v22 یک وسیله ی جنگی هواییست که با استفاده از تکنولوژی تیلتروتر (کج شونده) همانند یک هلیکوپتر توانایی پرواز عمودی را داراست و نیز میتواند مانند یک هواپیما با سرعت و ارتفاع بالا پرواز کند.
این پرنده میتواند توسط موتورهایی که در جهت عمودی هستند به طور عمودی تیک آف و لندینگ انجام دهد و یا مانند یک بالگرد در هوا معلق بماند.در هنگتم پرواز موتورهای این پرنده قادر به چرخش هستند و این پرنده را تبدیل به یک هواپیمای جت میکنند که دارای قابلیت پرواز در ارتفاع و سرعت نسبتا زیاد می باشد.
این ویژگیها سبب شده که v22 تبدیل به یک پرنده ی بی همتا شود و هیچ پرنده ی دیگری جایگزین آن نشود.
v22 میتواند 24 سرباز مجهز و یا 20000 پوند در داخل خود به صورت بار داخلی و یا 15000 پوند به صورت معلق(آویزان یا بار خارجی) با بیش از دو برابر سرعت یک هلیکوپتر حمل کند.
v22 دارای یک جعبه دنده ی Cross-Couppled است که این قابلیت را به موتورها میدهد که در صورتی که یکی از موتورها از رده خارج شود موتور سالم قادر است هر دو پره را به حرکت در آورده و پرنده به راه خود ادامه دهد.
پره ها و بالهایش قابلیت تا شدگی را دارا هستند و این امکان باعث میشود که در ناو هواپیما بر و یا ناو جنگی فضای کمتری اشغال شود.
v22 تنها پرنده ایست که قابلیت عملیات در هر نقطه ی جهان متناسب با هر گونه آب و هوا را داراست که این قابلیت باعث تسریع عملیات و فراهم شدن نیروها در عملیات جنگی میشود و باعث کاهش درخواست انتقال هوایی و دریایی استراتژیک محدود میشود.
خریداران:
در حال تولید برای نیروهای کماندویی آمریکا(US MARINE)
نیروی عملیات ویژه ی هوایی آمریکا(US Air Force Special Operation)
نیروی دریایی آمریکا(US NAVY)
هم اکنون نیروی کماندویی آمریکا سفارش تولید 360 فروند mV-22bs برای انجام دادن عملیات تهاجمی و عملیات پشتیبانی نیروها سفارش داده است.
نیروی ویژه ی هوایی آمریکا (نیروی هوایی آمریکا مختص عملیات ویژه) 50 فروند cV-22s برای پشتیبانی و تعقیب زمینی در ارتفاع کم و در عین حال با سرعت زیاد در مکانهای مختلف برای انجام عملیات های ویژه ی مختلف سفارش داده است.
نیروی دریایی 48 فروند hV-22s برای انجام عملیات پشتیبانی سفارش داده است.
اولین اسکادران وی22 در تاریخ 2006.3.3 برای نیروی کماندویی آمریکا با نام phumder-Chickensتشکیل شد که این اسکادران در سال 2007 کاملا عملیاتی خواهد شد.
cV-22 در سال 2009 کاملا عملیاتی خواهد شد.
مشخصات عمومی:
نیروی پیشرانه:
2 * Rolls Roys AE-1107c , 6.150 SHP (4586KW *2)
طول:57.3 Feet (17.48 Metr) ,63 Feet (19.08)در حالت باز شدن درب عقب
قطر پره ها : 11.56 Metr
ارتفاع در حالت عمودی بودن موتورها : 6.63 metr
ارتفاع تا سکان: 5.38 meter
بیشینه وزن برخاست :23495kg
وزن خالی برخاست: 8460Kg
سرعت: 463-km/h555.6
مسافت قابل طی کردن با حد اکثر وزن: 1182km
مسافت قابل طی کردن بدون بار: 4239Km
خدمه: 3 نفر
تولید : بخش هلی بویینگ مسول ساخت بدنه و سیستمهای کمکی و سیستمهای دیجیتال و سیستم کنترل الکتریکی میباشد.
و همکار آن شرکت هلیکوپتر سازی بل مسول ساخت بال و جعبه دنده و سکانها و سیستم چرخش پره ها و موتور میباشد.
هم اکنون این دو شرکت در حال تولید 13 فروند وی22 برای تحویل در اواخر سال 2006 میباشند.
پیش زمینه : سازمان دفاع اجازه ی تولید کامل وی22 را در سپتامبر سال 2005 بعد از آنکه یک سری آزمایشات کلی و ریز که احتیاجات سازمان دفاع و نیروهای ویژه را مهیا کرد داده.
بل بیش از 70 فروند هماپیما قبل از سال 2006 برای عملیاتهای گوناگون تولید کرده که یک دهه هم ادامه پیدا خواهد کرد.
بویینگ و همکاران تجاری اش در سیستمهای بزرگ یا کوچک هم در کارهای شبکه ای پیشرو هستند و به علاوه ی آنکه یک پیشتاز در تولید ادوات نظامی و تجاری برای آمریکا و متحدانش هستند.
همچنین کمپانی بل یک پیشتاز دز عرصه ی وسایل نقلیه ی عمود پرواز برای کارهای تجاری و نظامی است.
این کارخانه تا کنون بیش از 35000 پرنده از سال 1946 ساخته است که اولین پرنده ی تجاری بل47 نام گرفت.
منبع:www.aerospacetalk.com
سوخو 27 و انواع بعدی آن توانایی هایی آکروباتی قابل توجهی برخوردار میباشد. در حالیکه کارآیی جنگی برخی از مانورها خارق العاده تر , همچنان موضوع بحث باقی می ماند , اجرای این مانورها در نمایشهای هوایی سرتاسر جهان مورد توجه علاقه بازدید کنندگان می یباشد.
مانور کبرای پوگاچف Pugachevs Cobra
کبرای پوگاچف یا ترمز کردن پویا مانوری است که طی آن در عرض 3 تا 4 ثانیه دماغه هواپیما طی زوایای حمله بزرگ 80 تا 110 درجه بالا کشیده شده و سپس به پرواز افقی نرمال باز گردانده میشود . در طول این مانور سرعت زیادی از دست داده می شود . شما می توانید در ارتفاعات مختلف و با سرعت 350 تا 450 کیلو متر در ساعت , مانور کبرا پوگاچف را از پرواز افقی آغاز نمایید .
خلبان در پرواز افقی و با سرعت ورود مناسب 350 تا 450 کیلومتر در ساعت , محدود کننده AOA را غیر فعال می کند . با کاملا عقب کشیدن دسته فرمان , کبرا را اجرا می نماید . هنگامی که دماغ در حالت عمودی ( کاملا به طرف بالا ) قرار گرفت دسته فرمان را به حالت خنثی برمی گرداند تا دماغه به طرف پلیین و وضعیت افقی باز گردد . همچنانکه به انتهای مانور نزدیک می شود , قدرت موتور ها را به آرامی افزایش می دهد . پس از اجرای , محدود کننده AOA بطور خودکار دوباره فعال می گردد. و به پرواز ادامه می دهد .
مانور تیل اسلاید Tail Slide
تیل اسلاید که در روسی به نام Bell نیز شناخته می شود یک مانور اوج گیری سریع است که در زاویه پیچ بالا 70 تا 75 در جه صورت می پذیرد . در نتیجه دراین مانور , سرعت عمودی به صفر کاهش می یابد , اما سرعت افقی در 10 تا 20 کیلومتر در ساعت بلای صفر باقی می ماند . آنگاه هواپیما تا 100 پایین می سرد و سپس با یک گردش دماغه به پرواز افقی باز می گردد , تیل اسلاید معمولی ممکن است در ارتفاعت مختلف و با سرعت 500 تا 800 کیلو متر در ساعت صورت پذیرد. این مانور می تواند توسط یک فروند فلنکر در نمایشهای هوایی نشان داده می شود و از ارزش جنگی اندکی برخوردار است , گر چه کارشناسان اظهار میکنند که وقتی سرعت هواپیما در قسمت بالای مسیر کاهش می یابد بطور موثری در رابطه با تمامی سیستمهای راداری پیشرفته دشمن , " تعقیب امواج " را مختل می نماید البته به قیمت از دست دادن تمام سرعت . علاوه بر مانور کبرا , تیل اسلاید بطور چشم گیری توانایی شگفت انگیز فلنکر برای پایدار ماندن در زوایای حمله بالا و سرعت های پایین و نیز طرح موتور در جه یک این هواپیما را ثابت می نماید.
خلبان صعود برای قرار گرفتن در وضعیت تقریبا" عمودی با زاویه پیچ 70 درجه را آغاز می کند . زمانیکه در روی مسیر 70 درجه پایدار قرار می گیرد , نیرو را تا رسیدن به میزان ایده آل کاهش داده و زاویه 70 درجه را حفظ می نماید . اگر زوایای پیچ از 75 درجه فراتر رود , باید توجه بیشتری صورت پذیرد که بیش از اندازه عقب کشیدن دسته فرمان موجب فراتر رفتن پیچ از حد عمودی و کاهش سرعت بالقوه در زوایای حمله منفی بالا می رود . پس از این که هواپیما شروع به پایین آمدن یعنی ایجاد سرعت عمودی منفی نمود دسته فرمان را به نرمی عقب می کشد. هواپیما به طرف جلو تنزل نموده و دماغه آن پایین می آید . گرایش به اسپین در جهت راست در این مانور مربوط به تاثیر ژیروسکوپی ایجاد شده توسط موتور ها می یباشد . در پایان نیرو را تا 100 % افزایش داده و اجازه می دهد که هواپیما تقریبا" تا 500 کیلو متر در ساعت سرعت بگیرد , آنگاه بطور طبیعی هواپیما را به پرواز افقیباز می گرداند.
سوخو 27 توانایی انجام مانور های دیگر را نیز دارا می باشد ولی من اطلاعاتی در مورد آن ها فعلا ندارم.
عکس دیگر مانور های سوخو ۲۷:
همانطور که می دانیم ٬ دو جبهه شرق و غرب ٬ و در اینجا روسیه و فرانسه ٬ همیشه به دنبال ساخت محصولاتی بوده اند که به نوعی از همتایان خود برتر بوده و قابل رقابت با آنها باشد.
در این مقاله ٬ هواپیماهای سوخوی Su-30 MK روسی و میراژ 2000 فرانسوی مورد مقایسه گرفته و توانایی تاکتیکی و عملیاتی آنان سنجیده خواهد شد.
هواپیمای Su-30MK ٬ آشکارا سعی در حفظ شکل ظاهری و همچنین تواناییهای خود نزدیک به نیاکان او یعنی هواپیماهای معروف سوخوی 27 فلانکر ٬ با تمرکز بر روی افزایش تواناییهای چند ماموریتی خود ٬ دارد.
این هواپیما ٬ به کلاس هواپیماهای اصطلاحآ «سنگین وزن» تعلق دارد.
بزرگترین ویژگی این هواپیما ٬ استقلال و مستقل بودن آن از پایگاه های زمینی ــ البته نه به طور کامل ــ برای حمله به اهداف زمینی یا هوایی خویش یا عملیات رهگیری است ٬ به طوری که ظاهرآ نیازی به اطلاعات هدف گیری از پایگاه های زمینی ندارد.
اما هواپیمای میراژ 2000 ٬ هواپیمایی سبک وزن است که اصولآ برای عملیات دفاع هوایی در صورت حمله دشمن با اتکاء کامل بر پشتیبانی اطلاعاتی زمینی تولید شده است.اما ٬ آخرین گونه این هواپیما یعنی میراژ M-2000-5 ٬ به طور قابل توجهی در حال فروش جهانی است و بیشتر کشورها در صدد خرید آن هستند.
این هواپیمای فرانسوی ٬ در عملیت دور از خانه به دلیل ضعف سیستمهای شناسایی خود ٬ به راحتی مغلوب حریف خود یعنی Su-30MK که دارای استقلال عملیاتی از پایگاه خانه است ٬ می شود.البته مقایسه این دو هواپیما ٬ از لحاظ پایه ای چندان صحیح نیست ٬ به دلیل اینکه هر یک از این دو هواپیما به کلاسی مخصوص بستگی داشته و دارای امتیازات منحصر به فرد در زمینه های تخصصی خود هستند. اما باز مواردی وجود دارد که بتوان بین این دو هواپیما به مقایسه گزاشته شده و در توانایی هر یک سنجیده شود.
عملکرد بهینه هواپیمای Su-30MK را می توان به پیکربندی درست ساختاری و آیرودینامیکی آن نسبت داد.
از لحاظ قدرت آیرودینامیکی ٬ واقعآ Su-30MK مانند تمام هواپیماهای خانواده فلانکر رقیبی ندارد.در مقابل ٬ ویژگیهای آیرودینامیکی هواپیمای میراژ ٬ چندان معلوم نبوده ٬ اگرچه شکل بالهای دلتا و مثلثی و بدون دم بودن آن در سرعت های مافوق صوت بسیار موثر و مفید است.مانور پذیری بی همتای سوخوی در تمام دنیا شناخته شده و تصدیق شده است. موتورهای با قابلیت منحرف کردن قدرت موتور به جهت دلخواه ٬ این جنگنده را قادر میسازند که برای مثال به خوبی از عهده مانور کبرا برآمده و حتی گاه مانورهایی در زاویه حمله 130 درجه انجام دهد.
این مانورهای بی نظیر را نمی توان عادی نامید ٬ بلکه باید از آنها به عنوان «فوق العاده» یاد کرد که یکی از مهمترین عوامل موفقیت در جنگ های هوایی نزدیک یا تن به تن است. این قابلیت بیشتر به علت دارا بودن سیستم الکترونیکی کنترل موتور هواپیما ممکن شده که در طی آن ٬ سیستمی هوشمند به طور اتوماتیک زاویه مورد نیاز برای سطوح کنترلی مانند شهپرها و همچنین زاویه انحراف خروجی موتورها را محاسبه کرده و بر اساس آن هواپیما تغییر جهت می دهد. امنیت پرواز نیز با یک سیستم محدود کننده شتاب گرانشی زمین که توسط آن یا شتاب گرانشی زیاد میشود که به علت آن وزن تا 9 برابر سنگین تر شده و خون به مغز خلبان نمیرسد یا حالت منفی به خود گرفته و وزن سبکتر می شود و خون زیادی به مغز میرسدو در هر دو حالت باعث مختل ساختن فعالیت می شود که شتاب G را در وضعیتهای مختلف کنترل کرده و محدود میکند. بدین گونه خلبان در این هواپیما با راحتی تمام میتواند به عملیات بپردازد. هواپیمای میرلژ 2000 به طرزی کاملآ معمولی پرواز کرده و به انجام ماموریت می پردازد. این هواپیما ٬ دارای سیستم انحراف قدرت موتور نبوده و حداکثر زاویه حمله آن از 25 تا 28 درجه تجاوز نمی کند. البته این هواپیما از نظر تحمل شتاب گرانشی زمین ٬ برتری به مقدار ناچیز 5/0 G دارد که حتی در نظر نمی آید.البته میراژ با وجود ضعف هایی که داراست ٬ قابلیت چرخیدن به جهات مختلف را با سرعت بالا داراست و پیکربندی بال دلتا شکل آن و فلپهای داخلی برای تنظیم وضعیت دماغه ی هواپیما ٬ جنگنده فرانسوی را قادر میسازد که بدون معطلی از حالت پرواز عادی و افقی ٬ به حالت اوج گیری کاملآ عمودی در آید.
همچنین برخورداری از تنها یک موتور و همچنین وزن سبک تر نسبت به سوخوی ٬ موجب برتری این هواپیما از نظر چالاکی در جست و خیزهای هوایی و مصرف سوخت کمتر و هزینه های نگهداری کاهش یافته میشود.
ناگفته نماند که جنگنده میراژ از توانایی پرواز دز ارتفاع پایین با سرعت بالا نیز برخوردار بوده و نسل جدید این هواپیما یعنی میراژ M-2000-9 ٬ از رادارهای جدیدی برای بهبود عملیات هوا به زمین خود سود می برد.
دو هواپیمای سوخوی و میراژ ٬ از نظر سقف پرواز ٬ سرعت و قابلیت شتابگیری تقریبآ در سطح یکسانی قرار دارند و سنگینی هواپیمای سوخوی در مقابل میراژ ٬ با داشتن یک موتور بیشتر نسبت به میراژ 2000 جبران شده است که با این اوصاف ٬ این دو هواپیما در زمان یکسانی به منطقه درگیری میرسند.اما با این حال ٬ توانایی رهگیری سوخوی با شعاع عملیاتی 3000 کیلومتری ٬ 45٪ نسبت به میراژ بیشتر بوده و میتوان یک کشور نسبتآ متوسط از نظر مساحت را به خوبی پوشش دهد.
هواپیمای سوخوی ٬ همچنین امتیاز دو خلبان بودن را داراست که به آن امکانات وسیع و دقت عمل بیشتر از نظر بمباران های هوایی و غیره را میدهد و از این لحاظ ٬ این مسءله برای میراژ تک نفره یک ضعف تلقی می شود.
از لحاظ قابلیت حمل سلاح ٬ سوخوی قادر است تا 40٪ سلاح بیشتری نسبت به میراژ حمل نماید و این ویژگی این توانایی را به سوخوی میدهد که در یک حمله هوابه زمین ٬ تعداد بیشتری از اهداف زمینی را نابود سازد.
از سوی دیگر ٬ پیشرانه ها یا موتورهای هواپیمای سوخوی نقش غیر قابل انکاری در افزایش کارایی و عملکرد این هواپیما دارند.
موتور AL-31FP سوخوی در مقابل موتور M53-P2 ساخت سنکما موتوری بهینه تر از نظر مصرف ویژه سوخت است. این موتورها ٬ حتی در شرایط بحرانی مانند مانورهای بسیار سخت که در آنها هوای مورد نیاز موتور به دلیل وضعیت ویژه ورودی ها به خوبی تامین نمیشود ٬ عملکرد ثابت و نسبتآ یکسانی را حفظ می کنند.
در این مقایسه ٬ نقش اویونیک یا سیستم های الکترونیکی هواپیما به راستی غیر قابل چشم پوشی است. اجازه بدهید نگاهی نیز به سیستم های اویونیکی هواپیماهای مورد مقایسه بیندازیم.
برتری رادار Su-30MK از نظر برد تشخیص رادار ٬ تجسس ٬ ضد اغتشاش بودن و توانایی برای شلیک موشکهای فعال و نیمه فعال کارایی و تاثیر فوق العاده ای را در نبردهای دوز از خانه یه ارنغان می آورد. در علیه اهداف زمینی ٬ توانایی های راداری دوجنگنده تقریبآ یکسان می باشد.تمام هواپیماهای مدرن روسی ٬ شامل Su-30MK ٬ به مقر مکان یابی نوری مجهز ند که این سیستم ٬ قادر است به طور خودکار اهداف هوایی را شناسایی کرده و بر روی آنان قفل نماید ٬ و سپس با دقت بالایی فاصله و مختصات و سایر مشخصات آنان را نمایان سازد.این سیستم ٬ دقت هدف یابی را افزایش و زمان جستجو را به طور موثری کاهش میدهد.
مصونیت رادار این هواپیما در مقابل سیستم های ECM مغشوش کننده رادار ٬ آن را قادر میسازد که بدون هیچ گونه مشکلی آسمان را تجسس نمایند.
برای ماموریتهای زمینی ٬ چه میراژ چه سوخوی مجهز به سیستم جستجو کننده هدف نوری می باشند که تقریبآ دارای خصوصیات مشترکی هستند.
هواپیماهای جنگنده مدرن روسی ٬ کلآ دارای خصوصیت بقاپذیری فراوانی هستند. برای مثال ٬ در هواپیمای Su-30MK از سیستم های جاوگیری کننده نشت سوخت و همچنین دستگاه های اطفاء حریق بسیار عالی بهره برده می شود که بقا پذیری این هواپیما را به مقدار 20٪ نسبت به هواپیماهای کلاس میراژ 2000 افزایش می دهند.از لحاظ برد موشک های مورد استفاده ٬ تسلیحات هوا به هوای Su-30MK دارای حدود 30٪ برد بیشتر نسبت به موشکهای به کار گرفته در میراژ ــ مانند سوپرا ــ هستند و امکاناتی چون قابلیت شلیک از فواصل دورتر را نسبت به حریف خود فراهم می آورند.لازم به ذکر است که هواپیماهای سوخوی Su-30MK از 12 مقر تسلیحاتی و میراژ 2000 از 9 مقر برای حمل سلاح ها سود می جویند. قابلیت حمل دوبرابر بهب در سوخوی در مقابل میراژ ٬ باعث کاهش تعداد سورتی پروازهایی می شود که برای نابودی مجموعه ای از اهداف زمینی مورد نیاز است ٬ و در نتیجه این عمل ٬ تعداد تلفات ممکن هوایی کاهش می یابد. در کل ٬ می توان به این نتیجه رسید که به کارگیری جنگنده ای دوربرد با قابلیت استقلال از پایگاه های زمینی برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز به واسطه سیستم های پیشرفته به کار رفته ٬ بسیار مقرون به صرفه تر از انجام نبرد با تعداد زیادی جنگنده کوتاه برد ٬ غیر موثر و در عین حال با تواناییهای کمتر و وابسته است . نهایتآ ٬ با این اوصاف و شرایط موجود در این مقایسه کلی ٬ هواپیمای Su-30MK در سطح برتری بالاتری نسبت به هواپیماهای میراژ قرار می گیرد.
منبع:www.aerospacetalk.com
اشاره : همانگونه که پیش از این نیز ذکر شد، پایگاه اطلاع رسانی آویا قصد دارد تا طی سلسله مقالاتی به بررسی نیروهای هوایی کشورهای منطقه و برخی دیگر از کشورهای جهان بپردازد. هدف از انتشار این سلسله مقالات، در درجه اول ایجاد امکان مقایسه به ویژه با وضعیت فعلی نیروی هوایی کشورمان است. با این امید که با افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به این مساله گامی هر چند کوچک در مسیر پیشرفت برداشته نشده باشد.
نیروی هوایی سلطنتی عمان (RAFO)
کشور سلطنتی عمان در طی 30 سال گذشته با رهبری سلطان کابوس بن سعید پادشاه این کشور یکی از بیاغتشاش ترین کشورهای منطقه خاورمیانه بوده است.
عمان دارای روابط نزدیک اقتصادی و نظامی با همسایگان خود میباشد و یکی از شش کشور عضو شورای خلیج فارس است، مقامات این کشور به مشکلات همسایگان خود در این ناحیه آگاهی کافی دارند که از آن جمله میتوان به جنگهای 15 سال گذشته در افغانستان و عراق و تنشهای کنونی پیرامون مسئله هستهای ایران اشاره نمود.
حاشیه شمالی این کشور مشرف به تنگه هرمزی است که گلوگاه ترانزیتی 25 درصد نفت کل دنیا محسوب می شود.
ساختار فرماندهی نیروی هوایی عمان
نیروی هوایی عمان دارای پنج پایگاه اصلی است. دو پایگاه "سیب" و "سلاله" در زمینه نظامی و غیرنظامی فعالیت دارند در حالی که سه پایگاه دیگر با نامهای "مسیره" "تامریت" و "خزاب" به طور کامل در اختیار نیروی هوایی است. پایگاه دیگری نیز در "المثنی" در دست تاسیس است.
سیب پایگاه مرکزی ترابری هوایی است که در شمال این کشور واقع شده است. سلاله نیز که در جنوب عمان واقع شده ، اسکادران پنجم مدرسه آموزش های پیشرفته پرواز با هواپیماهای چند موتوره و همچنین اسکادران سوم مدرسه آموزش پرواز با بالگرد را در خود جای داده است. پایگاه مسیره نیز یکی از دو پایگاهی است که جنگنده های نیروی هوایی سلطنتی عمان در آن جای گرفته اند.
پایگاه تامریت در شرق منطقه ظفار قرار دارد. پایگاه خزاب در منتهی الیه شمالی عمان واقع شده است و از آنجا که این پایگاه مشرف به تنگه هرمز میباشد، از لحاظ موقعیت، سوق الجیشی ترین پایگاه نیروی هوایی عمان به حساب میآید. به منظور کاهش ترافیک فرودگاه بین المللی سیب، RAFO در حال تأسیس پایگاه جدیدی در المثنی است. این پایگاه در 50 مایلی شمال غرب مسقط واقع شده و هنوز تکمیل نشده است.
انواع هواپیماها و هلیکوپترهای نیروی هوایی عمان
به دلیل ناامنیهای سیاسی در منطقه و پشتیبانی از رشد سریع هوانوردی غیرنظامی در این کشور، عمان اقدام به تاسیس پایگاه هوایی جدید و به کارگیری جنگندهها و هلیکوپترهای جدید (مانند F16C/D و آگوستا وستلند سوپر لینکس 300 و (NH90 نموده است. این کشور همچنین در آینده نزدیک هواپیمای جدیدی را جایگزین هواپیمای BAC 1-11 خود خواهد نمود.
در پایگاه سیب سه اسکادران از هواپیماهای بال ثابت (اسکادران شماره 2، 4، 16) و یک مرکز هلیکوپتری (اسکادران 14) مستقر بوده که نیروهای نظامی سلطنتی (Sultanate’s Armed Forces) را از لحاظ استراتژیک و تاکتیکی به طور کامل تحت پشتیبانی قرار میدهند.
به طور کلی نیروی هوایی سلطنتی عمان با به کارگیری 16 فروند shorts SC-7 skyvans بزرگترین مشتری این هواپیما در دنیاست. Skyvan، 36 سال در خدمت این نیروی هوایی بوده و امن ترین هواپیمای RAFO به حساب میآید. این هواپیما در جنگ ظفار نیز حضور فعال و موثری داشتهاست.
هواپیماهای skyvan در حال حاضر بین دو اسکادران در "سیب" و پنج اسکادران در "سلاله" تقسیم شدهاند. در واقع تعدادی از هواپیماهای skyvan از اسکادران 2 به منظور انجام ترابریهای کوتاه برد برای آژانسهای نظامی و دولتی به پایگاه سلاله منتقل گردیدند.
از این هواپیما به منظور آموزش خلبانان ترابری برای RAFO، آموزش چتربازان ارتش، نیروهای ویژه به پایگاههای دوردست، پروازهای VIP، تأمین غذا و کمک رسانی به مناطق دوردست، به کار گرفته میشود. این هواپیما همچنان در مناطقی که هیچ گونه پشتیبانی زمینی موجود نباشد مورد استفاده قرار میگیرد. این هواپیما با داشتن 60 مسافر و یا 12 سرباز کاملاً مجهز و دو خدمه دارای مداومت پروازی حدود 3 ساعت است.
در سال 1984 سه فروند از هواپیماهای skyvan به منظور انجام عملیات گشت دریایی و مبارزه با قاچاق و مواد مخدر، گشت مبارزه با مهاجرت غیرقانونی، کنترل آلودگی و صید ماهی به هواپیماهای seavan تبدیل شدند. برای انجام این مأموریتهای جدید، skyvan مجهز به رادار جستجوی سطحی در زیر بدنه گردید. در بسیاری از عملیاتهای دریایی، seavan دارای چهار خدمه و مداومت پروازی 4 ساعت است.
برای انجام عملیات کنترل آلودگی، این هواپیما عبور و مرور تانکهای حمل سوخت را در منطقه تنگه هرمز مورد بررسی قرار داده و در صورت مشاهده حمل غیرقانونی نفت توسط یکی از کشتیها این هواپیما عکسهایی از کشتی مظنون به منظور انجام پیگیریهای قانونی بعدی تهیه میکند.
با وجود عمر زیاد هواپیماهای Skyvan نیروی هوایی عمان، عجلهای در بازنشسته کردن آنها نداشته و در حال حاضر 8 فروند از این هواپیما در خدمت این نیروی هوایی است و به احتمال زیاد سال آینده پیرامون برکناری آنها تصمیم گیری خواهد شد.
اسکادران 4 مجهز به سه فروند هواپیمای BAC1-11است. این هواپیماها در گذشته برای انتقال پرسنل نیروهای نظامی عمان و خانواده آنها بین پایگاههای سیب و سلاله مورد استفاده قرار میگرفت. این هواپیماها همچنین پروازهای منظمی را به انگلستان، خاور دور، خاورمیانه و دیگر کشورهای اروپایی انجام میدهند. از BAC1-11 علاوه بر مسافر بری برای حمل بار، نیز استفاده میشود.
برای پروازهای کوتاه، این هواپیما ظرفیت 79 مسافر به علاوه 10 کودک و پنج خدمه را دارد.
ظرفیت مسافر BAC1-11 در پروازهای طولانی به 59 مسافر کاهش مییابد. برای انجام مأموریتهایVIP، BAC1-11 دارای 10،20 و یا 30 صندلی است.
اولین فروند از این هواپیما در سال 1974 به RAFO تحویل داده شد و با نزدیک شدن هر چه بیشتر این هواپیما به زمان بازنشستگی خود، RAFO به دنبال جایگزینی مناسب برای آن میگردد. البته این جایگزین مناسب در حال حاضر انتخاب شده و قرارداد خرید آن در اواسط سال آتی به امضا خواهد رسید.
اسکادران شماره 16 مجهز به سه فروند هرکولس 130 H -C است که در سال 1981 به RAFO تحویل داده شد. %70 از این هواپیماها برای پشتیبانی از نیروهای زمینی و آموزش چتربازی مورد استفاده قرار میگیرد. به دلیل عدم وجود سیستم راههای ارتباطی و خطوط راهآهن، بهترین راه انتقال نیرو بین پایگاهها استفاده از هواپیماست. از این هواپیما همچنین برای حمل دارو و بار به مقاصد دور و معمولاً انگلستان استفاده میشود.
در صورتی که از این هواپیما برای حمل دارو استفاده شود مداومت پروازی آنها 12 ساعت خواهد بود. یکی از تواناییهای این هواپیما که بیشتر در مأموریتهای ارتش و یگان نیروهای ویژه مورد استفاده قرار میگیرد استفاده از 20 زمین مسطح غیر فرودگاهی در سطح این کشور برای فرود آمدن است.
هرکولس معمولاً در سطح پایین و برای فرود در زمینهای مسطح برای ناوبری هنگام شب از GPS و رادار ارتفاعسنج استفاده میکند. این هواپیما دارای تواناییهای انجام گشت و نجات دریایی نیز میباشد.
پایگاه مسیره دارای اسکادران مجهز به سه نوع هواپیمای سوپر مشتاق، پیلاتوس PC- و Scheibe SF-25 notorfalke است.
سه فروند مشتاق در سال 1994 توسط نیروی هوایی پاکستان در اختیار RAFO قرار گرفت در سال 2002 این هواپیماها با استفاده از موتورهای قویتر، سیستمهای اویونیکی بیشتر و تهویه هوا مدرنیزه گردیده و تبدیل به سوپر مشاق شدند. در اوت 2002 نیز پنج فروند دیگر سوپر مشاق از سازنده این هواپیما تحویل گرفته شد.
اسکادران 6 مجهز به هواپیماهای هاوک MK 103 و MK 203 است. مسئولیت این اسکادران دفاع هوایی است و اسکادران 6 هواپیماهای MK 203 را در تمامی ساعت شبانه روز و تمامی روزهای هفته و سال برای انجام واکنش سریع به حالت آماده باش نگه میدارد. (آخرین باری که این کشور نیاز به دفاع از حریم هوایی خود پیدا کرد، سال 1991، در جریان جنگ افغانستان و هنگامی بود که یک هواپیمای نیروی دریایی پاکستان حریم هوایی این کشور را نقض کرد)
از هواپیماهای هاوک همچنین به منظور پشتیبانی حملات زمینی و انجام عملیات شناسایی نیز استفاده میشود. هر دو نوع هواپیمای هاوک چند منظوره بوده و توانایی حمل طیف وسیعی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین را دارا میباشند.
از سایدویندر نوع AIM-9L/M ، مسلسلهای 30 میلیمتری به منظور انجام دفاع هوایی استفاده میشود. موشکهای CRV7 ، بمبهای خوشه ای و طیف وسیعی از دیگر انواع بمب برای انجام حملات زمینی مورد استفاده قرار میگیرند. به منظور بمباران هوایی از توپهای 30 میلیمتری نیز استفاده میشود.
از این هواپیماها به ندرت برای انجام عملیات شناسایی نیز استفاده میشود.
به منظور دفاع از خود، این هواپیماها مجهز به رادار هشدار دهند و چف و فلر نصب شده روی دم عمودی هستند. تمامی چهار فروند هواپیماهای هاوک MK 103 و 12 فروند هواپیمای هاوک MK203 در سال 1993 دریافت شدند. یک فروند هواپیماهای MK203 نیز تاکنون دچار سانحه شده که موجب از دست رفتن این هواپیما گردیده.
در ابتدا هواپیماهای دو نفره Mk103 به منظور دادن آموزشهای پیشرفته و هواپیمای تک نفره Mk203 به عنوان جنگنده چند منظوره مورد استفاده قرار میگرفتند.
هواپیمای Mk103 مجهز به FLIR (forward looking infra-red) و سنسورهای لیزری برای انجام مأموریتهایی با وزن بسیار کم و در شب است. این سیستمها در دماغه کشیده این هواپیما قرار داده شده است. هواپیماهای Mk203 نیز به رادار پالس داپلر مولتی مود APG.66H مجهز است.
پایگاه تامریت دارای دو اسکادران 8 و 20 مجهز به هواپیماهای جنگی است. این اسکادران ها دارای 20 هواپیمای تک سرنشینه جگوار OS و 4 فروند جگوار OB میباشند.این اسکادران تا اواسط فوریه یک فروند F-16 نیز دریافت کرد.
اولین جگوارها از میان 12 فروند جگوار اسکادران 8 در ژوئن 1977 به خدمت این اسکادران درآمدند. در می 1983 نیز اولین فروند از 12 فروند جگوار دیگر شامل 10 فروند تک سرنشینه و 2 فروند نوع T-bird به این نیروی هوایی تحویل داده شد. در نوامبر 1983 دومین یگان جگوار با نام اسکادران 20 در پایگاه تامریت شکل گرفت. از وظایف هواپیماهای این دو اسکادران میتوان به انجام عملیا دوربرد نفوذی حمله به خاک دشمن، شناسایی و پشتیبانی نزدیک نیروهای زمینی اشاره کرد.
این دو اسکادران همچنین مسئولیت دفاع از حریم هوایی عمان را نیز برعهده دارد. اسکادران 8 مسئولیت ناحیه جنوبی و اسکادران 20 مسئولیت ناحیه شمالی را برعهده دارد. ) از دیگر مسئولیتهای اسکادران 20 میتوان به ارائه آموزش پرواز برای خلبانان عمانی و آموزشهای مهندسی برای خدمه زمینی عمانی اشاره نمود. برخی از قسمتهای هواپیماهای جگوار به منظور حفظ توانمندی آنها ارتقا یافتند. که شامل ارتقای اویونیک دیجیتالی این هواپیما در سال 1997 با هزینه 40 میلیون پوند میشود. به این منظور سیستم ناوبری Terprom ساخت شرکت BAE برای هدایت دقیق در ارتفاعات پایین و جلوگیری از برخورد با زمین و دوربینهای دید در شب، head up display جدید رادار گیرنده هشدار و سیستم هدایت دقیق تسلیحات برای هدف گیری نیز روی این هواپیماها نصب گردید. این تغییرات تواناییهای جگوار در شب را به میزان قابل توجهی افزایش داد.
نیروی هوایی عمان 12 فروند F-16 C/D (شامل 8 فروند F-16 نوع C و 4 فروند F-16 نوع D ) نیز دریافت میکند. دو فروند اولیه این هواپیما در اکتبر 2005 توسط این نیروی هوایی تحویل گرفته شد چهار فروند دیگر نیز اواسط فوریه گذشته به RAFO تحویل داده شد. همچنین قرار است پنج فروند دیگر در ماه سپتامبر و یک فروند نیز تا اواخر سال جاری به این نیروی هوایی تحویل داده شود.
تسلیحات این هواپیماها شامل موشکهای پیشرفته AIM120 هوا به هوا با برد متوسط، سایدویندر AIM-9M-8/9، موشکهای ضد ناو با نام هارپون AGM-84D و بمبهای پیشرفته هدایت شونده توسط لیزر با نام GBU-10 و GBU 12 paveway میباشد.
این هواپیماها همچنین مجهز به موتورهای F110-GE-129 ساخت شرکت جنرال الکتریک، رادار کنترل آتش AN/APG-68(V)XM ساخت شرکت نورثروپ گرومن و سیستمهای هدفگیری و ناوبری CANTRIN هستند.
RAFO دو سیستم شناسایی پیشرفته هوایی با نام F-9120 ساخت شرکت BAE نیز دریافت خواهد کرد. این سیستمها شامل ایستگاه زمینی و پشتیبان لجستیکی است.
اسکادران جدیدی به نام اسکادران 18 در پایگاه تامریت با استفاده از این هواپیماها تا سال 2007 راهاندازی خواهد شد اولین گروه از خلبانان و مهندسین هواپیماهای F-16 در حال حاضر در آمریکا آموزشهای لازم را میبینند ولی تا دو سال آینده تمامی امکانات آموزشی برای خدمه، تکنیسین و مهندسین این هواپیماها در داخل عمان فراهم خواهد شد. تا سال آینده یک شبیه ساز پرواز F-16 نیز در این پایگاه راهاندازی خواهد شد.