطلاع دهند.
امتیاز فانتوم: 3 از 10
امتیاز فنسر: 10 از 10



امتیاز نهایی:
فانتوم = 30
فنسر = 32



دیدن فیلمی در مورد سوخوی24

آنطور که مشخص گردید، هر دو جنگنده، توانایی هایی خاص خود را دارا هستند و نمی توان به طور قاطع، یکی را بر دیگری برتری داد. اما اگر سوخوی24 با تسلیحات ویژهء‌ خود نظیر موشکهای ضدکشتی و یا موشکهای ضدرادار تجهیز شود، قادر است در عملیاتهایی شرکت کند که از عهدهء جنگنده ای چون F-4E بر نمی آید. فانتوم را در عملیاتهای ضربتی، می توان با یک یا دو موشک اسپارو مجهز نمود تا شکاری های دشمن را قبل از نزدیک شدن، هدف قرار دهد، هرچند که بازهم میزان موفقیت در چنین عملیاتی، بستگی به توانایی تجهیزاتی دشمن دارد و حداقل در قالب تئوری، نمی توان جنگندهای چون فانتوم را به جنگ کشوری فرستاد که مجهز به شکاری هایی از نوع اف15 و اف16 است.


منابع:
Global Security
Acig.Org
Airforce Technology
Milavia
مجله صنایع هوایی شماره 191 صفحات 11 و 12
منابع مجله صنایع هوایی شماره 193 صفحه 37
شلیک و هدف گیری موفقیت آمیز موشک فوق مدرن ثاقب
محل استقرار جنگنده‏های ایرانی (بنا به گزارش سایت آویا)

انجمن هوافضا

مقایسه اف ۴ با سوخو ۲۴(بخش اول)



F-4 Phantom II
جنگندهء شکاری بمب‏افکن ویژهء عملیات در هرگونه شرائط آب و هوایی اف4 فانتوم، ساخت کارخانهء McDonnell Douglas ایالات متحده است و بین سالهای 1960 تا 1996 در خدمت نیروهای نظامی ایالات متحده قرار داشته است. این جنگنده، بنا به نیازهای نیروی دریایی ایالات متحده ساخته شد و امروزه تعداد 1000 فروند اف4 در اقصا نقاط جهان در حال خدمت هستند.

با ورود به خدمت اف4 به سال 1960، نیروی دریایی ایالات متحده، به اولین ناوگان دفاع پیشرفتهء در تاریخ حیات خود مجهز شد. به سال 1963، اف4 به عنوان یک شکاری بمب‏افکن در خدمت نیروی هوایی ایالات متحده نیز قرار گرفت. تا پایان سال 1981 که تولید اف4 خاتمه یافت، تعداد 5195 فروند از این جنگنده ساخته شد که تا آن تاریخ، پرشمارترین جنگندهء مافوق‏صوت تولیدی ایالات متحده به شمار می‏رفت. تا زمان تولد جنگندهء شکاری F-15 Eagle، اف4 با 24 سال تولید پیاپی، رکوردار به شمار می‏رفت. بزرگترین نوآوری در اف4، نصب یک رادار پیشرفتهء پالس – داپلر و همچنین استفادهء گسترده از فلز تیتانیوم در ساخت بدنهء آن بود که بدین ترتیب، بدنهء اف4 بسیار مقاوم و مستحکم از کار درآمد.

علیرغم وزن سنگین اف4 به هنگام برخاست که غالبن به بیش از 60 هزار پوند (27 هزار کیلوگرم) بالغ می‏گشت، این جنگنده به دلیل دارا بودن موتورهای بسیار توانمند J-79، به راحتی قادر می‏شد به سرعت 2.23 ماخ دست یابد و 41 هزار فوت در دقیقه یا 210 متر بر ثانیه اوج بگیرد.

اندکی پس از تولید، اف4 توانست 16 رکورد جهانی را به نام خود ثبت نماید. از جملهء این رکوردها، دست‏یابی به سرعت 1606.342 مایل بر ساعت معادل 2585 کیلومتر بر ساعت و همچنین اوج‏‎گیری تا ارتفاع 98557 فوتی (معادل 30040 متر) بود. کاری که در آن زمان، از عهدهء هیچ جنگنده‏‎ای بر نمی‏آمد و هنوز هم بسیاری از جنگنده‏های قرن بیست و یکم، قادر به دست‏یابی به چنین رکوردهایی نیستند.

اف4 قادر بود 18650 پوند معادل 8480 کیلوگرم مهمات را در 9 مقر حمل نماید. از جملهء این مهمات می‏توان به موشکهای هوا به هوا، موشکهای هوا به زمین هدایت‏شونده و انواع بمب‏های سقوط آزاد و هسته‏ای اشاره کرد.

با ورود به خدمت موشکهای هدایت شوندهء هوا به هوای دوربرد نظیر اسپارو و کوتاه‏برد نظیر سایدوایندر، چنین انگاشته شده بود که نیازی به شرکت در نبردهای نزدیک هوایی نخواهد بود، اما شرکت ناوگان اف4 در جنگ ویتنام، لزوم نصب مسلسل را به اثبات رساند و بنابراین در تمامی مدلهای F-4E یک مسلسل 20 م م نصب گردید.

به دلیل استفادهء بسیار گستردهء ایالات متحده و سایر متحدان غربی از این جنگنده، اف4 به عنوان بهترین نمایندهء دوران جنگ سرد با اتحاد شوروی به شمار می‏رفت. یکی از نقاط درخشان حضور اف4 در نبرد، جنگهای اعراب و اسرائیل بود. اف4 در جریان مناقشات اعراب و اسرائیل، به 393 پیروزی هوایی دست یافت، ضمن اینکه در پروازهای بی‏شمار و موفقیت‏آمیزی بر علیه اهداف زمینی متعلق به اعراب به کار گرفته شد.

جنگندهء اف4 فانتوم در مدل G که Wild Weasel نامیده می‎شد، قادر بود در عملیات ضد پدافند هوایی موسوم به SEAD شرکت جوید و از موشکهای ضدرادار HARM استفاده نماید، هرچند که دیگر مدلهای اف4 چنین قابلیتی نداشتند. آخرین عملیاتی که F-4G در آن شرکت نمود، جنگ سال 1991 خلیج فارس بر علیه رژیم بعث عراق بود.


جنگنده های F-4J گروه نمایشی Thunderbirds


جنگندهء اف4 فانتوم، تنها جنگنده‏ای در تاریخ ایالات متحده است که همزمان توسط دو تیم نمایش هوایی Thunderbirds و Blue Angels به کار گرفته شد. در گروه Thunderbirds جنگنده‏های F-4J به مدت 5 فصل و در گروه Blue Angels جنگنده‏های F-4E به مدت 6 فصل به کار گرفته شدند.


توانایی‏های رزمی
نصب مسلسل در قسمت زیر دماغه، مانع از نصب راداری حجیم‎تر و در نتیجه پرقدرت‏‎تر بر روی مدلهای C و D می‏شد. در نتیجه از آنجا که مدل E به طور استاندارد دارای مسلسل بود، در این مدل، رادار جدید ساخت وستینگهاوس به نام AN/APQ-120 نصب گردید که دارای آنتن کوچکتری بود. با این حل با توجه به تاخیر در تحویل رادارهای AN/APQ-120، اولین دستهء 30 فروندی از جنگنده‎های F-4E فاقد رادار بودند.

رادار AN/APQ-120 که با همکاری تنگاتنگ کمپانی هیوز جهت افزودن سیستم داپلر به مرحلهء تولید رسید، قادر بود امواج مغشوش بازگشتی از سطح زمین را با هواپیماهای در حال پرواز در ارتفاع پست به خوبی تشخیص دهد، با این حال اولین سری این رادارها که بر روی جنگنده‏های F-4E به اسکادرانهای 35 ام تا 120 ام تحویل داده شده بودند، دارای مشکلاتی بودند. بنابراین سیستم الحاقی کمپانی هیوز (گیرندهء داپلر) که CORDS نامیده می‎شد، به تاریخ 2 ژانویهء 1968 از این رادار حذف گردید.

در این مرحله، تعدادی از جنگنده‏های F-4E با رادار آشیانه‏یاب و سیستم اخطارگر AN/APS-107 ساخته شدند، اما این مجموعهء رادار نیز به هیچ وجه عملکرد رضایت‏بخشی نداشت و در نتیجه تعداد 67 فروند از جنگنده‏های F-4E بدون این سیستم تحویل شدند.

جهت تعادل در وزن مسلسل و تعداد 639 تیر فشنگ که در محل زیر دماغه نصب شده بودند، یک مخزن سوخت به حجم 69 گالن در قسمت پشت بدنه تعبیه گردید، که بدین ترتیب میزان سوخت مخازن داخلی به 1993 گالن بالغ می‏گشت.

دو موتور پرقدرت توربوجت J79-GE-17 ساخت جنرال‏الکتریک، هرکدام در حالت استفاده از پس‏سوز، کششی معادل 17900 پوند را تولید می‏کردند. جهت زدودن وزن افزایش یافته در F-4E، مکانیزم تولید نیرو جهت جمع شدن دو قطعهء انتهایی بال که در F-4B به منظور اشغال کمتر فضا بر روی ناوهای هواپیمابر تعبیه شده بود، حذف گردید.

دومین سری تولیدی جنگنده‏های رفع نقص شدهء F-4E، اولین پروازش را به تاریخ 11 دسامبر 1967 به انجام رساند. پس از این بود که کشورهای هم‏پیمان ایالات متحده، نظیر اسرائیل، ایران، آلمان‏غربی، ژاپن، جمهوری کره، یونان و ترکیه اقدام به خرید گستردهء جنگنده‏های F-4E نمودند.

در جنگنده‏های تولید شدهء F-4E از سال 1972 به بعد، لبه‏های حمله (LES) و قسمتهایی از پوشش روی سیستم‏‎های هواپیما و همچنین قسمت انتهایی بدنه، دارای پوشش محافظت شده (armorplate) در برابر توپهای ضدهوایی شدند. F-4E جهت انجام ماموریتهای تاکتیکی گوناگون هوایی، اعم از هوا به هوا یا ضربتی ارتفاع پست، قابلیت داشت و بدین جهت از هزینه‏های عملیاتی کاسته می‎شد.


سیستم شناسایی و تشخیص اهداف Pave Tack
به سال 1973، جنگنده‏های F-4E به سامانهء جدید تشخیص هدف (target-identification) جهت شناسایی اهداف هوایی در فواصل بسیار دور یا باخبر شدن از وضعیت اهداف زمینی مجهز شدند. این سامانه که با کد AN/ASQ-153 شناخته می‎شد، ساخت کمپانی وستینگهاوس بود. هر سیستم به صورت پایه، به یک دوربین تلویزیونی با لنزهای پرقدرت جهت زوم اپتیکال مجهز بود تا به شناسایی دقیق اهداف، کمک نماید، که این سیستم شناسایی اهداف، Pave Tack نامیده می‎شد. سیستم Pave Tack قادر بود در شب یا روز و هرگونه شرائط آب و هوایی، اقدام به جستجو، شناسایی و نشانه‏گذاری اهداف زمینی نماید، سپس این اهداف نشانه‏گذاری شده را می‏شد به وسیلهء بمب‏ها و موشکهای هدایت لیزری، حساس به حرارت یا الکترواپیتکالی هدف قرار داد. اولین سری این سیستم به تعداد 156 عدد و به قیمت 81 میلیون دلار، به تاریخ می 1972 سفارش داده شد.


کامپیوتر دیجیتال هوا به هوا
یکی از سیستم‎‏های پیشرفتهء F-4E، سیستم کامپیوتر دیجیتال انجام دهندهء محاسبات مورد نیاز جهت شلیک موشکهای هوا به هوایی AIM-9 Sidewinder و AIM-7 Sparrow بود.



سیستم ناوبری دیجیتال
جنگنده‏های F-4E/G بر خلاف مدلهای پیشین که از سامانهء ناوبری اینرسیایی موسوم به LN-12 بهره می‏بردند، به سامانهء ناوبری دیجیتال ARN-101 مجهز شده بودند.




نقائص F-4E

1- مجهز نبودن به سیستم شناسایی کنندهء اهداف هوایی به وسیلهء اشعهء‌ مادون قرمز (IRST) که به دلیل افزایش نیافتن هزینه‏‎های تولید به توصیهء پنتاگون از این جنگنده حذف شده است.

2- مجهز نبودن به سیستم حساس به مادون قرمز، جهت شناسایی اهداف زمینی (FLIR)

3- عدم برخورداری از سیستم ارتباط داده‏ای یا Data Link که به دلیل گران‏قیمت بودن، به توصیهء پنتاگون حذف شده است.

4- مجهز نبودن به رادار ویژهء پرواز در ارتفاع پست (Terrain Following Radar)


عمر خدمتی: حداقل 4500 ساعت



F-4E در حدود 2.4 میلیون دلار نسبت به مدلهای پیشین گرانتر از آب در می‏آمد:

بدنه: 1.662.000 دلار

موتورها: 393000 دلار (با احتساب هزینهء نصب)

سیستم‏های الکترونیک: 299000 دلار

مسلسل: 8000 دلار

سیستم تسلیحات: 111000 دلار

تحقیق و توسعه: 22700 دلار



علیرغم اینکه نیروی هوایی ایالات متحده، برنامه‏ای طولانی‏مدت را جهت خدمت جنگنده‏های F-4E در نظر گرفته بود، با ورود به خدمت جنگنده‏های جدید F-15 ساخت مک‏دانل‏داگلاس، پس از سال 1975، به تدریج این جنگنده‏ها، جایگزین F-4E گشتند.



تسلیحات و ملزومات F-4E

* یک دستگاه مسلسل M61 Vulcan با 639 تیر فشنگ

* تا 8480 کیلوگرم در 9 جایگاه سخت جهت حمل مهمات و ملزوماتی نظیر:

انواع بمب‏های سقوط آزاد، بمب‏های خوشه‏ای، بمب‏های هدایت تلویزیونی و لیزری، غلافهای راکت‏انداز، موشکهای هوا به زمین، تسلیحات انهدام‏گر‌ باندهای برخاست هواپیما، موشکهای ضدکشتی، غلافهای هدفگیری، غلافهای شناسایی و تسلیحات هسته‏ای؛ همچنین می‏توان غلافهای ویژهء حمل بار را نیز جایگذاری نمود.

* تا چهار موشک هوا به هوای میان‏برد AIM-7E-2 Sparrow در جایگاههای زیر بدنه و تا 4 موشک هوا به هوای کوتاه‏برد AIM-9P Sidewinders در جایگاههای زیر بالها.

* تا شش موشک هوا به زمین هدایت شوندهء AGM-65A/B Maverick با برد 27 کیلومتر

* تانکهای خارجی حاوی سوخت به میزان 370 گالن آمریکایی (1420 لیتر) ویژهء دو جایگاه سخت بیرونی و تانک سوخت 600 گالنی (2345 لیتری) ویژهء جایگاه تعبیه شده در وسط بدنهء هواپیما.



فانتوم در نیروی هوایی اسرائیل
Kurnas 2000
نیروی هوایی اسرائیل، به سال 1965، درخواست خرید جنگنده‏های F-4 را به ایالات متحده ارائه داد، و این درخواست در زمانی ارجاع شد که فانتوم، پیشرفته‏‎ترین جنگندهء در حال خدمت جهان به شمار می‏آمد. اما ایالات متحده از فروش فانتوم به اسرائیل سرباز زد و به جای فانتوم، جنگنده‏های Skyhawk را به اسرائیل واگذار کرد. تا اینکه به تاریخ ژانویهء 1968، پس از رایزنی‏های فشردهء دیپلماتیک، ایالات متحده با فروش جنگنده‏های فانتوم به اسرائیل، موافقت نمود.

نیروی هوایی اسرائیل که تا آن زمان از جنگنده‏های یک نفره بهره می‏برد، مایل بود گونه‏ای یک نفره از فانتوم را که منحصرن برای این کشور ساخته شده باشد، به خدمت درآورد. اما این ایده به سرعت کنار گذاشته شد، زیرا آنها متوجه شدند خدمهء دوم باعث بهره‏برداری بسیار بهینه از قابلیتهای فانتوم می‏گردد. در نهایت تصمیم گرفته شد تا مدل دو نفره از فانتوم مدل E که در آن زمان در حال طراحی بود، خریداری شود. به ابتکار نیروی هوایی اسرائیل، یک مسلسل درونی در این مدل نصب گردید که در آن زمان، اولین فانتومی بود که به مسلسل مجهز گشته بود. به تاریخ 5 سپتامبر 1969، اولین دستهء چهار فروندی از جنگنده‏‎های فانتوم، که در اسرائیل به نام مستعار Kurnas (چکش سنگین وزن یا Sledgehammer) نامیده شده بودند، در خاک اسرائیل بر زمین نشستند.


Kurnas 2000


به سال 1980، اولین مرحله از بهینه‏سازی و ارتقاء فانتوم‏های نیروی هوایی اسرائیل آغاز گردید. به تاریخ 15 جولای 1987، اولین نمونهء بهبود یافته، به هوا برخاست. به جنگندهء جدید، نام Kurnas 2000 اطلاق شد و این هواپیما به تاریخ 9 آپریل 1989، رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی اسرائیل گردید که عمده تفاوت آن با جنگنده‏های فانتوم، در سیستم‏های آویونیک بود. در ادامهء برنامهء بهینه‏سازی، جایگزینی یک رادار جدید در این هواپیما در نظرگرفته شد. کمپانی آمریکایی Norden، رادار APG-76 را به طور انحصاری و با شرائط مورد نظر اسرائیل، جهت این جنگنده تولید نمود. این رادار، در نوع خود، بهترین به شمار می‏رفت و از تکنولوژی‏های بسیار پیشرفته‏ای بهره می‏برد که قابلیتهای این رادار در آن زمان، تنها در هواپیمای تحت طراحی آتی نیروی دریایی ایالات متحده موسوم به A-12 Avenger II جهت انجام ماموریتهای ضربتی قرار داشت که این پروژه A-12 جهت نیروی دریایی ایالات متحده، عاقبت لغو گردید.

صنایع هواپیماسازی اسرائیل و کمپانی آمریکایی مک‏‎دانل‏داگلاس، هردو برآن شدند تا موتورهای قدیمی J79 با موتورهای جدید PW1120 ساخت پرات اند ویتنی جایگزین شوند. صنایع هواپیماسازی اسرائیل، به طور آزمایشی، موتورهای جدید را بر روی یک فروند فانتوم نصب کرده بود و قابلیتهای موتور جدید در پرواز با سرعت کروز و برد عملیاتی افزایش یافته به علت کمتر بودن مصرف سوخت، بسیار درخشان اعلام شده بود.



فانتوم در نیروی هوایی شاهنشاهی ایران

ش ا ه فقید ایران برنامه‏های گسترده‏ای جهت اقتدار و تسلط کامل ایران بر منطقهء خلیج فارس در سر داشت. بدین جهت، طول وقت ایران، سفارش 204 فروند جنگندهء F-4E را با شرط عدم تقلیل مشخصات رزمی به کمپانی مک‏دانل‏داگلاس ارائه کرد.



تا زمان انقلاب مذهبی سال 1979، تعداد 177 فروند از این جنگنده‏ها، تحویل نیروی هوایی شاهنشاهی ایران گشته بودند. دولت اسلامی و جدید ایران، به فوریت، چهره‏ای ضدغربی اتخاذ کرد و در نتیجه، ایالات متحده به تاریخ 28 فوریهء 1979، ممنوعیت فروش هرگونه تسلیحات نظامی به ایران را به تصویت رساند. 31 فروند از جنگنده‏های F-4E نیروی هوایی ایران، هیچگاه تحویل نشدند. ممنوعیت فروش تسلیحات و قطعات یدکی نظامی، باعث بروز مشکلات جدی در زمینهء تعمیر و نگهداری این هواپیماها گردید به نحوی که هنگام حملهء‌ رژیم بعث عراق به ایران به تاریخ 22 سپتامبر 1980، تنها 40 درصد از ناوگان فانتومهای ایران عملیاتی بودند. تنها در طول 9 ماه اول جنگ، تعداد 60 فروند فانتوم ایرانی از بین رفتند و بسیاری نیز به دلیل برداشت قطعه (cannibalization)، از رده خارج شدند. بر خلاف سال 1979 که بیش از 200 فانتوم در نیروی هوایی ایران عملیاتی بودند، امروزه تعداد فانتومهای در خدمت باقی مانده در نیروی هوایی اسلامی ایران، نامعلوم هستند که تنها در پایگاههای شاهرخی همدان، بوشهر، بندرعباس و چابهار در خدمت قرار دارند و تعداد آنها، فراتر از 30 فروند تخمین زده نمی‏‎شود.

فانتوم‏‎های ایران، مشمول بهینه‏سازی‏های بومی قرار گرفته‏اند تا بتوانند کمبود قطعات و تحریم‎‏ها را پشت سر بگذارند. هرچند که مخفی‏کاری شدید از طرف حکومت اسلامی در مورد توانایی‏های نظامی اعمال می‎‏شود، اما برخی از تصاویر و گزارشات، حاکی از ساخت برخی تسلیحات هوا به زمین هدایت شونده در داخل ایران است.



در این تصویر، یک فروند جنگندهء F-4E نیروی هوایی اسلامی ایران، در حال شلیک یک موشک ناشناختهء هوا به زمین هدایت لیزری می‏باشد. (به غلاف Pave Tack در زیر بدنه، توجه فرمائید) تسلیحات لیزری، دقت بسیار بالایی در حمله به اهداف زمینی دارند و به ویژه موشکهای هدایت لیزری را بر خلاف بمب می‏توان از فواصل دور نیز به سمت اهداف شلیک نمود، تا خطرپذیری حمله کمتر شود.



یکی از این بهینه‏‎سازی‏های بومی، بر روی توان فرستندهء رادار APQ-120 اعمال شده است تا برد شناسایی و رهگیری این رادار، افزایش یابد.

جنگ 8 ساله با عراق و همچنین تحریم فروش تسلیحات به حکومت اسلامی ایران، مانع از تجدیدسازمان این نیروی با ساز و برگ غربی شده است و به نظر می‏رسد نیروی هوایی اسلامی ایران، مشغول جایگزینی فانتوم‏ها با جنگنده‏های ضربتی سوخوی24 می‏باشد. در ادامه، به مقایسهء اندکی بین دو جنگندهء Su-24MK (نوع صادراتی سوخوی24) و F-4E خواهیم پرداخت.



شکاری های معروف جنگ جهانی دوم در یک نگاه



1- فوک ولف اف . و . 190 ( هواپیمای اصلی خود خلبان )

بسیار قوی است... موتور ساخت بی ام و اش با هوا خنک می شود و همین باعث می شود در حالی که موتورش تیرباران شده باز همچون قلبی بتپد و کار کند. 4 توپ 30 م م روی بالهایش تنها به 1 ثانیه شلیک نیاز دارد تا دم یا بال هر هواپیمایی را بکند. 2 تیربار 13 م م روی موتورش بسیار دقیق شلیک می کند و می توان از 200 متری با آن خلبان دشمن را در کابین تیرباران کرد. در کل بسیار قوی است اما سوختش را به نسبت سایر هواپیماها زودتر مصرف می کند. فضای داخل بالش به ذخیره کردن فشنگ های 30 م م مصرف شده و از اینرو سوخت کمتری را در خود جا می دهد. جمع و جور است اما خیلی زود در مانورها استال می کند که تیز پیچیدنش این عیب را می پوشاند. اگر با پمپ آب متانول در مواقع اضطراری دورش را زیاد کنی زود داغ می کند. مشکل اصلی اش سرماست... در هوای سرد یا ارتفاع بالا گاهی پت پت می کند و چند باری هم خاموش کرده است...در کل عالی است...

عکس :




مسراشمیت ام ای 109 جی

شکاری قدرتمندی است... موتور 12 سیلندر وی شکل معکوس آن بسیار قوی است اما چون با آب خنک می شود بعد از صدمه دیدن سریع داغ میکند و از کار می افتد... بال های آن نازک است و همین باعث میشود تیزتر بپیچد و سرعت نهایی بالاتری را بگیرد اما از طرفی نیروی برآی کمتری می دهد و سوخت کمتری را در خود ذخیره می کند... اگر قبل از پرواز کمی رادر ( پدال پایی برای کنترل روی زمین ) را به سمت راست ندهید قطعا بال راست هوواپیما به زمین میمالد و هواپیما ملق میزند... چرخ هایش به هم نزدیک اند و باعث می شود در حین فرود مخصوصا خلبانان تازه کار هوا پیما ملق بزند و آسیب ببیند و حتی گاهی بال کنده شود و یا منفجر شود. اما جدا از معایبش روی زمین در آسمان همچون شاهینی تیز پرواز است... از خصوصیات این هواپیما که آن را معروف کرده به اصطلاح سگ جونی اش است... یک بار یک مسراشمیت 109 در جلوی من فرود آمد... نمیدانستم بخندم یا از تعجب دهنم را واز کنم !!! دو تا موستانگ به جانش افتاده بودند ولی توانسته بود فرار کند... تقریبا چیزی از بال عمودی اش جز اسکلت آن یعنی 2 تا چوب عمودی باقی نمانده بود. تمام سطح بدنه اش سوراخ سوراخ شده بود... در بعضی نقاط پوشش ورقه فلزی کنده شده بود و داخل هواپیما پیدا بود... نوک بال راستش که اصلا رفته بود.. انگار یک موش گنده آن را جویده باشد... فلپ بال راستش به کل کنده شده بود... پوشش موتور کنده شده بود و موتور هواپیما با تمام بند و بساطش که با 2 میله به شاسی متصل بود و سر آن ملخی میچرخید پیدا بود و از آن دود سیاهی بر میخواست سمت راست کابین که شکافته بود طوری که خلبان اگر میخواست می توانست از آن شکاف پیاده شود !!!... اما با اینحال فرود آمده بود و باعث تعجب همه شده بود...

عکس :




اسپیت فایر

زیاد با آن پرواز نکردم... اما 3 نکته در مورد آن کاملا مشهود بود...

1- کاملا تیز و مانورپذیر اما آهسته تر پرواز می کرد

2- تیربار آن بسیار ضعیف بود ( کالیبر 308 هزارم اینچ ) اما 8 عدد از آن را داشت ...ترکیبی که در فاصله نزدیک در 1 ثانیه تمام هواپیمای دشمن را آبکش می کرد و خلبان را می کشت....

3- هنگامی که دسته را جلو می دادم و فشار جی منفی وارد میشد سوخت از کاربراتور که روی موتور بود به موتور نمی رسید و موتور از کار می افتاد که بزرگترین و به عبارتی وحشتناک ترین عیب آن بود !!! در یک درگیری با یک اسپیت فایر هنگامی که پشتش بودم در آسمان چرخید و به طور معکوس بالا رفت اما ناگهان موتورش در آن وضعیت و ارتفاع پایین خاموش شد و سقوط کرد !!!

عکس :




نورث امریکن پی 51 دی ( موستانگ )

بهترین خاطره ام پرواز با یک موستانگ آمریکایی بود که یکی از جاسوسان اس اس از لندن دزدیده بود و به برمن آورده بود. 6 تیربار کالیبر 50 صدم اینچ آن در کوتاهترین زمان هواپیمای دشمن را ساقط می کرد. موتور آن بسیار قوی بود و با آب خنک میشد. بسیار تیز بود ولی از معایب آن این بود که در مانور هایی که 90 درجه به چپ یا راست می چرخیدم و هواپیما را به اصطلاح عمودی میکردم بسیار بی ثبات بود و استال های وحشتناکی می کرد و یک بار هم نزدیک بود جانم را بر سر این هواپیما بدهم... در ارتفاع بالا هم به پت پت می افتاد و کلن در معرض هوای غبار آلود گاهی خاموش می کرد که ما میگفتیم : نفس کم می آورد...

عکس :



ادامه دارد
منبع:دانشجو

هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر

جنگنده میگ-23 موسوم به فلاگر بعنوان عضوی جدایی ناپذیر در اکثر ارتش های وابسته به اتحاد جماهیر شوروی سابق حضور داشته و دارد. این جنگنده که در دوران خود جنگنده ای کارا بحساب می آمد با اتکا به رادار قدرتمند و سیستم جستجوگر مادون قرمز می توانست بعنوان جنگنده ی دفاع نقطه ای در تمام ساعات شبانه روز و در انواع آب هوا به خدمت بپردازد. این جنگنده تک موتوره با اتکا به یک دستگاه موتور قدرتمند R-27F می تواند به سرعت 2.35 ماخ دست یابد. هر چند فلاگر جنگنده ای قدرتمند بشمار می آید ولی همواره بعنوان کامل کننده وظایف میگ-21 فیشبد شناخته می شود. با وجود اینکه فلاگر خود اصولا بعنوان یک رهگیر طراحی شده و توان حمل بازه گسترده ای از تسلیحات هوا به هوا از جمله موشک های R-23، R-24و R-60 را دارا است ولی همواره از مشکل عدم مانور پذیری لازم رنج میبرد، دلیل این امر وزن بالای این جنگنده می باشد که حاصل استفاده از سیستم بال های متغیر است، بال های متغیر فلاگر می توانند در حالت های 16 ، 45 و 72 قرار گیرند که این حالات بنا به شرایط مختلف پرواز متغیر اند.

هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر


با وجود اینکه میگ-23 بعنوان یک رهگیر طراحی شده اما از پس ماموریت های ثانویه نیز بخوبی بر می آید. طراحان نیز با دقت در این توانایی ها جنگنده های میگ-23 بی ان و میگ-27 را بر اساس نوع پایه فلاگر بعنوان جنگنده بمب افکن طراحی نموده اند. بطور کلی انواع مختلف فلاگر به گونه های مختلفی از جمله فلاگر بی (رهگیر استاندارد)، فلاگر سی (دو سرنشینه آموزشی/ رزمی)، فلاگر جی (رهگیر توسعه یافته) و فلاگر ای (نوع صادراتی) تقسیم می شوند. در ایالات متحده نیز نوعی از فلاگر تحت برنامه اکتساب و استخراج تجهیزات خارجی با نام YF-113 جهت مقاصد آزمایشی تولید شد. جنگنده میگ-23 ام ال دی که بر پایه میگ-23 ام ال تولید شده است، پیشرفته ترین نوع میگ-23 بشمار می رود، این جنگنده از ویژگی های آیرودینامیکی بهتر و سیستم های الکترونیک پروازی قویتری بهره می برد و توانایی های بیشتری در استفاده از تسلیحات مختلف را دارا است.

فلاگر (میگ23/27) در بسیاری از کشور ها و بطور وسیع مورد استفاده قرار گرفته است، این کشور ها شامل شوروی، لهستان، مجارستان، بلغارستان، آلمان شرقی، رومانی، چک اسلواکی، لیبی، سوریه، مصر، هند، کوبا، الجزایر، عراق، افغانستان، آنگولا، اتیوپی، بنگلادش، ویتنام، کنگو، لائوس، مغولستان، سومالی، سودان، یمن جنوبی و کره شمالی می باشد. تعدادی از این جنگنده ها نیز در جریان جنگ خلیج فارس از عراق به ایران پرواز کردند، هر چند که گویا نیروی هوایی ایران بدلیل ناتوان بودن این هواپیما ها در نبرد های امروزه و یا تعداد کم آنها علاقه ای به پرداخت هزینه اضافی برای عملیاتی کردن آنها ندارد.

 

 

هواپیمای جنگنده میگ-27، نمونه بمب افکن فلاگر


اولین پرواز نمونه آزمایشی فلاگر در آوریل 1967 انجام شد و سرانجام در سال 1971 بطور رسمی وارد خدمت گردید. این جنگنده در تمامی مدل ها توان حمل انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین را دارا است.
هر چند این جنگنده در جنگ های امروزی حرفی برای گفتن ندارد، اما بدلیل اینکه هنوز در بسیاری از کشورها بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شرکت میکویان به کشورهای دارنده فلاگر پیشنهادهایی جهت ارتقا این جنگنده ها ارائه داده است تا بتوانند حد اکثر تا سال 2015 بطور موثر از این جنگنده ها استفاده کنند.

منبع: http://www.globalsecurity.org/military/world/iran/../russia/mig-23.htm

جنگنده Q-5

جنگنده Q-5 (نام کامل آن Qiang-5 می باشد که در نمونه های صادراتی A-5 یا Attack-5 نامیده می شود.) جنگنده ای تک سرنشین، دو موتوره و مافوق صوت می باشد که توسط هواپیمایی نانچانگ چین طراحی و تولید شد. این جنگنده می تواند ماموریت های خود را بنحو احسن و بویژه در ارتفاعات کم و بسیار کم به انجام برساند. این جنگنده از سیستم های ناوبری و تسلیحاتی وارداتی سود می جوید.
اساس طراحی این جنگنده ایجاد جنگنده ای برای پشتیبانی نیرو های زمینی خودی و عملیات در ارتفاع کم بر علیه کشتی های جنگی در نزدیکی ساحل بوده است. گرچه توانایی انجام نبردهای هوایی، رهگیری و درگیری با جنگنده های دشمن را نیز دارد. Q-5 از دو موتور WP-6 با پس سوز بهره می برد، طول آن حدود 15 متر و 65 سانتیمتر و ارتفاع آن 4 متر و 33 سانتیمتر است، طول بال آن نیز حدود 9 متر و 68 سانتیمتر است و می تواند با حد اکثر وزنی حدود 11 تن و 300 کیلوگرم تیک آف نماید.
در زیر هر بال این جنگنده یک توپ مجزا (نزدیک به بدنه) نصب شده است، همچنین می تواند انواع موشک های هوا به هوا، بمب ها، راکت ها و تانک های سوخت را نیز با خود حمل نماید.
مسئولیت تولید این مشتق از J-6 که طرح آن در سال 1958 توسط شرکت شنیان ارائه شده بود سر انجام به نانچانگ واگدار شد. برنامه تولید آن ابتدا در سال 1961 لغو شد، اما گروه کوچکی مسئولیت ادامه طرح را بر عهده گرفتند و برنامه تولید آن سر انجام دو سال بعد یعنی 1963 به رویه عادی بازگشت و اولین پرواز آن نیز در چهارم ژوئن 1965 با موفقیت انجام شد و پس از انجام آزمایشات نهایی در اواخر همین سال نیز مجوز های لازم برای تولید انبوه Q-5 صادر شد. اما پس از مدتی تشخیص داده شده که می بایست تغییراتی در این جنگنده ایجاد شود. دو نمونه اولیه که تغییرات لازم روی آنها انجام شده بود در سال 1969 آزمایشات خود را انجام دادند و مجوز رسمی برای تولید انبوه را دریافت کردند. تحویل این نمونه در سال 1970 شروع شد.

جنگنده چینی فانتان


برنامه طراحی و تولید Q-5 از ابتدا با مشکلات زیادی روبرو بود، اولین مساله مواد اولیه نامناسبی بود که در تولید آن یکار رفته بودند. دومین مساله روند معکوس اقتصاد چین در سال 1960 بود و سومین مساله نیز حادثه ای در سال 1963 بود که منجر به از بین رفتن نمونه اولیه جنگنده شد. با وجود تمام مشکلات و همانگونه که پیش از این اشاره شد Q-5 اولین پرواز موفقیت آمیز خود را در 4 ژوئن 1965 به انجام رساند.
بعد از آزمایشات اولیه بهبود های زیادی نیز در آن صورت گرفت از جمله در سیستم های هیدرولیکی، مانور پذیری، سیستم های کنترلی، امنیت جنگنده و سیستم های فرود. بهبود های زیادی نیز بر روی تجهیزات آن انجام شد، از جمله توانایی حمل موشکهای هوا به زمین نیز در آن افزایش یافت. سیستم های حمل تسلیحات در Q-5 تا حد زیادی مشابه H-5 از این رو می تواند بعنوان یک بمب افکن سبک نیز استفاده شود. و همانگونه نیز که گفته شد سر انجام در 1969 مجوز های لازم برای تولید انبود را بدست آورد. بدین گونه بود که برنامه های طراحی و تولید Q-5 یازده سال بطول انجامید.
پس از تولید انبوه برنامه هایی برای بهبود Q-5 هر چند آرام ادامه یافت، سر انجام چینی ها احساس کردند به همکاری های خارجی برای بهبود های Q-5 نیازمندند و این امر منجر به همکاری فرانسه در این طرح شد. سر انجام در Q-5 از نمایشگر سربالا و مسافت یاب لیزری ساخت فرانسه استفاده شد، در نتیجه توانایی های ضربتی جنگنده تا حد زیادی افزایش یافت و در ادامه توسعه ها از سیستم کنترل آتش و کامیوتر جدیدی نیز در Q-5 استفاده شد که توانایی های آن را چند برابر می کرد. لازم به ذکر است سیستم مسافت یاب لیزری ALR-1 که در این جنگنده استفاده شده بود محدوده مسافت یابی آن 20 تا 10000 متر است و میزان خطای آن نیز 5 متر است. این سیستم پیشتر توسط فرانسه و انگلستان نیز استفاده شده بود.
بال های Q-5 در میان بدنه و بصورت پس گرا نصب شده اند. بدنه آن صاف و یکدست است و ورودی های آن بصورت نیم دایره می باشند. دو موتور توربوجت WP-6 (در بعضی مدل ها WP-6A) در داخل بدنه قرار دارند و دو خروجی آن نیز در انتهای بدنه قرار دارند.

 

جنگنده فانتان در نمایی دیگر


گونه های Q-5:
Q-5 A: نمونه اولیه این جنگنده است که توان حمل بمب های اتمی را نیز دارا است.
Q-5 B: نمونه دریایی آن است برای نیروی دریایی چین به تولید رسید، در این نمونه توانایی حمل بمب ها کاهش یافته اما با نصب یک مخزن سوخت اضافه رنج پروازی آن افزایش یافته است. مسافت بال ها نیز در این نمونه تا حدی افزایش یافته است.
Q-5I و Q-5IA: در این نمونه رنج پروازی و توانایی های عملیاتی افزایش یافته و توانایی حمل تسلیحات آن نیز دو تن افزایش یافته است، بویژه ارابه فرود جدید آن این امکان را به آن می بخشد. در این نمونه از موتور WP-6A که نمونه پیشرفته موتور WP-6 است استفاده می شود. صندلی های پرتاب شونده جدید و سیستم های دریایی جدیدی نیز در آن نصب شده بودند. در نمونه IA علاوه بر بهبود های فوق سیستم های هشدار دهنده، پرتاب کنده های چف و سیستم های الکترونیکی جدید نصب شده بودند.
Q-5III: نمونه صادراتی Q-5 بود که امکان نصب تجهیزات خارجی روی آن وجود داست و به گیرنده UHF و سیستم تشخیص دوست از دشمن مجهز بود و می توانست 32 نوع از تجهیزات مختلف را حمل نماید.
Q-5D: این نمونه با همکاری ایتالیا تولید شد و از سیستم های ناوبری و حمله جدید تر بهره می برد.

منبع: اسکای فایر