دوستان عزیز مقالات زیادی در مورد حادثه طبس در وبلاگمان قرار دادیم ولیکن با رسیدن سالروز این اتفاق باز بر آن شدیم که سالروز این واقعه را زنده نگاهداریم.
در ۱۳آبان ماه ۴ ) ۱۳۵۸نوامبر ( ۱۹۷۹دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در اعتراض به اجازه ورود شاه به آمریکاو همچنین دخالتهای آمریکا در امور داخلی ایران ، در اقدامی جسورانه ، سفارت آمریکا با همان لانه جاسوسی را به اشغال خود در آوردند .
آمریکا پس از گذشت چند ماه ، راه حل آزادی گروگانها با استفاده از قدرت نظامی را مورد بررسی جدی و عملیاتی قرار داد و مقرر شد این اقدام نظامی نه به شکل نیروهای منظم جنگی بلکه به صورت نیروهای چریکی و ویژه جنگهای نا منظم انجام شود.
از این رو گروه ضربت ویژه باعنوان - دلتا > در مناطقی از آمریکا به تمرین های این عملیات پرداختند . از سوی دیگر مقرر شد تعدادی از جاسوسان آمریکایی به ایران بیایند و با بررسی ساختمانهای اطراف سفارت و سایر امکانات به جاسوسی و کسب اطلاعات از نحوه حضور گروگانها در سفارت و چگونگی نگهداری و تجهیزات نظامی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره ) اقدام کنند .
این گروه عملیاتی پس از مدتی جستجو درباره مناطق مختلف ایران ، سرانجام منطقه صحرای طبس را به دلیل دور بودن از جاده و عبور و مرور وسایل نقلیه و مردم مناسب برای انجام عملیات دیدند . برای مطمئن شدن از وضعیت آن منطقه ، هواپیمایی کوچک را نیز به فرودگاه متروکه در آن منطقه فرستادند تا از وضعیت زمین و میزان استحکام آن نیز با خبر شوند .
همانطور گفته شد . نیروهای کماندویی آمریکا (دلتا) تمام وضعیت اطراف سفارت و وضعیت نگهبانیهای آنجا را به شکل ماکت و نمونه در منطقهای از آمریکا ساختند و تمرینات خود را به انجام رسانند .
پنجه عقاب نام رمز ماموریت برای آزاد کردن گروگانها بود ، بر این اساس قرار بود که نیروهای نظامی آمریکایی با تعداد محدود و با هواپیماهای نظامی از طریق پایگاه نظامی در مصر به پایگاه نظامی در سواحل عمان پرواز کنند و از آنجا با سه فروند هواپیمای نظامی سی- ۱۳۰نیروها به صحرای طبس منتقل شوند و همزمان با آنها هشت فروند هلیکوپتر مخصوص نیز از دریای عمان و مرزهای آبی وارد خاک ایران شده و بدون هیچ گونه ارتباط رادیویی مسافت طولانی را طی کنند تا به صحرای طبس برسند . این دو نیرو در صحرای طبس به یکدیگر ملحق شوند .از سوی دیگر فرودگاه متروکه نیز با چراغهای مخصوص آماده برای فرود این هواپیماها باشد .
این در حالی بود که بیش ازپنج ماه از اشغال لانه جاسوسی گذشته بود و گروگانها که تا پیش از آن در چند محل مختلف نگهداری میشدند به دلیل اصرار صلیب سرخ برای بازدید از آنها در محل سفارت نگهداری میشدند . گویا این امر نیز با هماهنگی آمریکا برنامه ریزی شده بود . بنابراین همه چیز برای انجام عملیات آمریکاییان بر اساس اصل غافلگیری آماده شده بود .
در روز موعود ( پتجم اردیبهشت ماه ( ۱۳۵۹پس از فرود هواپیماهای نظامی در صحرای طبس ، نیروهای آمریکایی متوجه شدند که در آن جاده متروکه اتوبوس و کامیونی در حال تردد هستند . کامیون فرار میکند اما مسافرین اتوبوس گروگان گرفته میشوند . با وجود رسیدن هواپیماها ، بالگردها از زمان تعیین شده خود تاخیر میکنند . مشخص میشود دو فروند از بالگردها در همان اوایل پرواز به دلیل طوفانهای شن فصلی در آن موقع سال میوزید دچار نقص فنی شدهاند و مجبور به بازگشت میشوند . تنها شش بالگرد که در دستههای دو تایی در حال پرواز بودند با تاخیر به طبس میرسند .
در آنجا نیز یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شد و قادر به پرواز نبود . این در حالی بود که برای انجام این عملیات ، حمل نیروها و گروگان های آمریکایی ، حداقل شش بالگرد مورد نیاز بود . با خراب شدن یکی از بالگردها ، فرمانده عملیات حاضرنشد با ۵فروند بالگرد عملیات را ادامه دهد و با هماهنگی با مسوولان مافوق خود تصمیم به لغو عملیات و بازگشت میگیرد .
در هنگام بازگشت نیروهای نظامی در حال سوار شدن به هواپیماهای سی ۱۳۰بودند که ناگهان به دلیل طوفان شنی که به دلیل حرکت ملخهای بالگردهای آمریکایی ایجاد شد ، یکی از بالگردها کنترل خود را از دست داد به هواپیمای سی ۱۳۰که در حال سوختگیری از هواپیمای دیگر بود ، برخورد کرد و انفجار شدیدی رخ داد .
در این انفجار ۸نفر از آمریکاییان کشته شدند . پس از آن به سرعت نیروهای آمریکایی سوار دو هواپیمای دیگر شدند تا طبس را به مقصد پایگاه نظامی خود در دریای عمان ترک کردند.
مقامات آمریکایی این خبر را برای فراری دادن جاسوسها و مامورین خود در ایران به تاخیر انداختند، روز بعد پنجم اردیبهشت ماه ۲۵ ) ۱۳۵۹آوریل ( ۱۹۸۰آن را به رسانهها اعلام کردند .
پس از این رویداد بود که گروگانها ی آمریکایی را از سفارت بیرون بردند و در شهرهای مختلف نگهداری کردند و سپاه پاسداران نیز بر امر نگهداری گروگانها نظارت بیشتری انجام داد . این در حالی بود که کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا با اعلام این خبر و کشته شدن ۸آمریکایی مورد انتقاد و واکنشهای تند قرار گرفت .
فقط یه چیزی ... کماندوهای آمریکایی که در صحرای آریزونا تمرین می کردند فکر طوفان هایی که به وسیله ملخ هواپیما تولید می شد رو نکرده بودند ؟ تحلیلتون در این مورد واقعاْ عجیبه
مهدی عزیز توقع بالایی دارید.در حرفه ای بودن کماندوهای آمریکایی شکی نیست ولیکن آیا همین کماندوهای حرفهای در مناطقی از جهان شکست فاحش نداشتند مثلا قضیه سقوط بلک هاک ها در سومالی و یا جنگ خانمان سوز ویتنام و یا جنگ کماندوهای اسرائیلی که از همان تبارند با حزب الله و یا همین قضیه که در عراق و افغانستان با آن روبرو هستند و چندین مثال دیگر.به قول یک دوست هیچ چیز در جهان صد نیست حتی خود صد.موفق و سرحال باش