در تمام جهان تنها دو هواپیما منحصراً برای جنگ های الکترونیکی ساخته شده اند که پراولر یکی از است .
در فاصله سالهای 1980 تا 1990 تکنولوژی هوانوردی در کاربردهای نظامی گسترش بی سابقه ای یافت . از میان دهها نوع هواپیماهایی که طراحی و سپس وارد عمل شدند پاره ای از آنها اگرچه از لحاظ ظاهری شبیه شکاری یا ضربتی بودند اما در واقع هیچکدام از این دو ماموریت را انجام نمی دادند .
یکی از این نوع هواپیماها ، هواپیماهای ویژه جنگ الکترونیک بود . هواپیماهایی که خدمه آن علاوه بر خلبان بودن متخصصین متبحری نیز در رشته الکترونیک و ارتباطات به شمار می رفتند و تنها سلاحی که به همراه داشتند دستگاه های گوناگون ایجاد اختلال الکترونیکی و پارازیت در سیستم های راداری دشمن بود .
![]() | این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید |
![]() | این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید |
![]() | این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید |
با طراحی و ساخت این دو جنگنده و مهمات و تسلیحات آنها یک جهش تکنولوژی بسیار بزرگ در صنعت هوانوردی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد و فصل جدیدی در ساخت جنگنده های کارا و مدرن در این کشور آغاز شد.
قابلیتها
یاک-52 (Yak-52) یک هواپیمای آموزشی دوسرنشینه ی شوروی است که در شرکت یاکولوف توسعه یافت و در سال 1976 برای نخستین بار پرواز کرد. یاک-52 در اصل یک هواپیمای آموزشی آکروباتیک است که برای آموزش دانشجویان نیروهای نظامی شوروی طراحی شد، به طوری که هم خلبانان نظامی و هم خلبانان غیرنظامی ورزشی با این هواپیما آموزش دیده اند. هواپیمای یاک-52 اکنون به وسیله ی شرکت ائروستار (Aerostar) در کشور رومانی تولید می شود. این شرکت رومانیایی حق تولید این هواپیما را با توافقی در چارچوب سازمان بازرگانی سوسیالیستی (گروه بازرگانی بلوک شرق / کومکون/ COMECON) به دست آورد. این سازمان سوسیالیستی اکنون وجود ندارد.
از اوایل دهه ی 1990 ، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بسیاری از یاک-52 ها به غرب صادر شده اند. تا امروز تقریباً 1800 فروند یاک-52 تولید شده است، که بیش تر آنها اکنون در آمریکا، انگلستان، نیوزیلند، استرالیا و دیگر کشورهای غربی پرواز می کنند.
یاک-52 (Yak-52) فرزند تمام فلزی یاک-50 (Yak-50) است و از یک پیشران پیستونی رادیال 9 سیلندر ساخت شرکت ودِنِیوف (Vedeneyev M14P) استفاده می کند. این پیشران از مدل M14P با 360 اسب قدرت است و ملخ دو پره ی Yak-52 را در سوی پادساعتگرد می گرداند. این ملخ دارای گام متغیر است و به صورت لایه لایه از چوب و فایبرگلاس ساخته شده است. یاک-52 دارای سامانه ی سوخت و روغن وارونه است که به این هواپیما امکان پرواز وارونه تا دو دقیقه را می دهد.
یاک-52 به عنوان یک هواپیمای آکروباتیک، پرنده ای واکنشی، توانا، و دارای خاست و فرود آسان است. یاک-52 در مسابقات آکروباتیک تا سطح پیشرفته به کار گرفته شده است. این هواپیما از فشار گرانشی -5 جی تا +7 جی را و نیز غلتشهای تا 180 درجه را تاب آورده است. یاک-52 توانایی انجام هر مانوری را که در کتابچهی فدراسیون بین المللی آکروباتیک آمده است دارد.
یاک-52 مانند بیش تر هواپیماهای ساخت شوروی سابق، برای عمل در محیط های خشن که دارای حداقل خدمات پشتیبانی هستند طراحی شده است. یکی از ویژگی های کلیدی یاک-52 که آن را از پرنده های غربی ممتاز می کند، استفاده ی این هواپیما از یک سامانه ی گسترده ی هوای فشرده (پنوماتیک) است، به طوری که راه انداز پیشران، عراده ی فرود، فلپ ها، ترمز و فرمان با هوای فشرده کار می کنند. مخازن هوای کروی شکل این هواپیما با یک کمپروسور دارای موتور مستقل بازپُر می شوند. این مخزن ها در پشت کابین عقب قرار دارند و محتوای آن ها به وسیله ی دستگاه کنترلی نمایش داده می شود. فشار هوای عملیاتی در این سامانه حدوداً از 3.6 تا 49.3 اتمسفر می باشد. یک جریان هوای ذخیره نیز برای باز کردن ارابه ی فرود وجود دارد که در صورت بروز اشکال در جریان اصلی هوا یا نقص در کمپروسور مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر این، هم مخزن های هوای اصلی و هم مخزن های ذخیره، می توانند بر روی زمین از طریق یک جریان جداگانه پر شوند، که معمولاً این کار به وسیله ی مخزن های شبیه به کپسول غواصی انجام می شود. برای خلبانانی که به سامانه ی هیدرولیک عادت دارند، تنظیمات ترمز/فرمان قابل تغییر است، چرا که یاک-52 از ترمز "کم و بیش" (differential braking) استفاده می کند. این ترمز با پدال های سکان و یک اهرم دستی متصل به دسته ی کنترل (Stick) به کار گرفته می شود. ترمز "کم و بیش" (تفاضلی) یا differential braking عبارت است از استفاده ی نامتقارن از ترمز چرخ های اصلی هواپیما برای دور زدن بر روی زمین. در این سامانه ها، چرخ های سمت راست و چپ دارای ترمز جداگانه هستند که معمولاً با پدال های سکان کنترل می شوند. چرخ های جلو و عقب فاقد ترمز می باشند. این نوع ترمز مستلزم مهارت قابل توجهی در نزد خلبان است.
ارابه ی فرود سه چرخه ی یاک-52 جمع شدنی است اما چرخ ها هیچ گاه به طور کامل بسته نمی شوند، بلکه حالت نیمه باز به خود می گیرند. این حالت نیمه باز چرخ ها باعث تولید نیروی "پسا"یی می شود که در مانور های سر پایین مفید است. نیمه باز بودن چرخ ها همچنین در زمانی که هواپیما مجبور به فرود با چرخ های بسته باشد به کار می آید.
اکنون تعدادی از گونه های غربی شده ی یاک-52 در حال تولید است. برای مثال Yak-52W یک گونه ی غربی شده ی این هواپیما است که در آن از ایویانیکس غربی و ملخ سه پره استفاده شده است.
دو تصویر از Yak-52W
گونه ی غربی دیگری به نام Yak-52TD وجود دارد که علاوه بر ایویانیکس غربی و ملخ سه پره، از ارابه ی فرود سنتی استفاده می کند. در واقع TD مخفف Tail-dragger است. Tail-dragger یک لفظ خاص هوانوردی است که به هواپیماهای دارای ارابه ی فرود سنتی اطلاق می شود. ارابه ی فرود سنتی یا Conventional Landing gear عبارت است از دو چرخ اصلی جلو که در مرکز ثقل هواپیما قرار دارند و یک چرخ کوچک که زیر دم جای دارد.
دو تصویر از Yak-52TD
گونه ی غربی دیگری نیز به نام Yak-52TW وجود دارد که یک هواپیمای Tail-dragger (دارای ارابه ی فرود سنتی) است و مانند یک Yak-11 کوچک می باشد. این هواپیما می تواند 120 لیتر سوخت بیش تر را به وسیله ی دو مخزن در بال خود حمل کند. پیشران این هواپیما از نوع M-14PF و دارای راه انداز (استارت) الکتریکی است. Yak-52TW از آلات دقیق پیشرفته بهره می برد.
دو تصویر از Yak-52TW
اما در روسیه نیز یک گونه ی نوین شده از این هواپیما با نام Yak-52M به تاریخ 16 آپریل 2004 پرواز کرد. این هواپیما از پیشران های نوین شده ی M-15Kh و ملخ سه پره استفاده می کند. روس ها Yak-52M را به صندلی پران مجهز کرده اند. این هواپیما برخی بهبود های دیگر را نیز در خود جای داده است.
دو تصویر از Yak-52M
کاربران نظامی Yak-52 عبارتند از: نیروهای نظامی شوروی سابق، روسیه، نیوزیلند، گرجستان، مجارستان، لیتوانی، رومانی، ویتنام.
ویژگی ها:
خدمه: 2
درازا:7.745 متر.
فاصله ی میان نوک بال ها:9.3 متر.
بلندا:2.7 متر.
مساحت بال: 15متر مربع.
وزن تهی: 1015 کیلوگرم.
بیشینه ی وزن برخاست: 1305 کیلوگرم.
پیشرانش: پیشران 9 سیلندر رادیال M-14P ساخت شرکت ودنیوف با 360 اسب قدرت.
سرعت بیشینه: 285 کیلومتر بر ساعت در سطح دریا.
سرعت کروز: 190 کیلومتر بر ساعت.
سرعت واماندگی: 80- 90 کیلومتر بر ساعت.
برد: 550 کیلومتر.
سقف پرواز: 4 هزار متر (13125 پا).
نرخ بالاروی: 7 متر بر ثانیه.
منبع: www.en.wikipedia.org
http://aerospacetalk.ir/vb/showthread.php?p=262988#post262988
میاسیچف M-55 هواپیمای جاسوسی بلند پروازی است که در دوران شوروی سابق توسط دفتر طراحی میاسیچف طراحی و ساخته شد.در واقع این هواپیما مشابه هواپیمای جاسوسی رقیب خود U-2 بود.این هواپیما در مقایسه با طرح قبلی هواپیمای جاسوسی یعنی M-17 از دو موتور توربوفن نیرو گرفته و دارای وزن برخاست بیشتری بود.
توسعهاین هواپیما در ابتدا با نام M-17 شناخته میشد.شوروی دنبال راهی برای رهگیری بالون های بدون سرنشین جاسوسی آمریکایی بودند.اولین پرواز M-17 به 26 می 1982 بر میگردد.
خیلی زود آمریکایی ها از وجود این هواپیما مطلع شدند.با معرفی نوع دیگری از M-17 که در 28 مارس 1990 به خلبانی ولادیمیر آرخیپنکو به پرواز در آمد,M-17 Mystic-A متولد شد.
این هواپیما به ارتقاع 72621 پایی صعود کرد و این خود رکوردی برای هواپیماهای بین 16 تا 20 تن از لحاظ کسب این مهم بود.این هواپیما حدود 12 رکورد مختلف از خود بجای گذاشته بود که هنوز 5 تای آنها شکسته نشده است.
مدل رهگیر بالون این هواپیما در سال 1987 کنار گذاشته شد و M-17RN جای آنرا گرفت که به M-55 معروف شد و ناتو نام Mystic-B را روی آن گذاشت.اولین فروند به سال 1988 پرواز کرد اما بدلیل فروپاشی شوروی تقاضای ارتش برای این هواپیما متوقف شد و تنها 5 نمونه شناسایی ازین هواپیما ساخته شد.
اما هنوز چند فروند M-55 پرواز میکنند و در امور تحقیقاتی شرکت میکنند.در سالهای 1996 و 1997 یک فروند برای تحقیقات در مورد استراتوسفر شرکت کرد.
مشخصاتGeneral characteristics
Performance
تصاویر
طول : 13.75 متر(45 فوت و 1.5 اینچ)
پهنای بال (بدون موشک) : 8 متر (26 فوت و 3 اینچ)
ارتفاع : 4.87 متر (16 فوت)
پهنای کانارد : 3.55 متر (11 فوت و4 اینچ)
سطح بال : 30 متر مربع (323 فوت مربع)
وزن خالی : 6247 کیلوگرم (13770 پوند)
حداکثر وزن برخاستن : 13400 کیلوگرم(29500 پوند)
حداکثر وزن سوخت داخلی : 2565 کیلوگرم (5655 پوند)
حداکثر سرعت : 1.88 ماخ
حداکثر سرعت اوجگیری : 15000 متر(49200 فوت) بر دقیقه
شعاع عمل رزمی(پشتیبانی نزدیک هوایی) : 216-539 ناتیکال مایل(400 – 1000 کیلومتر)
برد عبوری : 2031 ناتیکال مایل (3765 کیلومتر)
AF-2 Guardian
پس از آن که هواپیمای شایسته ی شرکت Grumman به نام Avenger از اسکادران های ضد زیر دریایی یا اژدر افکن نیروی دریایی آمریکا کنار رفت، هواپیمای دیگری از شرکت Grumman به نام AF-2 Guardian جایگزین آن شد. نخستین پیش نمونه ی Guardian در 18 دسامبر 1946 پرواز کرد. روند توسعه ی AF-2 به درازا کشید و با چندین پیش نمونه ی متفاوت همراه شد. سرانجام، AF-2 ها در 18 اکتبر 1950 وارد خدمت در نیروی دریایی آمریکا شدند.
AF-2 Guardian یک هواپیمای تک پیشرانه، ناو نشین، و ضد زیردریایی بود. AF-2 Guardian بزرگ ترین هواپیمای تک پیشرانه ی پیستونی در تاریخ نیروی دریایی آمریکا است. همچنین این هواپیما نخستین هواپیمای نیروی دریایی آمریکا است که به طور ویژه برای رزم "ضد زیردریایی" طراحی شده است. شایان ذکر است که چهار ماه پیش از آن که Guardian وارد خدمت شود، نیروی دریایی آمریکا قرار داد ساخت جایگزینش را با همان شرکت Grumman امضاء کرد. علت این کار این بود که در نیروی دریایی آمریکا Guardian ها را پرنده هایی زمخت و ناکارآمد می دانستند.
این پرنده مانند گونه های ضد زیر دریایی هواپیمای Avenger (نسل قبل) در قالب جفت های Hunter / Killer عمل می کرد. (Hunter = شکارچی) / (Killer = قاتل) . گونه ی Hunter را AF-2W و گونه ی Killer را AF-2S می گفتند. به طور خلاصه، وظیفه ی Hunter یافتن موقعیت زیردریایی به وسیله ی راداری بزرگ تر و دور برد تر بود. وظیفه ی Killer تعیین مکان دقیق زیردریایی به وسیله ی راداری کوچک تر و کوتاه برد تر، و سپس حمله به آن بود.
گونه ی Hunter که با نام AF-2W شناخته می شد هیچ جنگ افزاری نداشت و تنها از یک رادار شکمی (نصب در زیر شکم هواپیما) برای جستجو در اقیانوس استفاده می کرد. (پوشش برآمده ی این رادار در تصاویر و زیر شکم هواپیما به آسانی قابل تشخیص است). در واقع AF-2W یک شکارچی (Hunter) بود و وظیفه ی جستجو و پیدا کردن زیر دریایی ها را به عهده داشت. این پرنده چهار سرنشین داشت. این چهار سرنشین شامل یک خلبان، یک کاربر رادار، یک کاربر رادار کمکی، و یک کاربر اقدامات متقابل رادیویی بود. خلبان در اتاقک پیشین و سایر کابران در اتاقک پسین می نشستند.
تصویر زیر یک AF-2W را در حال پرواز نشان می دهد. در این تصویر پوشش برآمده ی رادار زیر شکمی کاملاً مشخص است.
گونه ی Killer که با نام AF-2S شناخته می شد مکان دقیق زیر دریایی را با یک رادار کوتاه برد و کوچک تر (نسبت به رادار AF-2W) مشخص می کرد. محل نصب این رادار زیر بال بود. علاوه بر این، در صورت نیاز، AF-2S از نورافکن جستجوگری که زیر بال نصب می شد استفاده می کرد تا مکان دقیق زیر دریایی را مشخص کند. آنگاه با حجم مهماتی که می توانست تا 1814 کیلوگرم وزن داشته باشد به زیر دریایی حمله می کرد. این مهمات امکان داشت شامل بمب های معمولی، بمب های depth charge (بمب هایی که تا عمق معینی در آب فرو می روند و منفجر می شوند)، اژدر، و راکت های زیر بال باشد. AF-2S دو سرنشین داشت. این دو سرنشین شامل یک خلبان در اتاقک پیشین و یک کاربر رادار و جنگ افزار در اتاقک پسین بود.
تصویر زیر یک AF-2S نیروی دریایی آمریکا را در حال فرود بر ناو هواپیمابر نشان می دهد. در این تصویر مشخص است که AF-2S فاقد رادار زیر شکمی است.
هواپیمای ضد زیر دریایی Guardian در 18 اکتبر 1950 وارد خدمت در نیروی دریایی آمریکا شد و میان سال های 1951 تا 1953 بر ناو های هواپیمابر آمریکا در جنگ "کُره" حضور یافت و سرانجام در 1955 بازنشسته و به وسیله ی S2F Tracker جایگزین شد.
در تصویر زیر یک جفت Hunter – Killer از Guardian های اسکادران ضد زیر دریایی VS-25 نیروی دریایی آمریکا دیده می شود. این عکس در اوایل دهه ی 1950 گرفته شده است. یادآوری می شود که پرنده ی دارای رادار زیر شکمی AF-2W نام دارد و نقش Hunter را ایفا می کند. پرنده ی دیگر که فاقد رادار زیر شکمی است AF-2S نام دارد که دارای رادار کوچکی در زیر بال است و نقش Killer را دارد.
در مجموع 389 فروند Guardian تولید شد که پس از بازنشستگی تنها 5 فروند از آن ها به پرواز ادامه دادند. این پنج فروند توسط شرکت Aero Union خریداری شده و به مخزن های آب 800 گالنی (تقریبآ 3028 لیتر) مجهز شدند تا در عملیات آتش نشانی به کار روند. این پنج فروند Guardian آتش نشان تا سال 1973 توسط شرکت Aero Union در کالیفورنیا پرواز داده می شدند.
ویژگی ها:
کار کرد اصلی: ضد زیر دریایی.
شرکت سازنده: Grumman (آمریکا).
پیشرانه: یک پیشرانه ی Pratt & Whitney R-2800-48W، با ملخ چها پرّه، و قدرت 2400 اسب.
فاصله ی سر دو بال از هم: 18.5 متر.
مساحت بال: 51 متر مربع.
طول هواپیما : 13.2 متر.
ارتفاع هواپیما: 4.93 متر.
وزن در حالت تهی: 6615 کیلوگرم.
وزن بیشینه: 11340 کیلوگرم.
سرعت بیشینه: 507 کیلومتر در ساعت.
سرعت کروز: 354 کیلومتر در ساعت.
سقف پرواز: 9900 متر.
برد: 2415 کیلومتر.
تعداد خدمه: 4 نفر برای AF-2W و 2 نفر برای AF-2S.
کاربران: نیروی دریایی ایالات متحده، شرکت Aero Union.
منابع :
http://en.wikipedia.org
http://commons.wikimedia.org
http://www.aviationtrivia.info
http://www.cawreckdivers.org
http://aeroweb.brooklyn.cuny.edu
http://www.vectorsite.net
TBF & TBM Avenger
این قسمت اختصاص دارد به پرنده ای که روزی تکیه گاه یک نیروی دریایی بزرگ بود. این قسمت درباره ی پرنده ی است تنومند و بی ریخت، اما بسیار کارآمد و دوست داشتنی؛ هواپیمای خاطره انگیزی که خلبانانش به خاطر پایداری و استحکامی که داشت درباره اش می گفتند : انگار یک کامیون پرواز می کند. می خواهیم از هواپیمای اژدر افکنی بگوییم که برای انتقام گرفتن از دشمن آمده بود، ولی برخی از ملوانان آن را با بوقلمون مقایسه می کردند (به خاطر جثه ی بزرگ و مانورپذیری نسبتاً کم). می خواهیم درباره ی طرحی ماندگار به نام Avenger سخن بگوییم.
عکس زیبای بالا که متعلق به آرشیو دولت فدرال ایالات متحده می باشد، توسط یکی از ملوانان یا کارکنان نیروی دریایی آمریکا در حین انجام وظیفه در سبتامبر 1942 گرفته شده است. این عکس TBF Avenger ها را در حال پرواز بر فراز شهر Norfolk در ایالت Virginia نشان می دهد.
پس از آن که در سال 1942 هواپیماهای اژدر افکن TBD Devastater در نبرد Midway به دست جنگنده های ژاپنی قتل عام شدند، نیروی دریایی آمریکا که از پیش از جنگ جهانی دوم به کاستی ها و ضعف های Devastater واقف بود و بر روی جایگزینی برای آن کار می کرد، بی درنگ Devastater ها را از خط مقدم بیرون کشید و TBF Avenger را جایگزین آن ها کرد. بدین ترتیب در سال 1942 ، TBF Avenger جایگزین TBD Devastater شد تا هواپیمای اژدر افکن ناونشین نیروی دریایی آمریکا شود. Avenger ها بلافاصله وارد نبرد Midway شدند. شش فروند Avenger به اسکادران اژدر افکن هشتم (VT-8) پیوست و در جزیره ی Midway مستقر شد. در آن هنگام، اسکادران اژدر افکن VT-8 پانزده فروند TBD Devestater را به نبرد فرستاده و همه را از دست داده بود و باقی مانده ی این اسکادران از ناو هواپیمابر Hornet پرواز می کرد. این شش فروند Avenger کوشیدند تا به ناوگان ژاپن حمله ی اژدری کنند اما فقدان پوشش هوایی باعث شد تا از این شش فروند Avenger تنها یک فروند از نبرد بازگردد، آن هم با خسارت بسیار. همچنین در آن زمان Avenger تازه وارد بود و کاربرانش تجربه ی لازم را در پرواز با آن نداشتند و این هم مزید بر علت شد. Avenger ها پس از نبرد Midway در دو نبرد دیگر حضور مؤثرتری یافتند.
این Avenger همان تنها بازمانده ی شش فروند Avenger است که به عنوان اولین Avenger ها بلافاصله وارد نبرد Midway شدند. این Avenger خسارت دیده در خارج از پایگاه زمینی ششم در جزیره ی Midway دیده می شود.
Avenger به خاطر نقص های جدّی که در اژدرهای آمریکایی وجو د داشت، در آغاز از عملیات اژدر افکنی دور نگه داشته شد و به جای آن در نقش های بمب افکن و ضد زیر دریایی ظاهر شد. همچنین، ضربه ی وحشتناکی که اسکادران های اژدر افکن نیروی دریایی آمریکا در نبرد Midway متحمل شدند باعث شده بود تا نیروی دریایی آمریکا اطمینان خود را نسبت به عملیات اژدر افکنی هوایی از دست بدهد، اطمینانی که بعد ها با موفقیت اژدر افکن Avenger در نبرد دریای فیلیپین احیاء شد.
عکس زیر یک TBF-1 Avenger را در حال رها کردن یک اژدر نشان می دهد. عکس مربوط به اواخر 1942 یا اوایل 1943 می باشد.
عکس بالا شما را به ماه جون سال 1944 می برد؛ جایی که یک خلبان جوان و البته رئیس جمهور آینده ی آمریکا "جرج اچ. دابلیو. بوش" (بوش پدر) در اتاقک پیشین یک TBM Avenger در ناو هواپیمابر سبک USS San Jacinto دیده می شود. پرزیدنت "بوش" در سال 1943 جوانترین هوانورد نیروی دریایی آمریکا شد. این خلبان جوان در 2 سبتامبر 1944 در جریان پروازهایش در اسکادران اژدر افکن VT-51 از ناو هواپیمابر سبک USS San Jacinto، در اقیانوس آرام ، ، بر فراز جزیره ی " شیشی جیما" هدف قرار گرفت، به طوری که هر دو خدمه ی او کشته شدند. به هر حال " جرج بوش" پیش از آن که با چتر از هواپیمای TBM Avenger بیرون بپرد مهماتش را بر سر هدف خالی کرد و آن را زد. او مدال صلیب پرواز را دریافت کرد. ( نشان صلیب پرواز در نظامی گری بریتانیا و آمریکا به افتخار عمل قهرمانه ی استثنایی در نبرد هوایی اعطا می شود)
Avenger به جز اژدر افکنی ، بسیاری نقش های دیگر را در نیروی دریایی پذیرفت، به طوری که به نقطه ی اتکاء این نیرو بدل شد. در میان همکاری های درخشان شرکت Grumman با هوانوردی نیروی دریایی آمریکا، شاید TBF Avenger "همه فن حریف" ترین پرنده باشد. این پرنده ی چند منظوره طی دوره ی خدمتش در نیروی دریایی آمریکا در نقش های اژدر افکن، ضد زیر دریایی، بمب افکن شبانه ی همه هوایی، جستجو و نجات، اقدامات متقابل الکترونیک، هواپیمای ترابری ناونشین، هواپیمای پیش اخطار ناو نشین و .... به کار گرفته شد. Avenger اولین هواپیمای پیش اخطار ناونشین نیروی دریایی آمریکا و جهان بود. همچنین این پرنده اولین هواپیمای تهاجمی شرکت Grumman در آن نیرو بود. در واقع پرنده هایی که شرکت Grumman تا پیش از Avenger برای نیروی دریایی تولید کرده بود، همگی جنگنده بودند. البته باید اضافه کرد که Avenger به خاطر ورود ناگهانی به جنگ جهانی دوم به یک هواپیمای جنگی کلاسیک بر فراز اقیانوس آرام تبدیل شد و قادر بود تا با جنگنده های دشمن به صورت "داگفایت" نیز درگیر شود. این پرنده سنگین ترین هواپیمای تک پیشرانه در جنگ جهانی دوم بود.
تصویر بالا یک دسته ی هفت فروندی از TBM-3D Avengerهای اسکادران اژدرافکن شبانه ی VT(N)-90 را در جنیوری سال 1945 نشان می دهد. اسکادران VT(N)-90 بخشی از "گروه هوایی شبانه ی 90 " بود که بر ناو هواپیمابر USS Enterprise استقرار داشت. نگاه کنید به غلاف های رادار در بال های راست و نشان روی دم هواپیماها.
Avenger یک جایگاه بمب بزرگ داشت که به آن اجازه می داد تا یک اژدر Mark 13 ، یا یک بمب 900 کیلوگرمی، یا چهار بمب 230 کیلوگرمی را حمل کند. Avenger به دلیل بهره گیری از امکانات رادیویی خوب، هدایت (هندلینگ) آسان، و برد زیادی که داشت هواپیمای فرماندهی ایده آلی برای فرماندهان گروه های هوایی بود. Avenger با سقف پرواز 30000 فوت (10000 متر) و برد 1600 کیلومتر در حالت بار بیشینه، از همه ی اژدر افکن های آمریکایی پیش از خودش و همچنین از همتای ژاپنی اش برتر بود. بعد ها گونه هایی از Avenger تولید شد که دارای رادار بودند و در نقش های پیش اخطار یا ضد زیردریایی به کار گرفته شدند. در آن روز ها اگر چه بهبود های مهندسین شرکت MIT در رادار های هوانوردی و صنعت الکترونیک در راه بود، اما رادار هایی که در سال 1943 ساخته می شد به سبب استفاده از فناوری لامپ خلع، بسیار حجیم بودند و به همین خاطر آن رادارها برای اولین بار در هواپیماهای جادار TBF Avenger تعبیه شدند و نه در هواپیماهای کوچکتر و سریع تر.
در تصویر بالا یک فروند اژدر افکن TBF Avenger آماده ی برخاستن از ناو هواپیمابر USS Yorktown در اواخر 1943 می باشد.
Avenger های ضد زیر دریایی به صورت جفت ها ی Hunter / Killer عمل می کردند. گونه ی TBM-3W2 نقش Hunter (شکارچی) را داشت و وظیفه اش کشف مکان زیر دریایی به وسیله ی رادرا زیر شکمی بود. گونه ی TBM-3S2 نقش Killer (کشنده، قاتل) را داشت و ظیفه اش حمله به زیر دریایی با اژدر یا بمب های نوع Depth Charge بود. (بمب های Depth Charge نوعی از بمب هستند که تا عمق معینی در آب فرو می روند و منفجر می شوند).
تصویر زیر یک جفت Hunter / Killer از Avenger های اسکادران ضد زیردریایی VS-26 را در حال تمرین های معمول در حدود سال 1953 نشان می دهد. پرنده ی نزدیک تر به دوربین یک فروند TBM-3W2 است که نقش Hunter را دارد. به ساختار دم این پرنده و برآمدگی محفظه ی رادار در زیر شکم نگاه کنید. تیغه های کوچک کمکی در دو طرف دم هواپیما به خاطر مقابله با تأثیری است که محفظه ی برآمده ی رادار برپایداری حرکت در راستای قائم دارد. پرنده ی دوم یک فروند TBM-3S2 می باشد که نقش Killer را دارد.
TBF توسط آقای Leroy Grumman طراحی، و در آغاز برای نیروی دریایی و تفنگداران دریایی در شرکت Grumman تولید شد. در آپریل سال 1940 سفارش دو/2 پیش نمونه از این هواپیما مطرح شد، در آگست 1941 اولین پیش نمونه پرواز کرد و سرانجام در سال 1942 ، هواپیمای اژدر افکن TBF Avenger وارد خدمت شد. شرکت Grumman از سال 1942 تا دسامبر 1943، در مجموع 2293 فروند Avenger تولید کرد و از آن تاریخ به بعد شرکت General Motors بود که به تولید Avenger ادامه داد. Avenger های تولیدی شرکت General Motors را با عنوان TBM Avenger می شناسند و Avenger های شرکت Grumman را با همان نام اولیه ی TBF Avenger . شرکت General Motors در مجموع 2882 فروند TBM تولید کرد و علاوه بر آن گونه ای از Avenger را که پیشرانه ای بزرگتر و بال های قوی تری داشت، به نام TBM-3 توسعه داد و بیش از 4600 فروند از آن تولید کرد. Avenger ها در سال 1942 وارد خدمت شدند و سرانجام به طور رسمی در سال 1960 بازنشسته شدند. از Avenger پس از خدمت عملیاتی به عنوان هواپیمای آموزشی استفاده شد. این هواپیما به عنوان یک پرنده ی غیر نظامی در نقش آتشنشانی نیز ظاهر شد که گفته می شود هنوز تعداد قابل توجهی از این Avenger ها در کانادا پرواز می کنند. روی هم رفته در حدود 9839 فروند Avenger در قالب 44 گونه تولید شد. کاربران نظامی و غیر نظامی آن از کشورهای برزیل، کانادا، فرانسه، ژاپن،هلند، نیو زیلند، اروگوئه،انگلیس و آمریکا بودند.
این تصویر یک فروند TBM-3R متعلق به نیروی دریایی آمریکا بر ناو هواپیمابر USS Essex دیده می شود. این پرنده از نوع حمل و نقل ناونشین یا همان COD می باشد. (/ COD Carrier Ondoard Delivery). این عکس مربوط به سال 1952 یا 1953 است که این ناو در کره مستقر بود. منابع :
http://en.wikipedia.org
http://en.wikimedia.org
http://www.aviationheritage.com/aircraft.cfm
http://www.swordsmen.org/avenger.htm
http://www.militaryfactory.com
http://www.fleetairarmarchive.net/aircraft
http://ww2db.com/aircraft
http://www.microworks.net/pacific/aviation
http://www.military.cz/usa/air/war/bomb ... tbf_en.htm
http://www.daveswarbirds.com
http://www.americancombatplanes.com/tbf_2.html
http://pwencycl.kgbudge.com/T/b/TBF_Avenger.htm
http://dic.academic.ru/dic.nsf/enwiki/281136
http://www.vectorsite.net/avtbm.html
http://www.aerospacetalk.ir/forum/viewtopic.php?f=44&p=124770#p124770
TBD Devastator اژدر افکن عمده ی نیروی دریایی آمریکا طی شش ماه درگیری مستقیم این کشور در جنگ جهانی دوم بود. در سال 1934، در پی درخواست اداره ی هوانوردی نیروی دریایی آمریکا برای یک اژدر افکن، کار روی TBD Devastator در شرکت Douglas که برنده ی قرداد شده بود آغاز شد. TBD در سال 1935 نخستین پروازش را تجربه کرد و در سال 1937 وارد خدمت شد. Devastator جایگزینی برای دو هواپیماهای دوباله ی Martin MB-2 و Great Lakes TG-2 بود و در آن زمان پیشرفته ترین پرنده ی نیروی دریایی آمریکا و احتمالآ نیروهای دریایی جهان بود. در واقع این هواپیما برای تجهیز نسل جدید ناوهای هواپیمابر آمریکایی که در پاسخ به تهدید فزاینده ی جنگ جهانی دوم ساخته شده بودند تولید شد.
این پرنده از جهات بسیاری یک "نخستین" در نیروی دریایی آمریکا بود. در نیروی دریایی آمریکا، TBD Devastator نخستین هواپیمای یک باله ی ناونشین بود که به طور گسترده به کار گرفته شد، نخستین پرنده ی تمام فلزی بود، نخستین هواپیمایی بود که اتاقکی کاملاً سرپوشیده داشت، نخستین پرنده ای بود که از بال های تاشو هیدرولیک برای پارک بر روی ناو هواپیمابر استفاده می کرد (هواپیماهای دیگر بال تاشو دستی داشتند)، نخستین هواپیمایی بود که در عرّاده ی فرودش از ترمز چرخ استفاده می کرد. سخن گزافی نیست اگر که بگوییم TBD Devastator یک طرح انقلابی بود.
Devastator برای حمل یک اژدر سنگین در بخش پایینی بدنه طراحی شده بود و الزامآ باید پرنده ای بزرگ می بود. پیشرانه ی Pratt & Whitney R-1830-64 با قدرتی در حدود 900 اسب، Devastator را به سرعت بیشینه ی 200 مایل در ساعت می رساند. خدمه ی Devastator سه نفر بودند. این سه تن در زیر سرپوش گلخانه ای اتاقک که تقریبآ به اندازه ی نیمی از طول هواپیما بود جای می گرفتند. خلبان در اتاقک پیشین می نشست، بمبچی (کاربر بمب) در اتاقک میانی قرار می گرفت، و کاربر رادیو که تیربارچی نیز بود در اتاقک پسین می نشست. هنگام اجرای عملیات اژدرافکنی، شخص بمبچی که در اتاقک میانی جای داشت به حالت درازکش به زیر اتاقک خلبان می خزید تا از دریچه ای که در کف بدنه قرار داشت هدف را ببیند. جنگ افزار های تهاجمی این هواپیما یک اژدر نیم تنی یا یک بمب 450 کیلوگرمی بود. جنگ افزار های تدافعی آن یک تیربار 7.62 میلیمتری یا 12.7 میلیمتری در جلو و یک تیربار 7.62 میلیمتری در عقب بود.
اگر چه معتقدند هنگامی که TBD Devastator در سال 1935 نخستین پروازش را انجام داد طرحی انقلابی بود، اگر چه هنگامی که TBD Devastator در سال 1937 وارد خدمت شد پیشرفته ترین پرنده ی نیروی دریایی آمریکا و شاید نیروهای دریایی جهان بود، با این حال، سه سال پس از آن (در حدود سال 1940) نیروی دریایی ایالات متحده دریافته بود که Devastator از پیشرفت جنگنده ها و بمب افکن های کشورهای دیگر عقب افتاده است. و بدین سبب بود که در آن هنگام بر روی یک پرنده ی جایگزین کار می کرد. ولی تا هنگامی که آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد این پرنده ی جایگزین وارد خدمت نشده بود. بدین روی، در آن هنگام Devastator دیگر برای خدمه اش بسیار خطرناک شده بود. سرعت کم، مانورپذیری پایین، و جنگ افزار های تدافعی سبک، TBD را به طعمه ای آسان برای جنگنده ها و جنگ افزارهای دفاعی تبدیل کرده بود.
در سال 1941 صد فروند TBD Devastator ستون فقرات توان اژدر افکنی نیروی دریایی آمریکا را بر ناوهای هواپپیمابر این کشور تشکیل می دادند. در اوایل سال 1942، طی یورش های ناگهانی به پایگاه های ژاپنی، TBD ها دو کشتی ترابری را غرق کرده و 10 شناور دیگر را غرق یا تخریب کردند. در ماه "می" همان سال و در جریان نبرد Coral Sea ((منطقه ای از اقیانوس آرام، میان استرالیا، گینه ی نو، و جزایر سلیمان))، TBD ها در غرق کردن یک ناو هواپیمابر ژاپنی و تخریب عمده ی یکی دیگر مساعدت کردند. به هر حال، این اقدامات زود هنگام باعث شد تا کاستی های Devastator ها در مورد سرعت، برد، و ... لو رفته و مشکل جنگ افزار تهاجمی اصلی آن ها فاش شود؛ مشکل این بود که اژدرهای این هواپیماها در اغلب موارد منفجر نمی شدند.
و اما نبرد Midway در ماه جون همان سال (1942)، پایان راه TBD ها بود. این نبرد که یکی از تعیین کننده ترین نبرد های جنگ دوم جهانی بود، در حوالی جزیره ی آمریکایی Midway، و در جایی که آمریکایی ها یک پایگاه کوچک در میانه ی اقیانوس آرام داشتند حادث شد. طی این نبرد، 3 اسکادران از Devastator ها که در مجموع شامل 41 فروند بودند، به ناوهای هواپیمابر ژاپنی حمله کردند. هر چند این نبرد با یک پیروزی قاطع برای آمریکایی ها به پایان رسید، اما تراژدی تلخی برای TBD ها بود؛ از چهارده فروند TBDهایی که اسکادران VT-6 به نبرد گسیل کرد تنها 4 فروند به ناو هواپیمابر بازگشتند، از دوازده TBD متعلق به اسکادران VT-3 فقط دو فروند جان به در بردند، و از پانزده TBD متعلق به اسکادران VT-8 هرگز پرنده ای بازنگشت. در مجموع 35 فروند از 41 فروند Devastator هایی که به Midway رفتند در امواج اقیانوس آرام فروغلتیدند. در واقع کاستی ها و ضعف هایی که Devastator ها در سرعت، برد، مانورپذیری، و جنگ افزارهای تدافعی داشتند، سرانجام در Midway گریبانشان را گرفت و جنگنده های مشهور ژاپنی به نام Zero آن ها را قتل عام کردند.
در تصویر زیر آخرین Devastater متعلق به اسکادران اژدرافکن VT-8 به شماره ی سریال T-16 و شماره ی ثبت 1506، در جریان نبرد Midway در 4 جون 1942 دیده می شود. این Devastater به خلبانی ناوسروان "جان والدرون" در حال برخاستن از ناو هواپیمابر USS Hornet می باشد.
در تصویر زیر، شخص ایستاده در راست "اینساین جورج گی"، تنها بازمانده ی اسکادران VT-8 در Midway است. این تصویر که مربوط به 4 جون 1942 است، او را به همراه یکی از توپچی های کابین عقبش در کنار Devastater نشان می دهد.
البته باید گفت که تلاش Devastator ها در Midway آنچنان بیهوده نبود. چرا که Devastator ها جنگنده های Zero را به دنبال خود به بیرون از منطقه ی نبرد کشاندند و با این کار به بمب افکن های شیرجه ای آمریکا اجازه دادند تا بدون هیچ مزاحمتی به ناوگان ژاپنی حمله کرده و سه ناو هواپیمابر Kaga، Soryu و Akagi را غرق کنند. در روز آخر این نبرد نیز، 3 فروند TBD در غرق کردن یک رزم ناو سنگین ژاپنی و تخریب یکی دیگر شرکت جستند. پس از نبرد Midway ، نیروی دریایی آمریکا سریعآ TBD ها را از خط مقدم خارج کرد و آن ها را با TBF Avenger جایگزین نمود.
تصویر زیر یکی از TBD-1 های اسکادران اژدر افکن VT-8 از ناو هواپیمابر USS Hornet را در جریان یک حمله، بر فراز جزیره ی Wake نشان می دهد. عکس مربوط به سال 1942 می باشد. به آتش و دودی که در پایین است توجه کنید. جزیره ی Wilkes در مرکز تصویر، بخش غربی جزیره ی Wake در مرکز و پایین تصویر و جزیره ی Peale در سمت راست تصویر دیده می شوند.
در تصویر زیر ناو هواپیمابر ژاپنی Shoho را در اواخر صبح روز 7 می 1942، و زیر حمله ی پرنده های نیروی دریایی آمریکا نشان می دهد. یک Devastater در سمت راست و پایین تصویر و یکی دیگر در میانه ی بالایی تصویر قابل تشخیص است.
در کل 129 فروند TBD Devastator به وسیله ی اداره ی هوانوردی نیروی دریایی آمریکا خریداری شد که این پرنده ها بر ناوهای هواپیمابر USS Saratoga ، USS Enterprise ، USS Lexington ، USS Wasp ، USS Hornet ، USS Yorktown و USS Ranger مستقر بودند. نا گفته نماند که گونه ای TBD نیز ساخته شد که به جای چرخ از فلوت (float) استفاده کرده و روی سطح آب فرود می آمد. این گونه به مرحله ی تولید انبوه و ورود به خدمت نرسید. به هر حال نام این گونه TBD-1A بود و نام گونه ی معمولی که شرح آن رفت TBD-1 بود. البته از آنجا که TBD-1A هرگز به تولید نرسید و وارد خدمت نشد، و همانگونه که در متن حاضر دیده می شود، معمولآ به جای لفظ TBD-1 از همان نام TBD استفاده می شود.
منبع:http://aerospacetalk.ir/forum/viewtopic.php?f=44&p=123720#p123720