مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

عملیات غرور آفرین مرصاد

7 مرداد سالروز عملیات مرصاد

یادشان رفت که "ان ربک لبالمرصاد ..."

خبرگزاری فارس: چه فکرها در سرشان بود ! قرار بود در عرض 33 ساعت تهران را به تعبیر خود فتح کنند. نتیجه "فروغ جاودان" منافقین، "مرصاد" بود که مجاهدین واقعی اسلام حماسه آفریدند. یادشان رفت که "ان ربک لبالمرصاد"...

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، گروهک منافقین با تصور اینکه پذیرش قطعنامه 598 نشان از عقب نشینی رزمندگان اسلام داشته و مردم نیز از این موضوع سرخورده شده‌اند، فرصت را به خیال خام خود غنیمت شمرده و سعی در پیاده کردن نقشه‌ای داشتند که عراق با همه تجهیزات خود و کمک های استکبار، در عرض 8 سال قادر به انجام آن نبود.
نیروهای منافقین به استعداد تقریبی 15 هزار نفر با بهره‌گیری از جنگ‌افزارهای اهدایی اربابان خود، از غرب کشور به خاک میهن عزیزمان وارد شدند و با حمایت نیروی هوایی عراق چند شهر را به تصرف خود درآوردند.
عملیات مرصاد آخرین عملیات رزمى جمهورى اسلامى ایران در جنگ تحمیلى هشت ساله است با این تفاوت که این بار نیروهاى مهاجم، عراقیها نبودند بلکه ایرانیانى بودند که در قالب نیروهای منافقین و با حمایت عراق به مرزهاى ایران حمله کرده بودند. این عملیات در پاسخ به عملیاتى موسوم به فروغ جاویدان انجام گردید. عملیات فروغ جاویدان توسط نیروهاى مجاهدین خلق مستقر در عراق طراحى و اجرا و از پشتیبانى کامل عراق برخوردار بود.
آنان چنین مى پنداشتند که جمهورى اسلامى ایران در شرایط استیصال تصمیم به پذیرش قطعنامه گرفته است چون در تحلیل‌هاى پیشین خود امکان موافقت ایران با قطعنامه را غیرممکن دانسته و به صراحت اعلام مى کردند که تنها در صورتى جمهورى اسلامى قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسى - نظامى و اقتصادى به بن بست کامل برسد. به عقیده آنان این اقدام به منزله فروپاشى نظام خواهد بود و با سرنگونى قطعى حکومت ایران، زمینه براى انتقال قدرت به سازمان تروریستی‌شان فراهم خواهد شد.
منافقین در طرح حمله خود یک برنامه زمانبندى شده 33 ساعته را براى رسیدن به تهران طرح ریزى کرده و قصد داشتند طى پنج مرحله خود را به تهران برسانند. این پنج مرحله عبارت بودند از "سرپل ذهاب - اسلام آباد"، "اسلام آباد - باختران"، "باختران - همدان"، "همدان - قزوین" و "قزوین - تهران". در این عملیات مسعود رجوى فرماندهى ارتش و همسرش معاون او بود. آنها یک مسئول ستاد ارتش و یک مسئول قرارگاه داشتند و بعضى از کادر مرکزى در شوراى این ستاد و بقیه آنها در تیپ ولشکرها به کار گرفته شده بودند.
منافقین، حدود 30 تیپ رزمی جهت تهاجم خود به خاک ایران تشکیل داده بودند. هر تیپ 170 نفر نیروی رزمی (20 زن و 150 مرد) در اختیار داشت که به همراه نیروهای پشتیبانی به 280 نفر می رسید و دارای دو گردان پیاده، یک گردان تانک، یک گردان ادوات و یک گردان ارکان و پشتیبانی رزم بود. تعداد کل نیروی به اصطلاح رزمنده حدود 5200 نفر و نیروی در صحنه به حدود 7000 نفر می رسید.
هر لشکر تا تهران مأموریت خاصى را در مراحل مختلف عملیات به عهده داشت و براى هر محور به تناسب اهمیت مأموریت دو یا چند تیپ در نظر گرفته شده بود.
بدین ترتیب ستون نظامى منافقین در ساعت 15 و سی دقیقه روز 3 مرداد ماه سال 67 در حمایت کامل ارتش عراق با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب، حمله خود را از گردنه پاتاق به سوى کرند آغاز کرده و با پیشروى به سمت اسلام آباد این شهر را نیز به تصرف در آوردند و کشتار فجیعى نیز به راه انداختند. آنگاه تا گردنه حسن آباد در شرق شهر اسلام آباد، پیش رفتند و براى تجدید سازمان در آنجا مستقر شدند و منتظر شکست مقاومت بازدارنده نیروهاى ایرانى در تنگه چهارزبر بودند تا به سوى کرمانشاه پیشروى کنند لذا تمام امکانات خود را در پشت این تنگه جمع کرده و آماده شده بودند تا به محض باز شدن راه در مدت کوتاهى شهر کرمانشاه را تصرف کنند.
پس از ورود نیروهاى منافقین به کرند و اسلام آباد درگیرى تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شمارى از نیروهاى مردمى و سپاه با آنان درگیر بود اما تلاش آنها به دلیل عدم آمادگى بى ثمر بود.
از سوی دیگر همزمان با پیشروى نیروهاى منافقین در داخل خاک ایران هواپیماهاى عراقى نیز با تعرض به آسمان ایران پایگاه هاى نوژه همدان، وحدتى دزفول و همچنین پادگان تیپ دو سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند.
منافقین خَلق خوشحال از پیروزی های مقدماتی و در یک اقدام عجولانه راهی باختران شده و به خیال باطل خود قصد حرکت به سمت تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را نمودند. رادیو منافقین با ارسال پیام به مردم باختران از آنها خواست که زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادی بخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند.
در روز پنجشنبه 6 مرداد عملیاتى که بعدها به عملیات مرصاد مشهور شد با رمز یا "على بن ابى طالب(ع)" آغاز شد. در این عملیات گردانهایی از تیپ نبى اکرم (ص)، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند. منافقین تصور مى کردند که نیروهاى عراقى همچنان در این مناطق حضور دارند، حال آنکه نیروهاى عراقى عقب نشینى کرده و این منطقه در دست نیروهاى ایرانى بود به همین دلیل نیروهاى ایرانى توانستند به راحتى از این محور وارد اسلام آباد شوند. پیش از این نیز نیروهاى یکى از گردان هاى سپاه که از اهالى اسلام آباد بودند و به تمامى راه هاى شهر آشنایى داشتند با نفوذ به داخل شهر با دشمن درگیر شده و سازماندهى آنان را در داخل شهر برهم زدند.
به طور کلى این عملیات به فرماندهى سپاه پاسداران و پشتیبانى هوانیروز ارتش از سه محور اسلام آباد، چهارزبر و جاده قلاجه انجام شد. در اثر پیشروى نیروهاى ایرانى در بعد از ظهر 7 مرداد اسلام آباد از اختیار نیروهاى منافقین خارج شد و بلافاصله پس از آزادسازى شهر اسلام آباد یگان هاى سپاه پیشروى به سوى کرند را آغاز کرده و آنجا را نیز به تصرف خود درآوردند
بدین ترتیب منافقین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه "پاطاق" روز جمعه 7 مرداد رسماً اعلام کردند که از شهرهاى اسلام آباد و کرند عقب نشینى کرده‌اند.
بدین ترتیب منافقین شکست خورده در این حمله نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات عظیمی شدند که بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره انداز 80 میلی متری، 150 قبضه خمپاره انداز 60 میلی متری و 30 قبضه توپ 106 میلی متری منهدم شد. علاوه بر آن ده ها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت نیروهای اسلامی درآمد و مجموعاً 4800 نفر از منافقین کشته و زخمی شدند.
جدا از فجایعی که منافقین در این منطقه به بار آورده و حتی از کشتن نوزادان نیز ابا نکردند، باید به تصور غلط آنها مبنی از همراهی مردم با آنها اشاره کرد که حتی پس از شکست نیز این روحیه غیورمردان غرب کشور را باور نکردند.
همچنین شایسته است ضمن قدردانی از دلاورمردان هوانیروز که حماسه‌آفرینی‌های آنان در تمام دوران دفاع مقدس در صفحه صفحه تاریخ ثبت شده است، باید از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی یاد کرد و او را نیز هم شهید عملیات «مرصاد» نامید، هرچند که آن شهید بزرگوار سال‌ها بعد و در تهران به شهادت رسید، اما آنچه که باعث ترور منجر به شهادت او شد، کینه‌ای بود که منافقین سال‌ها از وی در دل داشتند و به دنبال فرصت مناسبی بودند تا زخم عمیقی که از تنگه مرصاد بر تن داشتند را جبران کنند و این فرصت در 21 فروردین 1378 فراهم شد؛ یادش گرامی باد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد