مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

روش‌های شناسایی و مقابله با موشک کروز

 

سجاد غضنفری


کارشناس مهندسی هوافضا


 


مقدمه


موشک کروز که اسم خود را از تعریف پرواز کروز برای هواپیما گرفته است به موشکی گفته می‌شود که بیشتر مسیر خود را در حالت پایدار و نزدیک به زمین طی می‌کند. چنین موشکی توانایی بالایی در حمل سرجنگی‌های سنگین برای حمله به اهداف زمینی داشته و یکی از تسلیحات مهم و راهبردی بسیاری از ارتش‌های جهان است. موشک کروز یک موشک بلندبرد با توانایی پرواز در ارتفاع پایین است. این گونه موشک‌ها معمولا از پیشرانش جت برای پرواز استفاده می‌کنند که به موشک اجازه می‌دهد به صورت ممتد و در مدت زمان طولانی پرواز کند. از نقطه نظر پیشرانه و تولید نیروی برآ این موشک شباهت بسیار زیادی با هواپیما داشته و میتوان آن را هواپیمای بدون خلبانی نامید که هدف اصلی از طراحی و ساخت آن حمل سرجنگی‌های معمولی یا حتی هسته‌ای با قدرت نابودی بالا در فاصله طولانی است.



موشک‌های کروز جدید معمولا با سرعت مافوق‌صوت مشابه هواپیماهای بدون خلبان و در ارتفاع پایین پرواز می‌کنند. همین امر شناسایی و نابودی آنها با سامانه‌های شناسایی عادی چون رادار و پدافندی عادی را مشکل می‌سازد. به همین دلیل بسیاری از کشورها برای ساختن ابزارهایی که توانایی مقابله با این موشک‌ها را داشته باشد، تلاش می‌کنند . با توجه به توانایی این موشک‌ها در شناسایی و نابودی اهداف خاص و تعیین‌کننده نظامی، جلوگیری از کارکرد حتی یک موشک کروز می‌تواند در نتیجه نبرد تاثیر فراوانی ایجاد کند. در بسیاری موارد برای مقابله با یک سلاح می‌توان از نقاط قوت آن استفاده کرد. در واقع نقطه‌ی قوت سلاح در عین حال نقطه‌ی ضعف آن سلاح نیز دانسته می‌شود. موشک کروز نیز از این قاعده مستثنی نیست. با شناخت کامل روش‌هایی که موشک کروز برای ناوبری و هدایت استفاده می‌کند، می‌توان روش‌هایی برای مقابله با آن جستجو کرد.



روش‌های شناسایی و ره‌گیری موشک کروز


موشک‌های کروز همانند هر وسیله پرنده توسط رادارهای معمولی قابل ره‌گیری است. البته به دلیل جثه‌ی کوچک این موشک و اینکه در ارتفاع کم و با سرعت زیاد پرواز می‌کند، ردیابی آن اندکی سخت‌تر به نظر می‌رسد. موشک‌های کروزی که در طول جنگ جهانی اول و بعد از آن ساخته شده‌اند نسل اولیه این موشک‌ها را تشکیل می‌دادند و تا حدود 70 درصد تلفات داشته‌اند. آسیب‌پذیری بالای آنها در درجه اول به خاطر مسیر مستقیم آنها بود که باعث می‌شد که این موشک‌ها به راحتی توسط رادارها شناسایی و توسط پدافند هوایی مورد هدف قرار گیرند. در آن زمان سرعت این موشک‌ها از هواپیماهای جنگنده به مراتب کمتر بود و یک هواپیمای جنگنده می‌توانست آنها را به راحتی نابود سازد. اما در حال حاضر با پیشرفت‌هایی که در طراحی و تولید این گونه موشک‌ها صورت گرفته می‌توانیم موشک کروز را پرنده‌ای در نظر بگیریم که در ارتفاعی در حدود یک دهم ارتفاع پروازی موشک V-1 (نخستین موشک کروز) پرواز می‌کند و مسیر مستقیم خود را به تغییر ارتفاع به یک خط شکسته در صفحه تبدیل می‌کند.



در طراحی‌های جدید برای کم شدن احتمال ردیابی توسط رادار سعی شده است که در این موشک‌ها کم شدن سطح مقطع راداری مورد توجه قرار بگیرد. همچنین از مواد جاذب امواج رادار در بدنه‌ی موشک نیز استفاده شده است که امواج راداری را منعکس نکنند. در موشک‌های کروز امروزی سطح مقطع راداری در حد یک صدم متر مربع است که مقدار بسیار کمی برای ردیابی می‌باشد. همین باعث شده که ردیابی موشک‌های کروز جدید توسط رادارها به سختی صورت گیرد. در کشورهای پیشرفته که جلودار صنعت موشکی در هوافضای جهانی می‌باشند، نابود کردن موشک کروز توسط یک سامانه‌ی پدافندی سه مرحله‌ای صورت می‌گیرد. در ادامه به دنبال آنیم که مختصری در مورد این سامانه شرح دهیم.


 
سامانه‌ی پدافند سه مرحله‌ای


این سامانه از سه مرحله به شرح زیر تشکیل یافته است:


-          مرحله اول : آشکارسازی و شناسایی هدف


-          مرحله دوم :ره‌گیری و قفل بر روی موشک کروز


-          مرحله سوم : نابودسازی با آتش کردن بر روی موشک



در مورد موشک کروز، مهمترین مرحله آشکارسازی است. زیرا افزون بر یک سطح مقطع کم راداری بیشتر موشک‌های کروزی که ساخته می‌شوند برای نیروی محرکه خود از موتورهای جت توربوفن معمولی استفاده می‌کنند که گرمای کمی تولید می‌کنند. در نتیجه امکان آشکارسازی آنها با استفاده از حسگرهای حرارتی بسیار کم است. حتی اگر در فواصل کوتاه بتوان حرارت منتشر شده از موتور را با کمک حسگرهای فروسرخ تشخیص داد به دلیل سرعت موشک کروز در برد و ارتفاع کم امکان نشان دادن واکنش برای بسیاری از پایگاههای پدافندی وجود ندارد.



برای آشکارسازی یک موشک کروز باید از راداری در ارتفاع بالا و یا راداری که در ماورای افق در حال پرواز باشد (همچون هواپیمای آواکس)، استفاده کرد. چنین راداری باید برد زیادی داشته باشد و بتواند موشک کروزی را که در ارتفاع کم پرواز می‌کند و در خط دید رادار زمینی نیست شناسایی کرده و اطلاعات آن را به ایستگاه پدافند زمینی ارسال کند تا آمادگی لازم برای اقدامات پدافندی صورت گیرد. چنین راداری می‌تواند موشک‌های کروزی که سطح مقطع راداری پایینی دارد را به راحتی شناسایی کند. راداری که برای شناسایی موشک کروز مورد استفاده قرار می‌گیرد باید یک رادار رزونانس باند فرکانس بالا باشد (مانند رادار وی اچ اف) که فرکانس آن بین 30 تا 300 مگاهرتز باشد.




روش های مقابله


در سال‌های اخیر موشک‌های کروز از مهمترین تسلیحات مورد استفاده توسط ارتش امریکا و دیگر ارتش‌های بزرگ دنیا بوده است. مقابله با موشک کروز و بررسی روش‌هایی که بتوان با استفاده از آن موشک کروز مهاجم را نابود کرده و یا از کار انداخت برای ایجاد یک سامانه‌ی پدافندی، حیاتی است. به‌طور کلی روش‌هایی که با استفاده از آن می‌توان با موشک کروز مقابله کرد به دو دسته کلی تقسیم می شوند:


-          روش اول: در این روش موشک تحت عنوان پرنده‌ی مهاجم مورد حمله قرار می‌گیرد(روش سخت).


-          روش دوم: در این روش موشک تحت عنوان یک سامانه‌ی الکترونیکی هدف اختلالات راداری قرار می‌گیرد(روش نرم) .



روشهای سخت


نخستین راهی که برای مقابله با موشک کروز به نظر می‌رسد نابودسازی آن با استفاده از تسلیحات معمولی چون توپخانه‌ی ضدهوایی و یا مسلسل‌هایی با کالیبر زیاد است. چنین تسلیحاتی باید بتوانند به طور خودکار هدف را جستجو و شناسایی و تعقیب کنند و در موقعیت مناسب با گشودن آتش به سمت آن موشک را به صورت کامل منهدم کنند. در عین حال باید بتوانند پرنده مهاجم را از پرنده خودی تشخیص دهند. سلاح 20 میلیمتری خودکار MK-15 فالاکس، سلاحی از این دسته است که برای مقابله با اجسام پرنده‌ی مهاجمی که به سمت کشتی می‌آیند، طراحی و ساخته شده است. چند قبضه از این سلاح می‌تواند در نقاط مختلف و حساس یک ناو جنگی نصب شود و در صورت نزدیک شدن موشک کروز و یا هواپیما رادار جستجوگر اطمینان ‌یابد که هواپیما و یا موشک نزدیک‌شونده مهاجم است؛ سپس رادار ره‌گیری مسیر اصلی آن را تشخیص داده و با رسیدن موشک به یک فاصله معین شلیک به سوی آن آغاز می‌شود. با شروع مرحله نابودسازی پرنده‌ی مهاجم، مسلسل چرخان این اسلحه در هر دقیقه بین 3000 تا 4500 گلوله 20 میلیمتری حاوی تنگستن و یا اورانیوم ضعیف شده به سمت هدف پرنده شلیک کرده و تا نابودی کامل هدف شلیک را ادامه می‌دهد. برای مقابله با موشک‌های کروز همچنین میتوان از موشک‌های پدافندی نیز استفاده کرد.


تفنگ 20 میلیمتری MK-15 فالاکس و اجزای آن در سال 1996یک موشک کروز را با استفاده از سامانه‌ی موشکی زمین به هوای پاتریوت متصل به آن مورد اصابت قرار داد که حاکی از امکان استفاده از موشکهای زمین به هوای تاکتیکی بر علیه موشک‌های کروز مهاجم بود.



موشک پاتریوت یک موشک زمین به هوای قدرتمند ساخت امریکاست که تا کنون در سه نسخه مختلف ساخته شده است. آخرین نسخه‌ی آن با سه ماخ سرعت دارای 15 کیلومتر برد است و می‌تواند با استفاده از فیوزهای مجاورتی و یا ضربه‌ای هدف را نابود کند. در آخرین ویرایش این موشک با توانایی‌های پیشرفته از فناوری جدیدی همانند سرراداری پیشرفته و بدنه کامپوزیتی جدید استفاده شده است. افزون بر پاتریوت به طور مشخص میتوان به سامانه‌ی موشکی تور-ام-1 اشاره کرد که توانایی درگیری با موشک‌های کروز را دارد.



روشهای نرم 


روش دیگری که برای مقابله با موشک‌های کروز مورد استفاده قرار می‌گیرد و بیشتر مبتنی بر عدم درگیری فیزیکی با موشک کروز و گمراه کردن و یا اختلال در نحوه کارکرد آن است. این روش‌ها را می‌توان تحت عنوان روش‌های‌نرم طبقه‌بندی کرد. یکی از مهم‌ترین روش‌هایی که به عنوان روش نرم شناخته می‌شود، به جنگ الکترونیک معروف است.


 


- جنگ الکترونیک


بیشتر موشک‌های کروز از سامانه‌ی موقعیت‌یابی جهانی (GPS) برای ناوبری استفاده می‌کنند. می‌توان از همین مشخصه برای گمراه کردن موشک کروز استفاده کرد و با ایجاد اختلال در امواجی که از طریق ماهواره‌ها صادر می‌شود، موشک را گمراه کرد و یا به آن آدرس غلط داد. ماهواره‌های GPS سیگنال‌های خود را در دو باند ماکروویو و یا فرکانس‌های باند ال ارسال می‌کنند. به دو طریق می‌توان در این سیگنال‌ها ایجاد اختلال کرد.



یکی از طریق اخلالگرهای باند پهن که بدون توجه به محتوای اطلاعات بر روی اطلاعات ارسالی، پارازیت ایجاد می‌کنند و به آنها اخلالگرهای غیرهوشمند می‌گویند؛ و دیگری آن دسته که با توجه به سیگنالی که به گیرنده ارسال می‌شود موقعیت نادرستی را به گیرنده ارسال می‌کنند. در این روش گیرنده اطلاعات خطادار و یا پارازیت در سامانه تشخیص خود را مشاهده نمی کند، ولی موقعیتی که به آن داده شده غلط بوده و باعث عدم موفقیت آن می‌گردد. این منابع ارسال سیگنال می‌توانند به صورت پایگاه زمینی، شناور و یا هوایی از طریق کشتی و هواپیما و یا بالن سیگنال ارسال کنند.


افزودن بر مقدار خطای ایجاد شده در سامانه‌ی ناوبری موشک در مراحل نهایی نیز میتواند موشک را گمراه‌تر کند. با ایجاد شرایطی چون گرد و خاک و یا طوفان‌های مغناطیسی مصنوعی نیز می‌توان در سامانه‌ی هدف‌یابی نهایی موشک اختلال ایجاد کرد. البته در مقابل موشک‌های بسیار پیشرفته این روش‌ها عملی نیست، چون ممکن است در این موشک‌ها هدف توسط یک نقطه مرجع زمینی برای سامانه تعریف شده باشد.

منبع:آویا


 

انواع طراحی ها و سیستم های کنترل موشک ها

تصویری از انواع پیکربندی ایرودینامیکی چهر گروه از موشک ها:


1-کنترل با بال(Wing Control)
این نوع پیکربندی,مرکب از سطحی نسبتا بزرگ است که در فاصله کمی از مرکز ثقل موشک قرار می گیرد.در این نوع پیکربندی نیاز به یک مجموعه متعادل کننده در قسمت های انتهای بدنه موشک داریم.
این نوع سیستم کنترل مهمولا در موشک های(AAM) بکار گرفته می شود زیرا خصوصیات پاسخ سریع
از لحاظ کنترل را دارد.بطوری که در شکل زیر نشان داده شده است نیروی برآ(Lift) در اثر تغییر در اثر زاویه کنترل فورا تغییر می نماید و باعث مانور موشک می شود.برای اضافی در اثر تغییر زاویه حم بوجود می اید.کنترل موثر بالها(گشتاور Pitching و یا Turning در اثر تغییر مکان سطوح کنترل) عموما خیلی کم است.بنابر این حرکت مکانی نیروی برآ در محدوده بسته ای از مرکز ثقل انجام می گیرد,به همین علت یک نیروی رو به پایین در قسمت دم در اثر دانواش بال بوجود می آید که از لحاظ گشتاور(Turning)
برای ایجاد برآی اضافی مطلوبست.سودمندی این دانواش بر روی سطوح کنترل در شکل زیر نشان داده شده است.

محل نصب بال در طراحی موشک نوع بال کنترل,بسیار بحرانی است,بویژه در حالتی که محدوده تغییر مکان مرکز ثقل در حالت پرتاب و در اخرین لحظات روشن بودن موتور Burn-out زیاد باشد این حالت رخ می دهد از این رو سطوح بال عموما در محدوده بسیار نزدیکی از مرکز ثقل حالت پرتاب قرار می دهند و این به علت ایجاد تعادل استاتیکی مطلوب با داشتن ابعاد کوچک مجموعه دم است.تاثیر حرکت مرکز ثقل به طرف جلو,کاهش تاثیر سطوح کنترلی و در نتیجه مانور پذیری بر حسب کج شدن بال است بطوریه در شکل زیر ملاحظه می کنید.

به دلیل افزایش برآ در اثر تغییر وضعیت بال نیاز به زاویه جمله کمتر تعادل و همچنین ضریب باری

(Load Factor) کمتر نسبت به طراحی نوع دم کنترل دارد.این مقدار کم زاویه حمله تعادل(Trim Angle of Attack),مریت ویژه ای از نظز طراحی ورودی هوای موتورهای تنفسی و سیستم های هدایت جستجوگر دارد,همچنین به دلیل بزرگی بال,گشتاورد لولای(Hinge Moment) زیادی تولید می شود.
از این رو برای انتخاب و نصب خط لولا,انالیز بهینه دقیقی باید انجام داد تا در کل محدوده اعداد ماخ پروزای,توان کمکی حداقل نیاز داشته باشیم.برای ایجاد کنترل عرضی بوسیله ترکیبی از حرکات جزیی بال در جهت(Pitch) و (Yaw) امکان پذیر می گردد به همین علت نیاز به سیستم کنترل وجود دارد که قبل از بکار بردن این نوع سیستم ها باید بطور دقیق مورد ملاحظه قرار گیرند و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-افت شدبد بهره کنترل دم در اثر قرار گرفتن در دانواش برای شرکت درتعادل استاتیکی
2-نتایج غیر خطی آیرودینامیکی دانواش در اثر تغییر وضعیت بال و زاویه حمله)
3-در اثر ترکیب شدن اثرات زاویه حمله و تغییر وضعیت بلا گشتاوردهای(Rolling) مخالفی در سطوح دم ایجاد می گردد.
2-سیستم کنترل کاناردی(Canard Control)
پیکربندی کانارد شامل سطوح کوچکی هستند که درست در قسمت جلوی بدنه موشک قرار می گیرند و سطوح دیگر نظیر بال یا دم به ترتیب در قسمت میانی و انتهای بدنه نصب می شوند.

بدلیل کوچکی اندازه سطوح کانارد در مقایسه با پیکربندی معمولی(بال),دانواش قابل توجهی ایجاد نمی کند بنابر این در مشخصات تعادل طولی اثرات مخالفی ایجاد نمینماید.
بدین ترتیب حاشیه پایداری استاتیکی بزرگی با تغییر مکان بال به راحتی حاصل می آید.کل نیروی برآ‌در این نوع پیکربندی در اثر زاویه حمله بوجود می آید زیرا برآیی که کانارد تولید می نماید باعث ایجاد یک نیروی بطرف پایین در بال می گردد.این موضوع در شکل بالا مشخص شده است.
موضوع بسیار جالبی که در پیکربندی کانارد مطرح است سادگی ذاتی آنست,بعلاوه تغییر در ماکن مرکز ثقل در اثر تغییر طراحی ممکن است که بسادگی قابل تطبیق با مکان جدید بال باشد همچنین به دلیل کوچکی ابعاد سطوح تولید برآ,پسای کلی و وزن موشک نیز کم است.بعضی از معایب اصلی پیکربندی کانارد عبارتند از:
1-ایجاد تعادل در زوان مشکل است چون کانارد ابعادشان کوچک است و اثر دانواش کمی بر بال دارند در نتیجه روش پیچیده ای برای کنترل رول مورد نیاز است(نظیر استفاده از کنترلها در قسمت نوک بال).
2-بطور نسبی احتیاج به میزان سرعت سطوح کنترلی بالایی دارد تا نرخ پاسخ مطلوبی را بدهد چونکه برآی مورد نیاز در اثر زاویه حمله ایجاد می گردد,همان طور که در شکل شماره 2 می بیند.نرخ بالای سرعت مورد نیاز سطوح کنترلی,افزایش در قدرت سروها را طلب می کند اگر چه این قدرت مورد بحث در مقایسه با سروهایی که در سیستم بال کنترل بکار میروند قدرت کمتری دارد از این رو برای موشک های نسبتا کوچک که نیاز به تثبیت در رول وجود ندارد,پیکربندی کانارد شاید بهترین پیکربندی باشد.
ادامه دارد...
--------------------------------------------------------------------------------
● نویسنده: امیرحسام ملایی یگانه
● منبع :کتاب طراحی پیکر بندی موشک ها
Copyrights©Moshaki-nezami.blogfa.com

هر آنچه باید در مورد بمب هیدروژنی دانست

همجوشی هسته ای بنیاد اصلی بمب هیدروژنی را تشکیل می دهد. همان طور که از شکافته شدن هسته های سنگین «شکافت هسته ای) ، مقدار عظیمی انرژی حاصل می شود. از پیوند هسته های سبک نیز انرژی بیشتری به دست می آید. در هر یک از دو حالت هسته هایی با جرم متوسط تشکیل می گردد. که جرم آنها کمتر از جرم اولیه ای است که برای تشکیل آنها به کار رفته است. در حالی که در روش شکافتن ، ماده اولیه منحصر به اورانیوم و توریم است. در روش پیوند هسته ای از هر اتم سبکی مثلا اتم هیدروژن می توان استفاده نمود.

هیدروژن مورد نیاز در واکنش همجوشی هسته ای:

هیدروژن موجود در تمامی آبهای اقیانوس ها یکی از مواد اولیه روش پیوند هسته هارا تشکیل می دهد. هیدروژن سنگین که نسبت به هیدروژن معمولی فوق العاده نایاب است برای پیوند بسیار نا مناسب ترند. و با وجودی که در هر 6400 اتم هیدروژن ، فقط یک اتم آن هیدروژن سنگین می باشد، بنابرین مقدار هیدروژن موجود در اقیانوس ها بسیار کافی است.

برای اینکه پیوند هسته ای انجام گیرد چه شرایطی لازم است؟

برای انجام عمل پیوند با هسته دو اتم را به شدت به هم بزنیم، تا به هم پیوند خورده و در هم ذوب شوند. اما دافعه الکترواستاتیکی هسته ، مانع بزرگی در این راه جلوی پای ما گذاشته است. در فواصل بینهایت نزدیک این دافعه فوق العاده زیاد است. البته راه حل ساده ای به نظر می رسد بدین معنی که بایستی به هسته ها آنقدر سرعت دهیم که از این مانع رد شوند. می دانیم که سرعت ذرات در هر گازی بستگی به درجه حرارت آن گاز دارد. پس کافی است درجه حرارت را آنقدر بالا ببریم تا سرعت لازم برای عبور از این مانع به دست آید

درجه حرارت لازم برای این کار چندین میلیون درجه سانتی گراد است و چنین حرارتی در کره زمین وجود ندارد. اما اگر یک بمب اتمی در وسط توده ای از هسته های سبک منفجر شود ، حرارت فوق العاده ای که از انفجار بمب حاصل می شود، حرارت هسته های سبک را به قدری بالا می برد که پیوند آنها را امکان پذیر سازد. این موضوع اساس ساختمان بمب حرارتی و هسته ای ( ترمونوکئر) می باشد.

همان طوری که در کبریت عادی برای آتش گرفتن ابتدا فسفر موجود در آن بر اثر مالش محترق می شود و آنگاه گوگرد را روشن می سازد، در بمب های (حرارتی و هسته ای ) نیز ابتدا یک بمب اتمی معمولی منفجر می شود و در نتیجه انفجار توده ای از اجسام سبک را به حرارت فوق العاده ای می رساند به طوری که هسته های آنها به هم می پیوندند و آنگاه انفجار مهیب تری انجام می گیرد

بعد از انفجار یک بمب اتمی معمولی ، عمل سرد شدن به سرعت انجام می گیرد. بنابرین ، باید فعل و انفعالاتی را در نظر گرفت که در آنها عمل پیوند به سرعت انجام گیرد. اگر یک بمب اتمی را در مخلوطی از دوتریوم و تریتیوم محصور کرده و مجموعه را در یک محفظه با مقاومت مکانیکی زیاد قرار دهیم، پس ازانفجار بمب اتمی محیط مساعدی برای یک فعل و انفعال ترمونوکلئر ( فعل و انفعال هسته ای گرمازا) به وجود می آید و در اثر آن عمل پیوند هسته ها انجام شده و هلیوم به وجود می آید.
تریتیوم + دوتریوم -----> هلیوم + نوترون

در نتیجه این فعل و انفعال ، حدود هفده میلیون الکترون ولت ، انرژی آزاد می شود. این میزان انرژِی نسبت به واحد وزن ماده قابل انفجار ، در حدود چهار برابر انرژی است که از شکسته شدن اورانیوم حاصل می شود. به عبارت دیگر در موقع پیوند هسته های دوتریم و تریتیوم ، انرژی بیشتر بر واحد جرم نسبت به شکافته شدن هسته های اورانیوم رها می شود.

تهیه بمب هیدروژنی دو اشکال عمده دارد که عبارتند از:

اولا باید دوتریوم و تریتیوم را به حالت مایع به کار برد. چون این دو عنصر در حالت معمول به صورت گاز هستند و در حرارت فوق العاده زیاد هم با کندی به هم پیوند می خورد. و لذا مجبورند آنها را در حرارتی معادل 250 درجه سانتی گراد زیر صفر نگه دارند. به طورری که وزن دستگاه لازم به وضع غیر عادی سنگین می شد. و بمب با زحمت زیاد حمل و نقل می گردید و پرتاب آن به وسیله هواپیما بسیار مشکل بود.

ثانیا اگر چه تهیه دوتریوم سهل است اما تهیه تریتیم فوق العاده مشکل و پرخرج می باشد. و برای تهیه آن باید در کوره اتمی عنصر لیتیم را به وسیله نوترون ، بمباران کنند که از تجزیه متوالی آب به وسیله جریان الکتریکی ، آب سنگین به دست می آید. بطوریکه دوتریوم یکی از عناصر مرکب آن است. از تجزیه آب سنگین «دوتریوم) به دست می آید.


بمب های اتمی شامل نیروهای قوی و ضعیفی اند که این نیروها هسته یک اتم را به ویژه اتم هایی که هسته های ناپایداری دارند، در جای خود نگه می دارند. اساسا دو شیوه بنیادی برای آزادسازی انرژی از یک اتم وجود دارد:

1- شکافت هسته ای: می توان هسته یک اتم را با یک نوترون به دو جزء کوچک تر تقسیم کرد. این همان شیوه ای است که در مورد ایزوتوپ های اورانیوم (یعنی اورانیوم 235 و اورانیوم 233) به کار می رود.

2- همجوشی هسته ای: می توان با استفاده از دو اتم کوچک تر که معمولا هیدروژن یا ایزوتوپ های هیدروژن (مانند دوتریوم و تریتیوم) هستند، یک اتم بزرگ تر مثل هلیوم یا ایزوتوپ های آن را تشکیل داد. این همان شیوه ای است که در خورشید برای تولید انرژی به کار می رود. در هر دو شیوه یاد شده میزان عظیمی انرژی گرمایی و تشعشع به دست می آید.

برای تولید یک بمب اتمی موارد زیر نیاز است:
- یک منبع سوخت که قابلیت شکافت یا همجوشی را داشته باشد.
- دستگاهی که همچون ماشه آغازگر حوادث باشد.
- راهی که به کمک آن بتوان بیشتر سوخت را پیش از آنکه انفجار رخ دهد دچار شکافت یا همجوشی کرد.
در اولین بمب های اتمی از روش شکافت استفاده می شد. اما امروزه بمب های همجوشی از فرآیند همجوشی به عنوان ماشه آغازگر استفاده می کنند.

بمب های شکافتی (فیزیونی): یک بمب شکافتی از ماده ای مانند اورانیوم 235 برای خلق یک انفجار هسته ای استفاده می کند. اورانیوم 235 ویژگی منحصر به فردی دارد که آن را برای تولید هم انرژی هسته ای و هم بمب هسته ای مناسب می کند. اورانیوم 235 یکی از نادر موادی است که می تواند زیر شکافت القایی قرار بگیرد.اگر یک نوترون آزاد به هسته اورانیوم 235 برود،هسته بی درنگ نوترون را جذب کرده و بی ثبات شده در یک چشم به هم زدن شکسته می شود. این باعث پدید آمدن دو اتم سبک تر و آزادسازی دو یا سه عدد نوترون می شود که تعداد این نوترون ها بستگی به چگونگی شکسته شدن هسته اتم اولیه اورانیوم 235 دارد. دو اتم جدید به محض اینکه در وضعیت جدید تثبیت شدند از خود پرتو گاما ساطع می کنند. درباره این نحوه شکافت القایی سه نکته وجود دارد که موضوع را جالب می کند.

1- احتمال اینکه اتم اورانیوم 235 نوترونی را که به سمتش است، جذب کند، بسیار بالا است. در بمبی که به خوبی کار می کند، بیش از یک نوترون از هر فرآیند فیزیون به دست می آید که خود این نوترون ها سبب وقوع فرآیندهای شکافت بعدی اند. این وضعیت اصطلاحا «ورای آستانه بحران» نامیده می شود.
2 - فرآیند جذب نوترون و شکسته شدن متعاقب آن بسیار سریع و در حد پیکو ثانیه (12-10 ثانیه) رخ می دهد.
3 - حجم عظیم و خارق العاده ای از انرژی به صورت گرما و پرتو گاما به هنگام شکسته شدن هسته آزاد می شود.
انرژی آزاد شده از یک فرآیند شکافت به این علت است که محصولات شکافت و نوترون ها وزن کمتری از اتم اورانیوم 235 دارند. این تفاوت وزن نمایان گر تبدیل ماده به انرژی است که به واسطه فرمول معروف E=mc2 محاسبه می شود. حدود نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده به کار رفته در یک بمب هسته ای برابر با چندین میلیون گالن بنزین است. نیم کیلوگرم اورانیوم غنی شده انداز ه ای معادل یک توپ تنیس دارد. در حالی که یک میلیون گالن بنزین در مکعبی که هر ضلع آن 17 متر (ارتفاع یک ساختمان 5 طبقه) است، جا می گیرد. حالا بهتر می توان انرژی آزاد شده از مقدار کمی اورانیوم 235 را متصور شد.برای اینکه این ویژگی های اروانیوم 235 به کار آید باید اورانیوم را غنی کرد. اورانیوم به کار رفته در سلاح های هسته ای حداقل باید شامل نود درصد اورانیوم 235 باشد.در یک بمب شکافتی، سوخت به کار رفته را باید در توده هایی که وضعیت «زیر آستانه بحران» دارند، نگه داشت. این کار برای جلوگیری از انفجار نارس و زودهنگام ضروری است. تعریف توده ای که در وضعیت «آستانه بحران» قرار داد چنین است: حداقل توده از یک ماده با قابلیت شکافت که برای رسیدن به واکنش شکافت هسته ای لازم است. این جداسازی مشکلات زیادی را برای طراحی یک بمب شکافتی با خود به همراه می آورد که باید حل شود.

1 - دو یا بیشتر از دو توده «زیر آستانه بحران» برای تشکیل توده «ورای آستانه بحران» باید در کنار هم آورده شوند که در این صورت موقع انفجار به نوترون بیش از آنچه که هست برای رسیدن به یک واکنش شکافتی، نیاز پیدا خواهد شد.
2 - نوترون های آزاد باید در یک توده «ورای آستانه بحران» القا شوند تا شکافت آغاز شود.
3 - برای جلوگیری از ناکامی بمب باید هر مقدار ماده که ممکن است پیش از انفجار وارد مرحله شکافت شود برای تبدیل توده های «زیر آستانه بحران» به توده هایی «ورای آستانه بحران» از دو تکنیک «چکاندن ماشه» و «انفجار از درون» استفاده می شود.تکنیک «چکاندن ماشه» ساده ترین راه برای آوردن توده های «زیر بحران» به همدیگر است. بدین صورت که یک تفنگ توده ای را به توده دیگر شلیک می کند. یک کره تشکیل شده از اورانیوم 235 به دور یک مولد نوترون ساخته می شود. گلوله ای از اورانیوم 235 در یک انتهای تیوپ درازی که پشت آن مواد منفجره جاسازی شده، قرار داده می شود.کره یاد شده در انتهای دیگر تیوپ قرار می گیرد. یک حسگر حساس به فشار ارتفاع مناسب را برای انفجار چاشنی و بروز حوادث زیر تشخیص می دهد:
1 - انفجار مواد منفجره و در نتیجه شلیک گلوله در تیوپ
2 - برخورد گلوله به کره و مولد و در نتیجه آغاز واکنش شکافت
3- انفجار بمب

در «پسر بچه» بمبی که در سال های پایانی جنگ جهانی دوم بر شهر هیروشیما انداخته شد، تکنیک «چکاندن ماشه» به کار رفته بود. این بمب 5/14 کیلو تن برابر با 500/14 تن TNT بازده و 5/1 درصد کارآیی داشت. یعنی پیش از انفجار تنها 5/1 درصد ازماده مورد نظر شکافت پیدا کرد.

در همان ابتدای «پروژه منهتن»، برنامه سری آمریکا در تولید بمب اتمی، دانشمندان فهمیدند که فشردن توده ها به همدیگر و به یک کره با استفاده از انفجار درونی می تواند راه مناسبی برای رسیدن به توده «ورای آستانه بحران» باشد. البته این تفکر مشکلات زیادی به همراه داشت. به خصوص این مسئله مطرح شد که چگونه می توان یک موج شوک را به طور یکنواخت، مستقیما طی کره مورد نظر، هدایت و کنترل کرد؟افراد تیم پروژه «منهتن» این مشکلات را حل کردند. بدین صورت، تکنیک «انفجار از درون» خلق شد. دستگاه انفجار درونی شامل یک کره از جنس اورانیوم 235 و یک بخش به عنوان هسته است که از پولوتونیوم 239 تشکیل شده و با مواد منفجره احاطه شده است. وقتی چاشنی بمب به کار بیفتد حوادث زیر رخ می دهند:

1- نفجار مواد منفجره موج شوک ایجاد می کند.
2 - موج شوک بخش هسته را فشرده می کند.
3 - فرآیند شکافت شروع می شود.
4 - بمب منفجر می شود.

در «مرد گنده» بمبی که در سال های پایانی جنگ جهانی دوم بر شهر ناکازاکی انداخته شد، تکنیک «انفجار از درون» به کار رفته بود. بازده این بمب 23 کیلو تن و کارآیی آن 17درصد بود.شکافت معمولا در 560 میلیاردم ثانیه رخ می دهد.

بمب های همجوشی: بمب های همجوشی کار می کردند ولی کارآیی بالایی نداشتند. بمب های همجوشی که بمب های «ترمونوکلئار» هم نامیده می شوند، بازده و کارآیی به مراتب بالاتری دارند. برای تولید بمب همجوشی باید مشکلات زیر حل شود:دوتریوم و تریتیوم مواد به کار رفته در سوخت همجوشی هر دو گازند و ذخیره کردنشان دشوار است. تریتیوم هم کمیاب است و هم نیمه عمر کوتاهی دارد بنابراین سوخت بمب باید همواره تکمیل و پر شود.دوتریوم و تریتیوم باید به شدت در دمای بالا برای آغاز واکنش همجوشی فشرده شوند. در نهایت «استانسیلا اولام» دریافت که بیشتر پرتو به دست آمده از یک واکنش فیزیون، اشعه X است که این اشعه X می تواند با ایجاد درجه حرارت بالا و فشار زیاد مقدمات همجوشی را آماده کند.

بنابراین با به کارگیری بمب شکافتی در بمب همجوشی مشکلات بسیاری حل شد. در یک بمب همجوشی حوادث زیر رخ می دهند:

1 - بمب شکافتی با انفجار درونی ایجاد اشعه X می کند.
2 - اشعه X درون بمب و در نتیجه سپر جلوگیری کننده از انفجار نارس را گرم می کند.
3 - گرما باعث منبسط شدن سپر و سوختن آن می شود. این کار باعث ورود فشار به درون لیتیوم - دوتریوم می شود.
4 - لیتیوم - دوتریوم 30 برابر بیشتر از قبل تحت فشار قرار می گیرند.
5 - امواج شوک فشاری واکنش شکافتی را در میله پولوتونیومی آغاز می کند.
6 - میله در حال شکافت از خود پرتو، گرما و نوترون می دهد.
7 - نوترون ها به سوی لیتیوم - دوتریوم رفته و با چسبیدن به لیتیوم ایجاد تریتیوم می کند.
8 - ترکیبی از دما و فشار برای وقوع واکنش همجوشی تریتیوم - دوتریوم ودوتریوم - دوتریوم و ایجاد پرتو، گرما و نوترون بیشتر، بسیار مناسب است.
9 - نوترون های آزاد شده از واکنش های همجوشی باعث القای شکافت در قطعات اورانیوم 238 که در سپر مورد نظر به کار رفته بود، می شود.
10 - شکافت قطعات اروانیومی ایجاد گرما و پرتو بیشتر می کند.
11 - بمب منفجر شود.


منبع:سایت دانشجو(بر گرفته از متن تحقیق جناب آقای مرتضی جلالوند در جشنواره خوارزمی و همایش ملی فیزیک سمپاد در تبریز)

آشنایی با موشک های هوا به زمین Kh-23 و Kh-66

 
Zvezda Kh-23 and Zvezda Kh-66 (AS-7 Kerry)




در آوریل 1965 هنگامی که طراحی جنگنده میگ-23 فلاگر شروع شد وظیفه طراحی نوعی موشک هوا به سطح هدایت شونده به دفتر طراحی ویمپل واگذار شد، هر چند پیش از آن چنین موشکی در شوروی طراحی و ساخته نشده بود اما اطلاع یافتن از وجود چنین موشکی با نام AGM-12 Bullpup در میان جنگ افزارهای ایالات متحده باعث شده بود تا مسئولان شوروی نیز به فکر طراحی چنین موشکی بیفتند.



در چنین شرایطی دفتر طراحی ویمپل که پیش از این تجربه طراحی چنین موشکی را نداشت نتوانست طبق جدول زمانی نیروی هوایی طرح خود را ارائه دهد و در نهایت طرح دفتر طراحی زوزدا -که بخشی از مجموعه تولیدی کالنین بود- پذیرفته شد، کارشناسان دفتر طراحی زوزدا پیشتر در دهه پنجاه و شصت طی آزمایشاتی با جنگنده های میگ-19پی ام و موشک های هوا به هوای RS-2US (K-5/AA-1 Alkali) دریافته بودند که می توان از موشک های هوا به هوا بر علیه اهداف سطحی نیز استفاده کرد اما سر جنگی کوچک این موشک ها امکان تخریب اهداف را ندارد، طراحان زوزدا به کمک همین ایده دست به طراحی موشک هوا به سطحی برپایه موشک RS-2 زدند که به یک سر جنگی 100 کیلوگرمی مجهز بود که در مقایسه با سر جنگی موشک RS-2 که تنها 13 کیلوگرم وزن داشت بمراتب قویتر بود، این موشک همچنین از پیشران موشک K-8 سود می جست که سرعت موشک را به 2340 کیلومتر بر ساعت و برد آن را به 10 کیلومتر می رساند و سیستم هدایتی موشک نیز همان سیستم هدایت رادیویی موشک RS-2 بود، هر چند استفاده از این سیستم هدایتی دقت زیادی را برای موشک بهمراه نداشت اما با این وجود یک مزیت نیز داشت که هر جنگنده ای که توانایی حمل موشک RS-2 را داشت می توانست از این موشک نیز استفاده کند، در نهایت این موشک در سال 1968 با نام Kh-66 و بعنوان یک جنگ افزار استاندارد جنگنده میگ-21 پذیرفته شد.



موشک Kh-66 تنها بعنوان یک راهکار موقت قابل قبول بود و بهمین دلیل برنامه طراحی موشک Kh-23 لغو نشد و نهایتا طراحی این موشک به دفتر طراحی زوزدا واگذار شد، موشک جدید نیز بر پایه موشک Kh-66 بوجود آمد، این موشک به یک سیستم هدایتی جدیدتر و کارامد تر مجهز بود و سوخت جدیدی با انرژی بیشتر نیز برای آن تولید شده بود، آزمایشات برروی 10 نمونه اولیه موشک در سال 1968 شروع شد و در سال 1369 پایان یافت، طی این آزمایشات مشخص شد که سیستم هدایتی موشک دچار مشکل است که با تغییر محل آنتن گیرنده به انتهای موشک این مشکل نیز حل شد، سیستم هایی که برای هدایت موشک تولید شده بودند نیز از می توانستند بطور پایه در خود جنگنده قرار گیرند و یا در محفظه هایی زیر بدنه جنگنده نصب شوند، پس از پایان آزمایشات دولتی بر روی موشک در پاییز 1973 بر روی جنگنده های MiG-23S و MiG-23B این موشک با نام Kh-23M در سال 1974 بعنوان یک جنگ افزار جنگنده میگ-23 رسما وارد خدمت شد.





منابع:
www.fas.org
aviaros.narod.ru/x-23.htm
en.wikipedia.org
انجمن هوافضا




R-60


(K-60) (R-60, Object 62)


آشنایی با موشک R-60

نام ناتو: AA-8 (آفید)




در سالهای پایانی دهه 1960، دفتر طراحی مولنیا (Molniya)، کار طراحی اولین موشک تاکتیکی هوا به هوا را آغاز نمود، نام آن K-60 یا (R-60 یا Object 62) بود. این موشک مجهز به یک هدفیاب مستقل از نوع حرارتی (Infrared) بود. (یعنی مستقل از هواپیمای شلیک کننده، هدف خود را پیدا می‏کرد) تولید انبوه این موشک به سال 1973 آغاز شد و بر روی جنگنده‏های مختلفی نصب و به کار گرفته شد.



موشک R-60 به طور فوق‏العاده‏ای کوچک است و نصف سبک‏ترین موشک هوا به هوای غربی وزن دارد و البته به همان نسبت نیز از سرجنگی کوچکی به میزان 3.5 کیلوگرم برخوردار است. R-60 بر روی بسیار از جنگنده‏های تاکتیکی اتحاد شوروی، نظیر میگ27، سوخوی24 یا سوخوی25 به عنوان یک وسیله‏ی دفاعی نصب و به کار می‏‎رود. همچنین این موشک در برخی اوقات بر روی جنگنده‏هایی نظیر میگ23، میگ25 و سوخوی15 به عنوان یک اسلحه‏ی اضافی یا مکمل دیگر تسلیحات نصب شده، به کار گرفته می‏شود.
R-60 به طرز فوق‏العاده‏ای در زمان کوتاهی طراحی و ساخته شد، یعنی از زمان تصمیم به طراحی تا تولید انبوه، تنها چهار سال به طول انجامید. (مدت زمان پروسه‏ی طراحی یک موشک هوا به هوا در اتحاد شوروی در آن زمان، حدود 8 تا 9 سال طول می‏کشید) این زمان کوتاه طراحی، تنها به دلیل دست یابی به تجربیات بدست آمده از ساخت موشک K-13 بود و هیچ پژوهش یا تحقیق جدیدی برای طراحی R-60 انجام نپذیرفت.
بعدها موشک R-60 توسعه و بهبود یافت و مدل R-60M ساخته شد که مدل R-60MK نوع صادراتی آن است و موشک UZR-60 نوعی از همین موشک است که جهت تمرینات خلبانان به کار برده می‎شود.

مشخصات
سازنده: Molniya
تاریخ ورود به خدمت: 1975
برد موثر: 3 کیلومتر
بردنهایی: 5 تا 10 کیلومتر
سرعت: 2 ماخ
پیشرانه: یک راکت تک مرحله‏ای با سوخت جامد



R-60 در جعبهء نگهداری مخصوص



فیوز:
دو فیوز فعال راداری؛ فیوز هوایی که یکی در قسمت انتهای بالچه‏ی عقب موشک تعبیه شده است و دیگری در قسمت نزدیک به نوک موشک. در مدل R-60M از فیوز فعال لیزری استفاده شده است.

هدایت پذیری: تمامی مدلها بر اساس حرارت یابی گازهای خروجی موتور (Infrared)
سرجنگی: 6 کیلوگرم که 1.6 کیلوگرم آن، اورانیوم ضعیف شده است زیرا اورانیوم چگالی بالایی دارد و به راحتی در فلزات نفوذ می‏کند.

وزن کل موشک: 65 کیلوگرم
طول: 2.08 متر
قطر: 130 میلی متر
طول بالچه‏ها: 43 سانتی‏متر


پلتفرم
هیلکوپترهای سنگین Mi-24 و Mi-35
جنگنده‏های:
Su-15bis
Su-17M3
Yak-38
Su-25
Su-24M
MiG-21bis
MiG-23/25/27/29


سابقهء نبرد واقعی
موشک R-60M و R-27R دو موشکی بودند که در جریان جنگ یوگوسلاوی توسط میگهای29 آن کشور شلیک شده و باعث سرنگونی دو فروند F/A-117 ایالات متحده شدند.
خلبان یک MiG-29A نیروی هوایی یوگسلاوی، با استفاده از سیستم IRST (هدفیاب حرارت موتور) توانست با رادار خاموش، خود را از دید جنگنده‏های ناتو مخفی کرده و سپس با موشک R-60M جنگنده‏ی 120 میلیون دلاری اف117 را سرنگون سازد.


MiG-29A در حال شلیک R-60


منبع:انجمن هوافضا

R-77

 
آشنایی با موشک هوا به هوای AA-12 موسوم به آمرامسکی

(به دلیلی شباهت عملیاتی به موشک آمرام آمریکایی، به نام AMRAAMSKI شناخته می شود)




موشک جدید میان برد راداری فعال R-77 (نام ناتو: AA-12 یا آدر: Adder) چند سالی است که به مرحله ی تولید انبوه رسیده است. برد موثر این موشک بین 90 تا 100 کیلومتر است که به راحتی بیش از 50 کیلومتر از آمرام آمریکایی برد دارد! همچنین قادر به مانورپذیری تا 18g با سرعت 3 ماخ می باشد! (جستجوگر راداری فعال = Active Radar Finder)

بر خلاف R-37 که پروژه ی توسعه ی آن محرمانه حفظ می شود، برای موشک R-77 تبلیغات فراوانی برای صدور آن به کشورهای جهان سوم به راه انداخته شده و گفته می شود که چند کشور، همچون مالزی، پرو، هند و چین آن را خریده اند. R-77 در روسیه با کد RVV-AE شناخته می شود ولی برای معرفی آن به غرب نام AAM-AE انتخاب شده است که به معنی «موشک هوا به هوای فعال صادراتی» می باشد. (AAM-AE = Air to Air Missile, Active, Export)

برنامه ی توسعه و تولید R-77 در سال 1982 آغاز گردید.


نمایی از طرح درونی R-77


ابتدا در نظر بود که این موشک، نقش های تاکتیکی و استراتژیکی گوناگونی را بر عهده بگیرد. این موشک را می توان بر ضد هلیکوپتر و هواپیماهای بدون خلبان و همچنین به منظور دفاع در برابر موشکهای هوا به هوای میان برد و دوربرد غربی نظیر AIM-120 (آمرام) و AIM-54 (فونیکس) و سطح به هوای پاتریوت و آرو به کار برد.

یکی از نیازمندی های اصلی طراحی R-77 این بود که طرح خاص آن بتواند سطح مقطع راداری هواپیمای حامل این موشک را کاهش دهد تا این موشک بتواند به سهولت در درون پایلون های داخلی حمل شود. در نتیجه، R-77 به بالهای مستطیل شکل باریک و کشیده و سطوح کنترل تاشونده مجهز گردید. سطوح کنترل منحصر به فرد R-77 عبارتند از: چهار دم مستطیلی شبکه ای شکل در انتهای بدنه ی موشک.


اگرچه پسا و سطوح مقطع راداری این شکل بندی بیشتر از سطوح دم متعارف می باشد ولی امتیازهای آن مهمتر می باشند. به ویژه مساحت این گونه دم، بیشتر است و در نتیجه مانورپذیری آن نیز بیشتر می شود. (با وجود آنکه ابعاد و وزن آن کمتر است)



این موشک، فعال کننده های کوچکتری نیز دارد. همچنین زاویه ی Stall (واماندگی) آن بیش از 40 درجه می باشد که بازهم بر مانورپذیری موشک به طرز فوق العاده ای می افزاید. قابلیت های بسیار قوی موشک R-77 می تواند هدفهایی که تا 12g مانور می دهند را به راحتی مورد حمله و اصابت قرار دهد.

در جریان مراحل اولیه ی پرواز، موشک به وسیله سیستم پرواز اتوماتیک هدایت می شود و اصلاح مسیر آن تا رسیدن به هدف را ، سیستم کنترل شلیک هواپیما از راه یک خط انتقال دهنده اطلاعات (Data) انجام می دهد. در هنگام دستیابی به فاصله ی مناسب تا هدف که تشخیص آن به وسیله ی سیستم کنترل گر هواپیمای شلیک کننده تعیین می شود، جستجوگر موشک شروع به فرستادن امواج نموده و هومینگ (آشیانه یابی) نهایی به طور مستقل از هواپیمای شلیک کننده، ادامه می یابد.

سیستم کنترل شلیک هواپیما همچنان به محاسبات فرمانهای کنترل جهت اصلاح مسیر موشک ادامه می دهد تا در صورت گم کردن هدف به وسیله ی سیستم هومینگ موشک، سیستم هومینگ هواپیمای شلیک کننده بتواند هدفگیری صحیح را از سر بگیرد.

در مسافتهای بسیار کوتاه، جستجوگر فعال موشک به محض شلیک، فعال می شود. در صورتی که یک اخلالگر الکترونیکی (ECM) در کار جستجوی موشک اختلال ایجاد کند، سیستم جستجوگر موشک به صورت اتوماتیک به حالت تشعشع یابی غیرفعال تغییر وضعیت می دهد و به سمت سرچشمه ی تولید کننده ی امواج اخلالگر الکترونیکی (ECM) که به احتمال زیاد جنگنده ی دشمن است، تغییر وضعیت می دهد و به طرف آن می رود.
نوع حرارت یاب (غیر راداری) R-77 نیز به همراه یک سیستم انتقال اطلاعات از هواپیمای شلیک کننده نیز تولید شده است. سرجنگی R-77 از نوع میله ای یک تکه بسیار قوی می باشد که به وسیله یک فیوز لیزری، منفجر می گردد.



سه نوع شناخته شده ی R-77 عبارتند از:
نوع اول مخصوص نیروهایی نظامی روسیه R-77M یا RVV-AE-PD با موتور ترکیبی راکتی / رمجت که در نتیجه دارای سرعت و برد بیشتر و به میزان قابل توجه 160 کیلومتر است.
نوع دوم یک نوع تغییر یافته برای یک سیستم ضدهوایی زمین به هوا طراحی شده است.
نوع سوم نیز مدل صادراتی این موشک است که R-77E نام دارد و برد آن تا 100 کیلومتر محدود شده است.


مشخصات فنی:
طول: 60/3 متر
قطر بدنه: 200 میلی متر = 20 سانتی متر
طول بالچه ها: 35 سانتیمتر
وزن موشک: 175 کیلوگرم
سرجنگی: 30 کیلوگرم TNT
حد تحمل فشار g : حدود 30 برابر
سرعت: 3 ماخ
فیوز عمل کننده: فعال راداری (Fire & Forget)
هدایت: براساس فرامین جنگنده ی شلیک کننده به همراه سیستم راداری فعال
نیروی محرکه: سوخت جامد

برد:
(مدل صادراتی): 50 کیلومتر
(مدل روسی): 160 کیلومتر – برد موثر: 90 تا 100 کیلومتر

قابل نصب بر روی:
میگ29 اس ام تی، سوخوی30، سوخوی32، سوخوی33، سوخوی34، سوخوی35، سوخوی37، میگ33، میگ29 او وی تی، میگ31 مدلهای M/BM، یاک 141 و یاک130


منابع:
www.fas.org/man/dod-101/sys/missile/row/aa-12.htm
http://alasrojas.com/Escuela/lomac/eaf/eaf.htm
http://www.military.cz/russia/air/weapons/rockets/aam/r-77/r-77.htm
انجمن هوافضا



موشک بالستیک M-9 ایران یا Df-15/css-6 چین


DF-15(با نام صادراتی:M-9 ;کد ناتو:CSS-6) موشک است یک مرحله ای با سوخت جامد که در دسته موشک های بالستیک با برد کوتاه(SRBM) قرار دارد.این موشک توسط CASC مرکز تحقیقات موتور راکت چنین(که امروزه ARMT یا صنایع فضایی چین نامیده می شود) طراحی و ساخته شده است.نام این موشک زمانی مطرح گشت که PLA چندین موشک را به تنگه بحران زده تایوان شلیک کرد.این مشک جزو موشک های استراتژیک غیر هسته ای چین در قسمت توپخانه محسوب میشود.
طراحی این موشک در سال 1985 شروع گشت و اولین پرواز ازمایشی خود را در سال 1987 انجام داد.این موشک برای اولین بار در نمایشگاه صنایع دفاعی که در سال 1988 در شهر بیاجنگ چین برگذار شد نمایش داده شد.
M-9 می تواند کلاهکی اتمی50 تا 320 کیلوتنی و یا کلاهک متعارف 320 کیلوگرمی را تا مسافت 600 کیلومتری(373 مایلی) حمل نماید.مدل های قدیمی تر این موشک دقت خطایی بین 300 تا 600 متر را دارا بودند که در مدل های جدیدتر این دقت به 150 تا 500 متر رسیده است(مدل های بروز شده این موشک دارای دقت خطای 30تا 40 متری می باشند). علت دقت بالای این موشک استفاده از سیستم خلبان خودکار پیشرفته در کنار سیستم موقعیت یاب جهانی GPS می باشد.
این موشک از موتوری تک مرحله ای با سوخت جامد سود می برد که سرعتی برابر با 6 ماخ را در فاز نهایی به این موشک می بخشد
M-9 به وسیله لانچرهای متحرک خود قابلیت جابجایی سریع را دارست که به این موشک امکان تغییر مکان سریع برای جلوگیری از شناسایی شدن توسط دشمن و استفاده در شرایط بحرانی را می بخشد.
M-9 بردی دو برابر موشک اسکاد را دارست اما از کلاهک سبکتری سود می برد و خسارات کمتری را به هدف وارد میکند.سیستم هدایت خودکار و GPS مدرن این موشک امکان هدف گیری دقیق را برای نیروهای نظامی استفاده کننده فراهم می اورد.
M-9 در هدف گیری بسیار تواناست و با سیستم خلیان خودکار خود که توسط کامپیوتر دیجتالی کنترل میشود استفاده از نیروی انسانی قبل از پرتاب را به حداقل رسانده است.
نسخه سوریه ای این موشک شباهت زیادی به مدل ایرانی دارد,اعتقاد بر این است که موشک های ایران و سوریه با کلاهک 320 کیلوگرمی توانایی رسیدن به برد 800 کیلومتر(497 مایل) را نیز دارا هستند.
جمهوری خلق چین تحت فشار امریکا قرار داد فروش این موشک ها را کنسل کرد اما تکنولوژی این موشک ها به کشورهای ایران,پاکستان و مصر فروحته شده است.

--------------------------------------------------------------------------------
خصوصیات
عملکرد: موشک بالستیک کوتاه برد(SRBM)
نام موشک:,M-9,DF-15(کد ناتو:CSS-6)
سازنده: صنایع فضایی چین(ARMT)
کشور سازنده: جمهوری خلق چین
پیشرانه: موتور تک مرحله ای/سوخت جامد
طول:9.10 متر
قطر: 1 متر
برد: 600 کیلومتر(برخی منابع از برد 800 کیلومتری سخن گفته اند)
دقت خطا(CPE) : بین 30 تا 40 متر /در مدل های بروز شده
سرعت: 6 ماخ در فاز نهایی
سیستم هدایت: خلبان خودکار و سیستم مکان یابی ماهواره ای(GPS)
کلاهک: متعارف 320 کیلوگرمی/اتمی 90 کیلوتنی
مورد استفاده در:چین,سوریه,ایران,لیبی
ورود به خدمت:1987
● نویسنده: امیرحسام ملایی یگانه
● منبع: missilethreat.com/sinodefence.com
Copyrights©Moshaki-nezami.blogfa.com

Vympel R-73





موشک هوا به هوای R-73 ساخت «ویمپل» که در سازمان ناتو با نام AA-11 Archer شناخته می شود، توسط «دفتر طراحی کارخانجات ماشین سازی ویمپل» طراحی و ساخته شده است. این موشک، پیشرفته ترین موشک بردکوتاه هوا به هوای ساخت روسیه می باشد و عمومن به عنوان ترسناک ترین سلاح در نبردهای نزدیک هوایی (داگ فایت) معرفی می شود.

دفتر طراحی کارخانجات ماشین سازی ویمپل: Vympel machine Building Design Bureau





طراحی
R-73 به منظور جایگزینی مدلی قدیمی R-60 (نام ناتو: AA-8 Aphid) به عنوان سلاحی جهت فواصل نزدیک، برای هواپیماهای جنگی اتحاد شوروی، طراحی و ساخته شد. کار طراحی این موشک به سال 1973 باز می گردد و اولین سری این موشکها، به سال 1985 وارد خدمت در نیروی هوایی اتحاد شوروی شدند.

R-73 دارای هدایتگر حساس به مادون قرمز یا حرارت، خنک کننده سنسور جستجوگر با قابلیت مهم هدفیابی در «زاویهء بسته» (Off-Boresight) می باشد: یعنی جستجوگر موشک می تواند اهدافی را که در 60 درجه نسبت به محور طولی موشک، قرار دارند، تشخیص دهد و ببیند.

این موشک همچنین می تواند با سایت نشانه روی تعبیه شده در کلاه خلبان (HMS) یکپارچه شود و بدین طریق، خلبان تنها با نگاه به سمت اهداف روبه رو و بدون نیاز به منحرف ساختن سایت نشانه روی اصلی هواپیما، آنها را مورد اصابت قرار دهد.

حداقل فاصلهء مورد نیاز جهت شلیک این موشک، در حدود 300 متر و حداکثر فاصلهء آئرودینامیکی (فاصله ای که موشک در هوا و با انجام مانور به سمت هدف طی می کند) حدود 30 کیلومتر می باشد.

HMS مخفف Helmet-Mounted Sight



موشک R-73 اندکی پس از شلیک توسط MiG-29



R-73 بالاتر از AIM-9M
R-73 مانورپذیرترین موشک در بین موشکهای مشابه می باشد و اغلب کارشناسان بر این اعتقادند که در قیاس با موشک آمریکایی AIM-9M Sidewinder، در مرتبهء بسیار بالاتری قرار می گیرد. موشک AIM-9M جایگزین موشکهای AIM-132 ASRAAM و IRIS-T شد و به زودی نوع پیشرفته ای به نام AIM-9X وارد خدمت خواهد شد.


R-73M یا R-74EM ؟
از سال 1994 تاکنون، موشک R-73 مورد بهبودسازی قرار گرفته که ماحصل آن، سطح استاندارد R-74EM شده است که در اصل همان موشک R-73M می باشد. این موشک، به سال 1997 در کشورهای CIS (مشترک المنافع یا جمهوری های استقلال یافتهء شوروی) وارد خدمت شد. R-74EM برد بیشتری پیدا کرده است و جستجوگر آن، می تواند اهدافی فراتر از 60 درجه را شناسایی کرده و ببیند؛ ضمن اینکه سیستم «ضد ضدعمل الکترونیک» (ECCM) آن نیز بهبود یافته است.

CIS مخفف Commonwealth of Independent States
ECCM مخفف Electronic Counter-Counter Measures


پلتفرم (پرتابگر):
MiG-21/23/29
Su-24/25/27/30/32/34/35/37
Mil Mi-24/28
Kamov Ka-50




اطلاعات اولیه و مشخصات عمومی

عملکرد: موشک برد کوتاه هوا به هوا
سازنده: ویمپل
موتور: راکت سوخت جامد
وزن: 105 کیلوگرم (231 پاوند)
طول: 2.9 متر (9 فوت و 6 اینچ)
قطر: 170 میلی متر (6.7 اینچ)
طول دو سر بالچه ها: 510 میلی متر (20 اینچ)
سرعت: 2.5 ماخ
برد: 30 کیلومتر (18.75 مایل)
سرجنگی: 7.4 کیلوگرم (16.3 پاوند)
هدایت: هدفیاب مادون قرمز (حساس به حرارت)








منبع:انجمن هوافضا

نکاتی کوچک در مورد نامگذاری موشک های آمریکایی

تا سال 1962 میلادی هر یک از شاخه های ارتش امریکا روش تازه ای برای نامگذاری تسلیحات دنبال میکردند. که در نتیجه موجب سردرگمی نیروهای نظامی وغیر نظامی میشد.از اینرو وزیر دفاع وقت امریکا رابرت مک نامارا به شاخه های مختلف ارتش دستور داد روش مشترک یکنواختی برای نامگذاری تسلیحات به کار گیرند مطابق این روش در نامگذاری موشکها راکتها و ادوات پرنده خودکششی الگوی زیر به کار میرود:
این الگو یک خانه 7حرفی است که حروفاز سمت چپ به راست در آن قرار می گیرند:
7 6 5 4 3 2 1
1-خانه اول (وضعیت):این "حرف" نشان دهنده وضعیت کلی نوع جنگ افزار یا نمونه منفرد است.این نام گذاریها بیشتر در مراحل طراحی نخست یا آزمایش پروازی استفاده میشود اما در موارد نادری در جنگ افزارهای تولیدی یا عملیات های معمولنیز دیده میشود. در واقع بیشتر جنگ افزارهای عملیاتی بدون مین حرف هستند.
• حرف (captive) C به معنای مهار شده وسیله ایست که با سکوی پرتاب حمل شده اما شلیک نمی شود مانند یک موشک هواپایه بدون موتور راکت ادوات مهار شده هنگام آزمایش پرواز به کار میروند.
• حرف D(Dummy) به معنای کاذب یک پوسته کاذب بدون تجهیزات عملیاتی (نظیر موتور سر جنگی سامانه هدایت است. این ادوات هنگام آموزش های پروازی آیرودییپنامیک به کار میروند.)
• حرف J به معنای آزمایش (موقت وسیله کاربردی در برنامه های آزمایش وپیکر ه آزمایشی یا حذف موقت تجهزات برای آسان کردن آزمایش است.)
• حرف N به معنای آزمایش(دائم وسیله کاربردی در برنامه آزمایش آست که در پیکره آن غییر شگرفی ایجاد شده که بازگشت به پیکره عملیاتی نخست شدنی نیست.)
• حرف X به مینای آزمایشی یا نمونه نخست جنگ افزاری است که همچنان در مرحله توسعه یا ارزیابی قرار دارد و وارد مرحله تولید نشده است .
• حرف Y به معنای نمونه نخست یا پیش تولید انبوه نشان از آن دارد که جنگ افزار فرایند آزمایش را پشت سرگذاشته و در مرحله آزمایش پایانی توسعه و ارزیابی مقدماتی تولید است.
• حرف Z به معنای طراحی پیشنهاد جنگ افزاری است که هنوز در مراحل نخست طراحی یا پیش توسعه قرار دارد.
2-خانه دوم(محیط پرتاب):این "حرف" نشاندهنده ی نوع یا انواع سکوهای پرتاب است که برای جنگ افزاز در نظر گرفته شده است.نام بیشتر جنگ افزارهایی که در وضعیت عملیاتی قرار دارند از این خانه آغاز میشود.
• حرفA به معنی هوا جنگ افزار از یک وسیله هوایی پرتاب می شود.
• حرف B به معنای چند گانه امکان شلیک آن از بیش از یک محیط وجود دارد .
• حرف C به معنای مکعب یا کانتینر یک سامانه زمین پایه است که به صورت افقی یا در زاویه ای کمتر ار 45 درجه درون محفظه محافظت کننده نگهداری میشود.
• حرف F به معنای انفرادی یا پیاده نظام جنگ افزار حمل بر دوش است که توسط پرسنل رزمی حمل و پرتاب میشود.
• حرف G به معنای سطحی از روی یا باند فرود پرتاب میشود.
• حرف H به معنای نگهداری در سیلو به صورت عمودیدر سیلو نگهداری میشود اما از زین شلیک نمی شود.
• حرف L به معنای پرتاب از سیلو به صورت عمودی نگهداری شده و از زمین شلیک میشود.
• حرف M به معنای متحرک/سیار از یک خودروی زمینی یاسکوی متحرک پرتاب میشود.
• حرف P به معنای سکوی نرم یک سامانه ی زمین پرتاب است که در حالت بدون محافظت یا با محافظت اندک نگهداری میشود.
• حرف S به معنای فضا از وسیله ای پرتاب میشود که خارج از جو زمین عمل میکند.
• حرف U به معنای زیر آب ازیک مکان زیر آب یا زیر دریایی شلیک میشود.

برگرفته از سایت انجمن هوافضا

تقسیم بندی موشک ها و انواع ایرانی آنها

یادآوری:مطالب ذیل نقل مستقیمی از سایت دانشجو می باشد و بیانگر نظرات مسئولین وبلاگ مجله هوایی نمی باشد

موشک های هوا به هوا یا AAM ( Air to Air Missile )
توسط هواپیما حمل می شود و بر علیه هواپیماهای دشمن یا یک هدف پرنده به کار گرفته می شود . این نوع از موشک ها عموما از لحاظ ابعاد نسبت به سایر موشک ها کوچکتر هستند زیرا ظرفیت هواپیماهایی که آنها را حمل می کنند محدود است و این موشک ها با توجه به ماموریتشان دارای برد نسبتا کوتاهی می باشند و به این علت به آنها Boost Glide می گویند یعنی به محض روشن شدن موتور یک سرعت اولیه به موشک داده می شود و بعد از این مرحله به سمت هدف گلاید می کند . از موتور راکت با سوخت جامد در این نوع موشک ها استفاده می شود . زیرا ماهیتی ساده دارند و قابل اعتماد هستند . در بعضی موارد جهت اصلاح خصوصیات عملکردی موشک از موتور با کار کرد مدوام در طول پرواز استفاده می کنند .
بعلت اینکه این موشک ها مستقیما در زیر هواپیما حمل می شوند مشکلات آیرودینامیکی نسبتا ساده ای ایجاد می شود که شامل اثرات تداخل جریان بین موشک و هواپیما می باشد . این مسایل تداخلی بویژه در سرعت های بالا در بالهای به عقب بر گشته جنگنده هایی که موشک حمل می کنند بحرانی است . بعنوان یک قانون خاص برای هواپیمای جنگنده بمب افکن هر موشکی که شلیک می گردد خواه عمود بر مسیر حرکت و خواه به سمت عقب باید آنالیز همان وضعیت خاص انجام پذیرد . قابلیت مانور پذیری موشک های AAM به دلایل زیر در مقایسه با سایر موشک ها بیشتر می باشد :
1- سرعت های زیاد پرتاب
2- سرعت زیاد هدف و مانور پذیری بالای آن
3- زمان کوتاه پرواز جهت اصلاح مسیر .
محبوب ترین موشک هوا به هوای ایرانی:

مجبوب ترین موشک ایرانی که از طرفدارن زیادی برخوردار است موشک AIM-54 فینیکس است که توسط جنگنده اف-14 نیروی هوایی حمل می شود.

لیستی از موشک های هوا به هوای ایرانی:

● AIM-7
● AIM-9
● AIM-54
● AA-8
● AA-10
● AA-11
● PL-2A
● PL-7
●سجیل
●فاطر

نکته مهم:

به دلیل حفاظت اطلاعات شدید در مورد تسلیحات هوایی در ایران اطلاعات دقیقی از موشک های موجود و تعداد انها در دسترس نیست.در سال های گذشته گزارشاتی در مورد ساخت موشک فاطر به دست ایران که از بدنه AIM-9 و سیستم ایونیک جدیدی بهره میبرد شنیده شد که اطلاعاتی از ان در دسترس نیست.همچنین اخرین پروژه موشکی هوا به هوای ایران موشک سجیل است که نمونه هوا به هوا شده موشک هاوک میباشد که بر روی جنگنده اف-14 مورد استفاده قرار میگیرد.

موشک هوا به هوای AIM-54 فینیکس شلیک شده از اف 14 تامکت


موشک زمین به هوا یا SAM ( Surace to Air Missile )
معمولا از این نوع موشک ها برای پدافند زمینی در برابر حمله هواپیماهای دشمن استفاده می شود . طراحی آیرودینامیکی این نوع موشک ها بستگی به برد آنها دارد که این برد از چند کیلو متر تا چند صد کیلو متر می تواند باشد . معمولا برای برد های کوتاه از موشک های یک مرحله ای با موتور سوخت جامد یا مایع استفاده می شود و همچنین به منظور به منظور کاهش وزن در برد های بلند از سیستم های چند مرحله ای استفاده می کنند . اثبات شده است که موتور های رم جت و سایر موتور های مکنده هوا از نظر اقتصادی و از دیدگاه وزنی با صرفه تر می باشد . همچنین یکی از معایب استفاده از موتور رم جت این است که برای استارت این موتور ها نیازمند به یک موتور کمکی قوی دارد . سیستم هدایت این نوع موشک ها نیز متنوع است . برای برد های کوتاه سیستم هدایت با اشعه راداری و یا حتی ملدون قرمز دقت بالایی را برای انجام ماموریت موشک ها به همراه دارد .
برای برد های بلند از سیستم های هدایتی هدف یاب و یا ترمینال استفاده می کنند که باعث از بین بردن موثر هدف با دقت زیادی می شود . برای انجام ماموریت در برابر هدف های سریعی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند قابلیت مانور مورد نیاز برای این کلاس از موشک ها می بایست در رنج بالایی باشد . عموما این نوع موشک ها بطور عمودی پرتاپ و یا از یک ارتفاع بلند برای حداکثر تاثیر تخریب پرتاب می گردند .

جدید ترین عضو گروه پدافندی:

جدیدترین عضو گروه موشک های پدافندی ایران موشکTor-M میباشد .ایران در سال 2006 یک محموله 29 تایی از این موشک را از روسیه تحویل گرفت.

لیستی از موشک های پدافند ایرانی:

● SA-10
● SA-5
● SA-2 / HQ-2J
● SA-6
● SA-15
● I HAWK
● Rapier
● Tigercat
● SA-16
● SA-7
● HQ-7 / FM-80
● Stinger

نکته مهم:
ایران در بخش پدافندی دست به تولید موشک های صیاد1و2 و شهاب ثاقب و S-250 زده است که مهندسی معکوس شده موشک های چینی و روسی هستند.
در بخش موشک های شانه پرتاب هم ایران علاوه بر استینگر موشک های میثاق1و2 را تولید میکند و از موشک های دوش پرتاب روسی همانند ایگلا بهره میبرد.

موشک زمین به هوایTor-M


موشک هوا به زمین یا ASM ( Air to Surface Missile )

از این موشک ها معمولا برای حمله به سلاح های تاکتیکی و نابود کردن نیرو های زمینی یا هدف های زمینی نظیر انبار سلاح ها مخازن کشتی ها یا فرودگاه ها استفاده می شود . مشکلات پرتابی این موشک ها شبیه موشک های AAM است و برد آنها نیز از چند کیلومتر تا چند صد کیلو متر متغیر است . در نوع برد کوتاه این موشک ها عموما به دلیل سبکی از نگهدارنده ثابت در آنها استفاده می شود و در نوع برد بلند از نگهدارنده جدا شونده بهره می برند . در مرحله بعد وضعیتهای بدست آمده متعادل می شوند و به تدریج برای رسیدن به سرعت مورد نظر تقویت می گردند . اگر برد قابل توجهی مورد نظر باشد چند مرحله ای کردن موشک سود مند است . در نصب بر روی هواپیما برای تنزل نکردن خصوصیات عملکرد هواپیما های حامل دقت زیادی باید به خرج داد . مانور پذیری موشک های ASM به دلیل سرعت پایین آنها خیلی کمتر از موشک های AAM است و همچنین چون این موشک ها را بر علیه هدف های زمینی به کار می گیرند واضح است که نیازی به قابلیت مانوری کمتری دارند .

لیست موشک های هوا به زمین ایرانی:

● GBU-67/9A Qadr
● AGM-379/2
● Zoobin
● AGM-65A
● AS-10
● AS-11
● AS-14

موشک هوا به زمین AGM-65 ماوریک در حال شلیک از اف 18

موشک زمین به زمین یا SSM ( Surface to Surface Missile )
این موشک ها به دو دلیل در جنگ بکار گرفته می شود :
۱- حمله به هدف هایی که در مسافت های بسیار دوری واقع هستند .
2- استفاده از آن به عنوان یک سلاح تلافی جویانه

از دیگر علت های استفاده از این نوع موشک ها می توان پشتیبانی پیاده نظام در عوض آتش توپخانه را نام برد . این جنگ افزار دارای برد موثری از هزار کیلو متر تا چندین هزار کیلو متر می باشد . معمولا مسیر حرکت این موشک ها بصورت کروز و یا پرتابه ای می باشد . موشک های برد بلند بالستیک معمولا چند مرحله ای هستند زیرا با این روش ابعاد موتور کوچکتر شده و در نتیجه وزن کلی موشک به حداقل می رسد .
این موشک ها چون به صورت عمودی پرتاب می شود کل وزن موشک بر روی لانچر پرتاب قرار می گیرد پس واضح است که هر چه وزن موشک کمتر شود فشار کمتری بر لانچر پرتاب وارد می شود .
قابلیت مانور این نوع موشک ها خیلی کمتر از بقیه است و عمده کنترل در طول فاز صعود مسیر در هنگام وزش باد جانبی انجام می پذیرد . این نوع موشک معمولا مانند یک سلاح توپخانه ای از یک سکوی پرتاب ثابت زمینی شلیک شده و سپس بر روی هدف نشانه می رود و برای این منظور نیاز به درجه بهینه ای از مانور پذیری موشک داریم . در نوع بدون سیستم هدایت این موشک ها پایداری مورد نیاز با استفاده از ملاحظات انحراف مسیر در پرتاب بر موشک اعمال می گردد . نوع بخصوصی از این موشک ها از زیر آب شلیک می شوند .

ایران و موشک های زمین به زمین:

ایران عزیزمان دراین قسمت به پیشرفت های شگرفی دست یافته است که باعث حیرت جهانیان گشته است.صنایع موشکی ایران با ساخت موشک بالستیک شهاب 3 که دارای بردی 2500 کیلومتری است ایران را در زمینه موشکی در جهان مطرح ساخت.ایران در رزمایش پیامبر اعظم موشک بالستیک فجر3 را ازمایش کرد که از کلاهکی تقسیم شونده بهره میبرد.این تکنولوژی در اختیار کشورهای معدودی است که دستیابی به این فناوری توسط متخصصان ایرانی باعث بهت و حیرت جهانیان گشت.
منابع غربی از موشک های شهاب 4و5و6 با برد 4000 تا 10000 هزار کیلومتر سخن میگویند که ایران همواره این موارد را تکذیب کرده است.در حال حاضر ایران در حال کار بر روی موشک شهاب3 است تا ان را به یک حمل کننده ماهواره تندیل نماید.

لیستی از موشک های زمین به زمین ایرانی:

● Arash
● Fajr
● Hadid
●Haseb
● Nazeat
● Noor
● Oghab
● Shahin
● Kosar
● Nafez
● Ra'ad
● Saghegh
● Zelzal1/2/3
● Shahab1/2/2/3

موشک زمین به زمین شهاب3بر روی لانچر پرتاب
--------------------------------------------------------------------
● نویسنده: امیرحسام ملایی یگانه
● منابع :کتاب طراحی پیکر بندی موشک ها/سایت گلوبال سیکورتی
Copyrights©Moshaki-nezami.blogfa.com