پرندگان پرواز می کنند، پس چرا من نتوانم؟ این سؤالی است که احتمالاً برای اولین بار غارنشینان با دیدن پرواز پرندگان از خود پرسیده باشند. شاید بعد از آن انسان ها به مزایای توانایی پرواز پی برده باشند. میل به غلبه بر نیروی جاذبه برای تجربه پرواز آزادانه سبب شد تا خیلی زود تلاشهایی برای دستیابی به راز پرواز پرندگان و فنون و مهارت آنها صورت پذیرد. بشر برای آنکه بتواند سکان پرواز را در دست بگیرد و به آرزوی خود برسد مجبور شد قرن ها صبر کند.
برای غارنشینان مهمتر از هرچیز حفظ بقا بود. کشف آتش توسط انسانهای اولیه، زمین را به مکانی ماندگار برای نسل های بعد تبدیل کرد. زمانی که جرقه های آتش نور و گرما تولید می کرد، بارقه پرواز رویایی بیش نبود. اما این کشف دست کمی از اولین پرواز نداشت. در هرحال آتش و پرواز مسیر زندگی ما را تغییر دادند.
مدارکی که از تمدن های پیشین بر جای مانده از توجه و فکر دائم بشر به پرواز حکایت دارد. بخشی از این افکار بصورت رمان و افسانه های یونانی از نویسندگان آن زمان ها باقی است. برای مثال در افسانه های یونانی «پگاسوس» اسبی بالدار بود. اما برخی دیگر از این داستان ها به گونه ای با علم پیوند داشتند. دانشمند و هنرمند نامدار «لئوناردو داوینچی» از اوایل دهه 1480 تا پیش از مرگش در سال 1519 نیز کسی بود که رویای پرواز را در سر می پروراند و اولین کسی بود که هواپیما، بالگرد، چتر و دیگر وسایل پروازی را ترسیم نمود.
در اوایل قرن 17 دو نفر به نام های «بیرد من» و «وینگ فلپرز» به طور جدی در مورد هوانوردی به تحقیق پرداختند. این محققین تازه کار به غلط فکر می کردند اگر به بازوی انسان بال متصل شود نیروی ماهیچه او برای پرواز کافی خواهد بود. جسارت و تحقیقات اغلب خطرناک این دو توانست اندکی به دانش هوانوردی کمک کند. در اواسط قرن 17 بود که محققین قانع شدند انسان نمی تواند پرواز را مانند پرندگان تقلید کند. از آن به بعد آنها توجه خود را به ساخت وسیله ای معطوف کردند که بتواند انسان را به هوا حمل کند.
دو فرانسوی به نام های «ژوزف و اتینه مونت گلفیه» که تولید کننده کاغذ بودند، متوجه شدند که دود آتش تکه های نیمسوز کاغذ را با خود به هوا می برد و به همین دلیل شروع به آزمایش هایی با پاکت کاغذی کردند. آنها دهانه پاکت را باز کرده و به طور وارونه بالای آتش نگه داشتند. بعد از چند لحظه پاکت را رها کردند. دودی که پاکت را پر کرده بود توانست آن را با خود به هوا ببرد. دو برادر نتیجه گرفتند که دود می تواند نیروی بالابری بوجود آورد که برای ساخت وسیله ای قابل پرواز مورد استفاده قرار گیرد. بعداً دانشمندان دلیل علمی آن را اینگونه بیان کردند که وقتی هوا گرم می شود انبساط یافته و در اطراف هوای سرد نیروی بالابر تولید می کند.
در 19 سپتامبر 1783 یک گوسفند، یک خروس و یک اردک مسافران بالن «مونت گلفیه» بودند. این بالن 17 متر ارتفاع و 12 متر عرض داشت. بزودی این بالن با آتشی که روشن کرده بودند پر از هوای گرم شد و از زمین فاصله گرفت. بالن توانست تا ارتفاع 500 متر بالا رود و به سلامت بازگردد. به این ترتیب اولین موجودات زنده توانستند سوار بر وسیله ساخت بشر به پرواز درآیند و رویای پرواز تحقق یابد.
دو ماه بعد در 21 نوامبر 1793 دو داوطلب سوار بر بالن شدند و فاصله 8 کیلومتر بر فراز پاریس پرواز کردند. نام این دو به عنوان اولین هوانوردان تاریخ ثبت شد. از آن به بعد پرواز با وسایلی مانند بالن که از هوا سبک تر بودند، گسترش یافت. در طول قرن 19 تحقیقات بیشتری در مورد استفاده از گاز هیدروژن برای بالن و نیز روش هایی برای کنترل وسیله انجام شد.
بعد از یک قرن تجربه شکل بالن ها رفته رفته کشیده تر شد و در آنها از سوخت و ارابه های ناوبری استفاده شد. بالن سواری به شکل تفریحی برای پولداران، سکویی برای عملیات آکروباتیک در سیرک ها و یا دیده بانی برای ارتش در آمد. تا به اینجا نحوه پرواز هیچ شباهتی به پرواز پرندگان نداشت.
برای رهایی از محدودیت پرواز به شکل شناور، محققین کار تازه ای را برای دستیابی به نیروی بالابر آغاز کردند. آنها فهمیدند که آینده پرواز بشر بیشتر به وجود بال بستگی دارد تا هوای گرم. یکی از آنان به مطالعه دقیق پرواز پرندگان پرداخت و امیدوار بود به اصولی دست یابد که قابل انطباق با توانایی بشر باشد. در سال 1796 یک انگلیسی به نام «جرج کایلی» به تحقیق در باره آئرودینامیک پایه پرداخت. به همین منظور او پرهای پرنده ای را به محور گردانی متصل نمود و به این ترتیب موفق به ساخت و پرواز بالگردی مدل گردید. او در سال 1804 اولین گلایدر مدل جهان با بال ثابت را ساخت و به پرواز در آورد. این گلایدر بالی به شکل کایت و از جنس کاغذ داشت که به تیرک بلند و چوبی متصل بود. در انتهای این تیرک دم هواپیما قرار داشت که موجب کنترل آن در جهات افقی و عمودی می شد. این اولین وسیله در تاریخ بود که شکل هواپیمای واقعی را داشت.
در سال 1849 و بعد از سالها تلاش و تجربه «کایلی» سرانجام موفق به ساخت گلایدری واقعی شد که می توانست کودکی 10 ساله را به اندازه چند متر از زمین بلند کند. چهار سال بعد توانست درشکه چی وفادارش را ترغیب به سوار شدن در گلایدر دیگری کند که ساخته بود. بدین ترتیب او اولین خلبان جهان با هواپیمای بال ثابت نام گرفت.
در آلمان نیز «اتو لیلینتال» بر این باور بود که بال قوسی شکل می تواند معمای پرواز را حل کند. او در کارگاهش واقع در برلین، وسایلی ساخت تا با کمک انها به آزمایش بر روی نیروی بالابر در بال هایی با اشکال مختلف بپردازد. نتیجه کار او به روشنی عملکرد بهتر بال های قوسی را به اثبات رساند. در سال 1894 گلایدرهای «لیلینتال» پروازهای تماشایی به طول بیش از 300 متر را به نمایش گذاشتند. او سپس موتوری با قدرت دو ونیم اسب و وزن حدود 45 کیلوگرم ساخت که با گاز اسید کربنیک کار می کرد. اکنون همه چیز فراهم بود تا او از این موتورها در گلایدر خود استفاده کند اما پیش از آنکه موفق به این کار شود در سال 1896 و در جریان سانحه ای با گلایدر خود کشته شد.
گرچه «اتو لیلینتال» در زندگی کاریش نشان داد که ما می توانیم پرواز کنیم اما مرگ او هشداری غم انگیز بود. بشر پیش از آنکه بتواند مانند پرندگان پرواز کند، باید با دستیابی به اصول دقیق آئرودینامیکی، ایمنی و سلامت خود را تضمین کند. تحقیقات و آزمایشات او در زمینه هوانوردی انسان را به آرزوی دیرینه اش نزدیک تر کرد.
راه «لیلینتال» را یکی از شاگردان اسکاتلندی او به نام «پرسی پیلچر» ادامه داد. او نیز همانند استادش موتوری با قدرت چهار اسب ساخت و امیدوار بود بتواند با نیروی موتور به پرواز درآید. اما قبل از آنکه بتواند فرصت آن را پیدا کند در سال 1899 و در سانحه دیگری با گلایدر کشته شد.
در حالی که قرن نوزدهم به پایان خود نزدیک می شد، پیشگامان هوانوردی به کشف راز و رمز پرواز ادامه می دادند. «اکتاو چنات»، «ساموئل لانگلی» و دیگران تلاش هایی در این راه انجام دادند ولی تا این زمان پرواز قابل کنترل با نیروی موتور محقق نشده بود.
«ویلبر رایت» در 30 مه 1899 نامه ای به انستیتو «اسمیتسونین» در واشنگتن دی سی نوشت و از آنها درخواست کرد تا اطلاعات هوانوردی را در اختیارش بگذارند. تا اوایل تابستان همان سال «ویلبر» و برادرش «اورویل» هر آنچه اطلاعات در این زمینه بدست آورده بودند را مطالعه کردند. سپس به طور اصولی بر روی اشکالاتی که دیگر محققین با آنها روبرو شده بودند، به کار پرداختند. برای این منظور آنها از تونل باد استفاده کرده و صدها آزمایش انجام دادند
در 17 دسامبر 1903 یعنی چهار سال بعد از آغاز تحقیقاتشان، چهره جهان برای همیشه تغییر کرد. از ساحلی در «کیتی هاوک» واقع در شمال کارولینا، هواپیمایی چوبی به هوا برخاست و فاصله 36 متر را پیمود. بالاخره این دو برادر توانستند وسیله ای که برای بلند شدن از زمین، از موتور نیرو می گرفت و بدست انسان هدایت می شد را به جهان عرضه کنند. این پرواز 12 ثانیه ای آغازی برای توسعه صنعت هواپیمایی شد. در سال 1905 «رایت» هواپیمای پیشرفته تر خود را به پرواز درآورد که فاصله 32 کیلومتر را در زمان 40 دقیقه پیمود.
پنج سال بعد اولین همایش بین المللی هوایی در «لس آنجلس» واقع در آمریکا صورت گرفت. «گلن کورتیس» با سرعت 88 کیلومتر در ساعت و «لوئیس پاؤلان» با سقف پرواز 1250 متر رکورد دیگران را شکستند. تا پایان جنگ جهانی اول، هواپیماها به سرعتی بیش از 200 کیلومتر و سقف پرواز 7500 متر رسیده بودند. در این همایش معلوم شد که عصر جدیدی در حمل و نقل آغاز شده است به طوری که می تواند تأثیر زیادی در مبادلات انسانها از جمله بازرگانی، روابط خارجی و استراتژی نظامی بگذارد.
در سال 1915 با تصویب مجلس آمریکا، شورای ملی هوانوردی (NACA) تشکیل شد تا بر مطالعات علمی و مسائل مربوط به پرواز نظارت و راهبری کند. تحقیقات (NACA) در سال 1930 با استفاده از تونل های باد و پروازهای آزمایشی به پیشرفت هایی در زمینه عملکرد هواپیما و ایمنی منجر شد. اغلب این تحقیقات به شکل بال و طراحی ملخ مربوط می شد. طراحی جدید آئرودینامیکی در موتور و بدنه سبب کاهش نیروی کشش و افزایش سرعت شده بود.
امروزه جانشین (NACA) را به نام سازمان ملی هوانوردی و فضایی (NASA) می شناسیم که مأموریتی خطیرتر دارد. همانطور که از اسم آن پیداست (NASA) وظیفه تحقیق تا آخرین حد ممکن در زمینه علوم مختلف هوا-فضا از جمله: فن آوری آئرودینامیکی، مواد، فنون ساختمانی، موتورها، ملخ ها، کنترل ترافیک هوایی، توسعه کشاورزی، الکترونیک، بهره وری و ایمنی را بر عهده دارد. (NASA) می کوشد تا هواپیماهایی بسازد که با کاهش آلودگی صوتی و ارتقاء سیستم سوختی در آنها به محیط زیست آسیب وارد نشود.
در17 آگوست 1978 در نزدیکی پاریس بالنی از آسمان پایین آمد و در مزرعه ذرت بر زمین نشست. تماشاچیانی که در آنجا حاضر بودند فریاد شادی سرداده و سه مسافر آن را در حالی که از بالن پایین می آمدند مورد تشویق قرار دادند. آنها اولین کسانی بودند که بدون توقف با بالن از اقیانوس اطلس گذشتند. تقریباً دویست سال پیش از آن یعنی در سال 1783 اهالی پاریس برادران «مونت گلفیه» را هنگامی که اولین بالن هوای گرم را به آسمان می فرستادند، تشویق کرده بودند.
هیچ کس در آن زمان حتی تصورش را نمی کرد که زمان بین این دو رخداد با پرواز موشک «مایل استون» همراه باشد و انسان بتواند در مدتی کوتاه از رویایش برای پرواز، بر روی کره ماه فرود آید.
http://www.farapar.com/Science.aspx