چین و جنگ عراق علیه ایران
یک بررسی تاریخی

دولت چین در ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نگران بهره برداری شوروی از آن بود، (بیانات هوانگ هوا، وزیر امور خارجه ولی چینگ، نماینده چین در سازمان ملل متحد، در سپتامبر 1979).

 

متقابلا برژنف، رهبر شوروی، نیز در سفر به هند در دسامبر 1980 از کشورهای مختلف از جمله چین و آمریکا و ژاپن خواست که از مداخله در این جنگ خودداری کنند.

پایداری بعدی ایران و خودداری از قبول نفوذ دو ابرقدرت، باعث اطمینان خاطر چین شد. اما در موضع رسمی بی طرفی آن کشور در قبال جنگ تحمیلی، تغییری پدید نیاورد.

مقامات چینی اظهار می دارند که از مداخله در مناقشات بین کشورهای جهان سوم که ریشه تاریخی دارد، خودداری می کنند و آن را از "مسایل باقی مانده تاریخ" می نامند که باید "از طریق مذاکرات و روش های مسالمت آمیز حل و فصل شود."

به عقیده چین، هدف رقابت دو ابرقدرت در مناطق مختلف دنیا، از جمله در خاورمیانه، تسلط بر منابع و نقاط استراتژیک است و بر اتحاد و اتفاق کشورهای جهان سوم تاثیر منفی می گذارد و باعث بروز جنگ های منطقه ای (مانند جنگ ایران و عراق) می شود که هر لحظه خطر گسترش بیشتر زا در پی دارد و سایر کشورهای جهان سوم باید در آن بی طرف بمانند.

برای بسیاری از ناظران این سوال مطرح است که چگونه جمهوری خلق چین که خود طعم تلخ تجاوز تجاوز خارجی را چشیده است، (توسط انگلیس و سایر کشورهای غربی در قرن نوزدهم و ژاپن در قرن بیستم) از محکوم نمودن رژیم متجاوز عراق خودداری می کند؟

شاید پاسخ این باشد که اولا چین قدرت تازه واردی در خاورمیانه است و با سیاست احتیاط آمیزی که برای گسترش مناسبات خود با همه کشورهای منطقه دنبال می کند، مایل به جانب گیری در مسایل حاد و در نتیجه ایجاد مشکل برای موقعیت خود در این نقطه حساس جهان نیست؛

ثانیا چین با 19 کشور از 22 کشور عضو اتحادیه عرب روابط سیاسی و اقتصادی، و با بقیه مناسبات غیررسمی دارد که در مورد دوم نیز درصدد رسمیت بخشیدن به آن است و رنجش تعداد زیادی از کشورهای عربی در برابر جلب رضایت یک کشور (جمهوری اسلامی ایران) را به مصلحت خود نمی داند؛

ثالثا سیاست چین در خاورمیانه به دلیلی نگرانی از اهداف شوروی، و در جهت همراهی با سیاست آمریکاست- البته نه پیروی کامل از آن- و به همین دلایل از اعلام آشکار کشور متجاوز و محکوم ساختن آن خودداری می کند.


هر چند که سیاستمداران و دیپلمات های چین بنا بر ملاحظات سیاسی و بر اساس دیپلماسی اعلام شده آن کشور، روش فوق را ادامه می دهند، طبق برخی شواهد، نظامیان چین به ویژه افسران عالی رتبه ارتش که در جنگ های متعدد علیه تجاوز خارجی (از جمله جنگ ضد ژاپن و جنگ کره) شرکت داشته اند، به طور خصوصی با مردم کشور ما ابراز همدردی نموده و مقاومت آنان را در برابر متجاوز (به ویژه شکستن حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر) ستوده اند.

گرچه این همدردی ها و اظهار نظرهای خصوصی، همچنین مخالفت پکن با تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران از سوی پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، موجب دلگرمی است، اما به هر حال روش چین در قبال جنگ تحمیلی و به ویژه تحویل موشک های میان برد سی اس اس - 2 به عربستان سعودی، که خطر مستقیمی علیه امنیت ایران به حساب می آید، ممکن است تاثیر نامطلوبی بر اذهان مردم ایران نهاده و تلاش هایی را که برای فراموشی سفر هواکووفنگ به ایران به عمل آمده بود، مورد شک و تردید قرار دهد.

منبع: چین و خاورمیانه
تألیف: محمدجواد امیدوارنیا