مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

مجله هوایی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتراوج بگیری کوچکتر دیده می شوید

اسرائیل حمله به ایران را تمرین کرد!

به ادعای مقامات آمریکایی، اسرائیل یک مانور نظامی گسترده ای را در این ماه انجام داده است که هدف آن تمرین بمباران ایران بوده است!

به گزارش «فردا»، روزنامه نیویورک تایمز به نقل از مقامات ناشناس آمریکایی مدعی می شود که بیش از صد جنگنده F-16 و F-15 نیروی هوایی اسرائیل در این مانور در شرق مدیترانه و یونان در هفته اول ژوئن شرکت کرده اند.

این روزنامه در ادامه ادعا می کند که این تمرین، تلاشی برای تمرکز بر حمله ای با برد طولانی و نمایش دادن عزم راسخ (!) اسرائیل برای مقابله با ایران هسته ای است!

نیویورک تایمز مطرح می کند که مقامات اسرائیلی خواهان توضیح درباره این تمرین نیستند.

سخنگوی ارتش اسرائیل در واکنش به این خبر می گوید:« نیروی هوایی ما به طور معمول برای ماموریت های مختلفی برای مقابله با چالش های و دشمنی که تهدید اسرائیل است، تمرین می کند.»

یکی از مقامات پنتاگون که به گفته نیویورک تایمز از تمرین مطلع بوده، می گوید که یکی از اهداف این تمرین، به کارگیری تکنیک های پروازی، سوخت گیری در هوا و دیگر جزئیات مورد نیاز برای حمله هوایی علیه تاسیسات هسته ای و موشکی ایران بوده است.

این مقام آگاه مدعی می گردد که هدف دیگر اسرائیل، ارسال پیامی روشن از سوی اسرائیل مبنی بر آمادگی کامل برای حمله نظامی به ایران، در صورت عدم حصول نتیجه از دیگر راهکارها برای توقف غنی سازی اورانیوم ایران بوده است!

به گزارش «فردا» و به نوشته نیویورک تایمز، این مقام آگاه در ادامه ادعای خود می افزاید:« آنها [اسرائیل] می خواستند که ما و اروپایی ها بدانیم، همچنین ایران. پیام رسانی های پنهان متعددی در سطوح مختلف در حال انجام ست.»

نیویورک تایمز در انتها تاکید می کند که دیگر مقامات آمریکایی که با این روزنامه گفت و گو کرده اند، معتقد بودند که اسرائیل تصمیمی برای حمله به ایران در حال حاضر ندارد.

نظر وبلاگ:این خبرگزاری های غربی نیز خوب راه را یاد گرفتند .هر وقت مطلب وگزارش خواندنی برای مخاطبان خود پیدا نمی کنند به سرعت به سراغ ایران آمده و ذهن خلاق خود را بکار برده و سناریو جدید جنگ ایران و اسرائیل را می نویسند بی خبر از اینکه این سناریو برای اجرا کارگردان قوی می خواهد که هنوز برای اسرائیلی ها خیلی زود است.

باز هم تعمیر و اورهال اولین جمبو ایران!!!

به نقل از خبرگزاری تابناک:

نخستین هواپیمای غول پیکر جمبوجت 747 که بدست متخصصان کشورمان تعمیر اساسی شده است در فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی‌نژاد مشهد با موفقیت به زمین نشست.

به گزارش شبکه خبر، این هواپیمای تازه تعمیر با حدود چهارصد مسافر شامل خانواده‌های شهدا، جانبازان و آزادگان و کادر پروازی از فرودگاه بین‌المللی مهرآباد تهران حرکت کرد و به سلامت در فرودگاه بین‌المللی شهید هاشمی نژاد مشهد فرود آمد.

سخنگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران گفت: هواپیمای 747 هر پنج سال یک بار نیازمند تعمیر اساسی بدنه و موتور است و در هر مرحله حدود پنج میلیون دلار هزینه این تعمیرات است.

نوش آبادی افزود: با تعمیراساسی این نوع هواپیما در ایران، افزون بر صرفه‌جویی کلان ارزی ایران از اعزام هواپیما به خارج از کشور برای تعمیر بی‌نیاز شده است.

سخنگوی هواپیمایی جمهوری اسلامی گفت: تعمیر اساسی بدنه این هواپیما حدود 9 ماه طول کشید.
وی افزود: این هواپیما پانزده ساعت نیز پرواز آزمایشی بدون مسافر داشته است.
نظر وبلاگ:پس ۷۴۷ های قبلی ایران ایر و نیروی هوایی که اورهال شده بودند چی؟آیا ما عادت کردیم همه جا از لفظ اولین استفاده کنیم؟واقعبینی لغتی است که مسئولان ما باید بیشتر بروی آن تفکر کنند.

وزارت دفاع 100 هواپیمای مسافربری 210 نفره با روسیه می‌سازد

علی‌اکبر قاضی مرادی جانشین مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح در گفتگو با خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس با اعلام پروژه ساخت مشترک هواپیمای مسافربری 210 نفره توپولوف با کشور روسیه گفت: پس از بازدید متخصصان روسی از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های نرم‌افزاری، سخت‌افزاری و نیروی انسانی سازمان صنایع هوایی ایران متعلق به وزارت دفاع کشورمان و مناسب بودن شرایط، ساخت جت مسافربری پیشرفته توپولوف 214 و 204 در ایران در دستور کار قرار گرفت.
وی افزود: پس از انجام چندین دوره مذاکره، توافقات کلی در این باره نهایی شد و در آخرین دیدار سران دو کشور در تهران این موضوع مورد تایید و حمایت طرفین (محمود احمدی‌نژاد و ولادیمیر پوتین) قرار گرفت تا باب جدیدی از همکاری‌های جمهوری اسلامی ایران و روسیه باشد.
جانشین مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح ظرفیت قرارداد ساخت مشترک هواپیمای مورد اشاره را 100 فروند عنوان کرد و گفت: این تعداد هواپیما می‌بایست در طول یک دوره زمانی 10 ساله ساخته شده و در ناوگان هوایی کشور قرار گیرد که در حال حاضر مذاکرات فشرده تخصصی و قراردادی بین سازمان صنایع هوایی و اتحادیه هواپیمایی روسیه (UAC) با حضور نمایندگان سازمان هواپیمایی کشوری در حال انجام است.
قاضی مرادی تاکید کرد: در این قرارداد مراحل مختلف ساخت از قبیل ساخت قطعات و مجموعه‌ها، مونتاژ نهایی و تست هواپیما و همچنین ایجاد مرکز تعمیر و نگهداری و پشتیبانی در ایران لحاظ شده است.
وی مشخصات فنی هواپیماهای مورد اشاره را مطابق با استانداردهای روزجهانی عنوان کرد و گفت در حال حاضر نیز از این هواپیما به عنوان جت VIP رئیس‌جمهوری روسیه استفاده می‌شود.
جانشین مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح یادآور شد: در آینده نزدیک این قرارداد نهایی خواهد شد.
قاضی مرادی همچنین از مراحل پایانی ساخت 3 فروند هواپیمای ایران 140 خبر داد و گفت: این هواپیما از قابلیتهای بسیار خوبی برخوردار است و با اینکه از آن برای پروازهای بین استانی استفاده می‌شود اما قابلیت پروازهای بیش از هزار کیلومتر را نیز داراست و منطبق با شرایط جغرافیایی کشورمان است.

روایت لحظه به لحظه از بزرگترین فرار سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی

 اولین رئیس جمهور تاریخ ایران ، خاطره خوشایندی برای مردم ایران باقی نگذاشت و پس از مدت ها جنگ و جدال سیاسی و عزل از ریاست جمهوری توسط مجلس ، به ناگاه از کشور خارج شد .

سید ابوالحسن بنی صدر ، که با شعار" بنی صدر صد در صد" در انتخابات ریاست جمهوری با بیش از 10 میلیون رأی به پیروزی رسیده بود ، در روز بررسی طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور ، فقط یک رأی موافق برای ابقا گرفت و بدین ترتیب عالی ترین سمت اجرایی کشور را از دست داد.خلبان مدرسی

درباره ماجرای خروج بنی صدر در ایران ، تا کنون بسیار گفته شده است ، اما یکی از خلبانانی که به دلیل موقعیت شغلی خویش اطلاعات ریز تری از این فرار بزرگ و ترفندهای به کار رفته در آن داشته است ، در سایت خود ، روایت دقیقی از مراحل این نقشه ، نحوه خروج ، اتفاقات حین پرواز و عبور از مرزهای هوایی و فرود در پاریس داده است که در زیر می آید.
خلبان بهروز مدرسی ، اینک بازنشسته شده و در حال نگارش خاطرات سال ها پرواز است.

سرهنگ بهزاد معزی کی بود ؟

سال 1350 وقتی من به نیروی هوایی پیوستم یک سالی می شد که سرهنگ خلبان بهزاد معزی از تهران به شیراز منتقل شده بود .

او از بدو ورود به عنوان فرمانده گردان پرواز هواپیماهای سی - 130 در پایگاه هفتم ترابری منصوب شده بود. آن گونه که بچه های قدیمی آن دوره و بعد ها خود من شاهد اش بودم ، افسری منظم سخت گیر و با سواد بود .

سرهنگ معزی ، خلبان مخصوص شاه که نقشه فرار بنی صدر را کشیدفرماندهی که صدای خنده او را به ندرت می شد شنید. و در هنگام عصبانیت عادت به جویدن سبیل های کم پشت بورش داشت . او سپس برای طی دوره فرماندهی ستاد به کشور آمریکا اعزام می شود . و در سال 1352 به ایران برگشته و در ستاد کل نیروی هوایی در مقام معاونت عملیات در بخش " یکنواختی " مشغول به خدمت می شود و از آن جایی که رسته اصلی او خلبانی بود ، طی هماهنگی های صورت گرفته او سه روز در هفته به پایگاه یکم ترابری می آمد و با هواپیماهای سی -130 به پرواز و یا ماموریت می رفت .

شایان ذکر است در آن ایام فرمانده عملیات ستاد کل نیروی هوایی تیمسار آذربرزین و فرماندهی پایگاه یکم ترابری به عهده تیمسار امیرفضلی بود .

در آن روزگار هر خلبانی مجاز به پرواز با شخصیت های طراز اول مملکتی و یا با خانواده سلطنتی نبود . فقط تعدادی معین از افسران با تجربه و تعین صلاحیت شده به عنوان کروی ( V.I.P ) مشخص شده بودند که بهزاد معزی از آن جمله بود .

در اندک زمانی کوتاه او به دربار سلطنتی راه یافته و در مقام خلبان مخصوص اعلیحضرت به انجام وظیفه می پرداخت .
سرهنگ معزی بارها در همان روزگار برای خرید هواپیما به عنوان کارشناس مطلع به کشورهای اروپایی سفر می کرد . سلامت نفس و رشوه نپذیری او در انجام معاملات زبانزد بود . با خرید هواپیماهای بوئینگ سوخت رسان 707 او به عنوان فرمانده گردان و در ادامه به عنوان معلم خلبان به فعالیت پرداخت .
در همین ایام بود که محمدرضا شاه یک فروند بوئینگ اختصاصی به نام شاهین خریداری نمود .
با همین هواپیما بود که بعد از قیام مردمی بر علیه خاندان سلطنتی ، در تاریخ 26 دی ماه سال 57 محمد رضا شاه را به همراه خانواده اش به مصر سپس مراکش منتقل نمود.

بعد از مدتی با هواپیمای شاهین به ایران بازگشت . بازگشت غیر مترقبه سرهنگ بهزادمعزی با هواپیمای شاهین به کشور از او چهره ای قهرمان و متعهد به انقلاب ساخته شد . همه به چشم دیگری به او می نگریستند. خوب یادمه که اوایل جنگ بود و همانند سایر بخش های اجتماعی در پایگاه هم نیروهای مومن و انقلابی انجمن های اسلامی تشکیل داده بودند که سرهنگ معزی گل سرسبد آن ها محسوب می شد .
بدبین ترین افراد هم هرگز تصور نمی کردند که این افراد هم ممکن است روزی اغفال شوند . یا به دلیل اعتقادات و گرایشات پنهانشان روزی به کشور ضربه ای بزنند .

اگر آن روزی که یکی از خلبانان سی -130 به نام سروان " موگویی " به دلیل گرایشات ضد حکومتی خود از جمع همین افراد وابسته به انجمن اسلامی پایگاه ، ایران را به قصد یکی از کشورهای اروپایی ترک کرد ، قضیه کالبد شکافی دقیق می شد و این عمل او زنگ خطری برای مقامات عالی رتبه پایگاه و برادران حفاظت یا عقیدتی سیاسی تلقی می شد، هرگز این چنین کشور شوکه نمی گردید و امثال رجوی سرکرده منافقین که دستش به خون افراد بیشماری آلوده بود با حمایت و خیانت مشتی وطن فروش از کشور به این راحتی خارج نمی شد .

با روی کار آمدن بنی صدر و متعاقب آن حمله ناجوانمردانه عراق به سرزمین ما کشور در شرایط بحرانی به سر می برد .

درگیری مردم در دفاع از آب و خاکشان و به طبع آن سرگرم بودن مسئولان به امور برنامه ریزی تدارکات و سازماندهی جبهه های جنگ ، بهترین فرصت برای عرض اندام نمودن گروهک های ضد مردمی به وجود آمده بود .

خوب یادمه بیشترین ترور ها در همین ایام صورت می گرفت . راستش رو بخواهید به دلیل رعایت اصول بی طرفی در این گزارش ، دقیقآ نمی دانم علت اختلاف بنی صدر که در آن هنگام علاوه بر رئیس جمهوری ، فرماندهی کل قوا هم به او تنفیذ شده بود ، با فرماندهان سپاه پاسداران و نیروهای وفادار به نظام بر سر چی بود . بنی صدر
فقط این رو می دونم نزدیکی و حمایت بنی صدر از رجوی باعث رنجش افراد مومن و حزب اللهی شده بود . به طوری که زمزمه های سلب مصونیت سیاسی او در جامعه به گوش می رسید . کار به جایی رسید که امام خمینی ( ره ) با عزل او موافقت فرمودند و مجلس شورای اسلامی او را از مقام ریاست جمهوری خلع ید نمودد .

ماجرای فرار بنی صدر و رجوی

کشور در این هنگام به اوج نا امنی رسیده بود . عده ای به طرفداری بنی صدر و عده ای به مخالفت او قد علم کرده بودند .

فشار به جبهه های جنگ هر روز بیشتر می شد . در مناطق جنگی برخی از شکست ها رو به حساب خیانت بنی صدر قلمداد می کردند . به عبارت صحیح تر اوج تفرقه و دو دستگی بر ایران سایه افکنده بود . با تسلط سپاه پاسداران و نیروهای بسیجی بر اوضاع داخلی بنی صدر فراری شده و هیچ نشانی از محل سکونت او نبود .
همان طور که گفتم این تفرقه و دو دستگی بهترین فرصت رو برای توطئه گران بوجود آورده بود . در اون زمان هنوز ارتش پاکسازی نشده بود . و نیروهای آشوب گر و جنایت کار هم فعالیت های خود را به شکل زیرزمینی و با رخنه به سازمان های حساس ادامه می دادند .

در این اوضاع و احوال بود که بزرگترین نقشه فرار طرح و به مورد اجرا در آمد . سرهنگ بهزاد معزی که روزگاری با در بار شاهنشاهی مراوده داشت و عالی ترین مقامات ارشد رژیم شاهنشاهی همچون اسداالله علم ( وزیر دربار ) ، ارتشبد طوفانیان ( مسئول خرید و قراردادهای کلان تسلیحات نظامی ) و ....با او پرواز و نشست برخاست می نمودند ، به خاطر مراجعت از مراکش و اطمینان بیش از حد به او کارگردان این نمایش گردید .

ارتباط سرهنگ معزی با سازمان منافقین

دقیقآ هیچ کس نمی داند ارتباط سرهنگ خلبان بهزاد معزی با سازمان تروریستی منافقین از کی و به چه شکلی بوده است .
شاید هم برای نهاد های امنیتی کشور مشخص است . ولی من نمی دانم .

سئوال اساسی این است که چگونه او با شاخه نظامی سازمان ارتیاط برقرار کرده بود ؟ اگر از زاویه گرایشات سیاسی به قضیه نگاه کنیم او فردی سلطنت طلب بوده که متحول گشته و جزء افراد خاص نظام قرار گرفته بود و ارتباط با این گونه افراد که به عنوان فرمانده بزرگترین و حساس ترین گردان پروازی خدمت می نمود به راحتی میسر نبوده است .
آیا او از قبل از انقلاب مخالف خاندان سلطنتی بوده است ؟ و یا وقتی به کشور برگشت مخالف نظام جمهوری اسلامی شد ؟
پاسخ هر دو سوال مثل روز واضح است که این چنین نبوده است . به نظر بنده ( که البته نظر شخصی ام است ) او پیش از این ها با سازمان های اطلاعاتی غرب در تماس بوده است .

حضور خواهرش در سیاسی ترین نهاد آمریکایی در ایالت تگزاس بهترین رابط می تواند تلقی شود . به عبارت صحیح تر این سازمان های اطلاعات غربی بودند که به او دستور بازگشت را دادند .

طراحی نقشه فرار بزرگ

به هر حال او در ظرف مدت کوتاهی هم پشت به سلطنت طلب ها کرده و هم از جمهوری اسلامی روی برگرداند !!
پس همان طور که اشاره کردم به هر دلیلی که بوده او به سازمان منافقین وصل می شود . تمام جزئیات نقشه فرار به دقت طرح ریزی می شود .

به احتمال فراوان نقشه ورود بنی صدر و رجوی به داخل پایگاه با اطلاعاتی که توسط معزی و همدستان اش ارائه گردیده بود برنامه ریزی می گردد و نقشه پرواز و جزئیات فرار در آسمان تا مقصد که فرانسه باشد به عهده آقا بهزاد بوده است .

این عملیات که واقعآ یکی از پیچیده ترین و گسترده ترین نقشه های فرار محسوب می شود با همکاری طیف عظیمی از نیروهای فریب خورده منافقین و عوامل نظامی آن در نیروی هوایی صورت می پذیرد .

بدین صورت که یک عده وظیفه اغفال و فریب عوامل دژبانی و حراست ورودی پایگاه را به عهده می گیرند . آن ها از چند روز قبل از عملیات با یک دستگاه خودروی کاماروی زرد رنگ مرتب به پایگاه تردد می نمایند تا روز عملیات چهره این اتوموبیل عادی تلقی شود . عده ای هم با ماشین آتش نشانی در اطراف پایگاه مستقر می شوند تا برای فرار دادن سوژه در صورت لو رفتن وارد عملیات شوند .

عده ای هم از شاخه نظامی گروهک منافقین با سلاح های سنگین مسئولیت عبور سوژه ها رو به داخل پایگاه به عهده می گیرند . یه گروه دیگر از افراد نظامی فریب خورده ایستگاه های رادار مسیر را مختل می نمایند . به این صورت که با قرار دادن جعبه هایی در ایستگاه ، خود در لحظه آغاز عملیات تلفن زده و اعلام می کنند بمب گذاری شده است !!

عده ای دیگر هم با از کار انداختن 8 فروند هواپیمای شکاری اف – 4 عملآ از ره گیری و تعقیب آن ها جلوگیری می کنند . ( واقعآ چه انسان های خائن ی پیدا می شوند که در زمان جنگ تنها ابزار مقابله با دشمن را از کار می اندازند . ننگ بر شما ) خب بعد از همه این کار ها نوبت به اسکان سوژه ها می رسد .

حال یکی دیگر از عوامل سرسپرده و خائن نیروی هوایی بنام سرهنگ ناوبر اسماعیل فرخنده منزل سازمانی خویش را در اختیار آن ها قرار می دهد . ( معزی خیلی سعی دارد او را بی گناه و نا آگاه از ماجرا جلوه دهد ) . و به این ترتیب همه چیز از قبل طراحی و آماده می شود . برنامه به این صورت بود که با یکی از پرواز های شبانه آموزش سوختگیری این عملیات آغاز شود .
ادامه مطلب ...

بازدید فرمانده سپاه از ناوگان موشکی خلیج‏فارس

مهر: سرلشگر محمد علی جعفری ضمن حضور در ستاد ناوگان خلیج فارس طرحهای مختلف عملیاتی و دفاعی نیروی دریایی سپاه را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.

سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری با استقرار در ناوچه سر فرماندهی از نزدیک بر عملیات کشف و انهدام شناورهای دشمن فرضی در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز نظارت کرد.

سردار جعفری همچنین تمرینهای عملی قایقهای تندرو موشک انداز، اژدر انداز و قایقهای ویژه و نحوه عملیات آنها را از نزدیک مورد بازدید قرار داد.

در بخشی از این تمرینات که در آن موشکهای کروز ضد ناو، دوربرد ساحل به دریای نیروی دریایی سپاه شلیک شد مراحل مختلف اجرای پدافند غیر عامل نیز مورد بازدید قرار گرفت.

فرمانده کل سپاه پاسداران همچنین طی سخنان کوتاهی از آمادگی، انسجام و سرعت عمل نیروهای عملیاتی و پشتیبانی و رشد چشمگیر سلاح و تجهیزات مدرن و پیشرفته در سازمان نیروی دریایی سپاه ابراز رضایت کرد و بر بالا بردن هر چه بیشتر آمادگیهای واقعی و توان دفاعی برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی تاکید کرد.

آواکس های هندی

آزمایش پروازی اولین هواپیمای دور پرواز راداری که بر اساس سفارش هند و بر پایه هواپیمای نظامی-ترابری ایل -76 روسیه ساخته شده در اسراییل به پایان رسید.

به گزارش Flight Global طرف هندی سه فروند از این هواپیما را شفارش داده که ارزش آنها 370 میلیون دلار ارزیابی میشود. بر اساس قرارداد مذکو مورخ سال 2004 اولین ایل-76 مجهز به سیستم Phalcon اسراییلی در ماه سپتامبر سال جاری تحویل هند خواهد شد.

در حال حاضر هر سه هواپیمای مذکور برای نصب تجهیزات مورد نیاز به اسراییل تحویل داده شده اند. کار نصب آنها توسط کمپانی Israel Aerospace Industries در سوله های فرودگاه بین المللی بن گورین تل آویو انجام می شود در آینده قرار است که آزمایشات پروازی دو هواپیمای دیگر نیز آغاز شد.

آنطور که پیش از این گزارش شده بود هند تصمیم دارد که سه فروند تکمیلی دیگر از این نمونه هواپیماها خریداری کند که در ترکیب فرماندهی هوافضای این کشور قرار خواهد گرفت.

سیستم های Phalcon که از یک ایستگاه راداری با آنتن شبکه ای تشکیل شده می تواند اهداف هوایی را به مسافت 400 کیلومتری در هر شرایط جوی رد یابی کند. در این مجموعه همچنین سیستم های تشخیص"خودی-غربیه"، ایستگاه جاسوسی رادیویی، دستگاه های ارتباطی و تبادل داده ها تعبیه شده است.



 

پس دادن توپولف ها شایعه است

 
وزیر راه و ترابری گفت : شرکت های هواپیمایی روسیه با شرکت های هوایی ما تعامل دارند و ماجرای باز پس گرفتن توپولف های روسی شایعه بوده است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، رحمتی پس از جلسه امروز هیئت دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در خصوص پس دادن توپولوف های اجاره ای به روسیه ، با اشاره به اینکه هواپیماهای اجاره ای ما به روسیه رفتند و به صورت خریداری شده برگشتند، افزود : اکنون توپولف های خریداری شده در مسیر پروازی هستند و تنها یک تغییر معاملاتی انجام شده است.

دکتر شریعتی و قصه‌های پرغصه

به بهانه سالروز وفات دکتر علی شریعتی
 
اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد
تو هم به صلح گرایی اگر خدا بگمارد

(دیوان شمس)

نوشتن و سخن گفتن از یک شخصیتی که پیرامون وی، آرای ضدّ و نقیضی درانداخته می‌شود و مخالفان و موافقانی به صف می‌ایستند و صف‌ها می‌شکنند، به گونه‌ای که هواخواهان سینه چاک می‌کنند و بدخواهان می‌شکافندش، بسی دشوار است. همین سخنان ضد و نقیض پیرامون یک شخصیت، اگر از هیچ نکته‌ای حکایت نکند در عالم ‌اندیشه، از تو در تویی و لایه لایه بودن و در یک کلام از بزرگی یک شخصیت حکایت دارد؛ ‌اندیشمندی که درونش، شعله ور، برونش برافروخته بود. هم دل‌های غمزده ای را سوخته بود، هم دل دردمند خویش را. لذت جان را در خراب‌آباد ‌اندیشه‌های دنیای مدرنیته و ورود جامعه‌شناسی به یکی از لطیفترین حوزه‌های اعطایی آسمانیان به زمینیان ـ دین ـ می‌دید و بی‌صحبت جانانه، هیچ خوشی را تذوق نمی‌کرد. وقتی راه‌‌ها، بسته بود و طمع‌ها گسسته، او آمد و از آسمان‌ها، راه‌‌ها را برگشود. وقتی نفیر سوسیالیستی ابوذر و نفرت او را از انباشت سرمایه و اختلاف طبقاتی برشنید به قلب و سر، دلبرده او شد و در مدح و ثنایش داد سخن در داد:
گر نبودی خلق محجوب و کثیف    ور نبودی حلق‌ها تنگ و ضعیف
در مدیحت داد معنا دادمی         غیر این منطق لبی بگشادمی

و شروع به تراویدن و جوشیدن و غریدن کرد. او از غنای خالق و نیاز خویش برست و به راز و ناز خلق پرداخت. دست به شوری شگفت و شعوری شگرف زد. چون جان ‌آفتاب، آب دین را از گلِ مثلثی شومِ زر و زور و تزویر که همه عدالتخواهان در آن مدفون شده بودند، بیرون کشید و از مثلث فکری ابوذر (جامعه اجتماعی)، ابن سینا (جامعه فلسفی) و حلاج (جامعه عرفانی) ابوذر را برای جامعه فرو خسبیده آن دوران، ابن سینا را برای پسر خویش، دکتر«احسان» و آینده ایران و حلاج را برای خویشتن خویش برگزید. او حلاج و «انا‌الحق» گفتنش را برای جامعه مضر و برای خویشتن خویش مفید می‌دید. سه نقطه و حفره از دیدگاه وی حاجت به درمان داشت: 1 ـ جامعه؛ که با ابوذر و علی و زینب و حسین مداوا می‌شد و فیلسوفان هیچ کارکردی و نقشی در مدارا و مدیریت جامعه نداشتند و نمی باید می‌داشتند.

2ـ آینده: با فلسفه و عقلانیت و خردورزی؛ یعنی ابن سیناوار درمان می‌شد آن درندگی و پارگی برآمده از چاقوی جامعه شناسی و آموزه‌های دانشگاه سوربن باید با سوزن فلسفه جدید (تحلیلی، زبان ...) رفو می‌شد و جامه دوزندگی به تن می‌کرد. همان گونه که به فرزند خویش احسان توصیه کرد که فلسفه بخواند و او هم سفارش پدر را پذیرفت و خواند.

3ـ خودش: درمان خودش عرفان بود. او ضد عرفان نبود، بلکه عرفان را در ساحت خصوصی و ساختار شخصی آن می‌خواست، کیمیایی بود که هر جان خسته و زخمی را تک به تک، منحصرا با تجربه‌ای جداگانه و گونه‌گون درمان می‌کرد و با شریعتی نیز چنین کرد.

او داوود وار، آهن تحجر را موم کرد. عیسی وار در دل جوانانی که مارکسیست‌ها روز به روز الحادی و مادی‌اش می‌کردند، دیانت و معنویت و منزلت بردمید. موسی وار جوانان دلسرد و دلمرده را طور سینایی نشانشان داد و زانوان آنان را در برابر محبوب و معبودشان برای نماز و نیایش در دانشگاه تهران در برابر توده‌ای‌ها و چپی‌ها بر زمین زد. چون کیسه بوکسی شد که شاگردانش با مشت زدن به وی ورزیده و توانگر و نیرومند شدند. او راهی عاشقانه برگزید به تعبیر مولانا:
راه عشق است این ره حمام نیست      غیر ناکامی در این ره کام نیست
شد چنین شیخی گدای کو به کو          عشق آمد لاابالی اتقوا

آنگاه که متفکران سکولار و مبارزی چون «آناتول فرانس» برای وی نامه می‌نوشتند که ما تازه به نتیجه رسیده‌ایم که دین را به حوزه‌های فردی ببریم و از نهادسازی آن خودداری کنیم و از تاریخ تلخ آن عبرت‌ها گیریم، پاسخ می‌داد که من در دین چیزها می‌بینم که شماها نمی بینید؛ شماها ابوذر و امام حسین و زینب و ... را ندارید و ندانید. دینی که در حفره‌ها مدفون و در حجره‌ها مستور بود، دکتر شریعتی عاشقانه عتابش را از سوی سکولارها و خشک مذهب‌ها به جان خرید و حجابش را بردرید و روحی در آن بردمید، زیرا به تعبیر حافظ:
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

او یک کرشمه از اهل بیت را به صد جفای ناپرهیزگاران ترجیح داد و با تلخکامی و خونخوری پذیرفت که در ایران آن دوران، متهم به بهایی و وهابی و سنی افراطی شود و در عربستان آن دوران، اتهام شیعه افراطی و شیفته پر احساس و بی منطق اهل بیت را به جان خرد. از سه «ت»؛ «تقی زاده» و «تاریخ» و «تقیه» می‌نالید، هر چند که شریعتی، «تقی زاده» را مصداق روشنفکر خودباخته می‌دید که به نظر بنده، دکتر او را با میرزا ملکم خان اشتباه می‌گرفت. او خود حکایت از غصه وصف‌ناپذیر وی از قرادادهای ننگینی داشت که امضای هیچ مجتهدی پای آن نبود، اما رد پا و سرانگشت روشنفکران آشکارا دیده می‌شد و از الینه شدن روشنفکران می‌نالید. و از تاریخ، حوادثی که نباید می‌افتاد، ولی افتاده بود و از تقیه، چیزهایی که نباید پنهان می‌شد، ولی شده بود.

ستیز فکری چندجانبه با مارکسیست‌های ستبر که روح را منکر بودند و اگزیستانسیالیست‌های سترگ که روح را تنها و رها شده و بریده از نیستان وجود و گمگشته در عالم هستی می‌پنداشتند، از بیرون و تنگ نظری‌های استخوان سوز و خشک‌بینی‌های نفسگیر در درون، سینه سیمین شرحه شرحه او را مالامال درد کرده بود و شرح درد خویش را مشتاقی جز «گفت‌وگوهای تنهایی» نمی‌یافت:
گر نکنی موافقت درد دلی بگیردت
همنفسی خوش است خوش هین مگریز یک نفس
(دیوان شمس)

او هم‌نفسی نداشت، اما ذوق او گرفت و ذایقه‌هایی را تلخ و شیرین کرد. سخن درباره شهادت و حسین میراث آدم ـ اگر می‌توانی بمیران اگر نمی‌توانی بمیر؛ آدمیان یا حسینی‌اند یا یزیدی ـ او را به خانواده انقلاب که در رأس و صدر آن حضرت امام امت قرار داشت، وارد نمود. او پاره‌ای جملات را ابوذروار برای انقلابگران آموخت و آنها هم بی مزد و منت آن جملات را خرج آتشدان انقلاب می‌کردند. «چه گوارا» همیشه برایش گوارا بود. حرکت نهضت‌های مسلمان در شمال آفریقا و سراسر جهان از تیررس وی بیرون نبود.
آنگاه که از تناقض‌های اسلامیات و اجتماعیاتش دلش می‌شکست، ترمیمش را به کویریات می‌سپرد و شروع به سخن گفتن با معبود‌های خویش چون «پروفسور گورویچ» و «پروفسور ماسینیون» و ... می‌کرد: به تعبیر مولانا در دیوان شمس و خطاب به شمس:
از تناقض‌های دل پشتم شکست
بر سرم جانا بیا می‌مال دست

ماسینیون، مولانای او بود، اما خود به فراست و ظرافت می‌دانست که او هرگز به پای مولانا نرسد. در دانشگاه سوربون در برابر همه دین‌گریزان و دین ستیزان از اسلام دفاع می‌کرد. وقتی که زخم دلش، سختکاری و خونریز می‌شد، به دامان بی‌دام خودکشی پناه می‌آورد که شاید آب لطفی بر آن شعله زند. همان دم بود که «مثنوی مولانا» منجی و نجات بخش او می‌شد، زیرا با خود مولانا هم عنان و هم کلام بود که مثنوی، صیقل ارواح است و روح‌هایی که زنگ می‌زند و کهنه می‌شود با مثنوی زنگارش زدوده و براق و شفاف می‌شود:
مثنوی که صیقل ارواح بود
بازگشتش روز استفتاح بود

مولانا ستون فقرات عرفان ماست و ستون فقرات عرفان مولانا را «عشق» می‌سازد. اگر مولانا شریعتی را از تناقض‌ها و تحمل‌ها و هجوم ‌اندیشه‌ها و انگیزه‌ها و انگیخته‌ها می‌رهاند، این مولانا نیست که چنین می‌کند؛ این همان عشقی است که مولانا مبلغ و مروج آن بود و مولانای مرده را زنده کرده بود؛ عشقی که به آدمی شتاب می‌بخشید و او را گستاختر می‌کرد و آماده باختن همه چیز:
زاهد با ترس می‌تازد به پا
عاشقان پرانتر از برق و هوا

لاابالی بود؛ یعنی به گل پارگی گل پارگان و سرکگی سرکه فروشان توجهی نمی‌کرد:
لاابالی عشق باشد نی خرد
عقل آن جوید کزان سودی برد

در پرتو این عشق پرتو افکنی می‌کرد و از سایه ‌انداختن ابرصفتان‌، اندک واهمه‌ای در دل نداشت:
هین تو کار خویش کن ای ارجمند
زود کایشان ریش خود بر می‌کنند
او به خانواده ای که از آن برخاسته بود و هم سفره با انبیا و اولیا بود، سخت وفادارماند و تعمدا و عامدا و قاصدا با نمایانندگان و مفسران رسمی دین ـ طبقه روحانیت ـ که جزو لاینفک اسلام بوده و هستند و خواهند بود، از در چالش و ستیز و عناد درنیامد.

شاید نمونه بارز آن را در سلوک و برخورد و پیروی ایشان از حضرت امام که برای او آقای خمینی بود، می‌توان دریافت. او «امت و امامت» را تئوریزه کرد و از «دمکراسی هدایت شده» سخن به میان آورد که شرح و بسط آن را باید به نوبتی دیگر واگذاشت.
شرح این هجران و این خون جگر
یک زمان بگذار تا وقت دگر

«العاقبه للمتقین»
دکتر بهروز حسن‌نژاد

سه بالگرد آمریکا در پاکستان ربوده شد

طالبان محلی در مناطق قبایلی پاکستان سه فروند بالگرد نظامی آمریکا را ربودند.

روزنامه نیوز و دیگر منابع خبری پاکستان دیروز اعلام کردند این 3 فروند بالگرد از نوع شنوک و بلک هاک با کانتینرهای بزرگ از شهر بندری کراچی به پیشاور مرکز ایالت سرحد پاکستان منتقل شده و قرار بود به شهر جلال آباد در افغانستان منتقل شود که طالبان محلی در منطقه قبیله ای « خیبر » این بالگردها را ربودند.

با این حال سفارت آمریکا در پاکستان از پاسخ صریح درباره این موضوع خودداری می کند. « الیزابت کولتن » سخنگوی سفارت آمریکا در پاکستان هم هرچند این خبر را رد نکرد اما گفت سفارت آمریکا این گونه خبرها را که در رسانه ها و مطبوعات پاکستان منتشر میشود نمی تواند تائید کند.

این در حالیست منابع خبری پاکستان گزارش دادند طالبان در یک ماه گذشته هم یک بالگرد نظامی دیگر از نوع « کبرا » را که با یک کانتینر از پیشاور به سوی مرزهای افغانستان در حال جابه جایی بود ربودند و قطعات آن را به افراد ناشناس در استان فرح افغانستان در ازای دریافت دهها هزار دلار فروختند.

در همین راستا « ریچارد بوچر » معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور جنوب آسیا قرار است به زودی از افغانستان و پاکستان دیدن کند و درباره موضوع ربوده شدن بالگردهای آمریکایی بدست طالبان محلی پاکستان و تنش لفظی بین مقامات پاکستان و افغانستان گفتگو کند.

نظر وبلاگ:از این به بعد نیروی هوایی طالبان نیز به نیروهای هوایی منطقه اضافه خواهد شد.خدا خودش رحم کند.

روایت تصویری(همان عکس روز خودمان)

عکسی از ماهان ایر(تاریخ:۱۳۳۰ هجری شمسی!!!)

تلاش کیش ایر برای نشان دادن خود در میان رقبای سنگین وزن

خیال همه راحت!

پیشرفته ترین تجهیزات آتش نشانی در فرودگاه مهرآباد مستقر است!!

کوچک و دوست داشتنی.

ای کاش می شد باز هم...

کارگو لوفتانزا در مهرآباد

فوکر ۵۰ از همه رنگ