مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مقایسه جنگنده های سوخوی SU-30MK و میراژ 2000

همانطور که می دانیم ٬ دو جبهه شرق و غرب ٬ و در اینجا روسیه و فرانسه ٬ همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتایان خود برتر بوده و قابل رقابت با آنها باشد.
در این مقاله ٬ هواپیماهای سوخوی Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد.






هواپیمای Su-30MK ٬ آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین تواناییهای خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیماهای معروف سوخوی 27 فلانکر ٬ با تمرکز بر روی افزایش تواناییهای چند ماموریتی خود ٬ دارد.



این هواپیما ٬ به کلاس هواپیماهای اصطلاحآ «سنگین وزن» تعلق دارد.
بزرگترین ویژگی این هواپیما ٬ استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی ــ البته نه به طور کامل ــ برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است ٬ به طوری که ظاهرآ نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد.
اما هواپیمای میراژ 2000 ٬ هواپیمایی سبک وزن است که اصولآ برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است.اما ٬ آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5 ٬ به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند.



این هواپیمای فرانسوی ٬ در عملیت دور از خانه به دلیل ضعف سیستمهای شناسایی خود ٬ به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است ٬ می شود.البته مقایسه این دو هواپیما ٬ از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست ٬ به دلیل اینکه هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود هستند. اما باز مواردی وجود دارد که بتوان بین این دو هواپیما به مقایسه گزاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود.
عملکرد بهینه هواپیمای Su-30MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد.
از لحاظ قدرت آیرودینامیکی ٬ واقعآ Su-30MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد.در مقابل ٬ ویژگیهای آیرودینامیکی هواپیمای میراژ ٬ چندان معلوم نبوده ٬ اگرچه شکل بالهای دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است.مانور پذیری بی همتای سوخوی در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه ٬ این جنگنده را قادر میسازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا برآمده و حتی گاه مانورهایی در زاویه حمله 130 درجه انجام دهد.
این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید ٬ بلکه باید از آنها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهمترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور هواپیما ممکن شده که در طی آن ٬ سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپرها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها را محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد میشود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمیرسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبکتر می شود و خون زیادی به مغز میرسدو در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود که شتاب G را در وضعیتهای مختلف کنترل کرده و محدود میکند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام میتواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میرلژ 2000 به طرزی کاملآ معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما ٬ دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین ٬ برتری به مقدار ناچیز 5/0 G دارد که حتی در نظر نمی آید.البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست ٬ قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپهای داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه ی هواپیما ٬ جنگنده فرانسوی را قادر میسازد که بدون معطلی از حالت پرواز عادی و افقی ٬ به حالت اوج گیری کاملآ عمودی در آید.


همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخوی ٬ موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیزهای هوایی و مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته میشود.
ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز دز ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9 ٬ از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد.
دو هواپیمای سوخوی و میراژ ٬ از نظر سقف پرواز ٬ سرعت و قابلیت شتابگیری تقریبآ در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخوی در مقابل میراژ ٬ با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف ٬ این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری میرسند.اما با این حال ٬ توانایی رهگیری سوخوی با شعاع عملیاتی 3000 کیلومتری ٬ 45٪ نسبت به میراژ بیشتر بوده و میتوان یک کشور نسبتآ متوسط از نظر مساحت  را به خوبی پوشش دهد.
هواپیمای سوخوی ٬ همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را میدهد و از این لحاظ ٬ این مسءله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود.
از لحاظ قابلیت حمل سلاح ٬ سوخوی قادر است تا 40٪ سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخوی میدهد که در یک حمله هوابه زمین ٬ تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد.
از سوی دیگر ٬ پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخوی نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارایی و عملکرد این هواپیما دارند.
موتور AL-31FP سوخوی در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها ٬ حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آنها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمیشود ٬ عملکرد ثابت و نسبتآ یکسانی را حفظ می کنند.
در این مقایسه ٬ نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم.
برتری رادار Su-30MK از نظر برد تشخیص رادار ٬ تجسس ٬ ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشکهای فعال و نیمه فعال کارایی و تاثیر فوق العاده ای را در نبردهای دوز از خانه یه ارنغان می آورد. در علیه اهداف زمینی ٬ توانایی های راداری دوجنگنده تقریبآ یکسان می باشد.تمام هواپیماهای مدرن روسی ٬ شامل Su-30MK ٬ به مقر مکان یابی نوری مجهز ند که این سیستم ٬ قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید ٬ و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد.این سیستم ٬ دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش میدهد.
مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار ٬ آن را قادر میسازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند.
برای ماموریتهای زمینی ٬ چه میراژ چه سوخوی مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریبآ دارای خصوصیات مشترکی هستند.
هواپیماهای جنگنده مدرن روسی ٬ کلآ دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال ٬ در هواپیمای Su-30MK از سیستم های جاوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقا پذیری این هواپیما را به مقدار 20٪ نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند.از لحاظ برد موشک های مورد استفاده ٬ تسلیحات هوا به هوای Su-30MK دارای حدود 30٪  برد بیشتر نسبت به موشکهای به کار گرفته در میراژ ــ مانند سوپرا ــ هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند.لازم به ذکر است که هواپیماهای سوخوی Su-30MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جویند. قابلیت حمل دوبرابر بهب در سوخوی در مقابل میراژ ٬ باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است ٬ و در نتیجه این عمل ٬ تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل ٬ می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کار رفته ٬ بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد ٬ غیر موثر و در عین حال با تواناییهای کمتر و وابسته است . نهایتآ ٬ با این اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی ٬ هواپیمای Su-30MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیماهای میراژ قرار می گیرد.

منبع:www.aerospacetalk.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد