اولین بمب افکن مافوق صوت جهان، همان بمب افکن B-58 ملقب به هاستلر می باشد که اولین بار در سال 1954 برای نیروی هوایی آمریکا سفارش داده شد. از ابتدای عمر عملیاتی این هواپیما، هاستلر رکوردهای جدیدی را از خود برجای گذاشت که ممکن است دیگر هیچ گاه این رکوردها به وسیله هواپیمای بمب افکن نظامی دیگری شکسته نشود.
هواپیمای بمب افکن B-58 در نمایی از روبرو
بی 58 هواپیمایی بی نظیر در کلاس و حد و اندازه های خود است که می تواند با بیش از دو برابر سرعت صوت پرواز کرده، هدف ها را از ارتفاع 20 کیلومتری شناسایی کرده و از دیده شدن توسط رادار با پرواز کردن در ارتفاع پایین 200 متر با سرعت بالای صوت، خودداری کند. در ارتفاعات، این هواپیما همانطوری که گفته شد می تواند بسیار بالاتر از این سرعت ها به کروز و گشت زنی بپردازد که هیچ بمب افکن دیگری در جهان قادر به انجام این کار نیست. این بمب افکن با چهار موتور، دقیقاً از همان موتورهای به کار رفته در هواپیمای اف-4 فانتوم، یعنی موتورهای توربوجت GE J-79 که هریک کششی معادل 15.000 پوند در حالت پس سوز دارند، بهره می برد.
بمب افکن بازنشسته B-58 در حال برخاست
هاستلر می تواند فاصله 7.000 کیلومتری را بدون سوخت گیری مجدد طی نماید که رقم بسیار خوبی برای یک بمب افکن در این کلاس است. با انجام سوخت گیری هوا به هوا، این بمب افکن به یک بمب افکن میان قاره ای تبدیل می شود که قادر است به طور نامحدود به هر منطقه از جهان پرواز کند. سیستم های بمب افکنی این هواپیما، حدود 10 برابر دقیق تر از نمونه های قبلی خود است در حالی که حدود دو سوم فضای آن ها را اشغال کرده و وزنی تنها نصف آن ها دارد.
بمب افکن B-58 هاستلر با یک مخزن سوخت اضافه در حال پرواز
ساختار بدنی این هواپیما با استفاده از بدنه لانه زنبوری و توخالی و همچنین طراحی مثلثی شکل، آن را برای پرواز در سرعت های مافوق صوت بسیار مناسب می سازد. این هواپیما ساخت شرکت کانویر است که بعدها به جنرال داینامیکز تغییر نام داد. هاستلر از معدود هواپیماهای آمریکایی است که از بال های دلتا شکل بهره می جوید در حالی که این نوع طراحی به وفور در جنگنده های اروپایی یافت می شود. این بمب افکن، اولین هواپیمای مافوق صوت جهان است که موتور های آن در خارج از بدنه و در زیر بال ها نصب گشته اند. طول این هواپیما، حدود 30 متر و طول دو سر بال های آن حدود 17 متر می باشد که ابعادی نسبتاً متوسط است.
این بمب افکن چندان هم کوچک نیست، اندازه هواپیما را با اندازه خدمه مقایسه نمایید
هاستلر دارای سه خدمه در کاکپیت های جداگانه است که به ترتیب از جلو به عقب خلبان، افسر تسلیحات نظامی و ناوبر یا مهندس پرواز می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر وزنی معادل 76 تن از زمین تیک آف یا برخاست نماید. مهمترین ویژگی این بمب افکن توانایی حمل سلاح اتمی می باشد که قادر است در زیر بدنه و همچنین در زیر بال ها بمب های اتمی را حمل و در بمباران به کار گیرد. سرانجام به دلیل هزینه های بالای نگهداری و از دست دادن امکان حمل تسلیحات بیشتر در مقابل سرعت در سال های 1960، به تدریج تلاش ها در جهت هرچه کمرنگ تر ساختن نقش این بمب افکن افسانه ای به عمل آمده وسرانجام پس از تولید 116 فروند از این هواپیما، هاستلر در ژانویه 1970 پس از 20 سال خدمت بازنشسته گردید و بمب افکن جدید تر F-111 که یک بمب افکن نسبتاً سبک وزن و یک جنگنده تهاجمی نیز است، جایگزین هاستلر شد.
نویسنده: آرمان(ایر بلاگفا)
بمب افکن فوق پیشرفتهء B-2 موسوم به Spirit یا «روح»، جهت پاسخگویی به نیاز نیروی هوایی ایالات متحده در نبردهای قرن آینده، طراحی و ساخته شده است. آنچه که برای برنامهریزان پنتاگون مسجل شده است، تجهیز روزافزون کشورهای متخاصم ایالات متحده، به انواع موشکهای دوربرد و دقیق زمین به هواست که میتواند مانع مهمی برای عملیاتهای آتی نظامی آمریکاییها قلمداد شود. از این رو، نسل جدید هواپیماهای رزمی، میبایست حداکثر پنهانکاری از رادار را حفظ نمایند. بمبافکن B-2 و در کنار آن هواپیماهایی مانند F/A-22 Raptor و F-117 Nighthawk با چنین دیدگاهی پا به عرصهء وجود نهادند.
B-2 Spirit که به وسیله کمپانی معظم «نورثروپ – گرومن» ساخته شد، یک بمب افکن پنهانکار (استیلت)، و چندکاره (Multirole) محسوب میشود که قادر است انواع بمبهای معمول و اتمی را پرتاب کند. این بمبافکن، مرحلهء مهمی از برنامهء تولید بمبافکنهای پیشرفته در ایالات متحده به حساب میآید. B-2، گرانقیمتترین هواپیمایی است که تاکنون در تاریخ جهان ساخته شده است؛ قیمتی که برای هر فروند آن تخمین زده می شود، رقمی بین 1.157 تا 2.2 میلیارد دلار را بالغ میشود. این رقم، با توجه به دورهء ساخت هواپیما، از زیاد به کم تغییر کرده است. تکنولوژی پنهانکاری، روشی است جهت نفوذ به سیستمهای دفاعی که تا پیش از آن، توسط هواپیماهای رزمی، غیرقابل نفوذ محسوب میشد. تولید اولیهای به تعداد 135 فروند، در نهایت در اواخر دههء 1980، به تعداد 75 فروند کاهش داده شد؛ اما بالاخره توسط پرزیدنت بوش (پدر)، تعداد نهایی جهت خرید، به 21 فروند رسید و این موضوع در جریان سخنرانی سالانهء وی به تاریخ ژانویهء 1991 به اطلاع عموم رسانده شد. این 21 فروند، به تدریج از تاریخ دسامبر 1993، به تدریج، به پایگاه هوایی «وایت من» (Whiteman) در میسوری (Missouri) تحویل شدند. در سه سال اول ورود به خدمت، B-2 ها به حدود 90% توان عملیاتی خود دست یافتند. در جریان یک ارزیابی به عمل آمده توسط نیروی هوایی ایالات متحده که نتایج آن نیز منتشر شد، دقت بمباران دو فروند B-2 مسلح شده، برابر 75 فروند هواپیمای معمول از نوع دیگر است!
خصوصیات:
مهمترین ویژگی B-2، بینیازی از سوختگیری هوایی بر فراز اقیانوس آرام است. جهت برآوردن نیاز نیروی هوایی به حملات اتمی علیه اتحاد شوروی، نیاز به بمبافکنی بود که بتواند بدون سوختگیری هوایی، خود را از طریق اقیانوس آرام به مرزهای شوروی برساند و حملات اتمی خود را انجام دهد. مطابق دکترین دفاعی ایالات متحده، چین و کرهء شمالی هم از دشمنان بالقوهء آمریکا محسوب میشوند. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چین و کرهء شمالی در زمرهء دشمنان درجهء اول ایالات متحده قرار میگیرند که بازهم برای رسید به فضای این کشورها، نیاز به همان مسیر عبوری اقیانوس آرام است.
قابلیت سوختگیری هوایی، هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که به روغنکاری موتورها (به دلیل روغن موجود در بنزین) و همچنین افزایش مداومت پروازی، نیاز باشد. با وجود در اختیار بودن بمب افکنهای B-52 و B-1B، نیروی هوایی ایالات متحده، درخواست تولید B-2 را به عنوان بمبافکنی سرنشیندار با قابلیت ماندهگاری ذاتی بالا، ارائه نمود. این بمبافکن، باید دارای قابلیت کمتر دیده شدن (توسط رادار) بوده و یا به عبارتی پنهانکار (استیلت) باشد و به اهدافی که محافظت فراوانی از آنها انجام می شود، (بدون دغدغه) حمله کند. این خصیصهای است که بسیار در قرن 21 ام، مفید واقع خواهد شد.
طرح انقلابی ادغام دو خصیصهء «کمتر مشاهده شدن با حفظ بازدهی بالای آئرودینامیک» و «توان بالای بارگذاری مهمات»، امتیازات بسیار مهمی است که باعث تمایز B-2 از بمبافکنهای پیشین میشود. برد عبوری B-2 برابر 11000 کیلومتر بدون سوختگیری هوایی میباشد. همچنین، قابلیت کمتر مشاهده شدن توسط رادار، آزادی عمل بسیار بالایی در ارتفاعات بالا به این بمب افکن میبخشد، به همین دلیل، برد هواپیما افزایش یافته و میدان عمل بسیار باز و راحتی جهت سنسورهای هدفیاب هواپیما فراهم میشود.
با استفاده از «سیستم هدفیاب جهانی» (GATS) که ترکیبی است از سیستم مکانیاب جهانی (GPS) و بمبهای هوشمند هدایت شونده به وسیلهء ماهواره مانند JDAM، بمبافکن B-2 میتواند از رادار بسیار پرقدرت APQ-181 جهت تصحیح خطاهای سیستم هدفیاب جهانی، بهره ببرد و دقت بسیار بیشتری به هنگام استفاده از بمبهای هوشمند هدایت ماهوارهای نسبت به بمبهای معمول هدایت لیزری کسب کند. بدین طریق، بمبافکن B-2 قادر است 16 هدف زمینی را همزمان مورد اصابت قرار دهد.
GATS مخفف GPS Aided Targeting System
JDAM مخفف Joint Direct Attack Monition
قابلیت پنهانکاری B-2 ترکیبی است از کاهش موارد زیر:
* تشعشعات مادون قرمز
* صدای موتورها
* تشعشعات الکترومغناطیس
* لکهء ایجاد شده بر صفحهء رادار
که همگی موارد فوق، باعث دشوار شدن رهگیری و شناسایی این هواپیما میشود. بسیاری از مشخصات رادارهایی از نوع کمتر قابل شناسایی، محرمانه باقی مانده است؛ با این حال استفاده از مواد کامپوزیتی (ترکیبی)، پوشش مخصوص روی بدنه و طرح موسوم به «بال پرنده»، مواردی هستند که در افزایش قابلیت پنهانکاری این بمبافکن، تاثیرگذار میباشند.
بمبافکن B-2 دو خدمه دارد؛ یک نفر خلبان در سمت چپ و فرمانده ماموریت که در سمت راست قرار میگیرند، این دو نفر، توانی برابر چهار خدمهء بمبافکن B-1B یا پنج نفر خدمهء B-52 دارند.
تاریخچهء عملیاتی :
تاریخ حیات بمبافکن B-2 از پروژهای به نام Black Project که برنامهای جهت ساخت «بمبافکن نفوذ کننده در ارتفاع بالا» یا HAPB بود، آغاز میگردد. این برنامه، سپس به ساخت «بمبافکن با تکنولوژی پیشرفته» یا ATB، تغییر جهت داد و دارای کد پروژهای به نام Senior Cejay گردید که در نهایت منجر به تولید B-2 Spirit شد. در طول دههء 1980، رقمی بالغ بر 23 میلیارد دلار، صرف تحقیق و تولید B-2 گردید. همچنین با تغییر جهت هدف پروژه که در سال 1985 از ساخت بمبافکن ارتفاع بالا به یک بمبافکن ارتفاع پائین تغییر یافته بود، هزینهها به شدت افزایش یافتند، زیرا به یک طراحی مجدد عظیم نیاز بود. به دلیل پنهانکاری شدیدی که در طول مدت طراحی و ساخت B-2 اعمال میشد و پروژهء ساخت آن، یکی از محرمانهترین برنامههای نیروی هوایی ایالات متحده به شمار میرفت، هیچ فرصتی جهت انتقاد از حجم سنگین هزینههای این پروژه در نزد افکار عمومی ایجاد نشد.
HAPB مخفف High Altitude Penetrating Bomber
ATB مخفف Advanced Technology Bomber
اولین هواپیمای B-2 به تاریخ 22 نوامبر 1988 از آشیانهء خود در تاسیسات شمارهء 42 پایگاه هوایی Palmdale در کالیفرنیا (مکانی که در آنجا ساخته شد) بیرون آورده شد و به نمایش عموم درآمد. اولین پرواز B-2 به تاریخ 17 جولای 1989 انجام پذیرفت.
مراکز ذیل که همگی در کالیفرنیا واقع هستند، عهدهدار انجام تستهای پروازی، مهندسی، طراحی و تولید این هواپیما بودند:
Combined Test Forc
Air Force Flight Test Center
Edwards Air Force Base
روح میسوری:
اولین هواپیمای B-2 که به نام «روح میسوری» یا Spirit of Missouri نام گذاری شده بود، به تاریخ 17 دسامبر 1993 تحویل نیروی هوایی شد. دپوی تعمیر و نگهداری این هواپیما، بر عهدهء یک پیمانکار طرف قرارداد نیروی هوایی ایالات متحده است که این هواپیماها را در مرکز لجستیک نیروی هوایی واقع در پایگاه هوایی Tinker در شهر اوکلاهاما پشتیبانی و سرویس مینماید.
پیمانکاران تولید B-2:
پیمانکار اولیهء B-2 جهت طراحی کل سیستم ها و یکپارچه سازی بین آنها، بخش یکپارچهسازی سیستمهای کمپانی معظم نوروثوروپ – گرومن است. شرکتهای فرعی ذیل نیز در تولید B-2 شرکت داشته اند:
Boeing Integrated Defense System
Hughes Aircraft
General Electric Aircraft Engines
پیمانکار دیگر، شرکت سازندهء ادوات آموزشی جهت خدمهء این بمب افکن است. این ادوات آموزشی، شامل «سیستم آموزش تسلیحات» و «سیستم آموزش ماموریت» می باشد که ساخت آن توسط شرکت Link Simulation & Training انجام شده است. این شرکت، شاخه ای از کمپانی L-3 Communications محسوب می شود که L-3 نیز در گذشته جزئی از بخش آموزشی کمپانی هیوز موسوم به HTI یا Hughes Training Inc محسوب می شده است. شرکت Link که در گذشته با نام دیگر CAE یا Link Flight Simulation Corp شناخته می شد، همچنین عهده دار توسعه، تعمیر و نگهداری و آشناکردن خدمه با این سیستمهای آموزشی نیز شد.
پایگاههای B-2 :
تا اوائل سال 2003، پایگاه نیروی هوایی ایالات متحده به نام وایتمن واقع در میسوری، مرکز اصلی عملیاتی بمبافکنهای B-2 محسوب میشد. سپس تاسیسات ویژهء تعمیر و نگهداری B-2 ها در پایگاه نظامی مشترک بریتانیا و ایالات متحده به نام دیگوگارسیا واقع در اقیانوس هند ساخته شد. به دنبال آن و در سال 2005، این تاسیسات در جزیرهء گوآم نیز استقرار یافتند. تجهیزات ویژهء این تاسیسات، در پایگاه نیروی هوایی بریتانیا به نام Fairford در Gloucestershire انگلستان ساخته شدند.
*جزیرهء دیگوگارسیا یا Diego Garcia متعلق به بریتانیا میباشد و در اقیانوس هند – حدود 1600 کیلومتری جنوب هندوستان - واقع است. (این جزیره از جنوبی ترین ساحل ایران، فاصله ای در حدود 3400 کیلومتر دارد)
*جزیرهء گوآم یا Guam، متعلق به ایالات متحدهء آمریکا میباشد و در غرب اقیانوس آرام قرار دارد.
*گلوسترشر یا Gloucestershire شهری در جنوب غربی انگلستان است.
پایگاه دیگو گارسیا واقع در 900 کیلومتری جنوب مالدیو
سابقهء شرکت در جنگ واقعی:
بی-2 تاکنون در سه عملیات جداگانهء رزمی شرکت داشته است.
اولین مورد استفاده از بی-2 در جریان جنگ کوزوو به سال 1999 بود. در جریان این نبرد، هواپیماهای بی-2 بسیار موفق عمل کردند و برای اولین مرتبه در جهان، بمبهای هدایت ماهوارهای JDAM را به جهانیان معرفی کردند. به دنبال موفقیت عملیات کوزوو، این بمبافکنها در عملیات آزادسازی افغانستان از دست طالبان و همچنین عملیات آزادسازی عراق شرکت جستند.
بی-2 اولین هواپیمایی جنگی بود که تاخت و تاز خود را بر فراز افغانستان آغاز کرد. بی-2 ها پس از فرو ریختن هزاران تن بمب بر روی مقرهای اصلی رژیم طالبان، خود را به پایگاه هوایی واقع در جزیرهء دیگوگارسیا میرساندند و پس از فرود، سوختگیری و تعویض خدمه، پرواز بعدی خود را بلافاصله آغاز میکردند. این عمل، با فشردگی بیشتر، در جریان جنگ عراق نیز از پایگاه دیگوگارسیا به اجرا درآمد. هرچند ماموریت گروهی دیگر از بی-2 ها برفراز عراق، از محل پایگاه هوایی وایتمن واقع در میسوری انجام پذیرفت.
ماموریتها بر فراز عراق، همگی به بیش از 30 ساعت پرواز مداوم نیاز داشتند که گاه در برخی ماموریتها، این زمان به فراتر از 50 ساعت پرواز مداوم میرسید. در این گونه پروازهای طولانی مدت، خدمهء بی-2 ها به منظور غلبه بر خواب، مجبور به استفاده از قرصهای محرک و ضدخواب موسوم به Modafinil یا Amphetamine میشدند تا قابلیتهایشان در جریان پروازهای طولانی، حفظ شود.
مرکز آزمایش و ارزیابی عملیاتی پنتاگون در گزارش سالانهء خود به سال 2003 گزارش داد که تعمیر و نگهداری بمب افکن های اسکادران YF03 به شکل مطلوبی انجام نمی شود؛ دلیل این امر، به وجود مواد به کار گرفته شده جاذب امواج رادار یا ادواتی است که باعث حفظ وضعیت «کمتر دیده شدن» در این هواپیما می شود. با وجود این مشکلات، بی-2 ها با حداکثر میزان آمادگی، در عملیات آزادسازی عراق به سال 2003 شرکت جستند و در جریان این جنگ، 583 عدد بمب هدایت ماهوارهای از نوع JDAM به سوی اهداف از پیش تعیین شده پرتاب کردند.
رادار کنترل آتش :
شرکت نورثروپ – گرومن، یک رادار جدید برای این بمب افکن طراحی کرده است که دارای خاصیت پوشش جذب تشعشعات می باشد تا ویژگی رادارگریزی بی-2، هنگام به کارگیری موثر سیستم رادار، کاهش نیابد. این مواد جدید که در اصطلاح Alternate High-Frequency Material یا AHFM نامیده می شوند، به وسیلهء چهار روبات پاشیده می شوند. به وسیلهء رادار AN/APQ-181 ساخت Raytheon، که یک رادار ضربتی از نوع مخفی می باشد و در J-band کار می کند، خلبان بی-2 قادر است تا هواپیما را در پوشش عوارض طبیعی زمین نظیر کوهها و تپه ها به پرواز درآورد. این امر با پرواز بی-2 در ارتفاع 200 فوتی در پایگاه هوایی ادوارد مورد آزمایش و اثبات قرار گرفته است. به تاریخ نوامبر 2007، کمپانی سازنده رادار، Raytheon، قراردادی را جهت توسعهء رادار جدید از نوع AESA که در باند Ku کار می کند، بدست آورد. این رادار جدید جهت جلوگیری از تداخل کار رادار بی-2 با سیستم های ماهواره ای تجاری، قرار است پس از سال 2007 ساخته و تا پایان سال 2010 در بی-2 ها نصب شود.
سیستم های اقدام الکترونیکی متقابل یا ECM
* گیرندهء اخطار راداری (RWR) ساخت لاکهید مارتین
* سیستم کمکی و مدیریت دفاعی Defensive Management System یا DMS ساخت نورثروپ – گرومن و لاکهید مارتین به نام AN/APR-50
سیستم های ناوبری و ارتباطات:
مجموعهء سیستم ناوبری بی-2، شامل موارد زیر است:
* سیستم ناوبری تاکتیکی هوایی ساخت راک ول کالینز به نام Rockwell Collins TCN-250
* «ابزار ویژهء فرود» یا ILS به نام VIR-130A Instrument Landing System
*سیستم ارتباط رادیویی بی-2 ساخت شرکت راک ول کالینز (Rockwell Collins) است. سیستم Milstar که یک مجموعهء بسیار پیشرفتهء استراتژیکی و تاکتیکی رلهء امواج ماهواره ای می باشد، در بی-2 های سری Block 30 نصب شده است.
کابین:
کابین برای جای دادن دو خدمه ساخته شده است. در کابین بی-2، از یک نمایشگر رنگی 9 کاناله موسوم به electronic flight instrumentation system یا EFIS استفاده شده است. بر روی این نمایشگر، اطلاعات پرواز، موتورها، داده های کسب شده به وسیلهء حسگرها و وضعیت مهمات هواپیما به نمایش گذاشته می شود. خلبان به وسیلهء تنها یک کلید سه حالته، می تواند هواپیما را در حالت برخاستن (Takeoff mode)، حالت جنگی (go-to war mode) و حالت فرود (Landing mode) قرار دهد.
تسلیحات:
تمامی مهماتی که در بی-2 نصب می شوند، درون محفظه های داخل بدنه و در 2 محل جداگانه در مرکز هواپیما جای می گیرند. بی-2 قادر است تا 40000 پاوند مهمات شامل تسلیحات معمول و هسته ای، بمب های هدایت شوندهء بسیار دقیق از نوع JDAM، بمب های سقوط آزاد و تعدادی جنگ افزار ویژهء ماموریتهای دریایی با خود حمل کند.
هر جایگاه درونی مخصوص نصب مهمات، مشتمل بر یک «محل پرتاب چرخشی» (Rotary Launcher Assembly) و دو «محل قفسه ای شکل» (Bomb Rack Assembly) حمل بمب می باشد.
* تا 40000 پاوند (18000 کیلوگرم) بمب 500 پوندی از نوع Mk82 به تعداد حداکثر 80 عدد نصب شده در محل BRA
* تا 27000 پاوند (12000 کیلوگرم) بمب 750 پوندی از نوع CBU به تعداد حداکثر 36 عدد نصب شده در محل BRA
* تا 16 بمب، هر کدام حداکثر به وزن 2000 پوند از نوع بمبهای Mk84 و JDAM-84 و JDAM-102 در محل RLA
* تا 16 عدد بمب هستهای سقوط آزاد از نوع B61 یا B83 در محل RLA
* بمب هسته ای بسیار پرقدرت «استحکام شکن» یا «نفوذگر به داخل زمین» به نام B61-11 جهت استحکامات حفاظت شدهء نصب شده در زیر زمین.
* موشک کروز استراتژیک بسیار پیشرفتهء AGM-129؛ با برد 1500 مایل (2400 کیلومتر).
* 16 بمب هدایت ماهواره ای JDAM
(محل قفسه ای حمل مهمات (Bomb Rack Assembly) در بی-2، اخیرن توسط کمپانی نورثورپ – گرومن مورد بهینه سازی قرار گرفته است و در این محل، اکنون می توان 80 عدد بمب JDAM نصب کرد.)
به کارگیری سیستمهای جدید الکترونیکی در Block 30 B-2A، استفاده از تسلیحاتی نظیر JSOW و بمب های هدایت لیزری GBU-28 را فراهم کرده است:
* بمب هدایت شوندهء موسوم به JSOW یا AGM-154 Joint Standoff Weapon
* موشک هوا به سطح JASSM یا Joint Air-to-Surface Stand-off Missiles
* بمب هدایت شوندهء WCMD یا Wind Compensated Munitions Dispenser
یک «سیستم رابط تسلیحاتی» جدید موسوم به GWIS یا Generic Weapons Interface System در هنگام ارتقاء بی-2 ها به استاندارد Block 30 در آنها تعبیه شده است. به کمک این مجموعهء دیجیتال جدید، بی-2 قادر می شود تا مخلوطی از تسلیحات گوناگون مبتنی بر تکنولوژی Stand-Off (همانند JSOW) و direct attack munitions (همانند JDAM) را هم زمان و در یک سورتی پرواز، حمل نماید. بدین جهت، بی-2 می تواند هم زمان به 4 نوع از اهداف مختلف در یک ماموریت حمله کند.
موتور:
4 موتور توربوفن F118-GE-100 ساخت جنرال الکتریک، در داخل بدنهء بالها، جاسازی شده اند. در قسمت اگزوز این موتورها، سیستم خنک کننده ای تعبیه شده است تا میزان حرارت و بالطبع میزان لکهء حرارتی ایجاد شده توسط بی-2، کاهش یابد. این موتورها، بی-2 را با وزن ناخالص معادل 336500 پاوند قادر می سازند تا به راحتی از باند برخاسته و به حداکثر سرعت زیرصوت دست یابد.
بی-2 در نمایشگاه هوایی:
به علت قیمت سرسامآور بی-2، نمایش آن در انظار عموم در آیندهء نزدیک محتمل به نظر نمیرسد. به سال 2004 و در جریان انجام آزمایشات درجا (Static)، بی-2 در محل موزهء نیروی هوایی ایالات متحده در نزدیکی دیتون در ایالت اهایو به نمایش عموم درآمد. این آزمایشات به منظور سنجش سازهء بدنه و همچنین تست فشار تخریبی وارد بر یک نقطه انجام شدند. تیم ترمیم کنندهء این موزه، به مدت بیش از یکسال، جهت نصب دوبارهء قسمتهای آسیب دیدهء بدنه صرف کردند. این وصلههای بدنه، به طور واضحی تنها قسمتهای ظاهری بی-2 را شامل میشدند، زیرا انجام آزمایشات درجا بر روی بدنه، به قسمتهای داخلیتر، نتوانسته خسارتی وارد آورد. اگر این آزمایشات بر روی یک بی-2 واقعی و عملیاتی انجام میشدند، این نمایشگاه، میتوانست به عنوان نمایش دهندهء گرانترین مصنوع دست بشر شناخته شود.
یگانهای به خدمت گیرنده ی B-2 :
* گردان 509 ام، مستقر در پایگاه هوایی وایتمن (Whiteman) شامل اسکادرانهای بمبافکن 13 ام، 393 ام و اسکادران آموزشی 394 ام
* گردان 53 ام، مستقر در پایگاه هوایی اگلین (Eglin) شامل اسکادران 72 ام آموزش و ارزیابی متعلق به پایگاه وایتمن
* گردان 57 ام، مستقر در پایگاه هوایی نلیس (Nellis) شامل اسکادرانهای مسلح شدهء 325 ام و 715 ام (غیرفعال)
موضوعات متفرقه در موردB-2 :
* همهء بی-2 ها با نامهای ایالات گوناگون آمریکا اسم گذاری شدهاند. این نام گذاری به صورت عبارت «روح + نام ایالت» معرفی شده است. این موضوع دو استثناء دارد: هواپیمای شمارهء یک (AV-1) که به نام «روح آمریکا» یا Spirit of America و هواپیمای شمارهء 19 (AV-19) که به نام روح کیتیهاوک یا Spirit of Kitty Hawk اسم گذاری شدهاند.
* بی-2، همانند بمبافکن F-117، بر پایهء قابلیت کمتر دیده شدن یا ایجاد لکهء بسیار کوچک بر روی صفحهء رادار، ساخته شده است.
* به دلائلی که هنوز محرمانه نشدهاند، لبههای حملهء بالها در بی-2، به وسیلهء یک جریان الکتریکی بسیار پرقدرت که منشا آن با جریان خروجی اگزوزهای بی-2 متفاوت است، شارژ میشوند.
* تقویت موتورهای کم کشش بی-2 توسط کارشناسان Jane's Defence مورد پیشنهاد قرار گرفته است.
* امروزه ثابت شده است که گازهای یونیزه شده (پلاسما) که توسط آنتن رادار بی-2 ساطع میشوند، تاثیری به مراتب بیش از اندازهء شکل ظاهری یک جسم جامد در افزایش سطح مقطع راداری، ایفا میکنند. ممکن است دلیل القای ولتاژ قوی به لبههای حمله در بی-2، کاهش این تشعشعات باشد. دلیل دیگر میتواند کاهش میزان اصطکاک (پسا) باشد؛ زیرا هنگامی که قسمتهای متحرک لبهء حمله (نظیر اسلتها) در جهت خاصی خم میشوند، هوای یونیزه شدهای که به درون فضای خالی ایجاد شده نفوذ میکند یا ایجاد میشود، به وسیلهء ولتاژ قوی القاء شده، اثرش کم شده یا از بین میرود. به بیانی دیگر، صحت این امر – یعنی القای ولتاژ بسیار قوی به لبهء حمله جهت کاهش میزان پسا در سرعتهای مافوق صوت – پیشتر و به سال 1968، در جریان آزمایشاتی که در داخل تونل باد انجام گرفته، توسط مهندسین عالیرتبهء کارخانهء نورثروپ، به اثبات رسیده بود. این آزمایشات القای ولتاژ قوی به لبه های حمله، همچنین به منظور کاهش صدای ایجاد شده ناشی از برخورد جریان باد به بالها انجام شده بودند. (چگونگی و حقیقت این امر بر میزان کاهش صدای برخورد باد به بالهای بی-2، هنوز مشخص نشده است.)
* تیم فوتبال «کانزاس سیتی بریگاد»، از طرح هواپیمای بی-2 به عنوان آرم باشگاه استفاده میکند.
مشخصات عمومی B-2A سری Block 30
خدمه: 2 نفر
طول: 20.9 متر = 60 فوت
فاصلهء دو سر بالها: 52.12 متر = 172 فوت
ارتفاع: 5.1 متر = 17 فوت
مساحت بالها: 460 متر مربع = 5000 فوت مربع
وزن خالی: 71700 کیلوگرم = 158000 پاوند
وزن بارگذاری شده: 152600 کیلوگرم = 336500 پاوند
حداکثر وزن مجاز برای برخاستن: 171000 کیلوگرم = 376000 پاوند
پیشرانه: 4 موتور توربوفن ساخت جنرال الکتریک به نام F118-GE-100 با کشش هرکدام 17300 پاوندفیت = 77 کیلونیوتن
قابلیتها:
حداکثر سرعت: 764 کیلومتر بر ساعت = 475 مایل بر ساعت = 410 نات بر ساعت
برد: 12000 کیلومتر = 6500 مایل = 5600 ناتیکال مایل
سقف پرواز خدمتی: 15000 متر = 50000 فوت
وزن بارگذاری بال: 329 کیلوگرم بر مترمربع = 67.3 پاوند بر فوت مربع
نسبت کشش به وزن: 0.205
شناسنامهء کلی:
نوع هواپیما: بمبافکن استیلت (مخفی از رادار)
سازنده: نورثروپ – گرومن
اولین پرواز: 17 / 07 / 1989
ورود به خدمت: آوریل 1997
وضعیت: عملیاتی
کاربر: نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا
تعداد ساخته شده: 21 فروند
قیمت: 1.157 تا 2.2 میلیارد دلار (در سال 1998)
B-2 به عنوان بقاپذیرترین، پایدارترین و پیشرفته ترین هواپیمای تاریخ هوانوردی جهان شناخته می شود
منبع:سایت دانشجو
B-1 Lancer
بمب افکن استراتزیک ساخت:Boeing و Rockwell International و North American Rockwell
اولین پرواز بی-1 :دسامبر 1974
وضعیت:در خدمت
قیمت به سال 1998: 1/283 میلیون دلار آمریکا
طول:5/44 متر
ارتفاع:4/10متر
مساحت بال:2/181 متر مربع
وزن خالی:100/87 کیلو گرم
وزن لود:000/148 کیلو گرم
وزن ماکزیمم تیکاف:400/216 کیلوگرم
نیروی محرک:چهارعدد F101-GE-102 augmented turbofans ساخت جنرال الکتریک هر کدام 9/64 کیلو نیوتون نیرو.
سرعت ماکزیمم: 95/0 ماخ
برد ماکزیمم:11998 کیلومتر
گنجایش سوخت:38000لیتر
تسلیحات:6 جایگاه خارجی برای 27000 کیلوگرم بمب و سه محفظه داخلی برای 34000 کیلو مهمات.
بمب ها:
84 عدد:Mk-82AIR . Mk-82 . Mk-62 .
8 عدد:Mk-65
30 عدد:CBU-87/89/CBU-97 Cluster Bomb Units (CBU
30 عدد:CBU-103/104/105 WCMD
24 عدد:GBU-31 JDAM GPS guided bombs
17 عدد:GBU-38 JDAM GPS guided bombs
24 عدد:Mk-84 general purpose bombs
96 یا 144 عدد:GBU-39 Small Diameter Bomb GPS guided bombs (96 if using four-packs, 144 if using six-packs) (this capability has not yet been fielded on the B-1)
16 عدد:B61 thermonuclear variable-yield gravity bombs
موشکها:
24عدد:AGM-158 JASSM
12 عدد:AGM-154 JSOW
Tupolev Tu-160
بمب افکن استراتزیک ساخت:Tupolev
اولین پرواز: 18 دسامبر 1981
وضعیت:غیر عملیاتی
سرنشین:4 نفر
طول:1/54 متر
ارتفاع:1/13
مساحت بال:360 متر مربع
وزن خالی:110000 کیلو گرم
وزن لود:267000 کیلوگرم
وزن ماکزیمم تیکاف:275000 کیلوگرم
نیروی محرک: 4 عدد Kuznetsov NK-321 turbofans هر کدام 137 کیلو نیوتون
سرعت ماکزیمم:05/2 ماخ
برد ماکزیمم:12300 کیلومتر
تسلیحات:
دو محفظه داخلی برای 40000 کیلوگرم
دو لانچر داخلی که هر کدام 6 عدد موشک کروز Raduga Kh-55 یا 12 عدد موشک اتمی برد کوتاه Raduga Kh-15
B-1 Lancer
[IMG][/IMG]
کاکپیت بی-1
Tupolev Tu-160
کاکپیت Tupolev Tu-160
منبع:دانشجو
طراحی جنگنده توانمند سوخوی Su-24 موسوم به Fencer به معنی شمشیر باز در دهه شصت و بمنظور تولید جنگنده ای مشابه اف-111 آمریکایی انجام شد، هدف اصلی طراحی این جنگنده تاکتیکی جایگزینی با بمب افکن های قدیمی IL-28 و Yak-28 بود و اولین پرواز خود را در 17 ژوئیه 1970 انجام داد، نوع اولیه این بمب افکن با نام Fencer A در سال 71 به تولید رسید اما تنها تعداد کمی از این جنگنده تولید شد و بیشتر بمنظور آزمایشات بکار رفت، دومین گونه از این جنگنده با نام Fencer B در سال 1974 وارد خدمت شد، سومین گونه از Su-24 که بهسازی های زیادی را بهمراه داشت و Fencer C نام گرفته بود نیز در سال 1981 وارد خدمت شد و Su-24M که بهترین نمونه از فنسر ها بود با عنوان Fencer D در سال 1986 وارد خدمت شد، در این گونه از فنسر بهسازی های زیادی انجام شده بود از جمله اینکه سیستم اجتناب از عوارض قدیمی بکار رفته در دیگر گونه های فنسر در Su-24M با یک سیستم تعقیب عوارض جدید که توانایی بالایی بمنظور پرواز در ارتفاعات پایین به جنگنده می داد جایگزین شده بود، گونه صادراتی این جنگنده بنام Su-24MK نیز به کشورهای ایران، لیبی، سوریه و عراق صادر شده است.
ویژگی های قابل توجه Su-24M طراحان را بر آن داشت تا به طراحی گونه از این جنگنده ویژه ماموریت های شناسایی با نام Su-24MR دست زنند. این هواپیما که بعنوان Fencer E نیز شناخته می شود یک هواپیمای شناسایی تاکتیکی است که از دماغه بوضوح کوتاهتر و کابین خاص خود قابل شناسایی است مجموعه شناسایی اصلی که برروی هواپیما وجود دارد از نوع BKR-1 است که شامل رادار جانب نگر Shtyk و سیستم تصویر برداری مادون قرمز Zima در دماغه می باشد. بعلاوه هواپیما بطور عادی در ماموریت های مختلف ترکیب خاصی از وسایل شناسایی مانند مجموعه شناسایی تلوزیونی Aist-M، دوربین های A-100 و A-400، سیستم بررسی تشعشعات Ehfir-1M، سیستم اسکن خطی لیزر Shpil-2M و مجموعه جاسوسی الکترونیک Tagazh را حمل می کند.
بوسیله وسایل ارتباط رادیویی پهن باند موجود روی هواپیما امکان ارسال اطلاعات به صورت تقریبا بلادرنگ به واحد های زمینی وجود دارد، همچنین هواپیما امکان حمل تجهیزات فیلم برداری حین پرواز را نیز دارد که می تواند فیلم های گرفته شده را در محفظه های مخصوص برای واحد های زمینی پرتاب کند. در حال حاضر حدود 100 فروند از این جنگنده در حال خدمت اند.
هواپیمای Su-24MP یا Fencer F نیز که بعنوان یک هواپیمای جنگ الکترونیک شناخته می شود مجهز به مجموعه ای از تجهیزات جاسوسی الکترونیک و جاسوسی سیگنال های دشمن است، Fencer F شباهت زیادی به Fencer E دارد، اما بواسطه زائده ای زیر دماغه هواپیما و تعدادی آنتن شبیه چوب هاکی موجود نزدیک ورودی های هوا قابل شناسایی است، حدود بیست فروند از این جنگنده تولید شده که اکثر آنها در حال خدمت اند.
منبع: spyflight.co.uk
http://aerospacetalk.ir/forum/viewtopic.php?p=62729#62729
| |
Su-24 Fencer ![]() در اوائل دههء 1960، برنامهء ساخت سوخوی24 جهت جایگزینی هواپیماهای قدیمی Ilyushin Il-28 و Yakovlev Yak-28 آغاز گردید. مشخصات مورد نیاز که باید در ساخت هواپیمای جدید لحاظ میشد، به سال 1964 اعلام گردید: هواپیمایی ضربتی، با قابلیت انجام عملیات در هرگونه شرائط آب و هوایی، با قدرت دستیابی به سرعتهای مافوقصوت در ارتفاعات پست و دارای استاندارهایی بالایی در ناوبری و انجام حملات بسیار دقیق علیه اهداف زمینی. جهت دستیابی به حداقل مسافت جهت برخاست از روی باند، شرکت سوخو، همانند رقیب خود، شرکت میگ، که در طراحی هواپیمای میگ23 از بالهای متغیر استفاده کرده بود، و همچنین در راستای طرح هواپیمای ضربتی سوخوی17، در طراحی هواپیمای جدید خود نیز از بالهای متغیر استفاده نمود. هواپیمای جدید شرکت سوخوی، اولین پروازش را به سال 1970 به انجام رسانید و شایستگی خود را جهت تولید انبوه به اثبات رساند. تا سال 1981، تحلیلگران غربی، هواپیمای ضربتی جدید شوروی را Su-19 مینامیدند. ![]() با تولید انبوه هواپیمای جدید ضربتی شرکت سوخو (Fencer-A) که پرواز اولیهاش را به تاریخ دسامبر 1971 به انجام رسانده بود، این هواپیما، به سال 1974 رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی اتحاد شوروی گردید. تا پنج سال پس از ساخت سوخوی24، مقامات ناتو، هنوز تصویر روشنی از این جنگنده در اختیار نداشتند، تا اینکه این هواپیما، به خدمت نیروی هوایی آلمانشرقی درآمد. در آن زمان بود که نام سوخوی24، همانند میگ25، در غرب، وحشت ایجاد میکرد. بر خلاف تحلیلگران نظامی غرب که به سوخوی24 نام Fencer اطلاق کرده بودند، خدمهء روسی سوخوی24 به دلیل ظرفیت و توانایی بالای این هواپیما در بارگذاری و تطبیق انواع مهمات، به این جنگنده نام Chemodan (چمدان یا чемодан) داده بودند. اف111 ، سوخوی24 و پاناویا تورنادو بمبافکن سوخوی24 اغلب با بمبافکن آمریکایی F-111 قیاس میشود، اما با وجود تشابه ابعاد آن با F-111، سوخوی24 به هیج وجه با جنگندهء F-111 در زمینههای برد پروازی و میزان قابلیت بارگذاری مهمات برابر نمیکند و از F-111 فوقالعاده ضعیفتر است. قابلیتهای سوخوی24 بیشتر به جنگندهء ضربتی Panavia Tornado شباهت دارد هرچند که ابعاد تورنادو نیز از سوخوی24 کوچکتر است، اولی بازهم به دلیل موتورهای کم کشش و بسیار پرمصرف نصب شده در سوخوی24، از تورنادو نیز در وجه برد و قابلیتهای پروازی عقب میماند! سوخوی24، در انواع گوناگونی عرضه شده است که هرکدام در ناتو، به اسامی خاص معروف هستند. طراحی بهترین و کاملترین مدل سوخوی24 که Fencer-D یا Su-24M نامیده میشود، از سال 1978 آغاز شد و به سال 1983، این مدل رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی شوروی گردید. دو مدل ویژه که از روی مدل M اقتباس شدهاند، عبارتند از : Su-24MR Fencer-E که هواپیمایی است مخصوص عملیات شناسایی با تجهیزات پیشرفتهء عکاسی، فیلمبرداری و شنود که توان دقیق آن تاکنون پوشیده مانده است. Su-24MP Fencer-F جمع آوری کنندهء ELINT یا ELectronic Signals INTelligence (جنگندهای ویژهء شنود و جمع آوری سیگنالهای الکترونیکی) جهت شناسایی رادارها و سیستمهای دفاع هوایی دشمن. Su-24MK MK، گونهء صادراتی جنگندهء Su-24M میباشد. اولین کاربرد نظامی سوخوی24 به سال 1984 و در جنگ افغانستان به وقوع پیوست. به دنبال آن، سوخوهای24 روسی در جریان بحران چچن در دههء 1990، به کار گرفته شدند. اما دقت بمباران این بمبافکن، در جریان جنگ با شورشیان چچن، بسیار مورد انتقاد قرار گرفت، زیرا در طراحی سوخوی24، اصل بر دقت هدفگیری بوده است که متاسفانه در چچن، بمبارانهای گستردهء انجام شده توسط سوخوی24، اغلب منجر به تلفات و خسارات زیاد به غیرنظامیان شده است. تاکنون تعداد 1200 فروند از گونههای مختلف سوخوی24 برای اتحاد شوروی ساخته شده است. امروزه تعداد قابل توجهی از این هواپیماها، در خدمت کشورهای آذربایجان، بلاروس، قزاقستان، روسیه، ازبکستان و اوکراین قرار دارند. تقریبن تعداد 577 فروند سوخوی24 عملیاتی در اختیار روسیه قرار دارد که تعداد 447 فروند به نیروی هوایی روسیه و 130 فروند نیز به نیروی دریایی روسیه تعلق دارد. اگرچه سوخوی24 در زمان خود، به دلیل ناآشنا بودن، جنگندهای ترسناک برای جهان غرب تصور میشد، اما امروزه، به دلیل نقائص گوناگون، در حال جایگزینی با جنگندهء پیشرفتهء Su-34 Fullback و سایر جنگندههای جدید روسی میباشد. سوخوی24، از نظر آئرودینامیکی، بسیار به جنگندهء MiG-23 Flogger شباهت دارد، اگرچه سوخوی24 اساسن بزرگتر است. بالهای متغیر سوخوی24، بر شانههای این بمبافکن سوار شدهاند و در حالت کاملن جمع شده، زاویهء 69 درجه دارند. در سوخوی24 چهار حالت برای تحرک بالها تعبیه شده است: 16 درجه: برای برخاست و فرود 35 و 45 درجه: برای پرواز کروز در ارتفاعات گوناگون 69 درجه: برای کسب حداقل ضریب aspect ratio و حداقل ناحیهء بال و حداکثر سرعت در ارتفاعات بالا. بر خلاف جنگندههایی چون اف4 فانتوم و اف105 تاندرچیف که از بال ثابت بهره میبرند، بالهای متغیر سوخوی24، نیروی بسیار مناسبی جهت برخاست در مسافت کوتاه را فراهم میآورند، ضمن اینکه امکان فرود را در سرعت 230 کیلومتر بر ساعت فراهم میآورند که سرعتی به مراتب کمتر از جنگندهء ضربتی سوخوی17 میباشد؛ و این در حالی است که وزن خالی یا بارگذاری شدهء سوخوی24 از سوخوی17 و اف4 فانتوم بسیار بیشتر میباشد. در حالتی که بالهای سوخوی24 کاملن باز هستند، پروازی استوار و به دور از اغتشاشات و تندبادهای هوایی امکانپذیر میشود، اما پرواز در این حالت اندکی دشوار میشود و سوخوی24 برخی از شرائط پروازی را تاب نمیآورد. برخی از اطلاعات نادرست غرب در مورد سوخوی24، بر پایهء تصور موتورهای توربوفن نصب شده در این هواپیمای بمبافکن بود که در این صورت، سوخوی24 قادر میشد به دلیل مصرف بهینهء سوخت در موتورهای توربوفن، همانند بمبافکن F-111، در فواصل دورتری به عملیات بپردازد. اما در حقیقت سوخوی24 به دو موتور توربوجت مجهز به پسسوز Saturn/Lyulka AL-21F-3 مجهز شده بود که هرکدام کششی در حالت استفاده از پسسوز، کششی برابر 24700 پوند فیت ایجاد میکردند. موتورهای توربوجت سوخوی24، بسیار پرمصرف بودند و به همین دلیل، برد پروازی سوخوی24 به شدت کاهش یافته بود، ضمن اینکه از نظر تعمیر و نگهداری، بسیار پرهزینه و پردردسر بودند. استفاده از موتورهای توربوجت برای بمبافکنی تاکتیکی، معقول نیست و این امر، نشاندهندهء ضعف مفرط روسها در دههء 1960، جهت ساخت موتورهای توربوفن میباشد. ![]() کاهش حداکثر سرعت برخلاف جنگندهء ضربتی سوخوی17 که هوای مورد نیاز موتور را از محفظهء نوک دماغه تامین میکرد، دو جایگاه مکش هوا، در دو طرف بدنهء سوخوی24 تعبیه شدهاند. در مدل اولیهء سوخوی24 یعنی Fencer-A، دو ورودی هوا دارای درب متغیر بودند که به این بمبافکن، امکان دستیابی به سرعت 2320 کیلومتر بر ساعت (1440 مایل بر ساعت یا 2.18 ماخ) را در ارتفاع 17500 متری (57400 فوت) میداد. اما از آنجا که سوخوی24 عمدتن جهت انجام ماموریتهای ضربتی در ارتفاع پست ساخته شده بود، مکانیزم فعال کنندهء ورودیهای متغیر، به منظور کاهش وزن و آسان شدن تعمیر و نگهداری، حذف شدند. اما بر خلاف تصور کارشناسان شرکت سوخو، حذف این ورودیهای متغیر، نه تنها تاثیری بر قابلیت پرواز ارتفاع پست برجای نگذاشت بلکه باعث شد حداکثر سرعت و ارتفاع قابل دستیابی، به مقادیر نازل 1.1 ماخ و 11000 متر (36100 فوت) کاهش یابند! انتهای بدنه در مدل اولیهء Fencer-A دارای شکل جعبهمانند بود که به هنگام تولید انبوه، متحمل تغییراتی در محل خروجی موتورها گردید تا به شکل مدور تبدیل شود و بدین ترتیب میزان پسا کاهش یابد. سوخوی24 تجدیدنظر شده، دارای سه آنتن صیقلی شدهء آئرودینامیکی در محل دماغه بود که در کنار یکدیگر نصب شده بودند. همچنین محل چتر ترمز نیز تغییر کرده بود. به جز اینها، ورودی هوای موتورها نیز متحمل دگرگونی شده بود. این هواپیمای تجدیدنظر شده، توسط ناتو به نام Fencer-B نامگذاری شد، هرچند که این تغییرات جزئی، شایستگی اطلاق یک طراحی جدید را نداشتند. ![]() همانند بمبافکن F-111، سوخوی24 دارای دو خدمه است که در کنار یکدیگر مینشینند: یک نفر خلبان در سمت چپ و یک نفر افسر سیستمها در سمت راست. شاید کارشناسان طراح سوخوی24 بر این عقیده بودهاند که دو جفت چشم، توانایی بهتری در پرواز ارتفاع پست پدید میآورد. کابین سوخوی۲۴، همانند جنگنده های قدیمی دههء ۱۹۶۰، مملو از ادوات آنالوگ است، ضمن اینکه سیستم کنترل گاز بر روی دسته خلبان یا HOTAS در هیج یک از گونه های سوخوی۲۴ پیش بینی نشده است. سیستمهای آویونیک سوخوهای24 در اختیار شوروی، در نوع خود، پیچیدهترین به شمار میرفتند. در سوخوی24، برای اولین بار در تاریخ ساخت هواپیاهای نظامی در اتحاد شوروی، سیستمهای ناوبری و تهاجمی، یکپارچهسازی و کامپیوتری شده بودند. در مدلهای اولیه، سیستمهای تهاجمی و رادارهای اخطارگر جهت عدم برخورد به عوارض طبیعی زمین، به موازات سیستمهای ناوبری، به صورت جداگانه حمل میشدند. تنها سلاح ثابت در سوخوی24، یک دستگاه مسلسل 6 لولهء 23 م م به نام GSh-6-23 و با 500 تیر فشنگ است که در محلی زیر بدنه نصب شده است. بر خلاف جنگندهء ضربتی MiG-27 Flogger-J ، که مسلسل به صورت غیرمخفی نصب شده است، مسلسل سوخوی24، به هنگام عدم استفاده، با پوششی مخصوص، مخفی میشود. در سوخوی24، تعداد 8 مقر سخت جهت نصب مهمات تعبیه شده است: دو مقر در زیر مجاری مکش هوا زیر بدنه، دو مقر چرخان در قسمت بیرونی بالها، و چهار مقر در زیر بدنهء اصلی. در این 8 مقر، حداکثر میتوان 8000 کیلوگرم (17600 پوند) مهمات بارگذاری نمود. در این 8 مقر میتوان به جز مهمات معمول مورد استفاده در عملیاتهای ضربتی، از تسلیحات هستهای و دو یا چهار موشک هوا به هوای کوتاهبرد R-60 Aphid نیز نصب نمود. Fencer-C مدلهای اولیهء سوخوی24 یعنی هواپیماهای Fencer-A/B از نظر تجهیزات ضدالکترونیک، نقصان شدید داشتند و تنها دارای گیرندهء اخطار راداری به نام Sirena بودند و از سیستمهای اخلالگر رادار بهرهای نداشتند. بر خلاف تصوری که از روسها در زمینهء ضعف شدید دانش الکترونیک مورد انتظار است، آخرین سری تولیدی سوخوهای24، به گیرندهء اخطار راداری بسیار گسترده و کامل، اخطارگر پیشرفتهء پرتاب موشکهای سام، مجموعهء فعال ضدالکترونیک (ECM) با آنتنهایی سه ضلعی در طرفین ورودیهای هوا و نوک سکان عمودی، مجهز شده بودند. هواپیمای جدید در ناتو، Fencer-C نامیده میشد، اگرچه بازهم یک طراحی جدید و مستقل به شمار نمیرفت. مدلC شبیه مدل B بود و فقط به کمک محفظههای مثلثیشکل گیرندهء هشدار راداری (RWR) آن در پهلوهای نوک سکان عمودی و روی دیوارهء خارجی ورودی هوا در جلوی محل اتصال ریشهء لبه حملهء بار به آن (همچون مدل D) قابل تشخیص است. Fencer-C نخستین بار در سال 1981 دیده شده و نسبت به مدل B تغییرات عمدهای در سیستمهای الکترونیک پروازی آن داده شده بود. تمامی انواع Su-24 به جز تعداد انگشتشماری از نوع A به یک ورودی کوچک هوا در جلوی ریشهء سکان عمودی خود مجهز میباشند. از آنجایی که به راحتی میتوان یک دستهء هدایت در جلوی صندلی افسر سیستمهای جنگ افزار نصب نمود هیچ نوع خاص آموزشی Su-24 با کنترلهای دوگانه توسعه نیافته است. اعتقاد بر این است که نیروی هوایی روسیه به منظور سرکوب سیستمهای دفاع هوایی راداری از تیمهای یابنده / کشنده (hunter-killer) متشکل از هواپیماهای Fencer-C و MiG-25BM Foxbat-F بهرهبرداری میکند. در برخی از مدلهای Fencer-C و تمامی هواپیماهای مدل بعدی سوخوی24 یعنی Fencer-D، قسمت جایگاه نصب مهمات در زیر محل ثابت بال بزرگتر شده و در آنجا به صورت ثابت، پخش کنندهء Chaff/Flare تعبیه گشته بود. در مدلهای پیشین سوخوی24، این پخش کنندهها در دو سمت کناری سکان افقی قرار داشتند. Su-24M / Fencer-D نوع M گونهای ارتقاء یافته از سوخوی24 میباشد که طراحی آن در اواسط دههء 1970 آغاز شده و در حوالی سال 1983 وارد خدمت گشته است. * این مدل دارای بدنهای طویلتر به اندازهء 0.73 متر (30 اینچ) در قسمت جلوی کابین، دارای یک غلاف سوختگیری هوایی قابل جمع شدن و آنتن راداری کوتاهتر و تغییر شکل یافته، ویژهء نوع جدیدی از رادار ضربتی به نام Orion-A میباشد. این رادار به وسیلهء تنها آنتن خارج شده از پوزهء هواپیما قابل شناسایی میشود در حالی که در مدلهای پیشین از آنتنهای سهگانهء مثلثیشکل استفاده شده است. * رادار جدید با سامانهء شناسایی عوارض و برجستگیهای طبیعی زمین جفت میشود که کل این مجموعه نیز با سیستم پرواز خودکار SAU-6M1 جفت شده است که همانند F-15E به خدمهء سوخوی24 امکان پرواز خودکار (دست آزاد) را در ارتفاع پست میسر میسازد. * به Su-24M سامانهء ناوبری دقیق و پیشرفتهء اینرسیایی PNS-24M و یک کامپیوتر دیجیتال افزوده شده است. * سیستم هدایت و نشانهگذاری تلویزیونی Kaira 24 که همتای سیستم آمریکایی Pave Tack ارزیابی میشود در محل برآمدگی زیر بدنه نصب شده است تا وظیفهء هدایت دقیق تسلیحات هدایتپذیر نظیر بمبهای هدایت لیزری و هدایت تلویزیونی را به انجام برساند. از جملهء تسلیحات هدایتپذیر پیشرفته، میتوان به موشک Kh-14 (نامگذاری غربی= AS-12 Kegler) و Kh-59 (نامگذاری غربی = AS-13 Kingbolt) اشاره کرد. * سامانههای جدید نصب شده در Su-24M باعث شدهاند تا از میزان سوخت ذخیره شدهء داخلی هواپیما، به میزان 58 لیتر (22.4 گالن آمریکایی) کاسته شود. Su-24MK / Fencer-D MK، گونهء صادراتی جنگندهء Su-24M میباشد که حرف K در زبان روسی از کلمهء kommercheskiy به معنی تجاری اقتباس شده است. نوع MK، تاکنون به کشورهای مختلفی صادر شده است: الجزایر (15 فروند)، لیبی (15 فروند)، سوریه (12 فروند) و بین 32 تا 33 فروند نیز به ایران و عراق فروخته شده است که برخی منابع، ارقام متفاوتی را در این باره ذکر کردهاند. روسها ادعا دارند تعداد 12 فروند Fencer-D به ایران و 24 فروند به عراق فروخته شده است که همگی این هواپیماها به صورت عملیاتی در اختیار نیروی هوایی اسلامی ایران قرار دارند. ایران ادعا دارد که تعداد 14 فروند را مستقیمن از روسیه خریداری کرده و تعداد 16 تا 18 فروند دیگر را نیز از دستهء هواپیماهای پناهندهء عراقی در جریان جنگ سال 1991 خلیج فارس، به خدمت گرفته است. امروزه تعداد فنسرهای نیروی هوایی ایران 32 فروند تخمین زده میشود که همگی نیز عملیاتی میباشند. هرچند مدل MK جهت صادرات به کشورهای ضعیف جهان سوم طراحی گشته بود اما امروزه تعداد قابل توجهی از این مدل در خدمت کشورهای مشترکالمنافع شوروی سابق قرار دارد. این هواپیما، اساسن مانند مدل M است، با این تفاوت که اندکی از قدرت سیستمهای آویونیک آن کاسته شده است. بسیاری از مدلهای MK فاقد لولهء سوختگیری هوایی میباشند. Su-24MR / Fencer-E گونهء اختصاصی ویژهء عملیات شناسایی که اولین پروازش را به تاریخ سپتامبر 1980 به انجام رساند و از سال 1985 رسمن وارد خدمت در نیروی هوایی اتحاد شوروی گردید. در این مدل، اغلب سامانههای ناوبری مدل M حفظ شدهاند که از جملهء آنها میتوان به رادار پرواز در ارتفاع پست (Terrain-Following-Radar) اشاره کرد. در این مدل، سیستم نشانهگذاری و هدفگیری لیزری / تلویزیونی، رادار تهاجمی Orion-A و مسلسل حذف شدهاند. به جای مسلسل، دو دوربین عکاسی با قابلیت عکاسی پانوراما (افق باز) نصب شده است. دیگر تجهیزات اختصاصی این مدل عبارتند از : دوربین تلویزیونی Aist-M رادار اخطار دهندهء پهلونگر RDS BO سامانهء شناسایی اهداف زمینی به وسیلهء اشعهء مادون قرمز Zima سایر سیستمهای این هواپیما، به صورت خارجی (پاد) در زیر بدنهء هواپیما نصب میشوند. Su-24MP / Fencer-F مدلی اختصاصی جهت جمع آوری و شنود سیگنالهای الکترونیکی دشمن (ELINT) که جایگزین هواپیماهای قدیمی Yak-28PP Brewer-E گردید و اولین پرواز این مدل به تاریخ دسامبر 1979 به انجام رسید. مدل MP مجهز به آنتنهای اضافی جهت شنود و دریافت اطلاعات مربوط به دشمن میباشد. در این مدل، قسمت صیقلی نصب شده در زیر هواپیما جهت نشانهگذاری و هدایت لیزری / تلویزیونی حذف گردیده اما مسلسل و توانایی نصب 4 موشک هوا به هوای کوتاهبرد Vympel R-60 حفظ شده است. از این مدل، تنها تعداد اندکی که بین 12 تا 20 فروند تخمین زده میشود تولید گشته است و گفته میشود تعدادی نیز در خدمت نیروی هوایی ایران قرار دارند. امروزه ادامهء حیات و در خدمت ماندن بمبافکنهای Su-24M/MK در گرو انجام برنامههای بهروزآوری نظیر نصب سیستم GPS (مکانیاب جهانی)، ارتقاء کابین با نصب نمایشگرهای چند منظوره (MFD)، نصب نمایشگر سربالا (HUD)، نصب سامانهء دیجیتال تهیه کنندهء نقشه از سطح زمین، نصب سایت نشانهروی درون کلاه خلبان (HMS)، امکانپذیری سازی نصب آخرین نمونههای تسلیخات هدایتشونده نظیر موشک هوا به هوای Vympel R-73 و . . . میباشد. تاکنون 400 فروند از بمب افکن های Su-24M نیروی هوایی روسیه، در قسمت ناوبری و سیستمهای تسلیحات، ارتقاء یافتهاند تا قادر باشند گونههای جدید موشک Kh-29 و همچنین برخی موشکهای دیگر را حمل و پرتاب نمایند. این ارتقاء شامل نصب یک کامپیوتر بسیار پیشرفتهء جدید به نام SV-24، نصب صفحات نمایشگر رنگی کریستال مایع، نصب نمایشگر سربالای ILS-31، استخراج کنندهء نقشهء دیجیتال متحرک از سطح زمین و همچنین سامانهء مکان یاب جهانی (GPS) میباشد. هنوز روشن نیست که آیا هواپیماهای Su-24MR و Su-24MP نیروی هوایی روسیه، مشمول بهینهسازی کابین و نصب تجهیزات جدید ناوبری خواهند شد یا خیر؛ هرچند که ممکن است با تامین اعتبار مالی، این امر محقق شود. بمبافکنهای ارتقاء یافته سوخو24 نام جدید Su-24M2 را به خود گرفتهاند. ![]() تسلیحات Su-24M/MK * تا چهار موشک هوا به زمین هدایت رادیویی Kh-23M (نام ناتو = AS-7 Kerry) با برد 5 کیلومتر * موشکهای هوا به زمین ضدرادار غیرفعال Kh-28 (نام ناتو = AS-9 Kyle) و Kh-58 با برد 90 کیلومتر به تعداد حداکثر 2 فروند * تا دو موشک کوتاه برد گرمایاب هوا به هوای Vympel R-60 (نام ناتو = AA-8 Aphid) با برد 3 کیلومتر * تا چهار موشک هدایت لیزری Kh-25L (نام ناتو = AS-10 Karen) با برد 20 کیلومتر * تا سه موشک هدایت تلویزیونی / لیزری Kh-29LT (نام ناتو = AS-14 Kedge) با برد 10 کیلومتر * تا دو موشک هوا به زمین ضدرادار غیرفعال Kh-31P (نام ناتو = AS-17 Krypton) با برد 110 کیلومتر * تا دو موشک هوا به زمین ضدرادار Kh-58 (نام ناتو = AS-11 Kilter) با بردی بین 70 تا 120 کیلومتر بسته به ارتفاع پرتاب * تا دو موشک هوا به زمین هدایت تلویزیونی Kh-59 (نام ناتو = AS-13 Kingbolt) با برد 115 کیلومتر (مشابه موشک آمریکایی AGM-130) * تا دو بمب هدایت لیزری بسیار دقیق KAB-500KR * تا دو بمب هدایت لیزری KAB-1500L * در هر سوخوی24 تا شش مقر ویژهء حمل پرتاب راکت همانند سری UB32 را میتوان نصب نمود. * وزن بمب های متعارف قابل حمل در سوخوی24، بین 7.5 تا 8 تن میباشد. * در هر سوخوی24 میتوان حداکثر تا سه قبضه مسلسل شش لول 23 م م از نوع Gsh-6-23 را نصب نمود که قدرت نواختی برابر 9000 تیر فشنگ بر دقیقه را دارا هستند و هرکدام نیز حامل 500 تیر میباشند. ![]() |
هدفگیری و هدفیابی در Su-24M
در سوخوی24، سامانهء ناوبری و کمکی PNS-24 تعبیه شده است. PNS-24 به تجهیزات سامانهء ناوبری رادیویی اتصال دارد که امکان اجرای این وظایف را میبخشد: اخطار برخورد به عوارض زمین، کشف اهداف و انهدام آنها به روش بمباران Toss یا Level، نشانهگذاری اهداف کشف شده جهت شلیک موشک، کشف رادارها و پرتابگرهای موشکهای سام متعلق به این رادارها و امکان هدایت کاملن خودکار یا نیمهخودکار به هنگام تقرب جهت فرود در ارتفاع حدود 40 تا 50 متری. در جنگندهء Su-24M، سامانهء بهبود یافتهء ناوبری و کمک PNS-M نصب شده است که شامل یک سامانهء نشانهروی لیزری / تلویزیونی جهت شلیک موشکهای هوا به زمین هدایت لیزری / تلویزیونی میباشد.
هرچند دو هواپیما در یک کلاس نیستند، اما در نیروی هوایی ایران، سوخوی24 تقریبن همان نقش اف4 را ایفا می کند.
بهینهسازی سوخو24 های ایران
به گفتهء رسانههای نظامی غربی، ایران با توجه به دستیابی به سامانههای جنگافزار راهبردی قدرتمند، به دنبال ایجاد قابلیتهای دفاعی دوربرد در تجهیزات خود است. از دیدگاه این منابع خبری، تهران تواناییهای قابل ملاحظهای برای ایجاد قابلیتهای عملیات سوختگیری هوایی پیشرفته در تجهیزات حملات هوایی خود که میتوانند از سامانههای مذکور بهره گیرند در اختیار دارد و یکی از مهمترین آنها، بمبافکن Su-24MK نیروی هوایی اسلامی ایران (IRIAF) میباشد.
ایالات متحده در نیمهء دوم دههء 1970 میلادی ایران را به چندین هواپیمای سوخترسان هوایی همچون هواپیمای B707 مجهز به دو بوم و B747 مجهز به کاوشگر و چتر کندساز تجهیز کرد که بعدها به مخزن سوخت در بخش زیرین نیز مجهز گشتند. اگرچه هماکنون نیروی هوایی اسلامی ایران دارای قابلیتهای سوخترسانی هوا به هوای محدود میباشد. هر دو نوع هواپیمای مذکور که در حال حاضر در اسکادران ترابری نیروی هوایی واقع در پایگاه یکم شکاری تهران مستقر هستند، برای پشتیبانی از جنگندههای F-14A Tomcat مورد استفاده قرار میگیرند ولی برای سوخترسانی به هواپیماهای روسی، تغییری در آنها داده نشده است.
بنابراین ایران با دو گزینه برای تسهیل قابلیتهای سوختگیری هوایی هواپیماهای Su-24MK مواجه است:
1) به دست آوردن یک غلاف کاوشگر و چتر کندساز جدید برای هواپیمای تانکر 747 و 707 از کشوری دیگر. (به احتمال زیاد روسیه)
2) یا ساخت آن به روش مهندسی معکوس از روی مدل آمریکایی موجود کاوشگر Su-24MK و این راهی است که ایرانیها در گذشته ثابت کردهاند در آن تبحر زیادی دارند.
نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGCAF) وظیفه دارد بر برنامهء حملات راهبردی نظارت کند. جهاد خودکفایی سپاه پاسداران (سازمانی که برنامههای ویژه شامل ساخت و روزآمدسازی سامانههای راداری و جنگافزارها را به اجرا در میآورد) نیز بر روزآمدسازی فناوریهای ویژه در راستای پشتیبانی از برنامهء حملات دوربرد نظارت خواهد کرد. به گفته منابع آگاه، احتمالن ساخت و توسعهء سامانههای مهندسی معکوس شده از جمله این موارد خواهد بود.
به عنوان بخشی از این برنامه، نیروی هوایی، آموزشها و تمرینات پیشرفتهای را برای خلبانان ارشد خود آغاز کرده تا آنها تجربهء ماموریتهای دوربرد را که شامل تمرینهای سوختگیری هوایی بر فراز ایران و روسیه است به دست آورند. این مهم به دنبال توافقنامه همکاری استراتژیک که بین تهران و دمشق در نوامبر سال 2005 به امضا رسید تسهیل گشته است. در یکی از بندهای این توافقنامه، سوریه به عنوان یک پایگاه هوایی برای ج.ا ایران در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب دمشق به هواپیماهای نیروی هوایی ج.ا ایران اجازه میدهد تا پس از بازگشت از ماموریت (درگیری با اهدافی در دریای مدیترانه) در مواقع اضطراری از پایگاههای نیروی هوایی سوریه برای فرود استفاده کند.
به گفته منابع مذکور، این امر در یادداشت تفاهم همکاری نظامی که به تاریخ 16 ژوئن 2006 در تهران بین سردار سرتیپ مصطفی محمد نجار وزیر دفاع ج.ا ایران و همتای سوری وی سپهبد حسن علی ترکمانی به امضا رسید، تقویت شده است. در گفتگوهای مقدماتی قبل از یادداشت تفاهم 16 ژوئن نیز، تیمسار سرتیپ خلبان کریم قوامی فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش اسلامی ایران و ژنرال علی حبیب رییس ستاد کل نیروی هوای مسلح سوریه برای انجام تمرینات هوایی ارتش در خاک سوریه بر روی هواپیماهای نیروی هوایی سوریه به منظور آشنایی آنها با ویژگیهای جغرافیایی منطقه به توافق رسیده بودند.
به نقل از رسانه ها، در برخی مواقع، تمرینات سوختگیری هوایی در خارج از پایگاه هفتم شکاری شیراز در هنگام شب و در ارتفاع بسیار پایین (1000 پا) و بیشتر با استفاده از هواپیماهای سوخترسان 747 انجام میگیرد. این سناریوی عملیاتی شبیهسازی شده شامل سوختگیری جنگندههای ایرانی است که در هنگام شب و در ارتفاع پایین بر فراز مدیترانه به سوی هدف حرکت می کنند.
به گفته این منابع، خلبانان نیروی هوایی ج.ا ایران، برای استفاده از تاکتیکهای راداری پیشرفته، عوارض زمینی، مانور و اقدامات متقابل الکترونیکی به منظور غافلگیری دشمن، کاهش زمان خطر و کاهش فرصتهای رهگیری دشمن آموزش دیده اند. این منابع خاطرنشان میکنند نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دنبال راههای جایگزینی برای دستیابی به تعداد کمی از این قابلیتهای بالقوه است که شامل تلاشهای جهاد خودکفایی برای توسعه سامانههای پرتاب شونده هوایی هواپیمای Su-24MK میباشد.
در پایان این سوال مطرح میشود که آیا ایران میتواند قابلیتهای دفاعی دوربرد خود را به میزانی توسعه دهد تا به یک تهدید راهبردی بالقوه برای قدرتهای منطقه که احتمال دارد مورد حمله ایران قرار گیرند تبدیل شود؟ این مسئله نکتهای قابل بحث است که ایران چگونه توسعهء این قابلیتها را انجام میدهد؟ آیا روش، تنها یک تاکتیک نیست که برای بازدارندگی تهاجمی و تقویت تصویری از افزایش قدرت منطقهای این کشور طراحی شده است؟
همچنین ادعای ایران در مورد توسعه قابلیتهای پرتاب موشک از زیردریایی، به عنوان راهی برای پرتاب بالقوهء راهبردی، بدون شک اغراقآمیز است. نیروی دریایی اسلامی ایران در طول رزمآیش بزرگ ضربت ذوالفقار در 27 اوت 2006 ادعا کرده که پرتاب موشک طراحی شده سطح به سطح دوربرد ثاقب، از یک زیردریایی را به اجرا در آورده است. اگر چه برخی از منابع نظامی اعتقاد دارند که تصاویر منتشر شده به وسیلهء ترکیب یک فیلم از پرتاب موشک از یک قایق جنگی با فیلمی از زیردریایی ایران ساخته شده است. این منابع در ادامه خاطرنشان کردهاند ایران دارای سهگونه زیردریایی در کلاسهای کیلو، قدیر و نهنگ 1 (دو تای آخری زیردریاییهای کوچکی هستند) است و هیچ کدام از آنها توانایی شلیک موشک را از زیر آب ندارند. به گفته این منابع، نیاز به خلق چنین تصوراتی از افزایش قابلیتهای نظامی، ناشی از تصمیم ایران برای ایجاد یک نیروی بازدارنده در منطقهء خلیج فارس در مقابل کشورهای عربی و جلوگیری از حمله به تاسیسات اتمی این کشور است.
IRIAF Su-24MK
جمهوری اسلامی ایران آخرین مشتری این جنگنده در خاورمیانه بود. ایران 12 فروند فنسر نوع D سفارش داد که نخستین فروند ان در سال 1992 تحویل داده شد. طبق گزارشهای موجود، میزان آموزش خلبانان Su-24MK ایرانی تا سال 1995 بسیار اندک بود، اما از آن زمان تاکنون بهبود و افزایش قابل ملاحظهای داشته است، به طوری که خلبانان روسی که برای آموزش ایرانیان به شیراز آمده بودند از مهارت آنان در انجام مانور پیچیده سوختگیری هوایی، آن هم در ارتفاع بسیار پائین ابراز تعجب نموده بودند.
طبق گزارشهای موجود، تا میانههای دههء 1990 میلادی، حدود 4 فروند از Su-24MK ایرانی در سوانح هوایی از دست رفته بودند! اولین سانحهء سوخوی24 در ایران به تاریخ 17 بهمن سال 1371 به وقوع پیوست و در جریان آن، یک فروند سوخوی24 با یک فروند هواپیمای مسافربری Tu-154M که در حال اوجگیری بود در حومهء تهران به یکدیگر برخورد کردند و تمامی مسافران و خدمهء دو هواپیما کشته شدند.
گزارشهایی نیز مبنی بر ارتقاء این جنگنده توسط کارشناسان داخلی ایران وجود دارد که از جملهء آنها میتوان به افزودن امکان توانایی سوختگیری هوایی از سوخترسانهای KC-707 اشاره کرد. این جنگنده همچنین در حالت مسلح شده با جنگافزارهای هدایت دقیق ساخت ایران از جمله خانواده بمبهای الکترواپتیکی «ستار» و «قدر» دیده شده است. همچنین فنسرهای ایرانی با یکپارچهسازی موشک چینی C-802 و نمونهء ساخت داخل آن (موشک ضدکشتی نور) به توانایی رزم دریایی قابل ملاحظهای نیز دست یافتهاند به نحوی که این هواپیماها، بدل به کابوس ترسناکی برای ناوهای هواپیمابر مستقر در منطقه شدهاند.
با توجه به عدم حضور فنسرهای ایران در آخرین مانور نظامی ارتش ایران که ضربت ذوالفقار نامیده میشد، گزارشاتی دال بر حضور این بمبافکنها در روسیه جهت بهینهسازی سیستمها درج گردید. امروزه به نظر میرسد فنسرهای ایران، علاوه بر گسترش حمل تسلیحات گوناگون نظیر موشک هوا به هوای Vympel R-73، موشک هوا به زمین Kh-59، موشک ضدکشتی AM-39 Exocet، مشمول برخی تغییرات در آویونیک و کابین نیز شده باشند. ضمن اینکه فنسرهای ایران به طور قطع دارای توان اجرای عملیات ضدرادار نیز میباشند که تاکنون در مورد نوع تسلیحات مخصوص این عملیات که در اختیار نیروی هوایی اسلامی ایران قرار گرفته است، اطلاعات دقیقی در دسترس قرار نگرفته است.
Su-24MK در برابر F-4E Phantom II
* میزان حمل مهمات:
در F-4E معادل 8480 کیلوگرم
در Su-24M معادل 8000 کیلوگرم
هر دو هواپیما، به میزان تقریبن مشابهی میتوانند بارگذاری شوند، با این تفاوت جنگندهء اف4، به دلیل بالهای ثابت، به فاصلهء بیشتری جهت برخاست یا فرود نیازمند است، هرچند که این امر، اهمیت زیادی برای یک بمبافکن تاکتیکی ندارد، زیرا این گونه هواپیماها از عمق خطوط دفاعی برخاست میکنند و زمان برخاست اهمیت بر کیفیت ماموریت آنها نمیگذارد.
امتیاز فانتوم: 8 از 10
امتیاز فنسر: 7 از 10
* مقدورات پروازی:
سوخوی24 با حداکثر سرعتی که به سختی به میزان 1340 کیلومتر بر ساعت میرسد، تنها قادر است تا ارتفاع 11000 متری اوج بگیرد. موتورهای توربوجت Al-21F بسیار پرمصرف، پرصدا و دودزا هستند و به همین دلیل، برد عملیاتی سوخوی24 در یک ماموریت ضربتی معمول با 3000 کیلوگرم مهمات، دو مخزن سوخت خارجی و پرواز به روش lo-lo-lo (حفظ ارتفاع پست در کل مسیر پروازی) تنها به 560 کیلومتر میرسد. این رقم برای یک بمبافکن تاکتیکی، بسیار کم و غیرقابل قبول محسوب میشود، علیالخصوص اینکه اغلب مدلهای صادراتی سوخوی24، فاقد غلاف سوختگیری هوایی هستند.
با توجه به سقف پروازی پائین سوخوی24، از این بمبافکن نمیتوان در ماموریتهایی که نیاز به اوجگیری به ارتفاع بالا، جهت گمراه کردن رادارهای دشمن باشد، بهره گرفت، در حالی که F-4E به راحتی به ارتفاع 60 هزار فوت و بالاتر نیز قادر است صعود نماید. (F-4A توانسته بود به رکورد ارتفاع حدود 98 هزار فوت دست یابد)
نرخ اوجگیری سوخوی24 به دلیل همان موتورهای معیوب، تنها در یک دقیقه اول به رقم 150 متر بر ثانیه میرساند و پس از آن، این رقم کاهش مییابد و در نهایت هواپیما دچار واماندگی (Stall) میشود، اما در F-4E هرچند موتورهای J-79 نیز نسبت به موتورهای توربوفن مورد استفاده در F-111 پرمصرف محسوب میشوند، اما همین موتورها، به راحتی و با اندک مدتی استفاده از توان پسسوز، فانتوم را با 210 متر بر ثانیه به اوج آسمان میرسانند. F-4E با موتورهای توانمند و بدنهء مستحکمی که در اختیار دارد، به راحتی از پس گردشهای تند و پرفشار برمیآید و به همین دلیل است که میتواند در نبردهای نزدیک هوایی نیز شرکت کرده و با هواپیماهای مهاجم دشمن، دست و پنجه نرم کند. F-4E قادر است به راحتی تا چند دقیقه، شتاب مثبت در اوجگیری و افزایش سرعت را حفظ نماید، توانی که تنها اندکی ضعیفتر از جنگندهء F-15 Eagle ارزیابی میشود.
F-4E برای خارج شدن از تیررس جنگندههای دشمن، قادر است با رهاسازی مخازن خارجی سوخت، به راحتی با استفاده از پسسوز، سرعت خود را به بیش از 2 ماخ برساند، که چنین توانی در هیچ کدام از مدلهای سوخوی24 وجود ندارد. با توجه به احتمال درگیری سوخوی24 با شکاریهایی نظیر F-15، F-16 و F/A-18، و با توجه به ضعف شدید سوخوی24 در نبردهای نزدیک یا دور هوایی، این بمبافکن، تنها باید با افزایش سرعت خود، از دسترس این شکاریها خارج شود که به دلیل ضعف موتورها، به احتمال زیاد در این امر موفق نخواهد بود و هدف موشکهای آمرام شکاریهای آمریکایی خواهد شد.
امتیاز فانتوم: 8 از 10
امتیاز فنسر: 3 از 10
* تسلیحات ضربتی:
هر دو هواپیمای F-4E و Su-24MK دارای طیف گسترده و متنوعی از تسلیحات قابل حمل هستند. سوخوی24، قادر است سه نوع موشک هوا به زمین هدایت شوند را حمل و پرتاب نماید. (هدایت رادیویی، هدایت تلویزیونی و هدایت لیزری) این تنوع در حمل تسلیحات، انتخاب خدمهء سوخوی24 را در حمله به اهداف زمینی در شرائط پراغتشاش (Jam mode) را آسان میکند. به جز این، سوخوی24 قادر است تا از موشکهای مهلک و دوربرد ضدرادار Kh-31P و Kh-58 به تعداد دو فروند در هر هواپیما بهره ببرد و در عملیات ضدرادار (SEAD) و شکستن حلقهء پدافندی دشمن شرکت نماید. بدین ترتیب، در یک دستهء مثلن 5 فروندی از بمبافکنهای سوخوی24، یک فروند با موشکهای ضدرادار و هوا به هوا بارگذاری میشود و چهار فروند دیگر نیز با بمب و موشکهای هوا به زمین. بدین ترتیب با توجه به گیرندههای پرقدرت سوخوی24 در شناسایی رادار و موشکهای سام دشمن، عملیات ضربتی با انهدام سایت پدافندی دشمن، با موفقیت به انجام خواهد رسید، ضمن اینکه با موشکهای R-73 مانعی در برابر شکاریهای دشمن ایجاد خواهد نمود.
سوخوی24 با موشکهای ضدکشتی بسیار مهلک C-802 Noor بارگذاری میشود که در مقابل، F-4E جهت حمله به کشتیها، تنها باید به موشکهای قدیمی و ضعیف AGM-65A/B Maverick تکیه کند که ضمن دقت خوب، برد کمی نیز دارند. از این رو، سوخوی24 در عملیات ضدکشتی و دریایی، کاملن برتر از فانتوم میباشد، و به همین دلیل است که تعداد زیادی از سوخوهای24 هنوز در خدمت نیروی دریایی روسیه باقی ماندهاند. به تازگی، F-4E های ایران با استفاده از غلاف خارجی Pave Tack، قادر شدهاند موشکهای هوا به زمین هدایت لیزری ناشناسی را شلیک نمایند، هرچند که برد و میزان تخریب این موشکها معلوم نمیباشد.
امتیاز فانتوم: 4 از 10
امتیاز فنسر: 9 از 10
* تسلیحات هوا به هوا :
سوخوی24 برای دفاع هوایی، همانند بمبافکن F-111 و جنگندهء ضربتی Tornado IDS، تنها به دو موشک کوتاهبرد هوا به هوا از نوع Vympel R-60 مجهز میشود که این موشکها بردی بین 3 تا 4 کیلومتر دارند و به هیچ وجه جوابگوی نیازهای یک نبرد هوایی در قرن حاضر نیستند. به تازگی گفته میشود سوخو24 های ایران پس از بهینهسازی در روسیه، به توانایی حمل دو یا چهار موشک هوا به هوای گرمایاب و برد متوسط Vympel R-73 دست یافتهاند. این برنامهء بهینهسازی، باعث دردسرهای زیادی برای کارخانهء سوخوی روسیه شد و این شرکت را مشمول تحریم ایالات متحده نمود.
برخلاف سوخوی24 که فاقد توانایی پرتاب موشکهای راداری میانبرد میباشد، جنگندهء F-4E قادر است با موشکهای میانبرد هدایت راداری AIM-7E-2 که بردی در حدود 35 تا 40 کیلومتر دارند تجهیز شود و خلبان فانتوم، با شلیک این موشکها و ساقط کردن هواپیمای دشمن، نیازی به وارد شدن در یک نبرد سنگین و نزدیک هوایی نداشته باشد.
هرچند کسی انتظار ندارد بمبافکنی همانند سوخوی24 به کارزار نبرد هوایی فرستاده شود (حماقتی که توسط لیبی جهت رهگیری جنگندههای F-14 نیروی دریایی ایالات متحده با سوخوی20 انجام شد!) ولی از F-4E میتوان برای رهگیری و شکار جنگندههای مهاجم دشمن نیز بهره برد، کما اینکه در زمان جنگ با عراق، فانتومهای ایران، بارها جنگندههای عراقی نظیر میگهای21 و 23 و سوخوی20 و 22 را ساقط کردند.
امتیاز فانتوم: 7 از 10
امتیاز فنسر: 3 از 10
* سیستمهای آویونیک:
سوخوی24 را باید مجموعهء پرندهای از سیستمهای کامپیوتری و آویونیکی نامید. به جهت اینکه سوخوی24 در انجام عملیات ضربتی خود از تهدیدات احتمالی دشمن به دور باشد، گیرندهها و اخطارگرهای گوناگونی در این هواپیما نصب شده است که خدمهء سوخوی24 را از رهگیری شدن و یا شلیک موشک سام به فوریت باخبر میسازند.
رادار تعقیب عوارض زمین یا Terrain-Following-Radar امکان پرواز در ارتفاعی بسیار پست را به صورت دست آزاد (Hands-Off) به خدمهء هواپیما میدهند. چنین قابلیتی تنها در بمبافکن آمریکایی F-111 تعبیه گشته بود و جنگندهء Tornado IDS نیز از این قابلیت بهرهمند است. اما در F-4E، جهت پرواز در ارتفاع پست، باید متکی به مهارت و تجربهء خلبان بود، ضمن اینکه پرواز ارتفاع پست در شب با جنگندهء F-4E، بدون استفاده از چنین سامانهای تقریبن غیرممکن است، مگر اینکه محدودهء پروازی، منطقهای بدون عوارض و تقریبن Flat باشد.
در F-4E اخطارگر پرتاب موشک موجود است. همچنین یک غلاف خارجی به نام ALQ-119 جهت اغتشاش در رادارهای دشمن توسط F-4E حمل میشود، اما تنها در برابر موشکهای قدیمی SA-2 و SA-3 کارایی اندکی دارد. سیستمهای اخطارگر F-4E تنها میتوانند رهگیری شدن هواپیما را اطلاع دهند.
امتیاز فانتوم: 3 از 10
امتیاز فنسر: 10 از 10
امتیاز نهایی:
فانتوم = 30
فنسر = 32
دیدن فیلمی در مورد سوخوی24
آنطور که مشخص گردید، هر دو جنگنده، توانایی هایی خاص خود را دارا هستند و نمی توان به طور قاطع، یکی را بر دیگری برتری داد. اما اگر سوخوی24 با تسلیحات ویژهء خود نظیر موشکهای ضدکشتی و یا موشکهای ضدرادار تجهیز شود، قادر است در عملیاتهایی شرکت کند که از عهدهء جنگنده ای چون F-4E بر نمی آید. فانتوم را در عملیاتهای ضربتی، می توان با یک یا دو موشک اسپارو مجهز نمود تا شکاری های دشمن را قبل از نزدیک شدن، هدف قرار دهد، هرچند که بازهم میزان موفقیت در چنین عملیاتی، بستگی به توانایی تجهیزاتی دشمن دارد و حداقل در قالب تئوری، نمی توان جنگندهای چون فانتوم را به جنگ کشوری فرستاد که مجهز به شکاری هایی از نوع اف15 و اف16 است.
منابع:
Global Security
Acig.Org
Airforce Technology
Milavia
مجله صنایع هوایی شماره 191 صفحات 11 و 12
منابع مجله صنایع هوایی شماره 193 صفحه 37
شلیک و هدف گیری موفقیت آمیز موشک فوق مدرن ثاقب
محل استقرار جنگندههای ایرانی (بنا به گزارش سایت آویا)
انجمن هوافضا
هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر
با وجود اینکه میگ-23 بعنوان یک رهگیر طراحی شده اما از پس ماموریت های ثانویه نیز بخوبی بر می آید. طراحان نیز با دقت در این توانایی ها جنگنده های میگ-23 بی ان و میگ-27 را بر اساس نوع پایه فلاگر بعنوان جنگنده بمب افکن طراحی نموده اند. بطور کلی انواع مختلف فلاگر به گونه های مختلفی از جمله فلاگر بی (رهگیر استاندارد)، فلاگر سی (دو سرنشینه آموزشی/ رزمی)، فلاگر جی (رهگیر توسعه یافته) و فلاگر ای (نوع صادراتی) تقسیم می شوند. در ایالات متحده نیز نوعی از فلاگر تحت برنامه اکتساب و استخراج تجهیزات خارجی با نام YF-113 جهت مقاصد آزمایشی تولید شد. جنگنده میگ-23 ام ال دی که بر پایه میگ-23 ام ال تولید شده است، پیشرفته ترین نوع میگ-23 بشمار می رود، این جنگنده از ویژگی های آیرودینامیکی بهتر و سیستم های الکترونیک پروازی قویتری بهره می برد و توانایی های بیشتری در استفاده از تسلیحات مختلف را دارا است.
فلاگر (میگ23/27) در بسیاری از کشور ها و بطور وسیع مورد استفاده قرار گرفته است، این کشور ها شامل شوروی، لهستان، مجارستان، بلغارستان، آلمان شرقی، رومانی، چک اسلواکی، لیبی، سوریه، مصر، هند، کوبا، الجزایر، عراق، افغانستان، آنگولا، اتیوپی، بنگلادش، ویتنام، کنگو، لائوس، مغولستان، سومالی، سودان، یمن جنوبی و کره شمالی می باشد. تعدادی از این جنگنده ها نیز در جریان جنگ خلیج فارس از عراق به ایران پرواز کردند، هر چند که گویا نیروی هوایی ایران بدلیل ناتوان بودن این هواپیما ها در نبرد های امروزه و یا تعداد کم آنها علاقه ای به پرداخت هزینه اضافی برای عملیاتی کردن آنها ندارد.
هواپیمای جنگنده میگ-27، نمونه بمب افکن فلاگر
اولین پرواز نمونه آزمایشی فلاگر در آوریل 1967 انجام شد و سرانجام در سال 1971 بطور رسمی وارد خدمت گردید. این جنگنده در تمامی مدل ها توان حمل انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین را دارا است.
هر چند این جنگنده در جنگ های امروزی حرفی برای گفتن ندارد، اما بدلیل اینکه هنوز در بسیاری از کشورها بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شرکت میکویان به کشورهای دارنده فلاگر پیشنهادهایی جهت ارتقا این جنگنده ها ارائه داده است تا بتوانند حد اکثر تا سال 2015 بطور موثر از این جنگنده ها استفاده کنند.
منبع: http://www.globalsecurity.org/military/world/iran/../russia/mig-23.htm
جنگنده Q-5 (نام کامل آن Qiang-5 می باشد که در نمونه های صادراتی A-5 یا Attack-5 نامیده می شود.) جنگنده ای تک سرنشین، دو موتوره و مافوق صوت می باشد که توسط هواپیمایی نانچانگ چین طراحی و تولید شد. این جنگنده می تواند ماموریت های خود را بنحو احسن و بویژه در ارتفاعات کم و بسیار کم به انجام برساند. این جنگنده از سیستم های ناوبری و تسلیحاتی وارداتی سود می جوید.
اساس طراحی این جنگنده ایجاد جنگنده ای برای پشتیبانی نیرو های زمینی خودی و عملیات در ارتفاع کم بر علیه کشتی های جنگی در نزدیکی ساحل بوده است. گرچه توانایی انجام نبردهای هوایی، رهگیری و درگیری با جنگنده های دشمن را نیز دارد. Q-5 از دو موتور WP-6 با پس سوز بهره می برد، طول آن حدود 15 متر و 65 سانتیمتر و ارتفاع آن 4 متر و 33 سانتیمتر است، طول بال آن نیز حدود 9 متر و 68 سانتیمتر است و می تواند با حد اکثر وزنی حدود 11 تن و 300 کیلوگرم تیک آف نماید.
در زیر هر بال این جنگنده یک توپ مجزا (نزدیک به بدنه) نصب شده است، همچنین می تواند انواع موشک های هوا به هوا، بمب ها، راکت ها و تانک های سوخت را نیز با خود حمل نماید.
مسئولیت تولید این مشتق از J-6 که طرح آن در سال 1958 توسط شرکت شنیان ارائه شده بود سر انجام به نانچانگ واگدار شد. برنامه تولید آن ابتدا در سال 1961 لغو شد، اما گروه کوچکی مسئولیت ادامه طرح را بر عهده گرفتند و برنامه تولید آن سر انجام دو سال بعد یعنی 1963 به رویه عادی بازگشت و اولین پرواز آن نیز در چهارم ژوئن 1965 با موفقیت انجام شد و پس از انجام آزمایشات نهایی در اواخر همین سال نیز مجوز های لازم برای تولید انبوه Q-5 صادر شد. اما پس از مدتی تشخیص داده شده که می بایست تغییراتی در این جنگنده ایجاد شود. دو نمونه اولیه که تغییرات لازم روی آنها انجام شده بود در سال 1969 آزمایشات خود را انجام دادند و مجوز رسمی برای تولید انبوه را دریافت کردند. تحویل این نمونه در سال 1970 شروع شد.
جنگنده چینی فانتان
برنامه طراحی و تولید Q-5 از ابتدا با مشکلات زیادی روبرو بود، اولین مساله مواد اولیه نامناسبی بود که در تولید آن یکار رفته بودند. دومین مساله روند معکوس اقتصاد چین در سال 1960 بود و سومین مساله نیز حادثه ای در سال 1963 بود که منجر به از بین رفتن نمونه اولیه جنگنده شد. با وجود تمام مشکلات و همانگونه که پیش از این اشاره شد Q-5 اولین پرواز موفقیت آمیز خود را در 4 ژوئن 1965 به انجام رساند.
بعد از آزمایشات اولیه بهبود های زیادی نیز در آن صورت گرفت از جمله در سیستم های هیدرولیکی، مانور پذیری، سیستم های کنترلی، امنیت جنگنده و سیستم های فرود. بهبود های زیادی نیز بر روی تجهیزات آن انجام شد، از جمله توانایی حمل موشکهای هوا به زمین نیز در آن افزایش یافت. سیستم های حمل تسلیحات در Q-5 تا حد زیادی مشابه H-5 از این رو می تواند بعنوان یک بمب افکن سبک نیز استفاده شود. و همانگونه نیز که گفته شد سر انجام در 1969 مجوز های لازم برای تولید انبود را بدست آورد. بدین گونه بود که برنامه های طراحی و تولید Q-5 یازده سال بطول انجامید.
پس از تولید انبوه برنامه هایی برای بهبود Q-5 هر چند آرام ادامه یافت، سر انجام چینی ها احساس کردند به همکاری های خارجی برای بهبود های Q-5 نیازمندند و این امر منجر به همکاری فرانسه در این طرح شد. سر انجام در Q-5 از نمایشگر سربالا و مسافت یاب لیزری ساخت فرانسه استفاده شد، در نتیجه توانایی های ضربتی جنگنده تا حد زیادی افزایش یافت و در ادامه توسعه ها از سیستم کنترل آتش و کامیوتر جدیدی نیز در Q-5 استفاده شد که توانایی های آن را چند برابر می کرد. لازم به ذکر است سیستم مسافت یاب لیزری ALR-1 که در این جنگنده استفاده شده بود محدوده مسافت یابی آن 20 تا 10000 متر است و میزان خطای آن نیز 5 متر است. این سیستم پیشتر توسط فرانسه و انگلستان نیز استفاده شده بود.
بال های Q-5 در میان بدنه و بصورت پس گرا نصب شده اند. بدنه آن صاف و یکدست است و ورودی های آن بصورت نیم دایره می باشند. دو موتور توربوجت WP-6 (در بعضی مدل ها WP-6A) در داخل بدنه قرار دارند و دو خروجی آن نیز در انتهای بدنه قرار دارند.
جنگنده فانتان در نمایی دیگر
گونه های Q-5:
Q-5 A: نمونه اولیه این جنگنده است که توان حمل بمب های اتمی را نیز دارا است.
Q-5 B: نمونه دریایی آن است برای نیروی دریایی چین به تولید رسید، در این نمونه توانایی حمل بمب ها کاهش یافته اما با نصب یک مخزن سوخت اضافه رنج پروازی آن افزایش یافته است. مسافت بال ها نیز در این نمونه تا حدی افزایش یافته است.
Q-5I و Q-5IA: در این نمونه رنج پروازی و توانایی های عملیاتی افزایش یافته و توانایی حمل تسلیحات آن نیز دو تن افزایش یافته است، بویژه ارابه فرود جدید آن این امکان را به آن می بخشد. در این نمونه از موتور WP-6A که نمونه پیشرفته موتور WP-6 است استفاده می شود. صندلی های پرتاب شونده جدید و سیستم های دریایی جدیدی نیز در آن نصب شده بودند. در نمونه IA علاوه بر بهبود های فوق سیستم های هشدار دهنده، پرتاب کنده های چف و سیستم های الکترونیکی جدید نصب شده بودند.
Q-5III: نمونه صادراتی Q-5 بود که امکان نصب تجهیزات خارجی روی آن وجود داست و به گیرنده UHF و سیستم تشخیص دوست از دشمن مجهز بود و می توانست 32 نوع از تجهیزات مختلف را حمل نماید.
Q-5D: این نمونه با همکاری ایتالیا تولید شد و از سیستم های ناوبری و حمله جدید تر بهره می برد.
منبع: اسکای فایر