مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

بازی بزرگان

روسیه در پی یافتن پاسخ متناسب به سپر ضد موشکی آمریکا می باشد

روز 29 مه سال جاری در روسیه همزمان دو پرتاب آزمایشی موشک های جدید با موفقیت انجام شد: موشک "آر اس-24" با کلاهک های تقسیم شونده برای نیرو موشکی استراتژیکی و موشک عملیاتی-تاکتیکی "آر-500" برای نیروی زمینی روسیه.

از آنجایی که طراح "آر اس-24" انستیتو تجهیزات حرارتی مسکو می باشد کارشناسان احتمال می دهند که موشک جدید بر اساس "توپول-ام" با نصب موتور شتاب دهنده تکمیلی و بلوک جدا کننده کلاهک از موشک قاره پیمای "بولاوا" ساخته شده باشد.

شرح مشخصات فنی-تاکتیکی موشک جدید هنوز هم محرمانه است. اگر چه با توجه به توان موشکی در چنین کلاسی که با سوخت جامد حرکت می کند می توان حدس زد که برد موشک جدید 12 هزار کیلومتر بوده و می تواند از 6 تا 10 کلاهک به قدرت 150 تا 300 کیلوتن را به هدف برساند.

به همین خاطر می توان نتیجه گرفت که "آر اس-24" از نظر مشخصات فنی-تاکتیکی شبیه موشک "آر اس-18" و از نظر وزن کلاهک ها به "آر اس-20" نمی رسد. اما موشک جدید از نظر افزایش مدت بهره برداری و خدماتی و همچنین سرعت (به خاطر موتوری که با سوخت جامد کار می کند) بر دو مدل قدیمی تر برتری دارد.

ابعاد کوچک شده موشک جدید اجازه می دهد که نه تنها آن را در سکوهای زیر زمینی بلکه بر روی مجموعه های سیار، زمینی و راه آهن نیز نصب کرد.

می توان انتظار داشت که در صورت موفقیت آمیز بودن آزمایش ها، آغاز استقرار موشک قاره پیمای جدید در سال های 2011-1013 باشد. طی 10-12 آینده با در نظر گرفتن تولید سالانه 10-12 فروند از آنها "آر اس-24" می تواند جایگزین "آر اس 20" ("Sаtаn") و "آر اس -18" ("Stilette")  شود.

موشک دوم آزمایش شده  به اندازه محسوسی با واکنش های کمتری در جهان روبرو شد. اگر چه در حقیقت اهمیت کمتری ندارد. در جریان پرتاب آزمایشی در میدان تیر واقع در استان آستراخان موشک بالدار عملیاتی-تاکتیتی"آر -500" از مجموعه "اسکندر" پرتاب شد.

مجموعه "اسکندر" با مسلح شدن  به موشک های بالدار به یک مجموعه اونیورسال تبدیل خواهد شد که قابلیت حل طیف گسترده ای از وظایف در سناریوهای نظامی خشکی و آب را پیدا خواهد کرد. در حال حاضر اسکندر به موشک های بالستیکی مجهز است که برد آن به  280 کیلومتر می رسد اما به گفته "سرگی ایوانوف" معاون اول نخست وزیر، روسیه قصد دارد مجموعه را با موشک های برد بیشتری مسلح کند.

کارشناسان معتقدند که برد موثر موشک های این مجموعه را می توان تا اندازه زیادی به بیش از 2000 کیلومتر افزایش داد و آن را در یک ردیف با سیستم های عملیاتی-استراتژیکی GLSM و "پ کا-55" قرار داد که بر اساس پیمان "کاهش موشک های برد متوسط و کوتاه" مورخ 1987 باید تعداد آنها را کاهش داد.

پرتاب آزمایشی موشک قاره پیمای جدید با واکنش زیادی از سوی غرب روبرو شد. برخی از روزنامه های مهم با تفسیر این حادثه  به سخنان اخیر "ولادیمیر پوتین" رییس جمهور روسیه در مورد تبدیل اروپا به بشکه باروت و نقد وزارت دفاع روسیه در مورد توان "آر اس -24" اشاره شده بود توجه خاصی نمودند. غربی ها در بخش اعظم تفسیرهای خود آنچه که رخ داده را بعنوان احیای دوران جنگ سرد ارزیابی می کنند.

می توان نتیجه گرفت که مقامات نظامی روسیه نه تنها برای حفظ توان تهاجمی استراتژیکی که قبل از هر چیز به موشک های قاره پیما مربوط می باشد تلاش می کنند بلکه خواستار ایجاد سیستم عملکردی هستند که پرتاب موفقیت آمیز موشک ها و عبور آنها را از مسیر پروازی بدون واکنش از سوی دشمن را تضمین کند. موفقیت آمیز بودن اختتام این برنامه اجازه بازگشت به موقعیت موازنه استراتژیکی میان روسیه و آمریکا را داده و صلح بر اساس نظریه "تضمین انهدام دوجانبه" که طی سال های جنگ سرد وجود داشت را تامین می کند.

فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی: گارد امنیت پرواز ایران در دنیا اول

فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی گفت: گارد امنیت پرواز ایران در دنیا اول است.

به گزارش روز جمعه خبرگزاری ایرنا به نقل از روابط عمومی ستاد مرکزی بزرگداشت ارتحال امام، سردار احمد حق طلب، فرمانده سپاه حفاظت هوایی در دیدار پرسنل این نهاد با سید حسن خمینی در جماران گفت: از فرمان تاریخی امام تا امروز که نزدیک به ‪ ۲۳‬سال می‌گذرد تاکنون حتی یک مورد هواپیماربایی موفق نداشتیم.

وی اظهار داشت: امروز در دنیا گارد امنیت پرواز جمهوری اسلامی ایران حرف اول را می‌زند و این به واسطه آن دم مسیحایی حضرت امام است.

حق طلب، دیدار با یادگار امام در جماران، برگزاری مراسم بزرگداشت در حرم و مجموعه سازمان، عزاداری در نزدیکی حرم، برگزاری مسابقات و توزیع کتاب درباره زندگی امام (ره) به پرسنل را از برنامه‌های سپاه حفاظت هواپیمایی در این ایام عنوان کرد

جالب ولی نا مرتبط

باران آتش,آشنایی با انواع تیربار
اولین تیربار در سال 1883 توسط هیرام ماکسیم در ایالات متحده اختراع شد و برای اولین بار در جنگ مستعمره ای جنوبی صدای شلیک آن به گوش رسید.در طول جنگ اول جهانی نیز طرف های درگیر به طور گسترده از تیربارهای سبک و سنگین استفاده کردند که تلفات سنگینی خصوصا در درگیری های فرسایشی اواخر جنگ در برداشت.نقش تیربارها در جنگ جهانی دوم چه علیه اهداف زمینی و چه علیه اهداف هوایی غیر قابل انکار است که در این میان آلمان ها به پیشرفت های فوق العاده ای دست یافته بودند.امروزه نقش اصلی تیربارها تامین آتش مسلسل علیه پیاده نظام دشمن و وسایل نقلیه زره پوش می باشد.یک تیربار با کالیبر 12.7/50 به سادگی اهدافی که به صورت سبک زره پوش شده اند مثلا بیشتر انواع هلیکوپترها را از بین می برد.تقریبا تمام جوخه های پیاده نظام و حتی زرهی در جنگ ها حداقل یک تیربار سبک در اختیار دارند که اهمیت قدرت آتش این سلاح ها را کاملا آشکار می سازد.
بیشتر تیربارهای سبک و سنگین دارای لوله های اضافی هستند که در شرایط درگیری و میدان های جنگ به سادگی و در چند ثانیه قابل تعویض می باشند.قابل توجه است به دلیل حجم بالای شلیک حرارت بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک حرارتی بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک و عمر لوله تا حد بالایی می کاهد و با تعویض آن می توان زمانی را برای خنک شدن لوله در نظر گرفت در حالی که همچنان به شلیک ادامه داده می شود.
سیستم تغذیه تقریبا تمام تیربارهای متوسط و سنگین به صورت کمربندی و یا زنجیری است که در سلاح مدرن امروزی جنس آن از فلز بوده و به دو صورت یکپارچه و جدا شونده می باشد.
در سیستم تغذیه جدا شونده هر کدام از فشنگ ها توسط رابطی به دیگری متصل شده است که بعد از شلیک این رابط ها جدا می شوند.در سیستم یکپارچه حتی بعد از شلیک کمربند به صورت یک قطعه باقی می ماند.به طور معمول ظرفیت فشنگ کمربندها "قطار فشنگ" 50 تا 100 تیر در سلاح های سنگین و در سلاح های متوسط و سبک بین 100 تا 250 تیر می باشد.در بیشتر تیربارها سبک دستی خشاب های کاسه ای تکی و دوتایی 30 تا 100 تیر مورد استفاده قرار می گیرند.البته برای تغییر از حالت خشابی به حالت کمربندی تغییرات کوچکی در سلاح باید داده شود که ممکن است در بعضی از تیربارها چنین تغییراتی مورد نیاز نباشد.قابل ذکر است که تیربارهای سبک دستی معمولا همان تفنگ های تهاجمی سربازان پیاده نظام می باشند ولی با لوله ی قوی تر و اضافه شدن دو پایه به آنها به آنها برای حجم آتش بالا و دقیق بهسازی شده اند.


Gatling Guns یا توپ چرخان
در سال 1862 شخصی به نام دکتر گتلینگ مسلسلی اختراع کرد که با دست عمل کرده و چند لوله داشت و تبدیل به یکی از موفق ترین طرح های ارائه شده در کلاس خود شد.
این تیربار به تدریج پیشرفت کرده و تبدیل به یکی از سلاح های استاندارد توپخانه شد.بیشتر توپ های چرخان از شش تا ده لوله تشکیل یافته اند که حول یک محور مشترک می چرخند و از کالیبرهای استاندارد سلاح های تهاجمی یا تیربارهای پیاده نظام و همچنین در کاربردهای دریایی از کالیبرهای بزرگ یک اینچی (25 میلیمتری) و حتی 53 میلیمتری استفاده می کنند.
مکانیزم این سلاح ها بدین گونه است که در هنگام چرخش سیستم گرداننده در پشت سلاح لوله ها نیز می چرخند.با توجه به اینکه هر کدام از لوله ها دارای مکانیزم گلنگدن مختص خود می باشند در یک دور کامل فقط یکبار شلیک می کنند که این عمب موجب پایین ماندن درجه حرارت لوله بدون کاهش ریت شلیک می گردد.
البته توپ های چرخان تا جنگ جهانی دوم زیاد مورد توجه قرار نگرفتند تا زمانی که سرعت هواپیماها به حدی افزایش یافت که نیاز به یک سلاح سریع که در درگیری های کوتاه توانایی شلیک تعداد زیادی تیر داشته باشد کاملا احساس شد.این نیاز در نهایت موجب پدید پروزه ولکان توسط کمپانی جنرال الکتریک ایالت متحده شد.
پروژه ولکان همان توپ چرخان دکتر گتلینگ بود که به جای هندل دستی از یک موتور الکتریکی برای چرخش آن استفاده می شد و ریت آتشی در حدود چهار هزار تیر در دقیقه داشت.
بعد از مدتی سلاح M-61 بوجود آمد که به سلاح استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده شد. M-61 و M-163 نیز انواع توپ های ضد هوایی این سلاح بودند و نیروی دریایی نیز برای درگیری های نزدیک خود "Close-In Weapon System" سلاح پایه را مورد بهسازی قرار داد که با نام Vulcan-Phalanx CIWS شناخته می شود.
در اوایل دهه ی شصت زمانی که ایالت متحده خود را در میان نا آرامی های هند و چین دید نظامیان این کشور بزودی دریافتند که نیاز یه یک قدرت آتش بالا بر علیه پیاده نظام و شبه نظامیان دشمن دارند.برای این کار منظور جنرال الکتریک توپ چرخان M-61 را تا حد استفاده از کالیبرهای 51*7.62 میلیمتری ناتو کوچکتر کرده و نام M-134 را بر آن نهاد.این سلاح توانایی شلیک چهار هزار تیر در دقیقه را داشته و در کوتاه ترین وقت ممکن انواع هلیکوپترها اعم از تهاجمی یا چند منظوره مورد استفاده قرار گرفت.
در هلیکوپتر AH-1G کبرا روی برجک چرخان دماغه و روی بال ها و در هلیکوپتر UH-1 هیوی روی پایلون بال ها و یا در داخل کابین نصب گردید قابل توجه است که در هلیکوپتر هیوی امکان حمل و شلیک دوزاده هزار تیر وجود داشت.


در چند سال اخیر انواع توپ های چرخان با کالیبرهای کوچک نیز شاخته شده و بعضا نیز مورد استفاده قرار گرفتند ولی بدلیل نیروی پس زنی بالا "در حدود 110 کیلوگرم" امکان استفاده ی نفر بدون هیج ساپورتی وجود ندارد "البته بجز در فیلم پریدیتور با بازی آرنولد شوار تزنگر).بدلیل ماهیت ضد زره بودن بیشتر این توپ ها در کالیبرهای بزرگ مورد استفاده قرار می گیرند مانند توپ چرخان 30 میلیمتری با گلوله های اورانیومی GAU-8/A معروف به Monster sun که در هواپیمای پشتیبانی نزدیک و ضد تانک A-10 دیده می شود.
بزرگترین مزیت توپ های چخان ریت آتش بالای آنها می باشد که از 4000 تا 6000 تیر در دقیقه "RPM" و حتی ده تا دوازده هزار تیر در دقیقه در دقیقه متغیر است.چنین نرخ بالای آتشی برای از بین بردن اهدافی که سریع حرکت می کنند کافی است.در حالی که زمان درگیری نیز تا حد بالایی کوتاه می باشد.به طور مثال درگیری های هوایی و نبردهای هوا به زمین از طرف دیگر استفاده از چنین سلاح مرگباری به دلیل بزرگی و اندازه نامتعارف آن محدود می باشد.پیچیدگی آن به دلیل استفاده از سیستم های محرک هیدرولیکی نیوماتیکی و الکتریکی و حتی مکانیزم عمل کننده با گاز نیز باعث افزایش محدودیت ها می شود.
مشکل دیگری که این سلاح ها در کاربردهای هوا به هوا دارند این است که مدت زمانی کوتاه از لحظه قرار دادن انگشت روی ماشه تا رسیدن به RPM مورد نظر لازم است که در درگیری های سریع مانند Dog Fight یا نبرد نزدیک هوایی چنین زمانی کوتاهی به طور مثال در توپ M-61 برابر 4/0 ثانیه ممکن است به قیمت از دست رفتن فرصت تلقی شود.


ماهنامه نوآور

روسیه و برنامه توسعه صنعت هوانوردی

 

در 15 اکتبر سال 2001 دولت روسیه برنامه جامع توسعه سخت‌افزار هوایی غیرنظامی روسیه برای دوره زمانی 2002 لغایت 2015 میلادی را به تصویب رساند. این برنامه در برگیرنده مجموعه‌ای از معیارهای جدید است که به منظور طراحی، توسعه و تولید هواپیماهای غیرنظامی جدید و پیشرفته و تجهیزات پروازی تنظیم گردیده و با پشتیبانی و حمایت دولت به انجام خواهد رسید.

اهداف این برنامه عبارتند از:

- ساخت هواپیماهای مسافربری جدید و قابل رقابت، به منظور نوسازی ناوگان مسافربری و باری روسیه.

- توسعه علمی، فنی و صنعتی و صادرات محصولات شرکتهای هوایی روسی.

- ایجاد شرایط مطلوب برای توسعه بازار داخلی صنعت هوایی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی.

این برنامه منطبق بر خط مشی دولت «فدراتیو» روسیه در صنعت هوایی تا سال 2010 می‌باشد که در سوم فوریه سال 2001 به امضای رئیس جمهور رسیده بود. این سند خط مشی منافع ملی را تعریف کرده اولویتهای سیاست دولت در قبال صنعت هوایی را مشخص می‌کند.

برنامه مذکور ادامه و تکمیل برنامه توسعه صنعت هوایی غیرنظامی روسیه تا سال 2000 بود که در سال 1996 تأیید رئیس جمهور را دریافت نمود و در سال 2000 به مدت یک سال دیگر تمدید شد.

برنامه قبلی در ثبات صنعت هوایی موفق بود و علیرغم سرمایه‌گذاری‌های اندک، تضمین کننده توسعه نسل جدید هواپیماهای روسی و قطعات مورد استفاده در تجهیزات پرواز می‌باشد که قابل رقابت با محصولات خارجی است.‌ این مدلها شامل هواپیماهای مسافربری Be-200, TU-204/100/120, Yak-42D-90, TY-214, IL-96-300, IL-103, IL-114, IL-96T و همچنین بالگردهای Ka-32, Mi-171/172, Mi-26Ts, Mi-340 و موتورهای (هواپیما TVY-D-436, 117S, TVD-20, Ps-90-) و تجهیزاتی از قبیل KsTsPNO-296, TSPNK-114 می‌باشد. طراحی مدلهای جدید براساس ادامه برنامه قبلی است، که در چارچوب آن قابلیت‌های چشمگیری در جهت توسعه صنعت هوانوردی پیش‌بینی شده است. این برنامه دارای دو مرحله به اجرایی است:  مرحله اول، از سال 2000 تا 2005 بود که موارد ذیل را شامل می‌شد: اصلاح مشخصات عملکردی هواپیماهای ساخته شده در طی سالهای 1992 تا 2001 برطبق استانداردهای بین المللی در زمینه آلاینده های ناشی از موتور، آلودگی صوتی و افزایش دقت تجهیزات هوانوردی، و اخذ گواهینامه برای هواپیماهای در دست ساخت و افزایش بنیه علمی و راهکارهایی که باید در طراحی سخت‌افزارهای هوانوردی بیست و پنج سال اول قرن بیست و یکم به طور موثر مورد استفاده قرار گیرند.

مرحله دوم  که اجرای آن از سال 2006 آغاز شده و تا سال 2010 (و لغایت 2015) به طول می‌انجامد شامل ساخت سخت‌افزارهای هواپیماهای غیرنظامی نسل جدید است که می‌بایست قابل رقابت با بهترین مدلهای خارجی زمان خود باشند.

مرحله اول در بر گیرنده نوین‌سازی هواپیمای مسافربری «IL-96» دور پرواز با برد 12000 کیلومتر با 300 سرنشین، نوین‌سازی هواپیماهای مسافربری «TU-214» و «TU-204» میان‌برد، با برد 5000 تا 6000 کیلومتر با 212 سرنشین، اخذ گواهینامه برای هواپیمای مسافربری منطقه‌ای TU-324 با 50 سرنشین و برد 2500 کیلومتر، اخذ گواهینامه برای افزایش ظرفیت B-200 با ظرفیت حمل 10 تن و IL-96 برای تغییر ظرفیت بار به 92 تن بوده است. در صنایع بالگردسازی نیز قسمت اعظم کار اختصاص به تولید بالگرد TU-62 با ظرفیت 2تن، Mi-38 با ظرفیت شش تن، Ka-226 با ظرفیت 3/1تن و بالگرد گازسوز Mi-81G و نوین سازی خانواده بالگرد Mi-17 با ظرفیت 4 تن داشت.

در بخش ساخت موتور، اصلاح موتورهای Ps-90A و 117-TV و D-436 اخذ گواهینامه برای موتورهای RD-600 , TVD-1500 و AL-22 و NK-93 و همچنین توربینهای گازی جدید با قدرت 500 و 800 اسب بخار، در نظر گرفته شده بود.

  

از آن جایی که فقط 35 درصد از ناوگان هوایی روسیه با فصل سوم استاندارد بین المللی ایکائو (ICAO)، که از آوریل 2002 اجباری گردید، تطابق داشت، در مراحل اول برنامه نوسازی، هواپیماهای “Yak-43” و “IL-26m” و “TU-154” و “AN-124” و تجهیزات هواپیماهای “TU-134” و “TD76IL” و “TI-86” مدنظر بود. اجرای مرحله دوم نیز در برگیرنده ساخت سخت‌افزارهای هوانوردی با بهره‌گیری از پیشرفت‌های فن‌آوری مرحله اول می‌باشد. این سخت‌افزارها شامل:

هواپیماهای جدید دوربرد، میان‌برد و کوتاه‌برد، بالگرد با ظرفیت حمل دو تن و برد افزوده، هواپیمای چندمنظوره با ظرفیت حمل دو تن و برد افزوده، هواپیمای چند منظوره با ظرفیت حمل شش تن، موتورهای  جت با نیروی رانش 9 الی 14 تن برای هواپیماهای دوربرد، موتورهای جت با نیروی رانش 4 الی 5 تن برای هواپیماهای کوتاه برد، موتورهای 2200 تا 3300 اسب بخار برای بالگردان های آینده و هواپیماهای کوتاه برد، تجهیزات مرکب دیجیتالی نسل سوم و چهارم، “IKBO-1020” و “IKBO-2005” برای هواپیماهای جدید “TU-214” و “TU-204” و جت “L-96-300” و هواپیماهای آینده می‌باشد.

این برنامه تصریح می‌کند که هواپیماهای روسی نسل جدید، باید دارای مشخصات زیر باشند.

- افزایش امنیت پرواز با کاهش ضریب حوادث به میزان پنج برابر.

- بهبود عملکرد اقتصادی با کاهش آلاینده‌های ناشی از موتور به میزان سه برابر و آلودگی صوتی به میزان دو برابر.

- کاهش قیمت ساخت به میزان 15 درصد تا 25 درصد.

برای رسیدن به این اهداف، در برنامه فوق موارد ذیل پیش‌بینی شده است: تحقیقات متمرکز در خصوص بدنه، موتور، تجهیزات پرواز، وسایل بارگیری، فن آوری پیشرفته، مواد جدید، آزمونهای پروازی مفید و خدمات بهتر پس از فروش. همچنین بخش ویژه‌ای از برنامه به بازسازی شرکتهای هوایی و معرفی گسترده فن‌آوری “CALS” و سایر فن‌آوریهای اطلاعاتی به آنان اختصاص یافته است.

سرمایه مورد نیاز برنامه نیز از بودجه دولتی، درآمد شرکت‌ها و وام بانک‌ها تأمین می‌گردد.

اجرای برنامه به عهده آژانس هوا- فضای روسیه (روس آویا کاسموس) گذاشته شده، که مانند یک متقاضی دولتی عمل خواهد کرد. این قراردادها براساس رقابت واگذار می‌گردند. هدف این رقابت‌ها ایجاد انگیزه تلاش برای کارایی و جذب سرمایه خصوصی در صنعت هوانوردی روسیه است.

دولت اجرای برنامه را تحت نظر داشته و اولویتهای سالانه را تعیین می‌کند. هدف این برنامه نجات صنعت هوایی روسیه از بحران است. بدین ترتیب، شرکتهای هواپیمای روسی قادر خواهند بود که از هواپیماهای پیشرفته ساخت روسیه استفاده نمایند.

در حال حاضر شرکتهای هوایی روسیه دارای بیش از 6300 فروند هواپیما هستند که بین آنها 1500 هواپیمای دوربرد و میان برد و 600 فروند هواپیمای باربری وجود دارد. بسیاری از آنها مدلهای منسوخ با عمر بیش از 20 سال هستند. کمتر از 5 درصد ناوگان مسافربری روسیه را هواپیماهای نسل جدید تشکیل می‌دهند. میانگین سن بالگردهای روسی 15 سال است. از بین تمام هواپیماها و بالگردها که در حال حاضر قابلیت پرواز دارند، تا سال 2010 فقط 60 درصد به کار خود ادامه خواهند داد و بقیه آنها باید به علت عدم قابلیت پرواز از رده خارج شوند. وزارت حمل و نقل روسیه تخمین می‌زند که افزایش تقاضا برای بیش از هزار هواپیما و بالگرد جدید وجود خواهد داشت که از بین آن‌ها 500 فروند هواپیمای مسافربری، 80 فروند هواپیمای باربری و 120 فروند هواپیما از نوع هواپیما با کاربردهای دیگر و در حدود 350 فروند بالگرد خواهند بود. تخمین اولیه نشان می‌دهد که در سالهای 2002 الی 2015، فروش هواپیماهای غیرنظامی در بازار داخلی و خارجی به هزار میلیارد روبل خواهد رسید (حدود 35 میلیارد دلار).

کلید حیات صنعت هوانوردی، ایجاد مکانیسم کارآمد به همراه استفاده از مکانیسم اجاره هواپیماست، که اکنون مهمترین مسئله برای سیستم هوایی روسیه می‌‌باشد. دولت روسیه حمایت از عملیات اجاره هواپیماهای کارآمد، به همراه استفاده از مکانیسم اجاره هواپیما را مدنظر دارد و حمایت از عملیات اجاره هواپیما را لازم می‌داند.

دولت اعتبار ضمانت‌نامه‌ها و سود وام‌های تجاری دریافت شده توسط شرکت‌های اجاره دهنده را تأمین می‌کند. در نتیجه رقابتی که در آگوست سال 2001 آغاز شد، دولت تصمیم گرفت تا کنترل سهام شرکت Financial leasing Company, Fance Tiyushin را برعهده بگیرد. برای نیل به این هدف در بودجه سال 2002، 5/3 میلیارد روبل نیز در نظر گرفته شد. این مقادیر شرکتهای هواپیمایی روسیه را قادر ساخت که ده فروند LI-96-300/40 ، ده فروند TU-204 و هشت فروند TU-204 را اجاره بگیرند.

نتایج اصلی مورد انتظار، از به کارگیری برنامه، عبارتند از:

- پرداخت مالیات به دولت که به طور میانگین 20 میلیارد روبل در سال می‌باشد و میزان کلی آن نیز بالغ بر 300 میلیارد روبل است.

- حفظ سرمایه 50 میلیارد دلاری که برای خرید هواپیماهای خارجی صرف می‌گردید.

- ایجاد پانصد هزار شغل در صنعت هواپیمایی و صنایع جانبی تا سال 2015

- توسعه فن آوری پیشرفته، بهره گیری از راهکارهای جدید، استفاده از دانش و مواد جدید، مورد مصرف صنایع هوایی و سایر صنایع

- حفظ و تقویت پتانسیل استراتژیک صنعت هوایی که برای امنیت ملی روسیه امری حیاتی است.

بدین ترتیب برنامه توسعه سخت افزار هوایی غیرنظامی روسیه در سالهای 2002 لغایت تا 2015، اهداف بلند مدتی را برای توسعه صنعت هوایی تعریف کرده که از اولویت‌های دولت است.

 

ادعاهای پوتین در مورد آزمایش موشک جدید روسیه

 

روز گذشته دولت روسیه و خصوصا شخص رئیس‌جمهور، ولادیمیر پوتین در مورد آزمایشات موشکی اخیر این کشور گفت، این موشک به راحتی می‌تواند سیستم دفاع موشکی جدید امریکا در کشورهای اروپایی را پشت سر بگذارد. پوتین افزود امریکا نمی‌تواند با قرار دادن چندین سپر موشکی در کشورهای اروپایی همچون جمهوری چک و لهستان خود را در برابر هر کاری که می‌خواهد انجام دهد، مصون و در امنیت کامل بداند. در مقابل مسئول مستقیم سیستم دفاع موشکی امریکا در منطقه ضمن تمجید از موشک روسیه گفته است که این سپر موشکی برای مقابله با موشک‌های ایران و کره‌شمالی طراحی و ساخته شده است و بسیاری از موشک‌های روسیه می‌توانند به سادگی از پس این سپر موشکی برآمده و آن را پشت سربگذارند.


موشک اخیر روسیه که RS-24 نام دارد، سه‌شنبه‌ی گذشته از 800 کیلومتری شمال مسکو پرتاب شده و حدود یک ساعت بعد در منطقه‌ای برای همین منظور در شمال ژاپن به زمین برخورد کرد.


منبع: www.iht.com


خبر خوش هوایی

یک فروند 451-747 با رجیستر EK-74774 بزودی وارد ناوگان ماهان خواهد شد...
ساعت پروازی این هواپیما 38616 ساعت و 4631 چرخه پروازی داره...اولین پرواز در تاریخ 13/08/1993 بوده...
هواپیما در سنگاپور پارک شده و از شرکت United Airlines آمریکا بطور غیر مستقیم خریداری شده...
رجیستر قبلی هواپیما  N106UA هستش
هواپیما از 16/01/2003 زمینگیر بوده... شماره سریال  سازنده 26474...
ظاهرا قرار بوده در تاریخ 15/03/2007 تحویل ایر ایندیا بشه ولی حالا چرا نشده ... خدا میدونه... شاید اینم یه فریبه...
در هر صورت امیدوارم بزودی شاهد پرواز این هواپیما در ایران باشیم...

نقش هوانیروز در جنگ تحمیلی(روایت تصویر)


بل 214 هوانیروز ارتش مشغول انتقال نیرو در پاتک کرخه-شوش


کبرای هوانیروز ارتش تحت سروس قبل از پرواز



بل 206 هوانیروز ارتش در وسط رودخانه(انصافا عکس قشنگی هستش)


بل 214 هوانیروز در هنگام انجام ماموریت لجستیک در عملیات آزاد سازی فاو


AH-1 کبرا هوانیروز به همراه موشکهای ضد تانک تاو


منبع:انجمن هوا فضا

جعبه سیاه هواپیما

با توجه به الزامات اعلام شده از سوی سازمان هواپیمایی کشوری امریکا (FAA: Federal Aviation Administration) همه هواپیماها باید مجهز به دو دستگاه جعبه سیاه باشند. وظیفه این جعبه ها ثبت اطلاعات پروازی میباشد. جعبه های نصب شده این امکان را به وجود می آورند که در صورت بروز حادثه ای امکان بررسی دقیق سانحه موجود باشد. رنگ واقعی جعبه های سیاه، نارنجی میباشد و در داخل آنها سامانه هایی موجود می باشد که به لحاظ نوعشان، از سامانه های مکانیکی، الکترونیکی و یا دیجیتالی به منظور ثبت اطلاعات پروازی استفاده میشود. یکی از جعبه های سیاه، ضبط کننده صداهای داخلکابین خلبان، و همه مکالمات رادیویی و صدای موتورها میباشد. جعبه دوم اطلاعات پروازی (CVR)، پارامترهایی همچون ارتفاع، سرعت هوایی، جهت حرکت، شتاب وارد بر هواپیما، تعداد مکالمات انجام شده خلبان با برج مراقبت و بالعکس، حرارت اطراف موتورها، دور موتورها، وضعیت هوای سوخت هواپیما، شرتیط ترمز هواپیما، وضعیت ضد یخ روی لبه حمله هواپیما و شرایط بالچه و سطوح کنترل را ثبت و ضبط میکند. در جعبه های سیاه قدیمی از نوارهای مغناطیسی استفاده میشد و لی در انواع جدیدتر آن از فناوری دیجیتالی و رایانه ای استفاده میگردد. هردو جعبه در امن تر ین قسمتهای هواپیما یعنی در قسمت انتهایی بدنه نصب شده است.  هر یک از این جعبه ها به سامانه مشخص کننده موقعیت در زیر آب برای مواقعی که هواپیما در داخل آب سقوط میکند، تجهیز شده اند. این دستگاه که اصطلاحا Pinger نامیده میشود، در مواقعی که در آب فرو رود، فعال میشود و شروع به ارسال علائم بر روی موج 5/37 کیلوهرتز مینماید. علائم ارسالی توسط هواپیماها و بالگردهای جستجو و نجات که به گیرنده های مخصوص مجهز هستند، قابل دریافت باشند.  سامانه تشخسص کننده موقعیت دز زیر آب قادر است علائم را از عمق 14000 پایی به سطح آب ارسال کند.
همانطور که گفته شد صدای خدمه  پرواز و همچنین صداهای دیگر کابین  بر روی سامانه ضبط کننده صداهای داخل کابین ذخیره میگردد و میکروفون ضبط کننده صداهای مربوط به سامانه مذکور معمولا بر روی صفحه آلات دقیق بالای سر، واقع در بین دو خلبان نصب شده است.
از جمله صداهایی که توسط گروه بررسی سوانح هوایی بررسی میشود، صدای موتورها، سامامنه هشدار دهنده واماندگی موتورها، سامانه باز کننده و جمع کننده ارابه فرود و دیگر موارد مربوط میباشد. همچنین پارامترهای دیگر از جمله دور موتورها، سامانه های از کار افتاده، سرعت و تعیین دقیق زمان حادثه میتواند توسط گروه بررسی مشخص شود.  از دیگر مواردی که در سامانه ضبط کننده صداهای داخل کابین هواپیما ثبت میگردد، مکالمات انجام شده بین خلبانان و برج کنترل و شرایط آب و هوایی در لحظات بروز سانحه میباشد. اعضای کمیته بررسی سانحه را معمولا NTSB و FAA، کاربر هواپیما، شرکت سازنده هواپیما و اتحادیه خلبانان تشکیل میدهند که صداهای ضبط شده و اطلاعات پروازی  را مورد بررسی دقیق قرار میدهند. به طور کلی سامانه ثبت اطلاعات پروازی نصب شده در هواپیماهای جدید باید حداقل 88 پارمتر مهم از جمله زمان، ارتفاع، سرعت هوایی، جهت حرکت، وضعیت هواپیما و ... را ثبت نماید.  البته بعضی از سامانه ها ضبط کننده صداهای داخل کابین هواپیما نیز به گونه ای طراحی و ساخته شده اند که بیش از 1000 پارامتر هوایی را در پرواز ثبت میکنند که این امر به گروه بررسی سوانح هوایی کمک میکند تا به تشخیص دقیق تر عامل حادثه بپردازند.
** مشخصات فنی سامانه ضبط کننده صداهای داخل کابین هواپیما (CVR):
  حداکثر زمان ضبط صداهای داخل کابین : 30 دقیقه به طور مداوم، در صورت مجهز بودن به سامانه دیجیتالی تا دو ساعت. تعداد کانالها: 4 کانال   مقاومت در برابر آتش:  تا 1100 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه
  مقاومت در برابر فشار آب: تا 20000 پا   حداکثر زمان فعال بودن (ULB): 30 روز به طور مداوم و مجهز به باطری با عمر مفید  شش سال.
**مشخصات فنی سامانه ثبت کننده اطلاعات پرواز (FDR):
حداکثر زمان ثبت اطلاعات پروازی: 25 ساعت به طور مداوم.
  مقاومت در برابر آتش: تا 11000 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه.
   مقاومت در برابر فشار آب: تا 20000پا    حداکثر زمان فعال بودن (ULB): 30 روز به طور مداوم و مجهز به باطری با عمر مفید  شش سال.

هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر

جنگنده میگ-23 موسوم به فلاگر بعنوان عضوی جدایی ناپذیر در اکثر ارتش های وابسته به اتحاد جماهیر شوروی سابق حضور داشته و دارد. این جنگنده که در دوران خود جنگنده ای کارا بحساب می آمد با اتکا به رادار قدرتمند و سیستم جستجوگر مادون قرمز می توانست بعنوان جنگنده ی دفاع نقطه ای در تمام ساعات شبانه روز و در انواع آب هوا به خدمت بپردازد. این جنگنده تک موتوره با اتکا به یک دستگاه موتور قدرتمند R-27F می تواند به سرعت 2.35 ماخ دست یابد. هر چند فلاگر جنگنده ای قدرتمند بشمار می آید ولی همواره بعنوان کامل کننده وظایف میگ-21 فیشبد شناخته می شود. با وجود اینکه فلاگر خود اصولا بعنوان یک رهگیر طراحی شده و توان حمل بازه گسترده ای از تسلیحات هوا به هوا از جمله موشک های R-23، R-24و R-60 را دارا است ولی همواره از مشکل عدم مانور پذیری لازم رنج میبرد، دلیل این امر وزن بالای این جنگنده می باشد که حاصل استفاده از سیستم بال های متغیر است، بال های متغیر فلاگر می توانند در حالت های 16 ، 45 و 72 قرار گیرند که این حالات بنا به شرایط مختلف پرواز متغیر اند.

هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر


با وجود اینکه میگ-23 بعنوان یک رهگیر طراحی شده اما از پس ماموریت های ثانویه نیز بخوبی بر می آید. طراحان نیز با دقت در این توانایی ها جنگنده های میگ-23 بی ان و میگ-27 را بر اساس نوع پایه فلاگر بعنوان جنگنده بمب افکن طراحی نموده اند. بطور کلی انواع مختلف فلاگر به گونه های مختلفی از جمله فلاگر بی (رهگیر استاندارد)، فلاگر سی (دو سرنشینه آموزشی/ رزمی)، فلاگر جی (رهگیر توسعه یافته) و فلاگر ای (نوع صادراتی) تقسیم می شوند. در ایالات متحده نیز نوعی از فلاگر تحت برنامه اکتساب و استخراج تجهیزات خارجی با نام YF-113 جهت مقاصد آزمایشی تولید شد. جنگنده میگ-23 ام ال دی که بر پایه میگ-23 ام ال تولید شده است، پیشرفته ترین نوع میگ-23 بشمار می رود، این جنگنده از ویژگی های آیرودینامیکی بهتر و سیستم های الکترونیک پروازی قویتری بهره می برد و توانایی های بیشتری در استفاده از تسلیحات مختلف را دارا است.

فلاگر (میگ23/27) در بسیاری از کشور ها و بطور وسیع مورد استفاده قرار گرفته است، این کشور ها شامل شوروی، لهستان، مجارستان، بلغارستان، آلمان شرقی، رومانی، چک اسلواکی، لیبی، سوریه، مصر، هند، کوبا، الجزایر، عراق، افغانستان، آنگولا، اتیوپی، بنگلادش، ویتنام، کنگو، لائوس، مغولستان، سومالی، سودان، یمن جنوبی و کره شمالی می باشد. تعدادی از این جنگنده ها نیز در جریان جنگ خلیج فارس از عراق به ایران پرواز کردند، هر چند که گویا نیروی هوایی ایران بدلیل ناتوان بودن این هواپیما ها در نبرد های امروزه و یا تعداد کم آنها علاقه ای به پرداخت هزینه اضافی برای عملیاتی کردن آنها ندارد.

 

 

هواپیمای جنگنده میگ-27، نمونه بمب افکن فلاگر


اولین پرواز نمونه آزمایشی فلاگر در آوریل 1967 انجام شد و سرانجام در سال 1971 بطور رسمی وارد خدمت گردید. این جنگنده در تمامی مدل ها توان حمل انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین را دارا است.
هر چند این جنگنده در جنگ های امروزی حرفی برای گفتن ندارد، اما بدلیل اینکه هنوز در بسیاری از کشورها بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شرکت میکویان به کشورهای دارنده فلاگر پیشنهادهایی جهت ارتقا این جنگنده ها ارائه داده است تا بتوانند حد اکثر تا سال 2015 بطور موثر از این جنگنده ها استفاده کنند.

منبع: http://www.globalsecurity.org/military/world/iran/../russia/mig-23.htm

جنگنده Q-5

جنگنده Q-5 (نام کامل آن Qiang-5 می باشد که در نمونه های صادراتی A-5 یا Attack-5 نامیده می شود.) جنگنده ای تک سرنشین، دو موتوره و مافوق صوت می باشد که توسط هواپیمایی نانچانگ چین طراحی و تولید شد. این جنگنده می تواند ماموریت های خود را بنحو احسن و بویژه در ارتفاعات کم و بسیار کم به انجام برساند. این جنگنده از سیستم های ناوبری و تسلیحاتی وارداتی سود می جوید.
اساس طراحی این جنگنده ایجاد جنگنده ای برای پشتیبانی نیرو های زمینی خودی و عملیات در ارتفاع کم بر علیه کشتی های جنگی در نزدیکی ساحل بوده است. گرچه توانایی انجام نبردهای هوایی، رهگیری و درگیری با جنگنده های دشمن را نیز دارد. Q-5 از دو موتور WP-6 با پس سوز بهره می برد، طول آن حدود 15 متر و 65 سانتیمتر و ارتفاع آن 4 متر و 33 سانتیمتر است، طول بال آن نیز حدود 9 متر و 68 سانتیمتر است و می تواند با حد اکثر وزنی حدود 11 تن و 300 کیلوگرم تیک آف نماید.
در زیر هر بال این جنگنده یک توپ مجزا (نزدیک به بدنه) نصب شده است، همچنین می تواند انواع موشک های هوا به هوا، بمب ها، راکت ها و تانک های سوخت را نیز با خود حمل نماید.
مسئولیت تولید این مشتق از J-6 که طرح آن در سال 1958 توسط شرکت شنیان ارائه شده بود سر انجام به نانچانگ واگدار شد. برنامه تولید آن ابتدا در سال 1961 لغو شد، اما گروه کوچکی مسئولیت ادامه طرح را بر عهده گرفتند و برنامه تولید آن سر انجام دو سال بعد یعنی 1963 به رویه عادی بازگشت و اولین پرواز آن نیز در چهارم ژوئن 1965 با موفقیت انجام شد و پس از انجام آزمایشات نهایی در اواخر همین سال نیز مجوز های لازم برای تولید انبوه Q-5 صادر شد. اما پس از مدتی تشخیص داده شده که می بایست تغییراتی در این جنگنده ایجاد شود. دو نمونه اولیه که تغییرات لازم روی آنها انجام شده بود در سال 1969 آزمایشات خود را انجام دادند و مجوز رسمی برای تولید انبوه را دریافت کردند. تحویل این نمونه در سال 1970 شروع شد.

جنگنده چینی فانتان


برنامه طراحی و تولید Q-5 از ابتدا با مشکلات زیادی روبرو بود، اولین مساله مواد اولیه نامناسبی بود که در تولید آن یکار رفته بودند. دومین مساله روند معکوس اقتصاد چین در سال 1960 بود و سومین مساله نیز حادثه ای در سال 1963 بود که منجر به از بین رفتن نمونه اولیه جنگنده شد. با وجود تمام مشکلات و همانگونه که پیش از این اشاره شد Q-5 اولین پرواز موفقیت آمیز خود را در 4 ژوئن 1965 به انجام رساند.
بعد از آزمایشات اولیه بهبود های زیادی نیز در آن صورت گرفت از جمله در سیستم های هیدرولیکی، مانور پذیری، سیستم های کنترلی، امنیت جنگنده و سیستم های فرود. بهبود های زیادی نیز بر روی تجهیزات آن انجام شد، از جمله توانایی حمل موشکهای هوا به زمین نیز در آن افزایش یافت. سیستم های حمل تسلیحات در Q-5 تا حد زیادی مشابه H-5 از این رو می تواند بعنوان یک بمب افکن سبک نیز استفاده شود. و همانگونه نیز که گفته شد سر انجام در 1969 مجوز های لازم برای تولید انبود را بدست آورد. بدین گونه بود که برنامه های طراحی و تولید Q-5 یازده سال بطول انجامید.
پس از تولید انبوه برنامه هایی برای بهبود Q-5 هر چند آرام ادامه یافت، سر انجام چینی ها احساس کردند به همکاری های خارجی برای بهبود های Q-5 نیازمندند و این امر منجر به همکاری فرانسه در این طرح شد. سر انجام در Q-5 از نمایشگر سربالا و مسافت یاب لیزری ساخت فرانسه استفاده شد، در نتیجه توانایی های ضربتی جنگنده تا حد زیادی افزایش یافت و در ادامه توسعه ها از سیستم کنترل آتش و کامیوتر جدیدی نیز در Q-5 استفاده شد که توانایی های آن را چند برابر می کرد. لازم به ذکر است سیستم مسافت یاب لیزری ALR-1 که در این جنگنده استفاده شده بود محدوده مسافت یابی آن 20 تا 10000 متر است و میزان خطای آن نیز 5 متر است. این سیستم پیشتر توسط فرانسه و انگلستان نیز استفاده شده بود.
بال های Q-5 در میان بدنه و بصورت پس گرا نصب شده اند. بدنه آن صاف و یکدست است و ورودی های آن بصورت نیم دایره می باشند. دو موتور توربوجت WP-6 (در بعضی مدل ها WP-6A) در داخل بدنه قرار دارند و دو خروجی آن نیز در انتهای بدنه قرار دارند.

 

جنگنده فانتان در نمایی دیگر


گونه های Q-5:
Q-5 A: نمونه اولیه این جنگنده است که توان حمل بمب های اتمی را نیز دارا است.
Q-5 B: نمونه دریایی آن است برای نیروی دریایی چین به تولید رسید، در این نمونه توانایی حمل بمب ها کاهش یافته اما با نصب یک مخزن سوخت اضافه رنج پروازی آن افزایش یافته است. مسافت بال ها نیز در این نمونه تا حدی افزایش یافته است.
Q-5I و Q-5IA: در این نمونه رنج پروازی و توانایی های عملیاتی افزایش یافته و توانایی حمل تسلیحات آن نیز دو تن افزایش یافته است، بویژه ارابه فرود جدید آن این امکان را به آن می بخشد. در این نمونه از موتور WP-6A که نمونه پیشرفته موتور WP-6 است استفاده می شود. صندلی های پرتاب شونده جدید و سیستم های دریایی جدیدی نیز در آن نصب شده بودند. در نمونه IA علاوه بر بهبود های فوق سیستم های هشدار دهنده، پرتاب کنده های چف و سیستم های الکترونیکی جدید نصب شده بودند.
Q-5III: نمونه صادراتی Q-5 بود که امکان نصب تجهیزات خارجی روی آن وجود داست و به گیرنده UHF و سیستم تشخیص دوست از دشمن مجهز بود و می توانست 32 نوع از تجهیزات مختلف را حمل نماید.
Q-5D: این نمونه با همکاری ایتالیا تولید شد و از سیستم های ناوبری و حمله جدید تر بهره می برد.

منبع: اسکای فایر