با همه ی لحن خوش آوایی ام در به در کوچه تنهایی ام ای دو سه تا کوچه زما دور تر نغمه ی تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه ما می شدی مایه ی آسایه ی ما می شدی هر که به دیدار تو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود شهر پر از زمزمه ی نام توست کوچه ی دل منتظر گام توست دوش مرا حال خوشی دست داد سینه ی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامه ی جان من است نامه ی تو خط امان من است ای نگهت خاستگه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز، ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نَفَسَت، یار و مددکار ما کی و کجا؟ وعده دیدار ما (شعر از زنده یاد محمدرضا آغاسی ) |